تاریخچه تفصیلی انیمه – بخش 2
انیمه ممکن است شما را گیج کند؛ زیرا گاهی اوقات، حتی اگر طرح کاملا سرگرمکننده باشد نیز ارجاعات آن نامشخص هستند. انیمه اغلب در مورد چیزهای بهظاهر عجیب به ما میگوید، البته این سبک، برای کسانی طراحی شده است که میخواهند از سردرگمی خلاص شوند و شاید در فیلمی که قبلا تماشا کردهاند، چیز جدیدی را کشف کنند. آنها به اصالت انیمه ژاپنی پایبند هستند که در خود ژاپن نهفته است. مذهب، فولکلور، آدابورسوم، همه اینها روی انیمه تاثیر گذاشته است.
ژاپنیها به سنتهای خود پایبندند اما در معرفی چیزهای جدید به فرهنگ خود نیز عالی هستند. قبل از اینکه ژاپن گرایشها و نوآوریهای غربی را بپذیرد، کشوری بسیار بسته بود که هیچ ارتباطی با جهان خارج نداشت. در مقطعی با هجوم اروپاییها با ارزشها و ایدههای اروپایی مواجه شد و البته مورد تشویق دولت قرار گرفت. این موضوع کشور را بهشدت تغییر داد. اصلاحات عصر میجی که در قرن نوزدهم انجام شد درواقع یک ترمیم نبود، بلکه مجموعهای از پاسخها بود که منجر به تأسیس اولین دانشگاه به سبک غربی و عقد قراردادهای تجاری و دیپلماسی شدند. این موضوع نقطه عطف مهمی در تاریخ ژاپن محسوب میشود. همه این اصلاحات برای تقویت دولت امپراتوری آن زمان طراحی شد زیرا برای مدت طولانی، ژاپن یک مجموعه ایالت تکهتکه شده تحت حکومت شوگانها بود. شوگان چیزی شبیه یک شاهزاده است. شوگانها نیروهای خود یعنی ساموراییها را داشتند و دائما برای کسب قدرت میجنگیدند. بااینحال، در قرن 19، سرانجام قدرت امپراتوری غالب و بازیگران نقش سامورایی حذف شدند که البته ضربه بزرگی بر پیکره هویت ملی ژاپن بود. یک سامورایی هم در سلسلهمراتب کشوری و هم برای مردم عامه، یک شخصیت مهم بود. اصالتی که در ژاپن بود و در فیلمهای تاریخی دیدهایم، همراه با ساموراییها از بین رفت.
آنها بر مذهب نیز تاثیر زیادی گذاشتند. ژاپن برای اروپاییها عجیب به نظر میرسد، اما کاملا نماینده معمولی فرهنگ شرق هستند. در ژاپن دو مذهب وجود دارد، شینتوئیسم و بودیسم. بودیسم از چین به ژاپن آمد و در فرهنگ ژاپنی حل شد. ادبیات ژاپنی براساس زبان چینی است. بسیاری از افسانهها و الگوهای فرهنگی از چین اقتباس شده و سپس دوباره مفهومسازی شدند. چین، باستانیترین تمدن در آسیای دور است که از نظر سیاسی و فرهنگی بر آگاهی همسایگان خود تاثیر زیادی گذاشته است. بودیسم و شینتوئیسم ترکیبی کاملا عجیبوغریب دارند. ژاپن مسیحیان زیادی هم داشت. آنها برای مدت طولانی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند و این دوره در تاریخ ژاپن، یک نقطه دردناک است.این آزار و شکنجه را میتوان با آزار و اذیت در امپراتوری روم مقایسه کرد. اکنون ژاپنیها درحالیکه شینتو و بودایی هستند، ازدواج متعارف مانند مسیحیان را دوست دارند، زیرا آن را یک سنت زیبا میدانند. آسیا پیشزمینهای برای پذیرش چیزهای کوچک از غرب، بدون پرداختن به عمق آنها دارد. بهعنوانمثال، برخی از کلیساهای تعطیلشده در چین، فقط به دلیل زیبایی، کاربریای جز تزئین عروسی ندارند و آنها این سنت را دوست دارند. بههرحال، مسیحیان درصد بالایی از جمعیت ژاپن را تشکیل میدهند. شینتوئیسم دینی مبتنیبر اعتقاد به نیروهای طبیعت است. براساس نقشبرجستههای شینتو، هر چیزی زندگی خود را دارد. این درمورد زندگی سنگها، ارواح مختلف مکانها، خانوادهها، جنگلها و خانهها است. شینتو یک دین بسیار سازگار است که بهطور یکپارچه با بودیسم ادغام شد. دورهای بود که بودیسم، شینتو را کنار زد، اما در قرن نوزدهم، برعکس شد و شینتوئیسم مورد لطف دولتها قرار گرفت. امپراتور ژاپن جانشین «آماتراسو» است؛ الهه و نماد خورشید. پرچم ملی ژاپن نیز خورشید را به تصویر میکشد. به همین دلیل آماتراسو یک چهره مهم است. هر خانواده ژاپنی نیاز زیادی به داشتن کامی مخصوص به خود دارد که در زبان ژاپنی به معنای خداست. همانطور که ممکن است بهخاطر داشته باشید و اغلب در انیمه ظاهر میشود. این مانند چیزی نیست که ما از مسیحیت میدانیم. کامیهای زیادی وجود دارند و میتوانند مانند آماتراسو قدرتمند باشند یا میتوانند زمینی و ضعیف باشند. بهعنوانمثال، سوگومگامی یک موجود قدرتمند ساخته دست بشر است، هر جسمی با قدمت بیش از 100 سال میتواند تبدیل به سوگومگامی شود. کاسا-اوباکه یا کاراکاسا-اوباکه و باکهزوری وجود دارند که گاهی چتر و گاهی صندل هستند. شینتوئیسم به دلیل انعطافپذیریاش با بودیسم، اسطورهها، مخلوقات، شیاطین و بوداییان همزیستی دارد. در قرن نوزدهم، برای تقویت شینتو، امپراتور را یک مبلغ خدا میدانستند. از بسیاری از کلیساها خواسته شد که خود را شینتوئیست یا بودایی معرفی کنند که آنها را در موقعیت دشواری قرار داد، زیرا مرز مشخصی بین شینتوئیسم و بودیسم وجود نداشت. پس از آن، این فرمان لغو شد. کلیساها به نوع ترکیبی بازگشتند. دروازههای معروف ژاپنی (توریئی) یکی از نشانههای این آمیزههای بودایی ژاپنی است.
اگر بیش از 4-3 فیلم انیمه تماشا کرده و عبادت قهرمان داستان را دیده باشید، احتمالا متوجه شدهاید که مذهب هنوز برای ژاپنیها مهم است، اما باید در نظر داشته باشیم که در اروپا اینطور نیست.
به نظر میرسد در ژاپن چیزی بهعنوان صدمهزدن به احساسات مذهبی یک نفر وجود ندارد که کاملا در غرب رایج است. بهعنوانمثال، در ایالات متحده، کلیسای کاتولیک توسط هریپاتر یا مدونا مورد توهین قرار میگیرد و اغلب باعث اعتراض میشود. طبیعتا هرچه قوانین بیشتری داشته باشید، احتمال شکستن آنها بیشتر است.
ژاپن با دین خود در صلح است. فیلمهای انیمه، شخصیتهای تاریخی واقعی را نشان میدهند، ژاپنیها بسیار میهنپرست هستند، و همچنین خدایان، حتی در آثار بزرگ مانند ناروتو دیده میشوند. اشاره به خدایان در فرهنگ پاپ غیرعادی است زیرا میتواند رسوایی ایجاد کند، اما در ژاپن، اگر یک بازی جنگی ژاپنی انجام میدهید، حتی میتوانید با بودا مبارزه کنید. فرهنگ تودهای ژاپنی مملو از فرشتگان، شیاطین یا شخصیتهایی است که ما آنها را شخصیتهای کتاب مقدس مینامیم، اما با آنها با احترام رفتار نمیشود.