سیدمهدی طالبی، خبرنگار:تا چند سال پیش، تنها قدرتهای برتر نظامی بودند که در دریاها و آبهای بینالمللی حضور پررنگ داشتند. حالا اما چند سالی میشود که قدرتهای منطقهای و حتی کشورهایی که درگیر معضلات اقتصادی نیز هستند، تلاش میکنند سهمی در دریا داشته باشند. امروزه دریاها جدا از اهمیت تجاریشان، نقش ارزشمندی در تأمین امنیت جهانی دارند. در قرن 21 هرکشوری که بیشتر بر دریاها تسلط داشته باشد، به همان اندازه قدرت دارد. ایران نیز بر همین اساس از سالها قبل حضور نظامی در آبهای بینالمللی را در دستور کار قرار داد.
تیرماه سال جاری، ایران خبر اولین ناودسته پهپادبر نیروی دریایی ارتش را به طور رسمی اعلام کرد. با این ناودسته، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هر نقطهای که مستقر است میتواند دستکم شعاع 2000 کیلومتر را پوشش دهد. روسیا الیوم در وبسایت خود به نقل از پایگاه خبری صهیونیستی دبکا نوشت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخت دو ناو هواپیمابر حامل پهپادهای انتحاری را بهزودی به پایان خواهد رساند که ساخت آنها در اواسط سال ۲۰۲۳ به اتمام میرسد.» براساس این گزارش، تاریخ اتمام ساخت ناوهای هواپیمابر شهید مهدوی و شهید باقری اواسط سال 2023 تعیین شده است. در رزمایش اخیر نیروی دریایی ارتش ایران، شبیهسازی یک حمله به ماکتی از بندر ایلات رژیمصهیونیستی با استفاده از پهپاد و موشک، انجام گرفته است. پس از این رزمایش، سردار سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران در گرامیداشت سومین سالگرد شهید سلیمانی گفت که «پرندههایی داریم که با استفاده از فناوری هوش مصنوعی میتوانند در هر نقطهای از اقیانوس در یک شعاع بسیار بلند، خیلی از گذرگاههای استراتژیک دیگر جهان را تحتتاثیر قرار دهند.» او با طرح این پرسش که «چرا امنترین خطوط کشتیرانی خطوطی است که پرچم ما بر آن برافراشته است؟» گفت: «چون میدانند کوچکترین آسیبی بزنند در هر نقطهای از دنیا باشند آنها را گیر میآوریم.» این اظهار نظر نشان میدهد ایران میخواهد با گسترش بازتاب ژئوپلیتیکش در دریاها، جای اهمیت کاهشیافته خلیج فارس در مناسبات جهانی را پر کند. حضور ایران در آبهای بینالمللی باعث افزایش وزن تهران و حضورش در چرخه اقتصاد جهانی خواهد شد.
اهمیت ناوهای جدید ایران
روش جدید ناوسازی ایران که البته در جهان بیسابقه نیست، میتواند قدرت بزرگی برای کشور ایجاد کند. در ادامه تلاش شده به پیامدها و نکاتی که در این باره وجود دارد، پرداخته شود.
1- گسترش بازتاب ژئوپلیتیکی
ایران از دهه 1330 با ملی شدن صنعت نفت بر اثر خواست مردم و مسئولان کشور تا اواخر دهه 1380 غرب را مجبور ساخت در ازای صادرات نفت از ایران و امنیت صادرات انرژی منطقه مابهازایی برای توسعه ایران در اختیارش قرار دهد. این مساله عامل اتصال تهران به نظام پرداخت جهانی و تجارت بینالمللی بود.
با ورود نفت شیل به مناسبات جهانی و کاسته شدن از اهمیت خلیجفارس برای آمریکا، هرگونه تهدید انرژی در این منطقه بیش از آنکه برای واشنگتن زیانبار باشد برای چین و هند آسیبزاست. در اینجا آمریکا با رها شدن از وابستگیاش به نفت و خارج شدن بخشی از منافع اقتصادیاش از سایه تهدید ایران، بهراحتی دست به تحریم کشور زده است.
از این رو ایران که قصد دارد کشوری مستقل باشد، برای اتصال به تجارت بینالمللی باید به دنبال راهی برای تحمیل خود بر آن باشد.
تهران با گسترش بازتاب ژئوپلتیکی خود در دریاها و حضور در اصلیترین نقاط عبور تجارت بینالمللی، جای اهمیت کاهشیافته خلیجفارس در جهان را در معادلات پر میسازد. در صورت حضور ایران در این مسیرها، خارج نگاه داشتن تهران از چرخه اقتصاد جهانی برای دیگران دشوار خواهد بود.
2 -کاهش عمق خارجی رژیم
رژیمصهیونیستی به دلیل عمق راهبردی اندک خود چند راهبرد جبرانی را در پیش گرفته است. نخست آنکه ارتشی بهشدت پرتعداد و مسلح به تسلیحات کیفی تهاجمی ایجاد کرده و از طریق کنترل کیفیت و حجمی ارتشهای منطقه توسط آمریکا، از قدرت تهاجم سنگین در منطقه برخوردار است. همین مساله باعث شده بود تا سالها، علیرغم وجود ارتشهای متخاصم مصر، سوریه و حتی عراق علیه رژیمصهیونیستی، تلآویو با قدرت ضربه خود عملا برای خود عمقسازی کند. این ارتشها در منطقه حضور داشتند اما از تاثیر چندانی برخوردار نبوده و توانایی رسیدن به خاک فلسطین اشغالی را نداشتند. گام دوم رژیم برای گسترش عمق راهبردیاش، ایجاد هیمنه امنیتی بر کشورهای منطقه بود. برقراری ارتباط سیاسی با اردن و مصر با تهدید و تطمیع آمریکا که موجب تسلط امنیتی واشنگتن-تلآویو بر اردن و صحرای سینا شد، عمق راهبردی رژیم را از سمت شرق و غرب افزایش داد. گام سوم غرب اما تخریب کشورها و ارتشهای منطقه از عراق گرفته تا لیبی بود که امکان داشت تهدیداتشان دامنگیر رژیمصهیونیستی نیز بشود. رژیمصهیونیستی با این سلسلهاقدامات که با رهبری آمریکا صورت گرفت، علیرغم وسعت کم، عمق راهبردی خود را افزایش داده است. با اینحال تهران نیز از طریق اقداماتی سیاست عمقسازی رژیم را به چالش کشیده است. نخستین اقدام ایران حمایت از گروههای مقاومتی است که با وجود غیرکلاسیک بودن قادر به ایجاد تهدید جدی علیه رژیم هستند. دومین گام ایجاد مسیر دسترسی پهپادی به رژیم بود. زمانیکه پهپادهای محور مقاومت با عبور از خاک اردن به کرانه باختری وارد شدند، احساس امنیت صهیونیستها از 350 کیلومتر فاصلهشان با عراق که در محور مقاومت قرار دارد، کاهش یافت. تسلط امنیتی آمریکا بر اردن و حتی شرق عراق مانع از عبور نیروهای زمینی و جنگندهها به سمت فلسطین میشود، اما پهپادها میتوانند از آن عبور کنند. این اقدام هرچند بهطور کامل عمق راهبردی رژیم را از بین نمیبرد، اما میزان آن را بهشدت کاهش میدهد. از سوی دیگر به دلیل ضعف جغرافیایی جدی صهیونیستها، همین تنها مجرای نفوذ نیز در صورت رخ دادن در مقیاس وسیع، میتواند کار حکومت آنها در فلسطین را یکسره کند، حتی اگر نیرویی زمینی یا جنگندهای از اردن به سمت رژیم حملهور نشوند. در گام سوم، ایران با گسترش درجه جغرافیایی تهدید پهپادی و دریایی خود، تلاش دارد عمق راهبردی رژیم را کاسته و حتی در مناطقی که احساس خطر نداشت، مانند دریای سرخ، این تهدید را به شکل معتبری ایجاد کند.
3-ایجاد امنیت برای محمولههای تسلیحاتی فلسطین
براساس دادههای رسانهای، محور مقاومت محمولههای تسلیحاتی خود برای مقاومت فلسطین را از طریق کشتی به سودان منتقل کرده و در آنجا این محمولهها را به کشتیها و قایقهای کوچکتری منتقل کرده و به صحرای سینای مصر ارسال میکند. از آنجا نیز این تسلیحات توسط شبکههای غیررسمی به غزه منتقل میشوند. حضور سنگین دریایی ایران مانع از توقیف کشتیهای حامل تسلیحات برای فلسطین شده و از سوی دیگر هرگونه برخورد با این محموله را در زنجیره ارسال، پرهزینه میسازد. اگر کشوری در هر نقطهای از زنجیره ارسال، در مسیر ایجاد اخلال کند، زنجیره تامین کالای آن با تهدید مواجه خواهد شد. بعید است کشوری محمولههای تسلیحاتی عبوری به مقصد فلسطین را در دریا، بندر، یا حتی خاک خود کشف و ضبط کند، بدون آنکه با تبعاتی مواجه شود؛ با توجه به آنکه این کشور میداند مقصد تسلیحات نه خود این کشور بلکه فلسطین است.
4- احیای ظرفیت جنگ دریایی علیه رژیمصهیونیستی برای ایران
آغازگر جنگ دریایی با ایران، رژیمصهیونیستی بود. آنها دست به حمله علیه نفتکشها و کشتیهای تجاری ایران میزدند تا اینکه نفتکشها و ناوگان تجاری صهیونیستها نیز دچار تیرهای غیب در دریا شد. با اینحال پس از توقف حمله رژیمصهیونیستی به خطوط تجارت دریایی ایران، تیرهای غیب نیز کمتر ناوگان تجاری صهیونیستها را مورد حمله قرار داد؛ موضوعی که یکی از دلایل آن میتواند احساس خطر از حمله متقابل تلآویو به کشتیهای ایران باشد. اگر تهران بتواند از طریق گسترش نیروی دریایی خود، امنیت خطوط تجارت دریاییاش را برقرار سازد و از اقدام علیه آنها جلوگیری کند، به این معنا خواهد بود که ایران میتواند به ناوگان رژیم حمله کند بدون آنکه نگران پاسخ باشد. گسترش دریایی ایران، میتواند همچنین قدرت توقیف کشتیهای دریای رژیم را به دلیل غیرقانونی بودن آن بدهد.
5- امکان افزایش سریع و کمهزینه قدرت دریایی
ایران روشی را برای گسترش دریایی خود پی گرفته است که میتواند منجر به ساخت تعداد زیادی کشتی شود. این روش بر مبنای مسلحسازی کشتیهای تجاری ارزانقیمت به تسلیحاتی ویرانگر در تعداد بالا بنا شده است. ایران تعداد زیادی موشک کروز ضدکشتی، سامانههای پدافند هوایی زمین پایه، پهپادهای انتحاری و قایقهای تندرو را در کشتیهای تجاریای که بهوفور با قیمت ارزان در دسترس هستند، مستقر ساخته و آنها را به ناوهای مهلک مبدل میسازد. این کشتیها برای کاهش هزینهها بهصورت دستدوم خریداری میشوند.
6 -کاهش زنجیره مورد نیاز دریایی
ناوهای جنگی در هر چه فراغ بال داشته باشند، در نیازمندی به کشتیهای زیادی در مجموعه دفاعی و همچنین پشتیبانی، گرفتار هستند.
آنها به دلیل محدودیت حمل سوخت، تدارکات و همچنین پیچیدگی تجهیزاتشان به ناوهای پشتیبانی نیازمندند و از سوی دیگر ناوهایی مانند ناوهای هواپیمابر نیازمند تعداد زیادی کشتی جهت دفاع دریایی و حتی هوایی از خود هستند. به دلیل محدودیت نصب سامانههای پدافند هوایی روی ناوهای هواپیمابر یا ناوشکنهای بزرگ، تلاش شده آنها در کشتیهای همراه نصب شوند.
استفاده از ناوهای تجاری که حالتی دوگانه و پشتیابی دارند، نیاز نیروی دریایی به ایجاد زنجیره پشتیابی مانند دسترسی به بنادر کشورهای دیگر یا ساخت ناوبندر را رفع میکند. از سوی دیگر این ناوها به دلیل فضای کمتری که پهپادها نسبت به تسلیحات دیگر از جمله جنگندهها اشغال میکنند، قابلیت نصب پدافند هوایی لازم را نیز دارند.
7- افزایش شدید قدرت آتش
ناوهای ایران با تجهیز به پهپادهای انتحاری قدرت تخلیه آنی یا کوتاهمدت حجم بزرگی از آتش را پیدا میکنند. این ناوها میتوانند در مدت کوتاهی، تمام پهپادهای انتحاری خود را در شرایط جنگی خطرناک پرتاب کنند. ناو با این اقدام تمام ناوهای دشمن را با تعداد بالایی سلاح مورد حمله قرار میدهد. اضطراب ناشی از مقابله با این پهپادها، توانایی مدیریت و تهاجم ناوهای دشمن را کاهش میدهد.
این اقدام باعث میشود حتی اگر ناو خودی در معرض اصابت و حتی خطر غرق شدن باشد، تمام تسلیحات تهاجمی آن به سمت دشمن پرتاب شده باشند.
8 -تهاجم و سرپلگیری ساحل دشمن
ناوهای آبی-خاکی که تعدادی از کشورها مانند آمریکا، ایتالیا و کرهجنوبی به آن دسترسی داشته و ترکیه نیز درحال ساخت یک نمونه از آنهاست، با قدرت تهاجمی ناشی از جنگندههای قابلحمل، بالگردهای تهاجمی یا موشکهای مستقر روی ناوگان محافظشان میتوانند ساحل دشمن را در هم کوبیده و سربازان و خودروهای زرهیای را که حمل میکنند، راهی این ساحل ساخته و از آنها محافظت کنند. ایران تاکنون با روش جدید خود دو ناو شهید رودکی و حتی ناوبندر مکران را با چنین ویژگیهایی وارد خدمت کرده هرچند در این میان ناو شهید رودکی وظایف نزدیکتری به ناوهای آبی-خاکی دارد. با ناوهای «دسته پهپادبر»، «پهپادبر» و «ناوبندرها»، ایران میتواند با استفاده از پهپادهای تهاجمی و انتحاری و همچنین موشکهای کروز ساحل دشمن را در هم کوبیده و سربازان حملشده توسط این کشتیها را به ساحل منتقل کند. این ناوها پس از تصرف ساحل دشمن توسط سربازان خودی میتوانند به وسیله قدرت آتش خود ضمن حمله به پایگاههای دشمن، از طریق شناسایی مداوم پهپادها حتی از نفوذ نیروهای دشمن به ساحل، برای بازپسگیری آن، جلوگیری کنند.
9 -تهاجمی شدن ایران
فرمانده کل قوا در سالیان اخیر به نیروهای مسلح دستور دادهاند با خارج شدن از وضعیت دفاعی، آرایش تهاجمی به خود بگیرند. ایجاد ناوگان دریایی دوربرد که شدت تهاجمی بودن آن از مجهز شدنش به تعداد زیادی پهپاد انتحاری دوربرد و موشک کروز مشخص است و همچنین امکان سرپلگیری در خاک دشمن را فراهم میکند، گام بزرگی در اتخاذ آرایش تهاجمی مدنظر رهبران ایران است.
10 -سراسر جهان در برد آتش
ناوگان دریایی جدید ایران که قدرت حمل پهپادهای انتحاری با حداقل دو هزار تا چهارهزار کیلومتر برد را دارد، قادر است خود به هر نقطهای از جهان رفته و از آنجا تا شعاع دو تا چهار هزار کیلومتری را زیر آتش بگیرد. این مساله نشان میدهد ایران از طریق ناوهای جدید خود قدرت تهاجم سنگین علیه سراسر جهان را داراست.
11- تبلیغ فروش تسلیحات ایران
ابداع حوزههای فعالیت جدید توسط ایران برای پهپادهایش، باعث برجسته شدن اهمیت پهپاد در جهان و همچنین توان تهران در این زمینه میشود. این مساله ضمن بازارسازی برای تسلیحاتی که ایران در آنها توان و مزیت تولید دارد، میتواند تهران را نیز به مشتریان بیشتری برساند. درآمد فروش تسلیحات ایران که هماکنون سالانه تا 4 میلیارد دلار تخمین زده میشود، درصورت تلاش برای افزایش میتواند تا 10 میلیارد دلار نیز افزایش یابد؛ درآمدی که تقریبا معادل درآمد سالانه نفتی ایران در شرایط تحریمی است. باید در نظر داشت برخلاف درآمدهای نفتی که در حسابهای بانکی به دلیل تحریم حبس میشود، درآمدهای تسلیحاتی سهلالوصول هستند.
چرا قدرت ایجادشده، زاینده است؟
ایران یک واردکننده یا مونتاژکننده سلاح نیست، بلکه خود دارای صنعت تسلیحاتی پویاست. این صنعت بهدلیل نیازهای امنیتی تهران، همواره در جنگها حضور دارد و بهسرعت با تهدیدات جدید بهروزرسانی میشوند. در حوزه پهپادی، صنعت پهپادی ایران باعثشده تهران بهطور مداوم قادر به منطبق ساختن پهپادها با نیازهایش باشد و همزمان برای تهدیدات علیه بهکارگیری آنها آماده شود. دشمنان اغلب از مسیرهای گوناگون میکوشند، مانع از استفاده راحت تسلیحات توسط رقبای خود شوند. این مسیرها بهشدت گوناگون هستند و از اخلال در تامین مواد اولیه و فناوریها گرفته تا بیاثر ساختن عملی این تسلیحات را شامل میشوند. در حوزه پهپادی اخلال در تامین تجهیزات اپتیکی، ارتباطی و موتورها از اهداف غرب است اما صنعت پهپادی ایران بهسرعت آنها را از مسیرهای پیچیدهتری تامین کرده یا داخلیسازیشان میکند.
یکی دیگر از مسیرهای اخلال، بیاثرسازی یا کماثرسازی تسلیحات است. بهعنوان مثال کاهش پیشانی تانک که ارتفاع آن را کوتاه میساخت و همچنین انحنا دادن به زره و افزایش قطر آن منجر به ناکارآمدی راکتها درمورد هدف قرار دادن تانکها شد. در اینجا بود که موشکهای ضدتانک از کارایی بیشتری برخوردار شدند.
ایران بهدلیل تواناییهای بالای خود، در حوزه پهپادی و دریایی از قدرت زایندگی برخوردار است و بهسرعت تسلیحات جدیدی را روانه نبرد میکند؛ قبل از آنکه دشمن راه مقابله با تسلیحات پیشین را آموخته باشد. مسیر دیگر دشمن برای اخلال در بهرهگیری از پهپادها، جنگ الکترونیک و هک سیستم ارتباطی آنهاست اما صنعت ایران ضمن ایجاد ارتباطات امن میان هدایتکننده و پهپاد، همواره درحال تقویت این ارتباطات است. این زایندگی در حوزههای دیگری نیز جریان دارد. پهپادهای انتحاری به تعداد زیادی از متحدان منطقهای و بینالمللی تحویل شده و در جنگها، علیه دشمنان قدرتمندی بهطور موفقیتآمیز استفاده شدهاند. از سوی دیگر تهران خود نیز درحال استفادههای نوآورانهای از پهپادهایش است که ایجاد ناوگانی از ناوهای «دسته پهپادبر»، ناوهای «پهپادبر» و تجهیز دیگر شناورهای جنگی با پهپادهای شناسایی از این جمله است.
گسترش نیروهای دریایی منطقه و جهان
کشورهای زیادی در سراسر جهان و بهویژه در منطقه درحال تقویت و تسلیح نیروهای دریایی خود هستند. در منطقهای که ایران واقع شده است 5 کشور عربستانسعودی، امارات، ترکیه، قطر و پاکستان تقویت توان دریایی خود را در دستورکارشان قرار دادهاند. اندکی آن سوتر، هند نیز بهدنبال چنین اقداماتی است. از سوی دیگر حضور ناوگان دریایی کشورهای فرامنطقهای در منطقه نیز افزوده شده است؛ درحالیکه پیشتر تنها آمریکا در منطقه حضوری نظامی داشت اما امروزه حتی کرهجنوبی نیز ناو به آبهای اطراف ایران اعزام میکند. سال 2016 بوریس جانسون، وزیر خارجه وقت انگلیس از قصد لندن برای تقویت همکاریهای نظامی شامل تقویت پایگاه دریایی دائمی در بندر مینا سلمان بحرین، تقویت حضور ارتش انگلیس در پایگاه هوایی المنهاد دوبی و افزایش همکاریهای آموزشی در کویت، قطر، عمان و عربستانسعودی خبر داد.
لندن بر این مبنا نخستین پایگاه نظامی دائمیاش در حوزه خلیجفارس پس از 47 سال در سال 2018 افتتاح کرد، درحالیکه پیشتر در سال 1971 خروجش از این منطقه را اعلام کرده بود.
اروپا پیشتر از ایجاد یک ائتلاف نظامی با حضور حداقل 10 کشور اروپایی به بهانه تامین امنیت تردد آزاد کشتیها در آبهای خلیجفارس خبر داده بود. انگلیس دارای سه تشکیلات دائمی در منطقه خلیج فارس است. این تشکیلات شامل یک تاسیسات پشتیبانی دائمی دریایی در بندر مینا سلمان بحرین، تشکیلات دریایی در بندر الدوقم کشور عمان و مرکز حضور نظامی انگلیس در پایگاه هوایی العدید قطر است. قطر تنها کشوری است که انگلیس با آن اسکادران مشترک دارد. این درحالی است که پیشتر، تنها ناوگان مستقر در منطقه، ناوگان آمریکا بود. امروز بهجز آمریکا و کشورهایی اروپایی، حتی ژاپن و کرهجنوبی نیز به منطقه وارد شدهاند.
1 -عربستان
جدا از قدرتهای غربی، در سالهای اخیر کشورهای منطقه نیز بهدنبال تقویت حضور نظامی خود در دریاها هستند. سال 2019 عربستانسعودی با گروه فرانسوی نیوال قرارداد ساخت ناو جنگی امضا کرد. در این برنامه ساخت زیردریایی و ناو جنگی پیشبینی شده است.
2- امارات
امارات در سال 2017 در چهارچوب توافق پروژه موسوم به «پروژه بنی یاس» برای توسعه نیروی دریاییاش، قراردادی با فرانسه به امضا رساند. براساس این توافق امارات دو کشتی جنگی از فرانسه خریداری کرد که ماموریت اصلی آن جنگ زیر دریا در مقابله با زیردریایی است. سال 2021 امارات نخستین کشتی جنگیاش را چند روز پس از قرارداد خرید ۸۰ جنگنده رافائل و ۱۲ پهپاد کاراکل به آب انداخت.
3- قطر
قطر نیز در سال 2016، قراردادی به ارزش چهار میلیارد دلار برای ساخت هفت کشتی جنگی با یک شرکت ایتالیایی امضا کرد. اردیبهشتماه سالجاری قطر دومین کشتی از نوع «کوروت» را از ایتالیا دریافت کرد. سال گذشته مجله آمریکایی «فوربس» گزارش کرد که قطر پس از امضای قراردادی به ارزش ۵ میلیارد یورو (5.25 میلیارد دلار) با شرکت ایتالیایی «وینکانتیری» به نخستین کشور خلیج فارس تبدیل خواهد شد که صاحب زیردریاییها و ناو هواپیمابر و فناوری ساخت کشتیهای جنگی و زیردریاییهای پیشرفته میشود. دوحه پیش از این در سپتامبر سال گذشته نیز از یک کشتی جنگی خود در ترکیه رونمایی کرده بود.
4- هند
هند بهطور جدی درحال تقویت ناوگان دریایی خود در سطح ابرقدرتهاست. این کشور که پیشتر با خریداری ناو هواپیمابر و اجاره زیردریایی مجهز به پیشران هستهای از روسیه با این تسلیحات آشنا شده بود امروزه خود دست به طراحی و ساخت ناو هواپیمابر و زیردریایی هستهای بومی زده است. این کشور زیردریاییهای فرانسوی-اسپانیایی اسکورپون هم خریداری کرده است.
5 -ترکیه
ترکیه بهعنوان کشور صادرکننده ناوهای جنگی، در سال 2013 برنامه ناو آبی خاکی و بالگردبر آنادلو را آغاز کرد. این کشور پس از تصمیم به خرید هواپیماهای عمود پرواز اف 35 بی، یک سکوی پرواز برای آن در نظر گرفت، اما مخالفت کنگره با فروش این جنگندهها به ترکیه باعث شد تا آن را برای پهپادها مجهز کند. ترکیه درحالحاضر بهدنبال توسعه پهپادهایی است که میتوانند در باندهای کوتاه روی ناوهای هواپیمابر پرواز کرده و فرود آیند.
6 -پاکستان
رقابت برای دستیابی به قدرت دریایی منحصر به کشورهای پیشرفته یا دارای درآمدهای نفتی نیست. سال 2020 خبر قرارداد بین ترکیه و پاکستان برای ساخت چهار ناو پروژه Milgem برای نیروی دریایی پاکستان در رسانهها منتشر شد. قرار بود از این 4 ناو، دو ناو در ترکیه و دو ناو دیگر با انتقال فناوری در کراچی پاکستان ساخته شود. بهجز این 4 ناو، پاکستان، بزرگترین و پیشرفتهترین کشتی جنگی صادراتی چین را از این کشور خرید. پاکستانیها در سال 2015 اعلام کردند که با کشورهای مختلفی برای خرید زیردریایی و انتقال دانش آن رایزنی کردهاند و درنهایت با واردات 8 زیردریایی از چین موافقت کردهاند. هفته گذشته اعلام شد که برپایه قرارداد دفاعی میان چین و پاکستان با هدف انتقال تکنولوژی، دوطرف برای ساخت هشت زیردریایی کلاس هنگور به توافق رسیدهاند.
7- مصر
مصر پس از شورشهای استان سینای شمالی در 2014 و بهدلیل جنگهای داخلی در کشورهای همسایه همچون لیبی، بهدنبال تقویت تسلیحات نظامی برای هرگونه رویداد داخلی و خارجی بوده است. این کشور بر همین اساس، قاهره دو ناو آبی-خاکی کلاس میسترال از فرانسه خرید. این ناو نظامی هلیکوپتربر قسمتی از قرارداد یک میلیارد دلاری مصر با فرانسه بوده است. این دو ناو در اصل برای فروختن به روسیه ساخته شده بودند، اما در پی الحاق کریمه به روسیه و درگیریهای اوکراین، در اثر فشارهای بینالمللی این قرارداد از سوی فرانسه لغو شد. مصر توسعه نیروی دریاییاش را ادامه داد و یک پایگاه دریایی بسیار بزرگ در سواحل دریای سرخ افتتاح کرد و در آن از جنگنده تا تانک مستقر کرد. مصر اخیرا وارد تنگه بابالمندب و جزایر یمنی شده و عملا به معادله جنگ یمن که قبلا از ورود به آن خودداری کرده بود، پیوسته است.
8 -استرالیا
استرالیا بین 8 تا 12 زیردریایی هستهای برای نظارت بر دریاها از چین تا شرق آفریقا از آمریکا و انگلیس خریداری کرده است. این کشور گفته شاید تا زمان تحویل زیردریاییهای هستهای، از این دو کشور زیردریایی اجاره کند.