فرهیختگان میان 9 دی 1388 تا دی ماه 1401، 13 سال فاصله است. اگر 25 سالگی را به دلیل قرار داشتن در میانه جوانی و یکی از نقاط ثمردهی این دوره، مبنا قرار دهیم، 25 سالههای امروز، در سال 88 تنها 12 سال داشتهاند؛ سنی که معادل حضور در کلاس اول راهنمایی است.
اگر سن قانونی 18 سال تا 25 سال مبنا قرار گیرد، متولدان 8 سال، از 1376 تا 1383 که درحال حاضر قلب تپنده جامعه جوان کشور هستند، شامل جمعیتی بالغ بر 10 میلیون نفر میشوند. این بازه سنی میراثدار اصلی کشور و خط وصلی میان ردههای مسنتر و کمسنتر جامعه به شمار میرود که وظیفه انتقال دادهها و برآیندهای جامعه از نسلهای قدیمیتر به نسلهای جدیدتر را برعهده دارد.
تا پیش از دوره اخیر، حلقه وصل پیشین جامعه، به دلیل نزدیکی زمانی و ادراک وضعیت کشور در وقایع 1388، دادهها و برآیندهای جامعه را به شکلی روایی تحویل نسلهای بعدی خود دادهاند؛ روایتهایی که به دلیل حضور و ادراک مستقیم افراد قابلخدشه نبوده و احساسات موجود در این باره را نیز در بر میگرفته است.
نسل پیش از حلقه واسط فعلی (1376 تا 1383) به سالهای 1368 تا 1375 مربوطند. نخستین افراد این حلقه در زمان تحولات سال 88 و 9 دیماه این سال، متولدان سال 1368 را شامل میشود که در آن برهه 20 ساله بودهاند. رده میانی حلقه واسط پیشین نیز در آن برهه 15 سال سن داشته که دستکم 3 سال افزودنتر از اوج سن حلقه واسط فعلی است. از این رو درحال حاضر جامعه عبور از مجاورت زمانی نسبت به وقایع 88 و واقعه 9 دی آن را آغاز کرده است. بر همین اساس، لزوم نظری ساختن این وقایع جهت انتقال بهتر مفاهیم به نسلهای آتی مشخص میشود.
در نبود مشاهدات مستقیم، بعددهی نظری به وقایع میتواند آنها را برای نسلهای آتی قابل استفاده کرده و حافظه جمعیتی ملت را به شکلی کامل منتقل سازد. حلقه واسط امروز ایران مشاهده مستقیم و احاطه حضوری کاملی بر وضعیت سال 88 نداشتهاند اما به دلیل فاصله گرفتن زمان از اتفاقات آن دوره، تاثیرات این وقایع بهویژه 9 دی در جامعه بالاتر از زمان ظهور ابتدایی و ملموس آن، شده است. این تاثیرات در سطحی هستند که ایران در وضعیت فعلی خود در احاطه و تاثیرات حداکثری وقایع 88 زیست میکند.
برای فهم بهتر تاثیرات 9 دی و تحولات حول آن، میتوان به تحولات 22 بهمن 57 و تحولات حول آن اشاره کرد.
در سال 57 با اوجگیری مبارزات مردم علیه نظام پادشاهی وابسته پهلوی، نهایتا این نظام سیاسی با خروج محمدرضا در 26 دی آن سال فروپاشید و در 22 بهمن این فروپاشی رسما اعلام شد. هرچند تحولات سال 57 بهویژه اعلام پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم شاه اهمیت بسزایی داشت و به شکلی جدی قابلدرک بوده و ماند، اما آنچه از اهمیتی همتا با واقعه برخوردار بود، تاثیرات آتی این تحولات است. این تاثیرات آتی صرفا در زیست در جهان پساشاهنشاهی منحصر نمیشد، همانگونه که در بسیاری از کشورها مانند مصر و لیبی محدود ماند.
در سال 1357 اصلیترین پایگاه خارجی آمریکا در جهان را از دست این کشور خارج کرده و با تبدیل شدن ایران به مرکز نهضتهای مردمی، نمایندگی شوروی از این گروهها و هدایتش بر آنها از بین رفت. بر همین اساس بود که ایران خارجشده از سیطره آمریکا به تهدیدی کلان علیه سلطهگری جهانی ابرقدرتها بدل شده و به همین دلیل بهطور ویژهتری تحت سیاستهای مهار این قدرتها قرار گرفت؛ بهگونهای که کمتر انقلابی با این فشارها روبهرو شده است. این تحولات نمایانگر محدود نماندن جامعه ایران در اثرات محدود زیست در فضای پساشاهنشاهی بود، درست برخلاف مصر که پس از انقلابهای خود بدون تغییر نسبت به گذشته در اردوگاه غرب و شرق نوسان کرده و در ایستگاه آمریکا متوقف شد.
آنچه از 22 بهمن 57 برآمد، تقریبا اهمیتی برابر با آنچه رخ داد، داشت. این مساله برای 9 دی 88 نیز صادق است. هرچند این واقعه به آشوبطلبیهای خطرناک داخلی و خارجی در آن مقطع پایان داد، همانگونه که 22 بهمن روز سقوط نظام شاهنشاهی بود، اما تاثیرات آن بهشدت فضای سیاسی کشور را تا به امروز تحت تاثیر قرار داده است.
از این رو در ادامه تلاش شده این تاثیرات که سازنده چهارچوبهای فعلی جامعه ایران هستند، مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند.
این تاثیرات که در ادامه خواهند آمد فارغ از آنچه هستند، پدیدهها و مسائلی را آفریدهاند که در سطور زیر اشارهای کوتاه به آنها میشود. این پدیدهها هرچند از اهمیتی بالا برخوردارند اما همه ذیل چهارچوبهای آفریدهشده پس از 9 دی ماه 1388 قرار دارند.
ایران در مدت 13 سال اخیر موفق شده کشور را از تهدید حمله نظامی مستقیم دور سازد آن هم در شرایطی که آمریکا یکبار در تیرماه 1388 یک ماه پس از آغاز آشوبها تلاش کرده بود از سمت مرزهای عراق آن را به اجرا در آورد. پیش از این تاریخ نیز ایران بهطور جدی پس از اشغال افغانستان (2001) و عراق (2003) زیر تهدیدات نظامی قرار داشت. در این 13 سال همچنین طی مذاکرات صورتگرفته در دولت دهم غنیسازی ایران در مذاکرات پنهانی مورد پذیرش آمریکا قرار گرفت و در دولت یازدهم این موضوع در توافق هستهای 1394 بهصورت رسمی از سوی قدرتهای جهانی مورد تایید قرار گرفت. پذیرش حق غنیسازی ایران به معنای ورود کشور به جاده «بازدارندگی علمی-ملی» بود. بروز نخستین نشانهها از شکلگیری «مجتمع علمی- صنعتی» در ایران با پیشرفتهای تکنولوژیک جدید که نویددهنده پیشرفت «بازدارندگی علمی-ملی» بود، در جریان رونمایی از فناوریها و تجهیزات جدید طی سالهای 1400 و 1401 آشکار شد.
تثبیت نفوذ منطقهای و قدرت موشکی نمونههای دیگری از دستاوردهای ایران هستند که پیش از این بروز چندانی نداشتند. اثبات تواناییهای بیبدیل اقتصادی ایران که تهران را قادر ساخت تحت شدیدترین فشارهای جنگ اقتصادی که تحریم تنها بخشی از آن است، چرخ اقتصاد کشور را چرخانده و شبکهای پیچیده در صادرات کالاهای غیر نفتی و واردات ایجاد کند، بخشی دیگری از پدیدههای بهوجودآمده ذیل چهارچوبهای ناشی از 9 دی در کشور است.
رهبر انقلاب در تاریخ 29/11/ 1397 در توضیح این روز، ضمن توصیف 9 دی بهعنوان یکی از روزهای الهی میفرمایند: ««ایّامالله» روزهای جلوه ویژه خدای متعال است؛ گاهی نیت مردم، همت مردم، اراده مردم، یک چنین روزی را میآفریند.»
در توضیح ایامالله آمده است که در عین تعلق تمام ایام به خدا، روزهایی که ایامالله شناخته میشوند شاهد روی دادن وقایع مهمی هستند که در آنها قدرت خدا بیشتر آشکار شده است.
ویژگیها، اثرات و پیامدهای 9 دی بر ایران
1- فتنه سال 88 با طولانی شدن، به سمت هدفگیری مبانی دینی حرکت کرد که اوج آن حمله به دستههای عزاداری سالار شهیدان امام حسین(ع) بود. آشوبهای خیابانی این سال برخلاف ادعاهای ابتدایی گردانندگانش، تحت سلطه گروهها و افراد ضد و غیردینی درآمد. برجستگی اجتماعی این افراد و حضور خیابانی و تریبوندار شدن آنان در اتفاقات پساانتخابات باعث شده بود این تلقی ایجاد شود که این گفتمان ضد یا غیردینی به بخشی غیرقابل نادیده گرفتن در ایران تبدیل خواهد شد که میتواند تاثیراتی سنگین بر جامعه و سیاست بگذارد.
اوج اعلام رسمی پیدایش این قاعده موثر در جامعه ایران طراحی حملات به عزاداری روز عاشورا بود که برخلاف اهداف، به پایان پذیرفتن قدرتگیری این قاعده ضددینی منجر شد. 9 دی 88 تاکید جامعه ایران بر خواستها و خاستگاه دینی کشور بود.
۲- ۹دی جوش و خروش مردم به درخواست و فراخوان نهادهای انقلابی بود تا مشخص شود نهادهای برآمده از انقلاب ضمن دربرگیری بالای قاطعیت و قطعیت حضور در میدان را دارند.
این اتفاق درحالی رخ میداد که تلاش طراحان تحولات 88 بر ایجاد بیاعتمادی مردم به نهادهای قانونی برآمده از انقلاب قرار داشت. با این حال مردم در 9 دی با حضور خیابانی که از لحاظ اجتماعی عمیقتر از رایدهی در انتخابات است و همراهی با فراخوان نهادهای انقلابی که در حوزه تبلیغات اسلامی ماموریت دارند، موفق شد عمق پیوند مردم و انقلاب را به نمایش بگذارد. این نهادها اجتماعیتر از شورای نگهبان و نهادهای برگزاری انتخابات سال 88 بودند که تحت فشار تخریبی طراحان قرار داشتند.
فراخوان نهادهای اجتماعی و همراهی مردم در سطحی اجتماعیتر، که نشانگر قدرت پیشاسیاسی جمهوری اسلامی بود، اعتماد به نهادهای سیاسی را نیز خودبهخود اثبات کرد.
۳- ۹دی بیعت با ولایتفقیه بود هنگامی که بهطور کامل آشکار شد تقلب در انتخابات بهانه بوده و ولایتفقیه هدف اصلی اردوکشیها و اردوکشان جهت تحمیل نظرات دیکتاتورانه خود ذیل لوای ادعای آرای گمشده بوده است. این «بیعت در بیعت» پس از حضور طولانیمدت مردم در 8 سال جنگ تحمیلی، انواع فشارها به کشور و نظام سیاسی بهویژه تحولات تیرماه 1378 و 1382 معنای خاصی داشت، زیرا نشان داد فشارهای مدام سهدههای که شامل تهاجمات سنگینی بوده، به رویگردانی مردم از صحنه حمایت از نظام سیاسی جمهوری اسلامی و ولایتفقیه بهعنوان مغز آن، بر اثر فرسایش منتهی نشده است.
۴- ۹دی نشان داد در قضیه حضور خیابانی تعداد مخالفان اردوکشان در سراسر کشور بیشتر از اردوکشی مخالفان حتی در نخستین روزهایی است که صفوف بسیاری از مردم از طراحان اردوکشی جدا نشده بود. اردوکشان در این زمینه به اردوکشی بزرگ 25 خرداد 1388 اشاره دارند، اما در ۹دی ضمن آنکه تعداد حاضران در تهران بسیار بیشتر از اوج اردوکشی بود، بخشی از آنان حاضران در اوج اردوکشی مزبور بودند که نشان میداد ظرفیت اجتماعی بهکارگرفته شده توسط اردوکشان به انقلاب تعلق داشته و آنها درصدد سوءاستفاده از احساسات مردم انقلابی علیه انقلاب بودهاند.
در 25خرداد طراحان و عاملان آگاه و ناآگاه تلاش کردند با سوءاستفاده از اختلافات و تفاوت نظرهای سیاسی جامعه، از نیروهای انقلاب علیه انقلاب بهره گیرند که این موضوع با آشکار شدن، دیگر تکرار نشد. از روز 25 خرداد به بعد، طراحان بهدلیل کاهش شدید نفرات بر شدت و دامنه تخریبها افزودند.
9دی ضمن آنکه نشان داد ظرفیت حضور اجتماعی انقلاب بسیار بیشتر از مخالفان است، موجب شد در واقعهای مشابه با جنبش توابین، بسیاری از حاضران در اردوکشی 25 خرداد 88، در دیماه علیه طراحان اردوکشی راهی خیابان شوند.
۵- ۹دی تاکید بر سلامت انتخابات و رد دیکتاتوری اردوکشانه بود. در وقایع 88 تلاش طراحان بهدنبال خارج ساختن کشور از ریل مردمسالاری و تسلط بر کشور از طریق تخریب صندوقهای رای بود. این هدف رد و طرد دموکراسی بهشمار میرفت که باعث گردش نخبگان در کشور میشد و جهان امروز براساس آن اداره میشود. 9دی بر همین مبنا نقشی بزرگ در حفاظت از جمهوریت در ایران و جلوگیری از فروافتادن در دیکتاتوری داشت.
۶- ۹دی ۸ ماه پس از آغاز بهانه تقلب و شرارتها، نشانه خویشتنداری انقلاب و مردم انقلابی دربرابر انحرافات بود که این خویشتنداری وجهه مثبت خود را با حضور مشارکتکنندگان اردوکشیها در 9دی نشان داد.
ویژگی بارز خویشتنداری مردم و نظام اسلامی در برابر بحرانها و فرصت دادن به فریبخوردگان، یکی از فنبدلهای کارا به دشمنان است. این فنبدل میتواند با اختصاص دادن زمان به مردم، فرصت لازم جهت ارزیابی را در اختیار آنان قرار دهد، درحالیکه همزمان دشمن صرفا میکوشد از احساسات بهره گیرد. زمان، بستر لازم جهت تسلط عقل بر احساسات و بررسی آن را در اختیار افراد قرار میدهد.
سردار همدانی گفته بود: «با کار اطلاعاتی، اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند، ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند، بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند، اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند.»
وی درباره حوادث عاشورا تاکید داشت نیروهای جذبشده درقالب سه گردان و بدون هیچگونه سلاح موفق شدند آشوبهای این روز را مهار کنند. سردار همدانی در این خصوص گفته بود: «در روز عاشورا همین سه گردان غائله را جمع کردند. هیچکس حق حمل اسلحه در تهران را نداشت. به این قیمت که حتی ممکن بود ما مورد حمله قرار بگیریم. در طول مدت این اتفاقات از حدود ۴۵ هزار بسیجی که در صحنه بودند، حتی یک فشنگ هم شلیک نشد.»
۷- ۹دی تعیین خطوط قرمزی برای دشمن و ضدانقلاب بود تا بدانند حد حرکت آنان تا پیش از این خط قرمز، امکانپذیر است. از این رو پس از ۹دی نهتنها ظرفیت سوءاستفاده از وقایع کشور کاهش یافت و بهرهگیری از ظرفیت مردم متدین علیه انقلاب تخلیه شد، بلکه در وقایع آتی مانند ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ که با توجیهات گرانی، گرانیبنزین و فوت یک نفر در مرکز پلیس امنیت اخلاقی روی دادند از میزان حضور در تجمعات کاسته شده و تمام توان طراحان بالاجبار بر افراد شرور و شرارتانگیزه قرار گرفت؛ موضوعی که باعث شد هرکدام از این تحولات به مدتزمانی محدود و نقاطی محدود هرچند متکثر منحصر شوند.
۸- ۹دی با ایجاد فهم عمومی در قاطبه مردم متدین، بخش اعظم آنها را از دایره تصمیمگیری و طمع طراحان خارج کرده و موجب شد طراحیها صرفا به هویتدهی و سوزاندن بخشهای دیگری از جامعه در نقشههای ضد ایران، اختصاص پیدا کند. مشخص شدن حد و مرزهای جامعه این پیامد را برای دشمن بهدنبال داشت که از گستره بهانهجوییهایش کاسته شده و مجبور شد اهداف سنگین خود علیه ایران را برگردن بخش کوچکتری سوار سازد که همین امر ضمن دورساختن دشمن از تحقق اهدافش این بخش را در سطوح مختلف دچار تحولاتی کرد.
میزان کوچکی قاعده مورد تمرکز و فعالیت دشمن، از شعارهای ضددینی سال 96 و شورش علیه حجاب در سال 1401 آشکار است بهگونهای که دشمن روی مواردی تمرکز کرده که اصل آنها نهتنها مورد اعتراض مردم نیست، بلکه فارغ از نوع حکومتها مدنظر آنان قرار دارد. در سال 1401 با وجود کشف حجاب برخی، آنچه اصرار جامعه ایران به حجاب را فراتر از نظامهای سیاسی نشان میدهد، اصرار افرادی در جامعه به حفظ اندک حجاب خود است که پیشتر برای توصیف آنها از کلمه بدحجاب استفاده میشد. برای همگان اینگونه تلقی میشد که این افراد که حتی بسیاری نسبتی نیز با جمهوری اسلامی ندارند، از اندک حجاب خود در فضای احساسی موجود تحت بمباران شدید رسانهای دشمن بگذرند، اما علیرغم موج تبلیغات، این اتفاق درعین بهت طراحان رخ نداد.
این تحول که خود ذیل چهارچوبها و اثرات 9دی آفریده شده است، آشکارکننده قاعده بهشدت کوچکشده جمعیت مورد تمرکز و فعالیت دشمن است. با این حال چنین بخش کوچکی نیز به انحای مختلف از دسترس دشمن خارج شده است. قسمتی از این افراد خود براثر فعالیتهای دشمن آگاه شده و بعضی دیگر مورد تمرکز نهادهای انقلابی و دولت جهت رفع مشکلات قرار گرفته یا بهدلیل ادراک فریبخوردن علیرغم حفظ نظرات پشین خود، از حیطه اثرگذاری دشمن خارج شدهاند. از سوی دیگر برخی از این افراد با شکست پیدرپی آشوبها با سرخوردگی از به نتیجه رسیدن، از این تحرکات دور شدند و بخشهای بحرانیتر مورد ضربه و نظارت قرار گرفتند.
۹- ۹ دی ۸۸ به دلیل وقایع پیش و پس از آن، تشکیلدهنده هسته سخت انقلابی در ایران بود، همانگونه که وقایع پیش و پس از ۲۲ بهمن ۵۷ به شکلگیری یک هسته سخت انجامیده بود. این هسته سخت در فتنه تکفیریها در منطقه که از سوریه آغاز شده و به عراق کشیده شد، نقش بزرگی در نجات تمام منطقه از شر تکفیریها ایفا کردند. مسالهای که نشاندهنده عمق و فراگیری این هسته سخت است.
در این خصوص پدر شهید رسول خلیلی که در 27 سالگی در سال 1392 در سوریه به شهادت رسیده بود میگوید: «وقتـی پسرم در سوریه به شهادت رسید و پیکرش را آوردند چون بدن و صورتش زخم بسیاری برداشته بود قابلشناسایی نبود. من او را از ضربههای چاقوی فتنه۸۸ در بازوی چپش شناختم.»
شهیدمهدی نوروزی معروف به «شیر سامرا»، شهید هادی ذوالفقاری، شهید رضا فرزانه و شهید محمودرضا بیضائی ازجمله شهدای مدافع حرم هستند که در وقایع سال 88 حضور داشتهاند. در این ارتباط یکی از دوستان شهید بیضائی میگوید این شهید که یکی از هستههای سخت شکلگرفته در حوادث 88 است روزی گفته بود: «برای من میدان انقلاب تهران، شلمچه یا دمشق فرقی ندارد؛ هر جا حرف انقلاب اسلامی هست ما هستیم.»
۱۰- تمرکز دشمن در سال 88 مشغولسازی ایران به داخل بود تا با هزینه افرادی در ایران، آنها به اهداف خود دست پیدا کنند. آنها بر همین اساس و برای برافروختن آتش منازعه، ریاکارانه با پرداختن به دموکراسی و اتهام تلقب، بر هدف خود متمرکز بودند اما برخلاف خواست طراحان، 9 دی نیروی پروژه دشمن در داخل را خنثی ساخته و نیرویی قدرتمند علیه دشمنان خارجی ایجاد کرد.
9 دی جامعه ایران را که از نزدیک مورد تهاجم توطئه و طراحی خارجی قرار گرفته بود، بهطور جدی متوجه غرب کرد. به همین دلیل روابط میان ایران و غرب پس از آن بهشدت در تشنج قرار گرفت و سردار سلیمانی با استفاده از چنین انگیزه و نیرویی نفوذ منطقهای ایران را گسترش داد.
۱۱- از زمان دولت مصدق (دهه 1330) آشکار شد خیابان متعلق به جریان مذهبی انقلابی است. مصدق در ادامه دولت خود علیرغم بهرهگیری از افراد انقلابی به دلیل عدم همراهی مذهبیون انقلابی که تحت زعامت آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی عمل میکردند، خیابان را به رقبا باخت.
این تسلط در ادامه در قیام خرداد 1342 ادامه یافت و درنهایت به انقلاب 57 منتهی شد. پس از انقلاب نیز، در هماورد میان گروههای انقلابی دینی و گروههای رقیب شبهدینی و غیردینی، تعلق خیابان به جریان انقلابی دینی تثبیت شد.
طراحان تحولات سال 88 که زمینهای سراسری در ایران داشت، به دنبال تسلط بر خیابان و خارج ساختن آن از دست انقلابیون دینی بودند اما 9 دی این نقشه را برای همیشه ناکام ساخت.
۱۲- اثبات زیست مستقل از دولت جریان انقلاب، اصالت اجتماعی و تقدم اجتماعی آن بر دولت یکی دیگر از اثرات 9 دی است. در برخی مواقع شکلگیری دولتها براساس ایدهای باعث میشود حامیان بر اثر دوری از عوامل پدید آورنده ایده، دوریگزینی از حضور اجتماعی به دلیل محول کردن پیگیری ایده به دولت و همچنین اتکا و منحصر دانستن چنین پیگیریای در دولت، حمایت عملیشان از ایده را کاهش دهند. به دلیل این تحولات ایده از ظرفیتهای پیگیری جمعی توسط جامعه دور میشود. ۹ دی نشان داد انقلاب همچنان دارای اصالت بالای اجتماعی است و دولت ایران دارای پشتوانه گستردهای در جامعه است که همچنان از لحاظ اجتماعی ایدههای انقلاب را پیگیری و نمایندگی میکنند.
۱۳- ۹ دی به زیست سیاسی عدهای از سیاستمداران و جریانات پایان داده و باعث شد افرادی که خواهان مشارکت در سیاست ایران هستند مجبور به اتخاذ موضعی روشن در برابر اردوکشی یا جهتگیریهای ضدانقلابی آن شوند. از همین رو بود که در پیامد ۹ دی سران اصلی اردوکشیها پس از ورود به حصر اجتماعی، براساس فشار جامعه وارد حصر فیزیکی شوند. دیگر سران نیز هریک به نحوی با آن فاصلهگذاری کردند. مواضع حسن روحانی، عضو وقت شورای عالی امنیت ملی و رئیسجمهور بعدی ایران که در آن دوره به دلیل پیروی از هاشمیرفسنجانی بخشی از جریان نخستین اردوکشیها به شمار میرفت، بر ضد اردوکشیها و تغییر جهت هاشمی نشانگر این اتفاق است. حسن روحانی در سال 88 پس از برگزاری راهپیماییهای 9 دی گفته بود: «مردم بعد از حادثه روز عاشورا امسال یک واکنش بسیار قوی را نشان دادند اولا مردم ایران خواستند در تاریخ ثبت کنند و به مردم جهان بگویند که جایگاه ولایت، اهلبیت عصمت و طهارت و عاشورا در نزد مردم ما چقدر بلند و والاست.» پس از آن نیز جریانات حاضر تلاش کردند با تقسیم زمانی و اهدافی تجمعات و اعتراضات خود را از وقایع رخ داده جدا و مبرا سازند. بر همین اساس بود که در سال ۱۳۹۲ با روی کارآمدن حسن روحانی و خیل بزرگی از جریان سیاسی نزدیک به او، بدنه اصلی و مصر اردوکشیها مجالی برای بروز نیافتند و خواست رفع حصر تنها در بوق تعدادی رسانه و فرد که تلاش برای بزرگنمایاندن آن داشتند محدود مانده و خاموش شد.
حسن روحانی در جلسه هفتگی هیات دولت در روز 8 دی ماه 1392، که نخستین سال ریاستجمهوری او به شمار میرفت نیز اشارهای دوباره به 9 دی داشته و گفته بود: «مردم زمانی که احساس کردند به باورها و ارزشهای دینی و اعتقادی آنها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند. مردم برای حمایت از جناحی خاص به میدان نیامدند، آنچه مردم را به حرکت درآورد دلدادگی مردم ایران به عاشورا و ارزشهای انسانی برآمده از آن بود. مردم با هدف دفاع از اسلام، اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی به حرکت درآمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بیگانگان زمینه را برای مداخله مناسب یافتهاند.»
جالب آنکه سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی و از افراد نزدیک به جریان هاشمی و اصلاحطلبان به فاصله اندکی از سخنان رئیسجمهور وقت ضمن تاکید بر دستاوردهای 9 دی بر محاکمه سران فتنه اشاره کرد و اظهار داشته بود: «چه سران فتنه و چه هر فرد دیگری که خلاف کرده باشد، باید در محکمه عادلهای به اتهاماتش رسیدگی شود و برابر با جرمی که مرتکب شده، مجازات شود.»
این اظهارات در نخستین سال دولت یازدهم جهتگیری کلی دولت و حامیان اصلی آن حتی از میان اصلاحطلبان را تثبیت کرد و نشان داد همگان در عین حفظ دیدگاههای خود، از وقایع 88 و آفرینندگان آن عبور کردهاند.
گشایش 9 دی برای انقلاب و بنبست دشمن
روز گذشته، ایران شاهد برگزاری راهپیماییهای گستردهای در تمام کشور برای بزرگداشت 9 دی بود که شامل بیش از یکهزار شهر میشد. این بزرگداشت، تقریبا سومین رویداد مهم همزمان با آشوبها و آشوبنماییهای روی داده از اواخر شهریور ماه سال جاری بهشمار میرود. در نخستین مقطع درحالیکه تلاش میشد، اغتشاشات بزرگنمایی شود، حضور مردم سراسر کشور در تشییع شهدای اغتشاشات خط بطلانی بر ادعاهای آشوبطلبان مبنی بر جمعیت گسترده آنان بود.
مقطع دوم مربوط به تشییع 400 شهید گمنام و تازه تفحصشده در روز شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در روز 6 دی بود که غلبه مردمی نظام را بر اغتشاشاگران نشان داد.
مقطع سوم اما بلافاصله در همان هفته روی دادن مقطع دوم شکل گرفت به گونهای که سراسر کشور در روزهای پنجشنبه 8 دی و جمعه 9 دی شاهد برگزاری گردهماییها و راهپیماییهای بزرگداشت یومالله 9 دی 88 شد.
وقایع پس از 9 دی از آشوبهای 96، 98 و به ویژه 1401 برای نابود ساختن فضای ایجادشده براساس چهارچوبهای این روز بود. عمق یافتن اجتماعی انقلاب در 9 دی، که اتفاقی بیسابقه از سال 57 بود و حتی واقعه 23 تیر 78 با آن قابل مقایسه نیست، دشمن را به سمت اجتماعی ساختن طراحیهایش برای ایجاد تزلزل در کشور سوق داد.
با این حال همچنان که گشایش ۹ دی برای انقلاب و ایران ادامه دارد، دشمنان نیز گرفتار بنبستی به همین نام هستند.