عاطفه جعفری، خبرنگار:شب یلدا در آیین ما ایرانیها، شبی خاص و فراموشنشدنی است، شبی که میتواند خاطرات خوشی را رقم بزند. تلویزیون هم همیشه سعی میکند برنامههای مناسب این شب را تدارک ببیند و در کنار مردم باشد و این خاطرات خوش را رنگینتر کند. امسال هم سعی کرده بود تا با برنامههایی به سراغ این شب بیاید. مطمئنا خبرهای تلخ این روزهایی که گذراندیم، کام همهمان را تلخ کرده و این شب و برنامههای تلویزیون میتوانست مرهمی باشد و کمی لبخند را بر لبها بیاورد، کمک کند برای اینکه شروع زمستان با تلویزیون گرمتر باشد. اما درنهایت برنامههایی را میبینیم که کاملا تکراری است، ایده و خلاقیتی ندارد و درنهایت حاشیهدار هم میشود. مطمئنا با شرایط فعلی ساخت برنامه سخت و دشوار است اما میشود با راههایی برنامههای مناسبی را برای این روزهای خوش تقویم که از قبل هم مشخص است، داشت.
ایدهای که وجود ندارد
شب یلدا، عید نوروز و مناسبتهای خاص اینچنینی، از جمله مراسمهای خاص ما ایرانیها است که در تقویم ثبت شده است و طبیعتا میشود از قبل برای ساخت برنامه در مورد آن برنامهریزی کرد. اما با نگاهی به ساخت برنامهها در این چند سال متوجه میشویم که ایده خاصی وجود ندارد.
برآورد مجموعه برنامههای پخششده در شب یلدا امسال از شبکههای مختلف نشان میدهد که تلویزیون امسال نیز نتوانست جریانی تازه به راه انداخته و برنامههایی با ایدههای نو و خلاقانه را روانه آنتن کند. این درحالی است که حدودا دو سالی است که رسانهها بسیار به این موضوع پرداختهاند که باید دست از ایدههای تکراری برداشت به سراغ کارهای جدید رفت.
اینکه میزی طراحی شود و دکوری باشد و یک مجری در کنار میهمانهای تکراری، قرار بگیرد و حرفهای تکراری را تحویل مخاطب بدهند. تماشای ۱۰ دقیقه از برنامههای تمامی شبکههای مختلف کافی است تا سبک و سیاق یکنواخت برنامهها، حتی در دعوت از میهمانان، دکورهای نسبتا یکشکل، گفتوگوهای بیرمق و مجریان تکراری مخاطب را زده کند. همه اینها، این را میرساند که مخاطب برای سازندگان این برنامهها، اهمیتی ندارد و کار خودشان را انجام میدهند. در واقع به نظر میرسد شبکههای سیما، امسال برنامهای مشخص برای این بازه مهم پخش نداشتند و به همین دلیل در آخرین لحظات برنامهای را آماده و روانه آنتن کردند. یک نکته مهم این است که تلویزیون برای این برنامههای تکراری پول زیاد هم خرج میکند اما درنهایت برنامه آن چنان قابل دفاع نمیشود. برای نمونه یک تهیهکننده با بازیگری برای حضور در برنامه شب عید یک ماه قبل قرارداد میبندد و 10 روز قبل از عید هم باید هزینه را پرداخت کند، اما تهیهکننده، مجری یا هرکسی که دستی در ویژهبرنامه شب عید شبکه دیگر دارد با همان بازیگر تنها با پرداخت قرارداد بیشتر به توافق میرسد و اجازه نمیدهد در برنامه قبلی حاضر شود؛ یا در این شرایط بازیگر یا خواننده میپذیرد که در هر دو برنامه باشد که این حضور تکراری در شبکهها باز هم برای مخاطب خستهکننده میشود. برای همین تکرار شدنها و ایدههای تکراری است که باید به سراغ خلاقیتی رفت که مخاطب راضی باشد.
چطور میشود خلاقیت داشت؟
ساخت برنامههای ترکیبی و بهمناسبتهای خاص سالها است که در تلویزیون ادامه دارد و تقریبا میهمانان از قبل مشخص هستند و حتی میشود مجریها و نوع روند برنامه را هم حدس زد، اما با داشتن ایده میتوان سراغ کارهای جدید رفت.
رادیو هفت نمونه این مدل برنامهها بود که ایده و خلاقیتی را در خود داشت و میتوانست مخاطب را با خودش در شبی مانند یلدا همراه کند، بدون اینکه دچار تکرارهای برنامههای دیگر شود. در چند سال اخیر بسیار دیدهایم که ایده برنامههای سرگرمی تلویزیون از برنامههای خارجی برداشته شده و بعد همبومی سازیای برای آن انجام شده است و درنهایت برنامه خوبی ساخته شده و مخاطب هم از آن راضی بوده است. مطمئنا نباید کنداکتور به بهانه نبودن و نساختن برنامههای کاملا ایرانی، بومی و خلاقانه خالی بماند و این تناسب و تعادل نیازمند یک مدیریت اصولی است. کپی از برنامههای موفق خارجی و تبدیل آنها به نمونههای موفق داخلی تقریبا از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه 90 رواج پیدا کرد که ایده بدی نبود. حالا که اکثر مخاطبان با این بومیسازی یا کپیکردن کنار آمدهاند، باید از این ظرفیت استفاده شود و با جامعیت و دقت بیشتری برنامههای موفق در سرتاسر جهان دیده و انتخاب شوند. اما باید این را هم در نظر بگیریم که نباید فقط، به این مدل برنامهها اکتفا کرد و ایدههای دیگر هم باید داشت. زمانی که سلبریتیها در این شرایط به قول خودشان همه چیز را تحریم کردهاند و پایشان را در تلویزیون نمیگذارند، زمان خوبی است برای اینکه برنامهها بدون سلبریتیها ساخته شود.
نگاهی به برنامههایی که در فضای مجازی وجود دارد که با یک ایده ساده در یک مصاحبه، چالشی را برای مخاطب خلق میکند، میتواند برای تلویزیون این را تبیین کند که داشتن ایده احتیاجی به سلبریتی و هنرمند ندارد. وجود هنرمند میتواند برای مخاطب جذابیت بیاورد اما ایده داشتن میتواند بیشتر به این موضوع کمک کند.
بارها در گزارشهای مختلف در فرهیختگان گفتیم، اشاره کردیم و تاکید کردیم که انگار قانون نانوشتهای در تلویزیون وجود دارد که حتما برای دیدهشدن یک برنامه نیاز به یک سلبریتی است و برای تامین میزان دستمزدشان هم حتما اسپانسری وجود دارد و اساسا مشکلی هم وجود ندارد. شاید این قانون نانوشته درباره بعضی چهرهها و برنامهها جواب بدهد، اما یک نگاه دقیق به حاشیههای برخی از این برنامهها نشان میدهد که فرمان این رابطه در دست سلبریتیهاست و نه تلویزیون. آنها هستند که هر وقت بخواهند برنامه میسازند و هر وقت نخواهند نمیسازند و رقمهایشان را هم برای هر قرارداد بالاتر میبرند. فاجعه جایی رخ میدهد که اتکای کامل رسانه ملی برای جذب تماشاگرانش به چند چهره محدود میشود و آن چهرهها هم یا خواسته یا ناخواسته نمیتوانند برنامه بسازند و دست این رسانه بهشدت خالی میماند و الان دقیقا در همین شرایط قرار داریم. شرایطی که همه میخواهند بگویند با تلویزیون کاری ندارند و همین کاری نداشتن، الان برای تلویزیون پیچیده میشود و دستشان برای ساخت برنامه خالی میماند.
در گزارشی برای داشتن خلاقیت در تلویزیون گفتیم، سلبریتی حکم مُسکن را دارد نه درمان و نکته مهمتر اینکه باید یک تعامل شفاف بین سلبریتی و رسانه ملی برقرار شود نه یک رابطه یکطرفه و منفعتطلبانه. رابطهای که براساس یک بازی برد-برد-برد برای سهطرف این ماجرا یعنی رسانه ملی، هنرمند و مردم باشد و اختیارش هم کاملا دست یکطرف ماجرا نباشد. شاید یکی از راههای مقابله با زیادهخواهیهای سلبریتیها افزایش تعداد آنها در برنامهها و شبکههای مختلف باشد، اما بهنظر میرسد راه صحیحتر، ساختن برنامههایی با فرم و محتوای جذاب است و مجری نهایتا تکمیلکننده یک بسته برنامهسازی شود نه محور و ستون آن.
کاری که در شبکه نسیم بارها انجام شده است و حتی شبکه 4 هم سعی کرده است بدون تکیه به سلبریتیها، برنامههای خلاقانهای بسازد و مخاطب هم داشته باشد.
نوروز را با سرگرمی دریابیم
با نگاهی به تقویم متوجه میشویم که از الان تا عید نوروز فقط سه ماه را داریم. طبیعتا برنامه سال تحویل و در کنارش سریالها و برنامههای سرگرمی برای مخاطب مهم است و باید فکرش را از الان داشت که میخواهیم چه کاری انجام بدهیم.
برنامهسازان تلویزیون و مدیران باید از الان برای مناسبتهای پیشرو، به جایِ مجری و دکور، بیشتر روی اتاق فکرها و استفاده از کاربلدها و متخصصین سرمایهگذاری کنند که این امر موجب موفقیت بیشتر خواهد شد. اگر محتوا را جای حاشیه و صرفا دیده شدن در فضایمجازی در رأس هدفگذاریهایشان قرار دهند، شاید برای نوروز بتوانیم منتظر اتفاقات خوبی در عرصه برنامهسازی تلویزیون باشیم. نظارت، اتاق فکر و مشاورین متخصص باید در کنار هر برنامهساز قرار بگیرند. این کار موجب پژوهش و تحقیق برای ساخت برنامه میشود و اهمیت این موضوع را برای برنامهسازان بیشتر مشخص میکند.
توجه به سرگرمی هم موضوع مهم دیگری است که نباید از آن غافل شد، انکار وجه سرگرمی و توجه بیش از حد به اصل انتقال پیام خشک و چکشی، آن چیزی نیست که مخاطبان از رسانه صداوسیما توقع دارند. افزایش و تعدد رسانهها، دیگر جبر دهههای گذشته را برای تماشاگران این رسانه ایجاد نمیکند و اتفاقا اینبار، این رسانه ملی است که باید بهدنبال جذب و ارضای نظر و مطالبات مخاطبان باشد، مخاطبانی که بخشی از درآمدشان را به خرید اشتراک محصولاتی که دوست دارند اختصاص میدهند و برای سرگرم شدن منتظر برنامههای رایگان تلویزیون نمیمانند و در جاهای دیگر به دنبال سرگرمی میگردند، سرگرمی را نباید از تلویزیون حذف کرد و باید آن را جدی گرفت. آزمون عید نوروز پیش روی مدیران تلویزیون است و نباید به راحتی از کنار آن بگذرند.