مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی تحت عنوان «مالیات بر مجموع درآمد: نحوه ارتباط نظام مالیات بر مجموع درآمد با نظام یارانه‌ها» به بررسی این موضوع پرداخته که آیا یارانه‌های نقدی می‌تواند منجر به ارتقای رفاه عمومی و کاهش فقر و نابرابری شود و به صورت مستقل از نظام مالیاتی یا در ارتباط با این نظام باشد.
  • ۱۴۰۱-۱۰-۱۴ - ۰۰:۰۰
  • 20
بازطراحی الگوی رفاهی کشور بر پایه مالیات بر مجموع درآمد
بازطراحی الگوی رفاهی کشور بر پایه مالیات بر مجموع درآمد

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی تحت عنوان «مالیات بر مجموع درآمد: نحوه ارتباط نظام مالیات بر مجموع درآمد با نظام یارانه‌ها» به بررسی این موضوع پرداخته که آیا یارانه‌های نقدی می‌تواند منجر به ارتقای رفاه عمومی و کاهش فقر و نابرابری شود و به صورت مستقل از نظام مالیاتی یا در ارتباط با این نظام باشد. در این گزارش آمده است: یارانه‌های نقدی یکی از روش‌های ارتقای رفاه عمومی و کاهش فقر و نابرابری است که می‌تواند به صورت مستقل از نظام مالیاتی یا در ارتباط با این نظام باشد. در زمان آغاز پرداخت یارانه نقدی در قالب طرح هدفمندی یارانه‌ها، نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران وجود نداشت. اما اجرای نظام مالیات بر مجموع درآمد در آینده نزدیک می‌تواند موجب تجدیدنظر در روش پرداخت یارانه شود و با درنظر گرفتن تمامی ابعاد مساله بهترین الگوی پرداخت یارانه به‌ کار گرفته شود. در بخش اول گزارش برخی روش‌های پرداخت یارانه نقدی معرفی و نقاط قوت و ضعف هرکدام مشخص می‌شود. برخی از روش‌های پرداخت یارانه همچون درآمد پایه همگانی، سود سهام اجتماعی و درآمد مشارکت، یارانه‌های منفصل از نظام مالیاتی هستند. درآمد پایه همگانی پرداخت نقدی به همه شهروندان به‌طور یکسان و فارغ از سطح درآمد یا ویژگی‌های آنهاست. سود سهام اجتماعی عایدی دارایی‌های ملی است که توسط دولت مدیریت می‌شود و بخشی از آن برای نسل‌های آینده باقی مانده و بخشی به‌صورت نقدی بین مردم توزیع می شود. این طرح به سهام عدالت در ایران شباهت دارد. درآمد مشارکت پرداخت نقدی به جمعیت شاغل یا جویای کار است. این سه طرح، سازوکارهای یارانه‌ای منفصل از نظام مالیاتی هستند. رویکرد دیگر اتصال نظام یارانه‌ای به نظام مالیاتی از طریق درنظر گرفتن درآمد پایه همگانی به‌عنوان اعتبار مالیاتی و پس از آن اخذ مالیات بر مجموع درآمد است. مطابق سازوکار این پیشنهاد به همه افراد جامعه یا خانوارها اعتباری داده می‌شود که از بدهی مالیات بر مجموع درآمد آنها کسر می‌گردد؛ در‌صورتی‌که میزان بدهی مالیاتی از اعتبار فرد کمتر باشد دولت مابه‌التفاوت این دو را به صورت نقدی به فرد پرداخت می‌کند. یکی از نمونه‌های این رویکرد الگوی مالیات بر مجموع درآمد با نرخ هموار و اعتبار مالیاتی پایه (همگانی) است. این طرح پیشنهادی که حداقل معیشت را برای همه افراد جامعه تضمین می‌کند نسبت به درآمد پایه همگانی با فرض مساوی بودن اعتبار مالیاتی و پرداخت همگانی به صورت پرداخت مستقیم نقدی هزینه کمتری داشته و آثار منفی کمتری بر بازار کار دارد. در بخش دیگری از گزارش، تجربه برخی کشورها در زمینه اعتبار مالیاتی و پیوند آن با نظام یارانه‌ها بررسی شده است. در این بخش تجربه اعتبار مالیاتی در ایالت آلاسکای آمریکا، اعتبار همگانی انگلستان، اعتبار نیروی کار آمریکا و کمک‌های اجتماعی ترکیه مطالعه شده است. یکی از آسیب‌های نظام پرداخت یارانه در ایران، عدم ارتباط آن با نظام مالیاتی است، درحالی‌که در بسیاری از کشورهای بررسی‌شده علاوه‌بر آنکه منابع نظام حمایتی از طریق مالیات‌ستانی تامین می‌شود، داده‌های مالیاتی نقشی اساسی در تشخیص گروه هدف سیاست‌های حمایتی خانوارهای کم‌درآمد ایفا می‌کنند زیرا اطلاعات مالیاتی اصلی‌ترین منبع برای شناسایی درآمد خانوار است. در کشور ما، عدم ارتباط نظام حمایتی با نظام مالیاتی موجب شده است تا یارانه‌ها نقش بازتوزیعی ناچیزی داشته باشند و تقریبا به شکل برابر بین همه خانوارها توزیع شوند. پیاده‌سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد می‌تواند در شناسایی خانوارهای کم‌درآمد و هدفمندسازی یارانه‌ها نقش موثری داشته باشد. همچنین در بستر مالیات بر مجموع درآمد می‌توان از ابزارهایی که به اتصال موثر‌تر نظام حمایتی به نظام مالیاتی منجر شود مانند اعتبار مالیاتی استفاده کرد. البته تعیین میزان اعتبارهای مالیاتی و نحوه بازپرداخت آنها نیازمند مطالعات گسترده‌تری است. در هر صورت استفاده از اطلاعات نظام مالیاتی و اطلاعات به‌دست‌آمده از مالیات بر مجموع درآمد در راستای ارتباط نظام مالیاتی و یارانه‌ای و در مرحله بعد استفاده از شیوه‌های نوین اتصال نظام مالیاتی و حمایتی مانند اعتبار مالیاتی، مالیات بر درآمد منفی؛ اعتبار مالیاتی درآمد کار و... می‌توانند علاوه‌بر هدفمند و اثربخش‌ترکردن سیاست‌های حمایتی، سیاستگذار را در رسیدن به سایر اهداف سیاستی کمک کنند. در این گزارش سعی شد تا انواع سازوکارهای رایج برای اتصال نظام مالیاتی به نظام حمایتی بررسی شود. همچنین مواردی از تجربیات جهانی در این حوزه ذکر شود. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۳