فاطمه طاریبخش، خبرنگار:شاخص جهانی نوآوری یا همان GII یکی از شاخصهایی است که در دهه اخیر در کشور مورد توجه قرار دارد و برنامهریزیهای مختلفی در راستای ارتقای جایگاه ایران در سطح دنیا در این حوزه صورت گرفته است. در اوایل دهه 80، با شکلگیری پارکهای علموفناوری و شرکتهای دانشبنیان بهآرامی چرخ زیستبوم فناوری در کشور به کار افتاد و توجه جامعه دانشگاهی و پژوهشگران به این حوزه جلب شد تا جایی که ایران توانست رشد سریعی در کسب شاخصهای علمی و فناورانه داشته باشد. ایران در سال 2022 میلادی توانست در شاخص Gll به رتبه 53 دنیا رسیده و در تولید علم نیز رتبه 15 را کسب کند تا از این طریق، نام ایران بهعنوان یکی از کشورهای مهم دنیا در حوزه نوآوری و علم مطرح باشد. اهمیت تداوم حرکت کشور در این حوزه و تلاش برای رسیدن به جایگاههای بالاتر باعث شد هفته گذشته نشستی با عنوان «روند رشد نوآوری در ایران، چالشها و فرصتها» در دانشگاه علم و صنعت برگزار شود و در آن فعالان این حوزه به بررسی روند رشد شاخص GII در ایران و اثرگذاری آن در توسعه اقتصاد ملی بپردازند. متن کامل این نشست در ادامه آمده است.
GII شاخصی جامع برای رصد حوزه نوآوری و علم است
امیر ذاکری عضو هیاتعلمی دانشگاه علم و صنعت
هدف از برگزاری این نشست این است که در ابتدا رشد رتبه ایران در شاخص جهانی نوآوری را بازتاب دهیم. رشد ایران در این شاخص برای یکسال یا دوسال نیست و روندی 10ساله دارد و به میزانی که میخواهیم در این نشست گفتوگو کنیم باید بتوانیم رشد رتبه GII را -که نتیجه سیاستهای کشور در حوزه علموفناوری و نوآوری است- ببینیم. منظور از سیاست بهمعنای عام است، یعنی گفتمانسازی که در حوزه جایگاه علموفناوری اتفاق افتاده است. متاسفانه همه ما شاهدیم که در کشور بازتاب اتفاقهای بد بیشتر از اتفاقات خوب است. باید حرکات رو به جلو را نشان داد. موضوع دیگر اینکه بهنظر میرسد شاخصهای مانند GII یک جامعنگری بابت تنوع شاخصهایی که وجود دارد و یک نگاه تطبیقی بابت مقایسه کشورها و روند حرکت کشور در این حوزه است و خودبهخود نگاهی به رصد تحولات جهانی را در دل دارد، یعنی اگر بخواهیم اتفاقی را در کشور در حوزه نوآوری و هر اتفاق دیگری رصد کنیم، داشتن نگاه جامع لازم است که این مساله در این شاخص وجود دارد. بهعبارت دیگر این شاخص رشد کمی و کیفی را درکنار خود میبیند، برای مثال اگر مقاله را مد نظر قرار میدهند، استناد آن را نیز در نظر میگیرد. این جامع نگری بسیار خوب است. نکته سوم نیز این است که بتوان اولویتهای جدی برای نظام نوآوری کشور در نظر گرفت و اگر هرازگاهی در تغییرات دولتها و اقتصادی که فرازونشیب بسیاری دارد، ما به نوبه خودمان بتوانیم فهم و بینش مورد نیاز را برای کمک به ضریب دادن و بالا بردن اولویتهای اصلی نظام نوآوری فراهم آوریم. پیگیر این مورد نیز باشیم، نکاتی که گفته شد جزء اهداف اصلی این نشست و دانشکده ماست.
وزارت علوم طرفدار پایین بودن شاخصR&D است
کیارش فرتاش عضو پژوهشکده مطالعات بنیادین علموفناوری دانشگاه شهید بهشتی
همیشه بحث بر سر این است که آیا GII علمی است یا نه؟ این یکی از سوالاتی است که همان اوایل داشتیم. داستان شاخص GII این است که در همایشی بینالمللی، بعد از وزیر تایلند، میگوید اوضاع این کشور بد است و اما برخی کشورهای حاضر میگویند که در حوزه علموفناوری شرایط خوبی دارند و برای این مساله هم به رتبه GII استناد میکنند، این شاخص برای ایران هم اهمیت پیدا کرد. ایدهپردازان GII اقتصاددانانی هستند که منطقی از ورودی و خروجی درست کردهاند و اینطور است که میانگین کشور، امتیاز ورودی و خروجی است. زمانی که به این شاخص نگاه میکنیم از لحاظ آکادمیک به چالشی برنمیخوریم، اما زمانی که وارد تکتک این مولفههای مورد ارزیابی این شاخص میشویم، این سوال ایجاد میشود که آیا میتوان مسائل به این مهمی را تنها در سه یا چهارمولفه خلاصه کرد؟ اینجا جایی است که از نظر آکادمیک به این نتیجه میرسیم که احتمالا نمیتوان چنین کاری را کرد. خودشان قبول دارند که GII قرار نیست مانند یک پایاننامه دکتری آکادمیک باشد، بلکه قرار است به شرکتهای حوزه نوآوری جهت دهد. نگاه ما در معاونت علمی به این شاخصها دو تا سه بعد داشت؛ یک بعدش این بود که ما آرزو داشتیم و میخواستیم در حوزه تحقیق و توسعه حداقل همان چیزی که در کشور وجود دارد، نشان داده شود. از سوی دیگر وزارت علوم همیشه دوست دارد که شاخص R&D کم باشد و بگوید که کسی پولR&D نمیدهد درنتیجه این پول را به من بدهید. ما نیز میگفتیم که بالاخره هزینهای میشود، اما تا 4 درصدی که ما هدفگذاری کردیم که باید پول در حوزه R&D هزینه کنیم، فاصله زیادی داریم. این موضوع برای ما بسیار موثر واقع شد و ما توانستیم در چند نمونه از نظامهای آماری، اقداماتی را انجام دهیم که با حمایت کامل سورنا ستاری همراه شد. ما بهصورت نرمال هر زمان که میگفتیم، R&D را درست کنیم حتما یک جای کار میلنگید. اما حمایت سیاسی که وارد این مساله شد برای ما اثرگذار بود.
زمانی فراهم شد که توانستیم برای رئیسجمهور این موضوع را توضیح دهیم و شکلی را برای او فرستادیم و گفتیم در حوزه نیروی انسانی و خروجی فناوری تقریبا اوضاع خوبی داریم، اما اگر به شاخصهای محیطی و نهادی بنگریم، اوضاع خوب نیست. حتی از این موضوع سادهتر است و ما 80 شاخص را براساس محتوا ملاک قرار دادیم. نظام آماری ما مشکلات اساسی دارد، مثلا آمار دانشجویان خارجی بسیار ساده است، اما هنوز این عدد با فلورانس +- 300 به ما داده شده است. همچنین ما فهمیدیم که کشورهای چین، تایلند، هند و ترکیه بسیار پیگیر GII هستند. نکته دیگر این است که یکسری از شاخصهای ما پیمایشی است و به جای اینکه به کسی بگویند تو چه سهمی از بودجه دانشگاه از صنعت داری، به او میگویند به نظر شما وضعیت ارتباط با صنعت چطور است؟ اما جالب اینکه این سوال را هم از کسی میپرسند که صادرات زعفران میکند و او میگوید خیلی بد است. مثلا نگاه میکردیم که رتبه ما 100 است و بالای ما کشورهایی مانند موزامبیک و... قرار دارند که حتی دانشگاه هم ندارند، تصویری بینالمللی که از خودمان ارائه میدهیم برای دیگران مهم است. زمانی یکی از مسئولان جهانی میگفت این آلمانیها چیزی نمیگویند اما بهمحض اینکه رتبهشان کاهش پیدا میکند با یک هیات به اینجا میآیند یا حتی عربستانیها تلاش میکردند با وعده پول خود را در این شاخص بالا بکشند. جمعبندی این است که این شاخص نباید تمام بازی ما باشد، یعنی اگر به 53 رسیدیم نباید این موضوع را اهرم سیاسی کنیم و بگوییم که وضعیت علموفناوری بسیار خوب است.
باید درکنار GII به R&D نیز توجه کنیم
مهدی الیاسی عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی
در حوزه فناوری شاخصهای مختلفی مطرح میشد اما مهمترین شاخصی که وجود داشت مربوط به نقشه جامع علمی کشور است اما دو مشکل در مورد این شاخصها وجود دارد؛ اولا اینکه شاخص داخلی بود و بینالمللی نبود و مشکل دوم نیز آن است که از نظر محتوایی بهدلیل چهارچوب خاصی که نقشه جامع دارد، بخش مهمی از شاخصهای آن قابلاحصا نبود؛ چراکه جزء شاخصهای کیفی محسوب میشد، از طرفی هم شاخصهای نقشه جامع عملیاتی نشد. از سال 94 سعی شد در معاونت علمی از زاویه حوزه فناوری و نوآوری و اقتصاد دانشبنیان، شاخصها و نگرشهای بینالمللی پیدا کنیم که در عمل قابل مقایسه باشد و بیان سیاستی برای ما داشته باشد. البته اینکه گفته شد بینالمللی باشد، برداشت ما نسبت به کارهایی است که در کشور صورتگرفته، اما در بازتاب بینالمللی آن مشکل داریم. در اکثر شاخصها درواقع تصویری که وجود دارد بیش از حد نامرتبط با کارهای صورت گرفته است. در شاخصهای بینالمللی اوضاع ایران خوب نیست، درحالیکه هر کشوری علاقهمند است بیشتر از توانمندی خود را عرصه جهانی نشان دهد. کشورها اساسا تلاش و هزینه میکنند که تصویری اغراقآمیز از خودشان نشان دهند. زمانی که ورود به شاخص GII را شروع کردیم، جایگاهمان 120 بود و دو، سه کشوری که قدرت مرکزی نداشتند مانند یمن و... بعد از ما بودند. در دنیا چند نوع شاخص برای این حوزه وجود دارد؛ اول شاخصهای پیمایشی است که در اتحادیه اروپا بهکار میرود و بنگاهمحور است و به تعداد بنگاهها پرسشنامه تهیه میکنند. ما تلاشی روی این شاخص انجام دادیم و در سالهای 1395 و 1396 نزدیک به دوهزار بنگاه ایرانی را بررسی کردیم. بهخاطر دارم زمانی سورنا ستاری در یک کنفرانس بینالمللی از شاخصGII بهعنوان مبنا نام برد و از آنجا این شاخص برای ما مطرح شد، از سوی دیگر در ادبیات اقتصادی شاخص R&D کاربرد دارد و بینالمللی است. امروز بعد از تجربهای هفت، هشت ساله میتوانم بگویم که معتبرترین و گویاترین شاخص -که نشانگر اقتصاد دانشی است- همانR&D است. البته این مولفه از شاخصهای GII هم هست. کشورها شاخصهایی نیز براساس داراییهای داخلی خودشان دارند، منتها کشورها زمانی که شاخصهایی را طراحی میکنند، تلاش میکنند تعداد شاخصهای مشترک با مدلهای بینالمللی در آن زیاد باشد. GII برای ما انتخاب سختی است، چون هم سالانه مطرح میشود و هم شاخص پیچیدهای است. ما به دو دلیل GII را انتخاب کردیم که روی آن کار کنیم؛ اولین دلیل این بود که ستاری آن را مطرح کرد، دلیل دوم نیز این بود که زمانی که شاخص را در چهارچوب مفهومی بررسی کردیم، با توجه به اینکه در سال 93 تازه دوسال بود روی مقوله زیستبوم فناوری کار میکردیم، این شاخص برایمان ایدهآل بود، یعنی چهارچوب مفهومی آن برای ما بسیار جالب بود؛ چراکه ما تازه در ایران از مفهوم اینکه با رشد مقاله خودمان را بسنجیم و مقوله شرکتهای دانشبنیان رسیده بودیم. در این میان شاخصهایی برای ما مطرح بود که بهطورمثال تعداد شرکتها، آمار فروش و... را شامل میشد. این چهارچوب مفهومی کامل بود و حوزه فناوریونوآوری و عوامل محیطی آن را میدیدند. موضوعات تولید داخلی را میدیدند. بنگاههای دانشبنیان و بزرگ را درکنار هم میدیدند. از نظر مفهومی نیز برای ما الهامبخش بود. البته نگرانیهایی برای ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد؛ اینکه برخی متغییرهای اقتصاد کلان که بعضا در کنترل حوزه نوآوری است، در رشد و عدمرشد شاخص نوآوری تاثیرگذار است.
برخی شاخصهای جهانی نوآوری در کشور ما معنی عملیاتی نداشت
نکته دیگر این است که در زمان شروع این برداشت را داشتیم که رتبه 120 برای ما عادلانه نیست و پس از آنکه بهدنبال علت آن گشتیم به این نتیجه رسیدیم دادههای بسیار قدیمی مورد بررسی قرار گرفته است و نتیجه گرفتیم کار اصلیای که باید در این زمینه صورت بگیرد، بهبود دادهها آماری است. البته زمان برد که بفهمیم ساختار GII چیست و چه شاخصهایی دارد. برخی نشانگرهای آن واقعا سخت بود و معنای عملیاتی را در کشور ما نداشت، مثلا شاخص توسعه ICT مساوی با سرعت آپلود در یوتیوب بود. همچنین تمام شاخصهای مرتبط با حضور خانمها در حوزه نوآوری باید نصف میشد. درحالیکه ما برنامهای دراین حوزه نداشتیم. ساختار شاخصها را تحلیل کردیم و بر این اساس نظام آماری، اطلاعات را بررسی کردیم و دیدیم که چه دادههایی تولید میشود. فهمیدیم برخی دادهها پیمایش میشود. ما با ISI ارتباط گرفتیم و مدیر آن در ایران کنفرانسهایی را برگزار کرد. او قانع شد که 123 رتبه کمی برای ایران است و زمانی که به دیجیکالا رفت ذهنیت او نسبت به ایران تغییر کرد. ما نظامهای آماری کشور را بهبود دادیم. عملکرد نوآوری بهبود پیدا کرد و دادههای آن ثبت شد. در یکسال توقع داشتیم رتبهمان به زیر 60 کاهش پیدا کند و از طرفی هم تازه شاخص R&D را ملاک عمل قرار دادیم و آمار خوبی به صورت کلی داشتیم، اما به این دلیل که وضعیت اقتصاد بهسبب تحریم بههم ریخت رشد خوبی نداشتیم. البته امسال که بهدلیل کرونا اقتصاد دنیا به هم ریخت، رتبه خوبی بهدست آوردیم. جمعبندی این است که شاخص GII از نظر مدل مفهومی و اینکه در دنیا پذیرفته شده، برای ما مدل بسیار مهمی است. کار با آن بسیار سخت است به این دلیل که یکی از شاخصها دانشجویان بینالمللی است که دوسال است ما این آمار را بهسختی جمعآوری کردهایم اما موسسه برنامهریزی آموزش عالی آن را وارد نمیکند. عددی که برای ما زدند 29 هزارتاست، درحالیکه عددی که ما محاسبه کردیم بیش از 90 هزار دانشجو است. عدد چندان خوبی نیست اما از 29 بهتر بوده و باعث میشود تا رتبه ما بالاتر بیاید. اما علیرغم تلاشهایی که کردیم و تفاهمنامههایی که داریم، متاسفانه به این حوزه توجه نمیشود.
باید برای رشد اقتصادی، تزریق سرمایه را ملاک قرار دهیم
میرسامان پیشوایی عضو هیاتعلمی دانشگاه علم و صنعت
ما از سالهای قبل روی پایش نوآوری ایران کار کردهایم و کار تحلیلی روی GII انجام شده است. روشن است که هر ارزیابی انسانی خطاهایی دارد و امکان ندارد ارزیابی وجود داشته باشد که خطا نداشته باشد. نکته دیگر این است که علمای این حوزه با یکدیگر بحث کردند و دیدند که دقیقترین ارزیابیهای انسانی 70 درصد دقت دارد، از این رو مشخص است که GII یا هر گزارش دیگری دارای خطاست. موضوعی که نباید فراموش کرد اینکه اگر بخواهیم بگوییم ما در این حوزهها کشوری پیش رو هستیم و توطئه جهانی میخواهد ما را عقب بگذارد، حرف اشتباهی است. باید مراقب بود که در این حوزه دچار افراط و تفریط نشویم. قسمتهایی از آن منطقی است و در برخی قسمتها مانند امید سیاسی مشخص است که ما با تراز آنها نمرهای نمیگیریم ولی از سمت دیگر در برخی موارد میتوان حرفهای دقیقی زد و ما روی آن کار کردهایم. ما در GII در سال 2014 رتبه 120 را داشتیم اما درحالحاضر 53 هستیم و بهترین رتبه این سالهاست. شاخص دیگری که ما در دنیای دانشگاهی با آن سروکار داریم، تولید علم است. مقالات نمایهشده و... امکانسنجی میشود و درحالحاضر در این حوزه جایگاه 15 را داریم. نکتهای بسیار جذاب فاصله بین رتبه ما در GII و تولید علم است. سوال اینجاست که چرا در اولی 53 و در دومی 15 هستیم؟ بهنظر میرسد شاخص تولید علم در زنجیره نوآوری ابتدای این زنجیره است و تولید علم در انتهای آن قرار دارد. من به تفاوت بین رتبه 15 تا 53، شکاف بین دانایی و توانایی میگویم، یعنی اینکه چقدر میدانیم و تا چه حد میتوان این دانستن را به توانایی رساند. در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ارتباط پژوهش و فناوری مطرح شده و این بیانیه میگوید ما چگونه میتوانیم دانایی را تبدیل به توانایی کنیم. رشد اقتصادی دو مجرا بیشتر ندارد، یعنی یا باید برای رشد اقتصادی، تزریق سرمایه به این حوزه را داشته باشیم یا باید بهرهوری را افزایش دهیم. ما در حوزه سرمایه آمار خوبی نداریم. ما امسال تشکیل سرمایه خالص منفی داشتیم و استهلاک از میان سرمایهگذاری جلو زده بود. این موضوع خطرناک است. برای اینکه زمانی که سرمایهگذاری صورت نمیگیرد تابآوری سیستم به این صورت است که تا دوسال تحمل میکند، بعد اما جواب آن را در بلندمدت در بهرهوری میگیریم.
انحصار در بخشهای مختلفی از اقتصاد ظرفیت نوآوری را از بین میبرد
علی ملکی عضو هیاتعلمی دانشگاه شریف
محیط کسبوکار زمینه سرمایهگذاری و اجراییسازی را فراهم میکند، زمانی که این زمینهها محیا نشود، ویژگیهایی در اقتصاد وجود دارد که این ویژگیها عملا امکان جذب و سرمایهگذاری را به حداقل میرساند. مساله این است که در مدل اصلاحی از حیث اقتصاد سیاسی یک کلمه وجود دارد، یعنی ما میدانیم مواردی که اجازه نمیدهد اقتصاد به مسیر مطلوب برسد، چیست اما بهلحاظ اقتصاد سیاسی به این معنا که این اصلاحات مجددا مستلزم نوعی فشار اجتماعی است که نیازمند همکاری مردم است و اینکه بپذیرند و چون آنان این مورد را نمیپذیرند در حاکمیت و دولت نیز اقناع ضعیف است و اصلاحات صورت نمیگیرد. در این میان یکی از بخشهای مربوط به فاصله گرفتن قیمتهای نسبی نسبت به قیمتهای دستوری است. بهرهوری پایین ما در بسیاری از منابع به این خاطر است که قیمت منعکسکننده کمیت نسبی خدمات در کشور نیست اما همچنان مصرف بالایی داریم، درحالیکه باید بر عکس باشد. ما باید با قیمتهای دستوری زمانی که کالایی کمیابتر میشود قیمتش را پایین نگه داریم. برای مثال بیشترین حجم گاز و نفت و... را در جهان داریم اما عملا تولید به مصرف هم نمیرسد، چون نمیتوان در این حوزه سرمایهگذاری کرد؛ چراکه قیمت را پایین نگهداشتند. دوم انحصار است؛ انحصار در بخشهای مختلفی از اقتصاد ظرفیت نوآوری را از بین میبرد، چون بسیاری از بخشهای اقتصاد ما عملا شرکتهای نوپای استارتاپی که باید بخشی از حاشیه سود انباشته ناشی از انحصار را بزدایند و بعد از آن ارزش افزوده تولید کنند، امکان ورود به این حوزه ندارند. انحصارگران قدرت دارند و سیاستگذار تحتتاثیر قرار میگیرند باید وارد شناخت عمیق ساختارهای اقتصادی شد و این ساختارها در بسیاری از موارد بخشمحور بوده و بزرگ نیستند.