مهدی سیفتبریزی، پژوهشگر: در روزهای گذشته، مقامات روسیه با رصد تحرکات خاص حمایتی غرب از اوکراین، اعلام کردهاند که اگر ناتو تجهیزات غیرمتعارف در اختیار اوکراین قرار دهد با اقدام قاطع، متقابل و البته هستهای مسکو روبهرو میشود. این موضوع با واکنش مقامات ناتو و تهدید ورود به جنگ این نهاد نظامی روبهرو شده است. اقدامی که درصورت وقوع دامنه این جنگ را گستردهتر میسازد.
سناریوهای احتمالی ورود ناتو به جنگ اوکراین
غرب برای مدیریت جنگ و ادامهدار کردن آن نیاز به سیاستی ویژه دارد. در اروپا، نگرانی فزایندهای درمورد پیامدهای اقتصادی و امنیتی بلندمدت انزوای روسیه وجود دارد، و احتمال میرود ناتو درصورت گسترش جنگ توسط پوتین، هجوم پناهندگان اوکراینی و افزایش قیمت انرژی، مستقیما با روسیه درگیر شود. با این حال ایالات متحده و اروپا برای اداره درگیری اوکراین به یک استراتژی نیاز دارند. راهبرد آنان برای بحران اوکراین «مدیریت» و نه «حل» بحران است. زیرا راهحل بهطور قطع مستلزم تغییری اساسی در رفتار مسکو است. امری که باید از طریق اعتراضات گسترده مردمی در روسیه به دلیل فروپاشی اقتصادی، تلفات گسترده در جنگ یا فشار چین روی دهد، اتفاقاتی که به احتمال زیاد هیچکدام رخ نخواهند داد. گزینه دیگر، ظهور یک رهبر جدید در روسیه بهجای پوتین است که آمادگی پذیرش یک اوکراین مستقل (منطبق با نظرات غرب) را داشته باشد که فراهم آوردن اقتضائات و شرایط این امر فراتر از تواناییهای فعلی غرب است. اما آنچه که بهطور حتم غرب میتواند در شرایط فعلی انجام دهد، حفظ و افزایش حمایت از اوکراین، رعایت محدودیتهای مربوط به دخالت مستقیم نظامی ناتو و افزایش فشار اقتصادی بر روسیه است. این امر به منزله طراحی و اتخاذ سیاستی است درجهت تقابل فرسایشی با روسیه و نه پایان دادن به جنگ اوکراین.
از سوی دیگر غربیها میدانند که فشارهای اقتصادی هم بر پوتین کارساز نیست. تا پیش از تعیین سقف 60دلار برای هر بشکه نفت روسیه، روسیه نفت خود را با تخفیف ویژه به مشتریانی چون هند و چین میفروخت و درآمدهای سرشاری بهدست میآورد. کرملین با اتکا به همین درآمدها طی سالهای گذشته با تغییر ذخایر ملی خود از دلار به ارزهای جایگزین، موفق شد جلوی تکانههای ناشی از تحریمهای دلاری آمریکا را بگیرد.
به نظر میرسد تنها سناریویی که پای ناتو را به جنگ باز میکند، استفاده روسیه از سلاحهای نامتعارف است. روسیه براساس مدلها و نقشههای موجود از مناطقی که تصرف کرده و به خاک خود ملحق ساخته است، منطقه حائلی بین خود و ناتو ایجاد کرده تا اگر اوکراین عضو ناتو شد، بتواند از تمامیت ارضی خود دفاع کند. روسها از روز اول این دغدغه را داشتند که اوکراین درصورت پیوستن به ناتو، پل حمله ناتو به روسیه و گسترش به شرق نشود. نتایج جنگ نشان میدهد روسها در ظاهر به این اهداف خود رسیدهاند اما حمایت غرب از اوکراین، سبب شده روسیه در بعضی از نقاط در موضع ضعف قرار گیرد و برخی از مناطق اشغالی را از دست بدهد. تهدیدات روسیه نیز منوط به همین جغرافیای حائل ایجاد شده است؛ جغرافیایی که زلینسکی رئیسجمهور اوکراین وعده داده درصورت حمایت بیشتر غرب، تا سال آینده میلادی تمام مناطق تصرفشده ازجمله کریمه را آزاد میکند. همین موضوع باعث شده که آمریکا صراحتا به اوکراین هشدار بدهد که شرط آزادسازی کریمه را درصورت مذاکرات با روسیه، از مفاد حذف کند. ناتو علاقهای به حضور در جنگ روسیه و اوکراین ندارد. برای این سازمان درگیری دو کشور در مرزهای مشترکشان جذابتر است زیرا باعث فرسایش توان روسیه میشود. اما بازیگرانی در ناتو مانند لهستان علاقه دارند بخشی از اوکراین را اشغال کنند و بتوانند با دست بالا پشت میز مذاکره و تهدید روسیه بنشینند؛ موضوعی که برای روسیه قابل تحمل نیست.
همین نگرانیها سبب شده، دو طرف خود را برای جنگ هستهای آماده کرده و طرفین را تهدید به حمله مستقیم کنند. در همین راستاست که دبیرکل ناتو در روزهای گذشته اظهار نگرانی کرد که جنگ در اوکراین ممکن است بهزودی از کنترل خارج شده و تبدیل به جنگی میان روسیه و ناتو شود. استولتنبرگ در مصاحبهای تاکید کرد، «تردیدی نیست که احتمال جنگ تمامعیار وجود دارد.» وی اضافه کرد: «مهم است که از جنگی که در آن کشورهای اروپایی بیشتری درگیر شوند و تبدیل به یک جنگ تمامعیار در اروپا شود، اجتناب کنیم.»
دلایل عدم ورود ناتو به جنگ اوکراین
به نظر میرسد با موضعگیریهای جدید مسئولان سیاسی و نظامی ناتو و اتحادیه اروپا، بلوک غرب به هیچ عنوان در شرایط فعلی حاضر به قبول هزینههای درگیری مستقیم با روسیه نیست؛ هرچند در شرایط فعلی غرب توانایی ورود نظامی تمامعیار به بحران اوکراین را ندارد و شاهد این مدعا گفتههای جوزف بورل مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا است که اذعان میکند «جنگ اوکراین به مثابه زنگ هشداری برای همه ما درباره توانمندیهای نظامی بود. ما به اوکراین اسلحه دادیم اما متوجه شدیم که ذخایر نظامی ما به اتمام رسیده است.»
آنچه در روزهای اخیر مسئولان سیاست خارجی و نظامی اروپا را نگران ساخته، از مدتها پیش از سوی کارشناسان سیاسی، نظامی و اقتصادی مورد هشدار و توجه سران اتحادیه اروپا قرار گرفته است. با این حال در ماهها و هفتههای اخیر نیز این موضوع با شدت بیشتری توسط مقامات دفاعی غرب ابراز شده است. به شکلی که مسئول یکی از بزرگترین کارخانههای اسلحهسازی ایالاتمتحده (گرگ هایس، رئیس شرکت Raytheon، شرکت سازنده موشکهای ضدتانک جاولین و موشکهای ضدهوایی دوشپرتاب استینگر) اعلام کرد: «ما حدودا ۱۳ سال ظرفیت تولید موشکهای استینگر و ۵ سال ظرفیت تولید موشک جاولین را مصرف کردهایم و اکنون باید ببینیم چگونه میخواهیم ذخایر را جایگزین کنیم.» این اظهارات درحالی بیان میشود که مقامات آمریکایی به منابع مالی، و کارخانههای عظیمتری در بخش تولید سلاح نسبت به متحدین اروپایی خود دسترسی دارند. از سوی دیگر شروع فصل سرما در اروپا وکمبود ذخایر انرژی بهخصوص گاز روسیه که موجب اخلال گسترده در تامین سوخت خانگی و همچنین سوخت مورد نیاز کارخانجات کشورهای اروپایی شده، این اتحادیه را در معرض بحرانهای اجتماعی سهمگین قرار داده است. از همینروی اتحادیه اروپا توان وارد شدن و هزینه کردن در یک چالش اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جدید را ندارد. آنچه از شواهد پیداست نقشه راه اروپا و ایالات متحده در قبال بحران اوکراین با توجه به محدودیتهای موجود، حمایتهای مالی و لجستیکی در جهت فرسایشی کردن بحران اوکراین بهمنظور فلج کردن و تضعیف بنیه نظامی و اقتصادی روسیه در بلندمدت توسط تحریمهای اعمالی بلوک غرب است.