شروین فضلعلیزاده، منتقد سینما:یک ضربالمثل قدیمی میگوید: «شکست پلی است برای پیروزی» ولی گویا این ضربالمثل برای سران استودیو دیزنی درست تعریف نشده است. استودیویی که هنوز هم پرفروشترین آثار انیمیشن تاریخ را در کارنامه خود میبیند چند سالی است که با این رویه خداحافظی کرده و به لطف سیاستهای «گلدرشت» هالیوود، در حال از دست دادن مخاطبان خود در گیشه سینماها است.
شاید هنوز هم برخی از طرفداران دیزنی، دلیل این افت را متوجه فراگیری ویروس کرونا بدانند ولی حتی اگر این موضوع را هم صادق بدانیم باز هم مثال نقض آن را در رده دوازدهم آثار پرفروش تاریخ از استودیوی «ایلومینیشن» میتوان مشاهده کرد؛ «مینیونها: قیام گرو»! که میتوانیم بهراحتی بگوییم که قانع نشدیم.
سه اثر آخر دیزنی در گیشه با ارقام فروش و جایگاهی که کسب کردهاند، عملا شکستخورده محسوب میشوند. «قرمز شدن»، «لایتیر» و «دنیای عجیب». شاید بتوان دلیل استقبال متوسط از «لایتیر» را پیشینه شخصیتها و داستان اصلی آن یعنی سری فیلمهای انیمیشن «داستان اسباببازی» بدانیم؛ ولی این موضوع هم نتوانست نجاتبخش این انیمیشن باشد.
پیش از این و پس از اکران انیمیشن دیزنی «دنیای عجیب» و فاجعه فروش آن در افتتاحیه، گفتیم که احتمالا این اثر شکست سنگینی خواهد خورد. براساس گزارشهای ورایتی، فیلم «دنیای عجیب» دیزنی همچنان در باکسآفیس ضعیف عمل میکند. عملکرد ضعیف این اثر آغاز موج شکست برای فیلمهای انیمیشن دیزنی بود. همانطور که توسط Screen Rant گزارش شده است، دنیای عجیب رسما با کسب امتیازی کمتر از هر فیلم انیمیشنی دیزنی در 31 سال گذشته، به سلطه انیمیشن دیزنی در ردهبندی CinemaScore پایان داد. شرکت تحقیقات بازار CinemaScore که از تماشاگران سینما پس از دیدن فیلم نظرسنجی میکند، فاش کرده که دنیای عجیب امتیاز یک اثر «درجه دو» را دریافت کرده است. این امتیاز آن را به اولین فیلم استودیوی انیمیشن والت دیزنی تبدیل میکند که براساس معیارهای CinemaScore امتیازی تا این حد پایین را دریافت میکند. CinemaScore از سال 1991 شروع به نظرسنجی از بینندگان فیلمهای انیمیشن دیزنی کرده است.
در افق چشمانداز بازار، صنعت سینما هنوز نشانههایی از آسیب ناشی از تعطیلی به دلیل کووید-19 را نشان میدهد. اعداد فروش هفته تعطیلات، در مقایسه با سال گذشته حداقل 10 درصد کاهش یافته است. از آنجایی که فروش گیشه امسال در مقایسه با همین هفته در سال 2019 تقریبا نصف شده است میتوان اذعان داشت که صنعت سینما همچنان با ماجرایی چالشبرانگیز روبهرو است.
اما این شکست، آینده امیدوارکنندهای را برای آینده نوید نمیدهد. با توجه به شکستهای استودیو دیزنی طی سال گذشته میلادی، بد نیست تا نگاهی به آثار شکستخورده استودیوی دیزنی طی چند سال گذشته بیندازیم تا ببینیم چقدر از آنها درس گرفتهاند.
سرود کریسمس (2009) با 100 میلیون دلار ضرر
«سرود کریسمس» (که در ایران با نام «ماجراهای اسکروچ» هم شناخته میشود) به نویسندگی و کارگردانی «رابرت زمکیس»، اقتباسی انیمیشنی از داستان معروف «چارلز دیکنز» و سومین فیلم انیمیشنی زمکیس بعد از «قطار سریع قطبی» و «بیوولف» بود که با تکنیک موشنکپچر تولید شد. (سال 2009، تکنیک موشنکپچر با استقبال مخاطبان و منتقدان روبهرو شده بود. درحالیکه بازی جیم کری و گری اولدمن مورد تحسین قرار گرفت، فیلم درنهایت به دلیل لحن بیش از حد تیره، فیلمنامه درهم و برهم و CGI نادرست، با استقبال متفاوتی مواجه شد. یک سرود کریسمس در گیشه جهانی با ضرری میلیون دلاری!
دنیای عجیب (2022) با 147 میلیون دلار ضرر
«دنیای عجیب» یک فیلم بلندپروازانه انیمیشن والتدیزنی است که از CGI و برخی انیمیشنهای دو بعدی برای زنده کردن دنیای رنگارنگ و هیجانانگیز در صحنه سینما استفاده میکند. دنیای عجیب صداپیشگان فوقالعادهای داشت (از جمله «جیک جیلنهال» و «گابریل یونیون» و... )، محیط جالبی داشت و «راب هال» بهعنوان یکی از کارگردانان آن کار میکرد (برخی از کارگردانیهای قبلی «هال» شامل موآنا و «6 قهرمان بزرگ» بود). درحالیکه باید دیزنی را برای خلق یک داستان جدید و اورجینال ستود، اما درنهایت این اثر، کاری بسیار پرخطر بود، بهخصوص اکران فیلم در همان دورهای که فیلم سینمایی «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه» بر سینماها تسلط داشت. دنیای عجیب از نظر منتقدان و البته مسائل مالی شکست خورد.
مولان (2020) با 150 میلیون دلار ضرر
صرفنظر از اینکه طرفداران ممکن است در مورد کیفیت بازسازیهای لایواکشن دیزنی از انیمیشنهای محبوبشان چه فکر کنند، آنها ثابت کردهاند که دینامیت گیشه هستند. بازسازیهای «کتاب جنگل»، «زیبا و هیولا» و «شیرشاه» با توجه فراوانی روبرو شد، اما متاسفانه نمیتوان همین را برای بازسازی لایو اکشن «مولان» دیزنی گفت. آغاز همهگیری کووید-19، کاهش علاقه به بازسازیهای لایواکشن و بحثهای فراوان پیرامون ساخت خود فیلم، عوامل متعددی بودند که باعث شدند «مولان» حدود 150 میلیون دلار در سراسر جهان از دست بدهد.
گشت جنگل (2021) با 151 میلیون دلار ضرر
در عصری که ایده «ستاره فیلم هالیوود» در حال تبدیل شدن به یک اصطلاح باستانی است، «دواین راک جانسون» هنوز یکی از معدود نامهای بزرگ آثار گیشهای باقیمانده در هالیوود است. براساس قایقسواری تفریحی در دنیای دیزنی با همین نام، گشت جنگل سوار بر این امید بود که با استفاده از این محبوبیت جادویی، یک سواری تفریحی موفق مانند اقتباسهای مشابه نظیر اولین قسمت فیلم دزدان دریایی کارائیب که بسیار موفق بود، باشد. اما با وجود بودجه بالای فیلم و قدرت ستارگان، براساس گزارشها «گشت جنگل» در هفته افتتاحیه به ۸۰ میلیون دلار نیاز داشت تا بتواند به سوددهی برسد. اما نمرات ناچیز منتقدان و تاثیرات بیماری همهگیر کووید-19 منجر به ضرر 151 میلیون دلاری شد.
قرمز شدن (2022) با 167 میلیون دلار ضرر
مانند دنیای عجیب، «قرمز شدن» هم نمونه دیگری از شاخه انیمیشن دیزنی است که نتوانسته مخاطبان را تحتتاثیر قرار دهد. هرچند قرمز شدن را باید به خاطر اینکه اولین فیلم پیکسار است که توسط یک خانم کارگردانی شده («دُمی شی»، که قبلا انیمیشن کوتاه تحسین شده «بائو» را کارگردانی کرده بود) تحسین کرد، با این حال این فیلم از نظر فروش، ضعیف عمل کرد. درحالیکه این فیلم مورد ستایش منتقدان قرار گرفت، از نظر مالی وضعیت خوبی نداشت. تصمیم دیزنی برای اکران «قرمز شدن» در دو پلتفرم سینما و سرویس پخش خود یعنی Disney+ و ضعف در جذب مخاطب عام و خانوادهها باعث عملکرد ضعیف فیلم شد و در نتیجه استودیو 167 میلیون دلار در گیشه از دست داد.
سرزمین فردا (2015) با 170 میلیون دلار ضرر
فیلم دیگری که براساس یکی از جاذبههای پارک تفریحی دیزنی ساخته شده است، «سرزمین فردا» تلاشی از سوی استودیو برای ساخت فرنچایزی شبیه به دزدان دریایی کارائیب بود. درحالیکه در این فیلم یک بازیگر فوق ستاره یعنی «جورج کلونی» حضور داشت و توسط «برَد بِرد» کارگردانی شد (مغز متفکر پشت آثار موفق تولیدشدهای مانند «شگفتانگیزان»، «غول آهنین»، «راتاتویی» و «ماموریت غیرممکن 4: پروتکل ارواح»)، سرزمین فردا نتوانست مخاطبی پیدا کند. سرزمین فردا به دلیل عدم وجود بازاریابی قوی پیش از اکران در سال 2015، نتوانست شکوه لازم را به دنیای واقعی منتقل کند. با عملکرد ضعیف در ایجاد کمپین تبلیغاتی و ضرر حدود 170 میلیون دلاری در گیشه، هرگونه برنامهریزی برای پروژههای آینده درخصوص سرزمین فردا پایان یافت.
مریخ به مادران احتیاج دارد (2011) با 200 میلیون دلار ضرر
آخرین میخ تابوت انیمیشن سبک موشنکپچر را «مریخ به مادران احتیاج دارد» با شکست هم در وادی نقد و هم در گیشه زد. درحالیکه «رابرت زمکیس» کارگردانی و نویسندگی «سایمون ولز» را رها کرده بود، تغییر در رهبری باعث شد که فیلم توسط منتقدان مورد توجه قرار نگیرد. جلوههای موشنکپچر منسوخ شده بود و نوشتههای فیلم چیزهای زیادی را برای روایت باقی گذاشت. پس از اکران فیلم، استودیوی پشتیبان فناوری تصویربرداری موشن کپچر اثر یعنی ImageMovers Digital تعطیل شد. با زیان 200 میلیون دلاری، مریخ به مادران احتیاج دارد سمبل بدترین فیلم برای بسیاری از استودیوها خواهد بود.
سیزدهمین جنگجو (1999) با 210 میلیون دلار ضرر
نام والتدیزنی در ساخت «سیزدهمین جنگجو» دیده نمیشود اما دیزنی در ساخت و اکران این فیلم در سال 1999 نقش داشته است. قبل از اینکه دیزنی بیشتر صنعت فیلم را در اختیار داشته باشد، وقتی میخواستند فیلمهایی را اکران کنند که مطابق با برند معمولی سرگرمی که در آن تخصص داشتند نبود، از «تاچ استون پیکچرز» برای تولید این پروژهها استفاده میکردند. درحالیکه دیزنی شاهد موفقیتهای زیادی در گیشه تحت نام تاچ استون بود، قطعا سیزدهمین جنگجو یکی از آنها نبود. سیزدهمین جنگجو به دلیل کارگردانی «جان مک تیرنان» (کارگردان آثاری نظیر «جانسخت» و «غارتگر»)، جلوههای بصری و دکوراسیون صحنه، مورد ستایش قرار گرفت، اما به دلیل یک سری اشکالات مورد نقد نیز واقع شد. حضور یک قهرمان مثلا مسلمان در سرزمینهای شمالی درحالیکه هیچ تعریف درستی از این موضوع در داستان وجود نداشت، و اشکالات زیادی که به رفتارهای این شخصیت وجود داشت، منتج به ضرر کلی ۲۱۰ میلیون دلاری در گیشه جهانی شد.
رنجر تنها (2013) با 230 میلیون دلار ضرر
«رنجر تنها» در سال 2013 درست بعد از اینکه برگ برنده پولساز دیزنی یعنی «فیلمهای دزدان دریایی کارائیب» به پایان سفر خود رسید، اکران شد. این فیلم قرار بود بهعنوان اثر پولساز بزرگ بعدی دیزنی به بازار عرضه شود، اما حتی با وجود حضور فوق ستارهای مانند «جانی دپ»، این یک قمار بزرگ برای شرکت بود. سقوط رنجر تنها بهدلیل افزایش شدید بودجه فیلم از سقف مورد انتظار بود. فروش این فیلم در سرتاسر جهان به 230 میلیون دلار رسید که قابلتوجه است اما با توجه به بودجه تولید و بازاریابی فیلم که 250 میلیون دلار بود، کافی نبود، رنجر تنها 220 میلیون دلار برای دیزنی از دست داد.
جان کارتر (2012) با 240 میلیون دلار ضرر
«جان کارتر» براساس رمان تحسینشده «شاهزاده خانمِ مریخ» نوشته «ادگار رایس باروز»، تلاشی ازسوی دیزنی برای ساخت یک اثر پرفروش بود و تمام عناصر یک فیلم محکم را داشت؛ منبع عالی، یک کارگردان بااستعداد («اندرو استانتون» که قبلا فیلم «وال-ایی» و «در جستوجوی نمو» را کارگردانی کرده بود) و جلوههای ویژه چشمگیر. درمجموع جان کارتر استقبال متوسطی بهدست آورد. بسیاری به فقدان قدرت قابلتشخیص ستاره و بازاریابی ضعیف اشاره میکنند که بهنظر میرسید بهطورجدی فیلم را از رمان دور میکند بهعنوانمثال، ابتدا جان کارتر اهل «مریخ» بود اما قبل از تولید، تغییر کرد. این حماسه علمی فانتزی با نزدیک به 240 میلیون دلار ضرر سراسر جهان، به امید فیلمهای بیشتر در آینده پایان داد. فاجعهای که در داخل استودیو به تغییر مدیرعامل هم منتج شد!