ترور سردار شهید سرلشکر حاج‌قاسم سلیمانی پیامدهای جبران‌ناپذیری برای غرب داشت
سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس، عالی‌ترین فرمانده محور مقاومت و بزرگ‌ترین نماد نفوذ منطقه‌ای ایران به حساب می‌آمد. حضور میلیونی مردم ایران در تشییع وی که تا 7 میلیون نفر تخمین زده می‌شود، نشانگر ابراز یگانگی ملت با فضای ایجادشده در منطقه بر اثر نفوذ منطقه‌ای کشور است. 
  • ۱۴۰۱-۱۰-۱۳ - ۰۰:۰۰
  • 00
ترور سردار شهید سرلشکر حاج‌قاسم سلیمانی پیامدهای جبران‌ناپذیری برای غرب داشت
فتح خون
فتح خون

سیدمهدی طالبی، خبرنگار:سال 1390، جلسه استماع کنگره. «جک‌ کین» رئیس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا این پرسش را مطرح می‌کند که «چرا مسئولان ایرانی را نمی‌کشیم؟ این افراد حدود هزار آمریکایی را کشته‌اند، چرا ما آنها را ترور نکنیم؟» نوبت به «روئل مارک گرچت» کارشناس بخش خاورمیانه در سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و عضو بنیاد «دفاع از دموکراسی‌ها» می‌رسد. او پیشنهاد جک‌کین را تکمیل می‌کند و می‌گوید: «قاسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند... تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش.» در آن سال در ایران، بسیاری سردار سلیمانی را نمی‌شناختند و نیروی تحت فرمان او یعنی نیروی قدس کمتر شناخته شده بود. بحران سوریه و عراق، واقعیت فرمانده نیروی قدس ایران را به نمایش گذاشت و نشان داد چرا غربی‌ها از ترور او سخن می‌گفتند. در این سال‌ها، بارها و بارها برای از میان برداشتن او عملیات تعریف و طراحی شد اما به نظر برخلاف مردم عادی، مردان بزرگ خود شیوه مرگشان و قاتلانشان را انتخاب می‌کنند. قاتل فرمانده نیروی قدس همانی شد که سلیمانی از سال 1376 با او در افتاد؛ هسته‌های مقاومت ساخت و در عراق زمین‌گیرش کرد و درنهایت این هسته‌ها را تبدیل به محور مقاومت کرد؛ محور مقاومت علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی. ساعت 1:20 سیزدهم دی ماه 1398، دولت آمریکا با این بهانه او را به شهادت رساند که جلوی یک جنگ را بگیرد اما نه‌تنها جلوی جنگ توهمی را نگرفت که عواقب این ترور همچنان دامن واشنگتن را در منطقه گرفته است. جدا از هتک حیثیت نظامی آنها با شلیک موشک‌های ایرانی به پایگاه نیروهای آمریکایی در عراق، گروه‌های مقاومت با اقدامات نظامی و مجلس عراق با مصوبه سیاسی، خواهان اخراج آمریکا از این کشور شدند. این بخشی از آن‌چیزی بود که قاسم سلیمانی دنبال می‌کرد. مراسم بزرگداشت شهدای فرودگاه بغداد در عراق، نشان می‌دهد که ماجراها علیه آمریکا هنوز ادامه دارد. بالاخره روزی خواهد رسید که مقامات غربی بگویند ترور قاسم سلیمانی، پرهزینه‌ترین اشتباه نظامی آنها بود.  مقامات دولت ترامپ از جمله مایک پمپئو وزیر خارجه و جرد کوشنر مشاور وی در امور غرب آسیا تاکید می‌کنند برخلاف برداشت‌هایی که معتقد بودند ترور سردار سلیمانی می‌تواند باعث جنگ شوند، این ترور باعث جنگ نشده و منافع واشنگتن را تامین کرد. با این‌حال آمریکا سال 2020، همان سال ترور بخش اعظم مناطق حضور نظامی خود در عراق را ترک کرد، در نیمه دون سال 2021 از افغانستان فرار کرده و پایان حضور رزمی‌اش در عراق را اعلام کرد. در سال 2022 نیز پایگاه‌های آمریکا در امارات و کویت شاهد حملاتی بوده‌اند. بخشی از گفته‌های پمپئو و کوشنر درست است، در منطقه جنگ نشده اما آمریکا همچنان شکست می‌خورد.

1- پیوند وسیع جامعه با ایده صدور انقلاب در تشییع نماد مقاومت 
سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس، عالی‌ترین فرمانده محور مقاومت و بزرگ‌ترین نماد نفوذ منطقه‌ای ایران به حساب می‌آمد. حضور میلیونی مردم ایران در تشییع وی که تا 7 میلیون نفر تخمین زده می‌شود، نشانگر ابراز یگانگی ملت با فضای ایجادشده در منطقه بر اثر نفوذ منطقه‌ای کشور است. 
خدمات سردار سلیمانی به مردم ایران در بستر فعالیت‌هایش در منطقه برجسته شد و شرکت پرشور مردم در تشییع وی، مهر تاییدی بر درک صحیح موجود در کشور نسبت به سیاست‌های نفوذ منطقه‌ای است. 
این نفوذ منطقه‌ای در درون خود محتوی صدور الگوهای مقاومتی است که به‌نوعی ریشه گرفته از انقلاب اسلامی است. از این‌رو جامعه پس از شهادت سردار سلیمانی به اوج همبستگی با ایده صدور انقلاب رسیده و آن را به نمایش گذاشت. 

۲- تقابل‌جویی جامعه ایران و عراق با دشمن خارجی در فضایی جنگی
آمریکا از طریق ترور فرماندهان نظامی ایران و عراق به دنبال ایجاد ترس و وحشتی در ذهن ملت‌ها و دولت‌های ایران و عراق بود تا بر اثر این بهت‌زدگی و نگرانی، از دست زدن به هرگونه اقدام تقابل‌جویانه خودداری کنند. برخلاف این برداشت، ملت‌ها و دولت‌های دو کشور یکپارچه بر آمادگی خود برای مقابله با دشمن خارجی تاکید کردند. تشییع سرداران مقاومت در ایران و عراق از بعد اجتماعی نشان‌دهنده آمادگی ملت‌های دو کشور برای حضور در جنگ بود.  روحیه ملی یکی از عناصر قدرت ملی است که نمایش آن از سوی ملت ایران و عراق، تاکیدی بر قدرت ملی بالای آنها نیز به‌شمار می‌رفت. 

۳ -اثبات عملکرد خالصانه انقلاب برای دفاع از اسلام و کشور 
در شرایطی که ساختارها و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بر اثر فشارها و تبلیغات فاسد نمایانده می‌شدند، شهادت مسئولان حوزه منطقه‌ای جمهوری اسلامی که یکی از اهداف اصلی تبلیغات دشمن بودند، آشکار ساخت آنها نه‌تنها به دنبال کسب منفعت نیستند بلکه خالصانه در میدان جهاد جان خود را فدا می‌کنند. 

۴- برجسته شدن نماد کارآمدی انقلاب که شهادت تعدادی از منصوبان آن بود 
همزمان با تلاش برای فاسد نشان دادن ساختارها و کارگزاران نظام، شهادت تعدادی از مسئولان منطقه‌ای که کارآمدی کشور را در محدوده‌ای فراتر از مرزهای ایران به اثبات رسانده بودند، به نمادی از کارآمدی انقلاب اسلامی تبدیل شد.  مساله کارآمدی فراتر از اقدام خالصانه (3) است چه اینکه برخی افراد علی‌رغم نیت خوب به دلیل اطلاعات کم یا ناتوانی موفق به اجرای صحیح کارها نمی‌شوند. 

۵ -قدردانی جامعه از نیروهای انقلابی 
دستگاه تبلیغاتی غرب با به کارگیری زنجیره گسترده‌ای از ساختارها و نیروهای کمی و کیفی، کوشیده بود نیروهای انقلابی را در جامعه منفور ساخته و منفور نمایش دهد. با این‌حال شهادت سردار سلیمانی به‌عنوان نماد عالی انقلابی‌گری که از سال‌های نخست انقلاب در لباس پاسداری به جمهوری اسلامی ایران خدمت کرده بود، نشان داد جامعه همچنان نگاهی بزرگ به دیدگاه‌های انقلابی دارد. 
 
۶ -پیوند جامعه با نهادها و افراد برآمده از انقلاب
تشییع سردار سلیمانی که نشان‌دهنده پیوند مردم با دیدگاه‌های صدور انقلاب بود (1)، همزمان پیوند و همراهی جامعه با نهادها و نیروهای برآمده از انقلاب را نیز نشان داد. 
این پیوند با اثبات کارآمدی (4) و قدردانی جامعه از نیروهای انقلابی (5) تفاوت‌هایی دارد. زیرا این اثبات موضوعی ذهنی است اما پیوند رخ داده با نهادها و افراد برآمده از انقلاب، در جریان حضور ملت در تشییع و اعلام آمادگی‌شان برای مقابله با دشمن در سویی دیگر، بر همراهی و هماهنگی با نهادهای برآمده از انقلاب صحه گذاشت. 
ورای سردار سلیمانی، سپاه قدس همانند وزارتخانه‌ها یا سازمانی مانند برنامه و بودجه، نهادی نیست که پیش از جمهوری اسلامی به‌وجود آمده باشد، بلکه پس از انقلاب به مرور ایجاد گشته است. 

۷- تاخیر حرکت ایران و تقدم تحرک در خارج از مرزها
نخستین واکنش‌ها به شهادت سردار سلیمانی در خارج از مرزهای ایران به‌ویژه در جریان مراسم‌های تشییع عراق صورت گرفت. این تاخیر ایران، گسترش و متکثر شدن جبهه انقلاب و مقاومت را نشان می‌دهد. این تکثر جبهه، نشان می‌دهد فارغ از ایران، جبهه‌های دیگر قابلیت تحرکات مستقل نیز دارند. 

۸- نشان دادن عمق و ریشه‌های اجتماعی انقلاب در جهان
 همبستگی‌های معمول با انقلاب اسلامی و مقاومت مانند برگزاری مراسم‌های بزرگداشت سالگرد انقلاب 57 در مناطق بسیاری از جهان علی‌رغم برجستگی به دلیل تبلیغات ضدایرانی، به‌خوبی قادر به آشکار ساختن عمق نفوذ انقلاب در جهان نبود.  تظاهرات‌های گسترده ضدآمریکایی در شبه‌قاره هند برای دفاع از سردار سلیمانی این عمق را نشان داد. این تظاهرات‌ها در فضایی برگزار شد که تعدادی از دولت‌های جهان با اقدام آمریکا همراهی کرده بودند. 
 
۹ -برانداخته شدن چهره سخت و روحیه ناجوانمردانه دشمن 
آمریکا با وجود حملات گسترده‌اش به منطقه، تلاش کرده بود با ساقط ساختن حکومت‌های طالبان و رژیم صدام که خود در برآمدن آنها نقش داشت، علی‌رغم مبادرت به جنگ، به دلیل نفرت جهانی از این دو حکومت خود را دولتی صلح‌جو و ضدظلم جا بزند.  اقدام به ترور فرماندهان نظامی دو کشور غرب آسیا در بغداد و قراردادن منطقه در آستانه جنگ، تلاش بی‌وقفه آمریکا در این زمینه را تحت‌الشعاع قرار داد. 

۱۰- قاطع‌تر شدن جامعه ایران در برابر دشمن
جامعه ایران پس از سردرگمی ناشی از تحریم‌ها و مشکلات موجود در توافق هسته‌ای به وضعیتی رسیده بود که علی‌رغم آشکار شدن نیات بدخواهانه آمریکا در اجرای ناقص توافق هسته‌ای و سپس خروج از آن، همچنان به برداشتی صحیح و نهایی در این رابطه دست نیافته بود. 
پس از ترور بغداد، به‌طور کلی رویکردهای ایران و جامعه آن در برابر دشمن قاطعانه‌تر شد و این قاطعیت حتی تا امروز ادامه دارد. این تاثیرات قاطع موجب شد موضوعی مانند لزوم احیای هرچه سریع‌تر برجام، با وجود تمامی چالش‌ها و بحران‌های موجود از دایره تمرکز جامعه خارج گردد. 

11- اثبات دروغ مردمی بودن اغتشاشات 96 و 98 
در اغتشاشات سال 96 و به‌طور ویژه‌تری آبان 98، آشوبگران شعارها و اقداماتی پیرامون براندازی ترتیب دادند. این اغتشاشات توسط دستگاه‌های پروپاگاندای غرب، مردمی نمایانده شد با این‌حال تشییع سردار سلیمانی دو سال پس از 96 و دوماه پس از آبان 98، دروغ بودن ادعاهای جبهه ضدانقلاب را برملا ساخت. 

12- سرایت‌پذیری بالای هسته سخت انقلاب به جامعه
تشییع سردار سلیمانی که یکی از اعضای هسته سخت انقلاب به حساب می‌آمد، شاهد حضور افرادی بود که بسیاری از آنها دارای دیدگاه‌هایی ضد جمهوری اسلامی بوده و حتی همچنان نیز بر این عقیده خود مانده‌اند. 
این مساله سرایت‌پذیری بالای هسته سخت انقلاب به جامعه را نشان می‌دهد که مصادیق دیگری نیز دارد. 

۱۳ -یگانگی اسلام و ایران
سردار سلیمانی معتقد بود امام خمینی(ره) به پشتوانه اسلام موفق شد ایران را در برابر هجوم دشمنان حفظ کند. اعتقادی که به نوعی بر مبنای یگانگی اسلام و ایران قرار دارد. 
سردار سلیمانی به‌عنوان یک فرمانده نظامی با گرایشات شدید دینی و انقلابی پس از شهادت تبدیل به یک نماد ملی مدافع وطن شد، به‌گونه‌ای که موضوع یگانگی اسلام و ایران را بار دیگر متجسم ساخت. 

۱۴ -ولایت فقیه
هدف‌گیری موضوع ولایت‌فقیه، حتی در پوشش دیدگاه‌های انقلابی توسط جبهه دشمن پیگیری می‌شود. در مواردی افرادی که به ظاهر مشکلی با جمهوری اسلامی ندارند و حتی خود را به آن معتقد می‌دانند، به‌شدت از ولایت‌فقیه چه به‌صورت موضوعی و چه به صورت مصداقی انتقاد یا تنفر دارند. 
به‌عنوان نمونه برخی نسبت به وجود ولایت فقیه، فردی یا شورایی بودن آن و همچنین حیطه وظایفش اشکالاتی وارد دانسته و بعضی دیگر مصداق فعلی ولایت فقیه را اشکال معرفی می‌کنند. هرچند این مباحث از لحاظ علمی نیز جریان دارد، اما اغلب به‌عنوان جهت‌گیری سیاسی تبلیغ می‌گردد. 
تشییع فرماندهان مقاومت که تحت امر ولایت‌فقیه بوده و تعریف خاص خود را از این موضوع و مصداق آن داشتند، نشان داد این جایگاه آن‌گونه که تبلیغ شده متزلزل نبوده و همچنان مستحکم است. 
حضور مردمی برای افراد ذیل ولایت فقیه، نشان داد جبهه انقلاب به شکلی جدی و سخت گسترده‌تر شده است. 

۱۵- پایان ایده نفوذ در جامعه ایران
مردم ایران نمونه‌های تاریخی فراوانی را برای نفرت از آمریکا در ذهن دارند اما واشنگتن بسیاری از اقدامات ضدایرانی خود را به شکلی پنهان صورت داده است. 
کودتا علیه دولت وقت ایران در سال 1951، تاراج نفت ایران تا سال 1979 و توطئه حمله صدام از جمله این اقدامات هستند که با دقت و پنهانکاری انجام شده‌اند. 
ترور سردار سلیمانی اما اقدامی جنگی و بدون پنهانکاری بود و منجر به عمق‌یافتن نفرت ملت ایران از آمریکا شد. 
«یرواند آبراهامیان» نویسنده کتاب مشهور «ایران بین دو انقلاب» و استاد تاریخ کالج باروک دانشگاه نیویورک روز شهادت سردار سلیمانی در واکنش به این اتفاق گفته بود: «تاکنون عموم ایرانیان آمریکا را دولتی که علیه دولت مصدق کودتا کرد می‌شناسند؛ با ترور قاسم سلیمانی، عموم ایرانیان از این پس آمریکا را یک دولت تروریست هم خواهند شناخت.»
پس از این اقدام دامنه مانورهای مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در ایران کاسته شد، گرچه تلاش‌های آن افزایش یافته و واشنگتن به‌طور شدیدی بر بخش اندکی از جامعه متمرکز شد. اغتشاشات 1401 که تمرکز آمریکا بر عده‌ای قرار گرفت که جدایی‌شان از جامعه به اندازه‌ای بود که از باخت تیم ملی فوتبال کشورشان در جام‌جهانی خوشحالی کردند، تنگنای حوزه تاثیر‌گذاری واشنگتن را آشکار ساخت. 

16- قدرت تحرک ایران محدود نیست
ایران در پاسخ به ترور فرماندهان مقاومت با هدف قرار دادن پایگاه عین الاسد در شرایطی از خود تحرک جدی نظامی نشان داد که واشنگتن و دیگر طرف‌های بین‌المللی گمان می‌کردند فشار حداکثری قدرت تحرک تهران را محدود ساخته است. 

۱۷ -شکسته شدن هیمنه آمریکا
پاسخ نظامی ایران در حمله به پایگاه ارتش آمریکا دارای ابعاد گوناگونی بود. این حمله فارغ از بی‌سابقه بودن حمله رسمی یک دولت به پایگاه نظامی آمریکا طی 75 سال اخیر (پس از پایان جنگ جهانی دوم)، برجستگی‌های دیگری نیز داشت. 
در لایه اول می‌توان به ناگهانی نبودن حمله ایران اشاره کرد. ایران این حمله را ناگهانی ترتیب نداد بلکه از روز 13 دی ماه تا روز 18 این ماه که عملیات صورت گرفت، تهران بارها از حتمی بودن پاسخ نظامی خبر داده بود. آمریکا با وجود چنین تهدیدی موفق نشد از طریق تهدید یا اقدامات دیگر مانع از این حمله شود. در لایه دوم آمریکا به وسیله فناوری‌های پدافند هوایی پرطمطراق خود نتوانست دست به رهگیری موشک‌های شلیک‌شده به سمت پایگاه‌های خود بزند. در لایه سوم واشنگتن موفق نشد پاسخ متقابلی علیه حمله تهران به پایگاه‌های نظامی‌اش تدارک ببیند. 
حمله به عین الاسد که جنگ اراده‌ها بود نشان داد اقدام نظامی آمریکا در جاده فرودگاه بغداد هرچند آغاز ماجرا بود اما حمله به عین الاسد نقطه پایانی این تقابل نظامی شد. 
ناتوانی سه لایه آمریکا از جلوگیری از حمله نظامی ایران به پایگاه‌های نظامی خود، بی‌سابقه بودن این اقدام طی 75 سال اخیر و پایان‌بخشی اقدام نظامی ایران به تقابل نظامی ایران-آمریکا، ضرباتی بودند که واشنگتن تنها از عملیات نظامی 18 دی 1398 تحمل کرد. این مساله هیمنه نظامی آمریکا را در جهان شکست. 

۱۸ -متمرکز شدن مقاومت به سمت حضور خارجی
مقاومت هرچند به ذات دارای تخاصم با حضور نظامی خارجی در منطقه است اما پس از ترور فرودگاه بغداد، این مساله از شدت بیشتری برخوردار گشت به‌گونه‌ای که بار دیگر هدف‌گیری حضور نظامی آمریکا در منطقه به موضوعی داغ تبدیل شد. 
در پیامد این اتفاق آمریکا مجبور شد در سال 2020 بسیاری از پایگاه‌های نظامی محل استقرار خود در عراق را تخلیه کند. در سال 2021 نیز آمریکا نیروهای خود را مجددا کاهش داده و ماموریت‌شان را از رزمی به آموزشی تغییر داد. 
در سال 2022 این تهدیدات شکل جدی‌تری به خود گرفت به‌گونه‌ای که برای نخستین بار پایگاه محل استقرار نظامیان آمریکایی در امارات و کویت مورد حمله پهپادی قرار گرفت. 

۱۹ -رسوخ تهدیدات به ساختار نظامی و سیاسی آمریکا با طرح‌های انتقام‌گیری
آمریکا با مطرح ساختن خود به‌عنوان یک تهدید جدی برای کشورها و ملت‌های منطقه باعث شد آنها نیز طرح‌های مقابله‌ای خود را به تناسب این تهدید ارتقا یافته، افزایش داده و از عمق بیشتری برخوردار سازند. طرح‌های انتقام‌گیری محور مقاومت از عاملان جنایت تاکنون به کشته و مجروح شدن ده‌ها تن از نظامیان آمریکایی منجر گشته است. 
این واقعه همچنین موجب رسوخ تهدیدات علیه مقامات سابق آمریکایی به داخل خاک این کشور شده است. 

20- آشکار ساختن شکست و محدودیت گزینه‌های آمریکا
واشنگتن با اقدام به ترور شهدای فرودگاه بغداد آشکار ساخت در مبارزه با مقاومت ناتوان است که مجبور شده پس از رقابت و جنگی چندساله به چنین اقدامی مبادرت ورزد. اگر آمریکا سردار سلیمانی را در نخستین مراحل حذف می‌کرد امکان داشت بتواند آن را در چهارچوب اقدام نظامی معمول و در جریان رقابت‌ها جا بزند اما وقتی به مدت دو دهه در برابر او در میدان شکست خورد، دست زدن به ترور وی در سفری رسمی و دیپلماتیک به عراق پیامی منفی از توانایی‌های آمریکا مخابره کرد. 

۲۱- ضعف اطلاعاتی آمریکا
 نوع ترور که هدف‌گیری اعلام شده مقام رسمی یک کشور از طریق اقدام نظامی در موقعیتی مشهود بود، ضعف دستگاه‌های امنیتی و محدود بودن نفوذ اطلاعاتی واشنگتن را آشکار ساخت به‌گونه‌ای که مشخص شد آنها پس از ناکامی در ترور به شیوه‌های دیگر مجبور به پذیرش تبعات اقدام مستقیم نظامی شده‌اند. 
برای آمریکا مطلوب‌تر بود تا سردار سلیمانی را از طریق ترور بیولوژیک یا بمب‌گذاری به وسیله گروه‌های تروریستی به شهادت برساند اما پس از ناتوانی در این اقدامات، فرمانده سپاه قدس را در سفر کاری آشکاری به شهادت رساند. 
در همین رابطه حسین طائب رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه ۱۱ مهرماه سال 1398 اعلام کرد در شهریورماه همان سال آمریکا تلاش داشته از طریق بمب‌گذاری سردار سلیمانی را به شهادت برساند. 
ترور سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد به این جهت چندان دارای پیچیدگی امنیتی نبود که سفری رسمی وی به کشوری دیگر قابل پنهان ساختن نبود و از سوی دیگر آمریکا علی‌رغم اطلاع از حضور فرمانده سپاه قدس جز از طریق اقدام نظامی آشکار نتوانسته بود راه دیگری برای ترور وی بیابد. 
دسترسی اطلاعاتی و امنیتی به افراد پرسفر، با دیدارهای پرتعداد و آشکار به سختی دسترسی به افراد مخفی شده نیست. 

۲۲ -ضربه به قدرت نرم و هنجاری آمریکا
آمریکا برخلاف قواعد رسمی و رویه‌های موجود به صورت مستقیم دست به هدف‌گیری و ترور مقام رسمی یک کشور زد؛ اقدامی که در تاریخ جهان بی‌سابقه است. «اگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل بلافاصله پس از ترور سردار سلیمانی در توییتی آورده بود: «در ترور ژنرال سلیمانی، یک مقام دولتی ایران، توسط نیروهای آمریکا دو معیار ضرورت و تناسب رعایت نشد. این ترور اقدامی خلاف موازین بین‌المللی حقوق بشر بود.» 
این اقدام بر خلاف اصولی بود که آمریکا به‌عنوان رهبر خودخوانده جهان چندین دهه بر لزوم رعایت آنها تاکید داشت. 

۲۳ -نماد یافتن پیوند ایران و عراق
 شهادت همزمان حاج‌قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس تبدیل به نمادی از پیوند ایران و عراق شد؛ دو کشوری که هرکدام به‌طور جداگانه ظرفیت و قدرت منطقه‌ای بالایی دارند و به مدت چندین دهه و حتی در نگاهی وسیع طی چندصد سال گذشته تلاش شده بین آنان جدایی انداخته شود. 
۸۰ سال جنگ حکومت‌های ایران و امپراتوری عثمانی در عراق و تلاش این حکومت برای جداسازی دو ملت و بعدها ۸ سال جنگ تحمیلی بر این مبنا شکل گرفت. 

۲۴- تثبیت نگاه فرامرزی در ایران
شهادت سردار سلیمانی، نفوذ منطقه‌ای را به یک الزام برای ملت و دولت‌های ایران، فارغ از زمان کنونی مبدل ساخت. 
از همین‌رو بود که تشابه‌یابی‌ها میان سردار سلیمانی و فرماندهان نظامی تاریخی ایران و حتی شخصیت‌های اساطیری مانند سورنا که نبردهایی منطقه‌ای با دشمنان داشته است و همچنین آرش، شدت یافت. 

۲۵- ارتقای دشمنی آمریکا و زمینه‌سازی خروج
پیش از ترور سردار سلیمانی، هرچند ملت‌ها و گروه‌های مقاومتی منطقه نگاه مثبتی به حضور آمریکا در منطقه نداشتند اما دست‌کم این حضور برایشان قابل تحمل بود. پس از ترور اما به نظر می‌رسد مقاومت و آمریکا در یک جغرافیا قابل جمع نباشند. بر همین اساس بود که مقابله با آمریکا در عراق شدت بیشتری یافت. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰