چرا ایران در دکترین دفاعی‌اش به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؟
اصلی‌ترین دلیل تمایل کشورها برای داشتن سلاح هسته‌ای، قابلیت آن در ایجاد بازدارندگی است. تهران اما جدا از اینکه طبق فتوای رهبر انقلاب، تولید بمب هسته‌ای را حرام می‌داند، این سلاح را عامل ایجاد بازدارندگی برای خودش نمی‌داند و به مولفه‌های دیگری دست یافته است.
  • ۱۴۰۱-۰۹-۲۹ - ۰۰:۱۵
  • 00
چرا ایران در دکترین دفاعی‌اش به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؟
بازدارندگی بدون اتم
بازدارندگی بدون اتم

سیدمهدی طالبی، خبرنگار: اصلی‌ترین دلیل تمایل کشورها برای داشتن سلاح هسته‌ای، قابلیت آن در ایجاد بازدارندگی است. تهران اما جدا از اینکه طبق فتوای رهبر انقلاب، تولید بمب هسته‌ای را حرام می‌داند، این سلاح را عامل ایجاد بازدارندگی برای خودش نمی‌داند و به مولفه‌های دیگری دست یافته است. مقامات ایرانی در سال‌های اخیر بارها و بارها به این مساله اشاره و تاکید کرده‌اند که تهران مولفه‌های دیگری را در زمینه امنیت مورد توجه دارد. به اعتقاد کارشناسان مسائل نظامی، تسلیحات موشکی و پهپادی و نفوذ منطقه‌ای ایران، قابلیت بازدارندگی منحصربه‌فردی را به ارمغان آورده است. این موضوع روز گذشته در اظهارات کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در سومین مجمع گفت‌وگوی تهران بازتاب پیدا کرد. او گفته که ما امروز از توانمندی‌های بالایی برخورداریم ولی قصد تولید بمب اتم نداریم چون این سلاح را مولفه امنیت نمی‌دانیم. خرازی روایتی از مطالبات غرب از ایران در دوران تصدی‌اش در وزارت خارجه هم گفته است؛ دوره‌ای که طرف‌های اروپایی حاضر نبودند فعالیت 15 سانتریفیوژ در ایران را بپذیرند اما اکنون با مقاومت ایران و همت دانشمندان، ۱۹هزار سانتریفیوژ در ایران می‌چرخند. خرازی گفته: «از نظر اعتقادی تولید بمب را حرام می‌دانیم و از نظر راهبردی نیز بر این موضوع تاکید داریم که تولید بمب راهگشا نیست؛ چراکه اگر ایران به سمت تولید سلاح هسته‌ای برود طبیعتا کشورهای دیگر در منطقه نیز در یک مسابقه تسلیحاتی قرار می‌گیرند و می‌خواهند سلاح هسته‌ای تولید کنند.» این دیپلمات ارشد ایرانی با تاکید بر اینکه ما داشتن سلاح هسته‌ای را امنیت‌آفرین نمی‌دانیم و مولفه‌های دیگری را در زمینه امنیت مورد توجه داریم، گفت: «البته به این موضوع نیز توجه داریم که داشتن فناوری هسته‌ای خود بازدارنده است.»
«فرهیختگان» پیش از این در گزارش‌هایی با عنوان «بازدارندگی فعلا بدون بمب اتم» (28 تیرماه سال جاری) و «تدبیر هوشمندانه ایران و غنی‌سازی ۶۰ درصد» (ششم دی‌ماه 1400) و «چرا تهران در دکترین بازدارندگی خود به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیست؟» (15 اسفند 1400) چرایی چشم‌پوشی تهران از دستیابی به سلاح هسته‌ای را مورد بررسی قرار داده بود. در این گزارش نیز به این موضوع پرداخته شده است.

1-ایران به دنبال بازدارندگی علمی-ملی 
ایران تا سال 1501 که امپراتوری صفویه توسط شاه‌اسماعیل صفوی پایه‌گذاری شد، برای چندصد سال در نقشه سیاسی جهان حضور نداشت. بر همین اساس سلسله صفویه از جایگاهی بلند در نگاه مقامات، دانشمندان و مردم ایران برخوردار است. 
سابقه از بین رفتن مرزهای سیاسی ایران، اثرات عمیقی بر دیدگاه‌های داخلی داشته است زیرا پس از آن نیز کشور علی‌رغم بازگشت به نقشه جهان، به‌دفعات در معرض نابودی مجدد قرار گرفت. حملات شدید عثمانی‌ها، فتح اصفهان توسط افغان‌ها و یورش روس‌ها در سده‌های قبل، تهدیداتی بودند که درصورت موفقیت بار دیگر موجب نابودی ایران می‌شدند.  در کنار سابقه از بین رفتن مرزهای سیاسی و تجربه تهدیدات مکرر موجودیت سیاسی ایران، سرگذشت دیگر کشورها نیز تاثیرات عمیقی بر دیدگاه ایرانیان داشته است.  مصر ملتی پرقدمت است که در اعماق تاریخ، حاکمیت خود را از دست داد. مصر در سال 332 پیش از میلاد به اشغال اسکندر مقدونی درآمد و سپس این اشغال توسط سلسله‌های یونانی تا سال 30 پیش از میلاد ادامه یافت. مصر از سال 30 پیش از میلاد تا 645 میلادی نیز تحت تسلط رومی‌ها قرار داشت. پس از این دوره مصری‌ها در چهارچوب حکومت‌های عربی قرار گرفته و سپس تا مدت‌ها تحت‌تاثیر دیگر حکومت‌ها قرار گرفتند. حتی سلسله فاطمیان که مرکز خود را مصر قرار داده بود، ریشه‌های نخستینش در تونس قرار داشت. بعدها مصری‌ها به ترتیب مستعمره عثمانی و انگلیس شدند تا آنکه درنهایت در سال 1952 استقلال یافتند. 2284 سال طول کشید تا مصر بار دیگر به صحنه سیاسی بازگردد. تنها مصری‌ها با چنین وضعیتی روبه‌رو نبوده‌اند بلکه دیگران مانند لهستان و حتی فرانسه نیز این موضوع را در سطوح متفاوتی تجربه کرده‌اند. 
هرچند دیگر نمی‌توان تهدیدات پیشین در حوزه مرزهای سیاسی را معتبر دانست، اما مشکلات گذشته تاثیرات خود را در جهان گذاشته‌اند. این مشکلات تضعیف شده‌اند اما اشکال دیگری به خود گرفته‌اند. تجزیه کشورها، مسدود ساختن مسیر پیشرفت ملت‌ها و سلطه‌گری، همچنان از سوی رقبا پیگیری می‌شوند. 
ایران در مواجه با مشکلات پیشین که ریشه در تاریخ دارند، برای امروز نیز درس‌هایی فرا گرفته است. علی‌رغم از بین رفتن موجودیت سیاسی ایران، این کشور و تمدن از لحاظ فرهنگی و علمی به حیات خود ادامه داد به‌گونه‌ای که صحنه‌های درخشانی از این روند، توسط ایرانیان، بدون وجود ایران، خلق شدند. حیات فرهنگی علمی، به تجربه‌ای بزرگ برای ایرانیان تبدیل شده است زیرا با از بین رفتن عمق راهبردی ایران که دارای جنبه‌های جغرافیایی بود، ایرانیان در عمق راهبردی فرهنگ و علم خود به حیات ادامه دادند. 
ایرانیان دریافته‌اند اگر علم و فرهنگ کشورشان را در بغرنج‌ترین شرایط و تحت سنگین‌ترین فشارها حفظ کنند، در زمان موجودیت سیاسی می‌تواند برای آنها راهگشاتر باشد. 
با این وجود، ایران از تجارت دیگران نیز در این حوزه بهره‌مند است. آلمان، ژاپن و روس در تقریبا یک‌صد سال اخیر نمونه‌هایی از تجربه حیات علمی هستند. روس‌ها در سال 1917 فروپاشیدند و مناطق تحت تسلط‌شان از دست‌شان خارج شد اما به‌سرعت با نیروی علمی-صنعتی خود آن را بازسازی کرده و در بازی بزرگ جهانی باقی ماندند. روس‌ها در سال 1991 فروپاشی دیگری را تجربه کردند اما در عین ضعف‌شان و قدرت دشمن، موفق به حفظ روسیه و ارتقای جایگاه آن شدند. 
آلمانی‌ها نیز در سال 1918 شکست سختی را در جنگ جهانی اول متحمل شدند و با وجود غرامت‌های سنگین و محدودیت‌های ویژه مانند ضرورت ضعیف ماندن صنعتی و نظامی، 21 سال بعد به اندازه‌ای از قدرت رسیدند که بار دیگر در سال 1939 با آغاز جنگ جهانی دوم، بسیاری از دشمنان‌شان را به خاک مالیدند. آلمانی‌ها گرچه درنهایت شکست خورده، اشغال و به دو قسمت تقسیم شدند اما در سال 1950 آلمان‌غربی که سه‌چهارم جمعیت آلمان سابق را در اختیار داشت، چهارمین اقتصاد جهان به شمار می‌رفت.  ژاپنی‌ها نیز که در سال 1945 در جنگ جهانی دوم شکست خورده و به اشغال درآمدند، در فردای پس از جنگ بسیاری از کشورهای پیروز جنگ را در اقتصاد پشت سر گذاشتند. 
هرچند نگاه ایران به علم، مقابله با تهدیدات سنگین را در بر می‌گیرد اما شامل موارد مثبتی نیز می‌شود. اگر ابتکار ساخت تانک توسط انگلیسی‌ها یکی از دلایل شکست سنگین ارتش قدرتمند و درحال پیشروی امپراتوری آلمان در جنگ جهانی اول بود، ایران نیز با اتکا به مراکز علمی خود دست به بررسی راهبردی‌های نظامی و ساخت تسلیحات متناسب با آن مانند پهپادهای تهاجمی و انتحاری زد که در جنگ‌های منطقه، دستان تهران را بر فراز دستان رقبا قرار داد. ایران در دهه‌های اخیر موفق شد بنگاه علمی خود را تاسیس کند که قادر بود از طریق مدیریت و ترکیب فناوری‌ها و قطعات در دسترس، راهبردهایی را طراحی و تجهیزاتی را تولید کند. این وضعیت یک گام بالاتر از قدرت بهره‌برداری از تجهیزات صنعتی وارداتی و مونتاژ بود. با این حال تهران از بنگاه علمی نیز عبور کرده و در آستانه ایجاد مجتمع علمی-صنعتی است. در این مجتمع، مراکز علمی و صنعتی دارای هماهنگی بسیار بالایی با یکدیگر بوده و اقدامات کلانی را به سرانجام می‌رسانند. سرعت گرفتن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران و دستاوردهای بزرگ موشکی مانند ساخت موتور سوخت جامد ارفع و موشک هایپرسونیک، نشان‌دهنده ایجاد یک مجتمع علمی-صنعتی هستند. 

2- اهداف با توانایی ساخت بدون ساخت نهایی سلاح محقق می‌شوند
بسیاری معتقدند ایران خواهان ساخت تسلیحات هسته‌ای نیست، بلکه صرفا خواهان کسب توانایی ساخت این سلاح است. در این شرایط تهران فناوری‌های لازم را تامین، زنجیره‌ها را مستقر و حتی مواد لازم را نیز ذخیره می‌کند اما همزمان دستور نهایی برای ساخت صادر نمی‌شود. ایران استفاده از تسلیحات کشتار جمعی را حتی علیه دشمن به‌دلیل آسیب به غیرنظامیان، صحیح نمی‌داند اما وجود هراس در دل و ذهن دشمن برای جلوگیری از اقدام علیه غیرنظامیان ایرانی را لازم می‌داند. رسیدن به سطح یک کشور نهفته هسته‌ای برای تهران کافی است.

3 -بازدارندگی بدون تسلیحات هسته‌ای ایجاد شده
ایران بدون تسلیحات هسته‌ای موفق به ایجاد بازدارندگی شده است، از این رو ساخت تسلیحات غیرمتعارف غیرموثر و هزینه‌زا هستند. تهران از طریق ایجاد ساخت موشک‌های بالستیک و کروز، پهپادهای تهاجمی و انتحاری و همچنین نفوذ منطقه‌ای، احتمال بروز تهدیدات علیه خود را به‌شدت کاهش داده است.

4- سلاح هسته‌ای تمام نیازهای بازدارندگی را تامین نمی‌کند
اگر ایران دارای تسلیحات هسته‌ای اما فاقد قدرت پهپادی و نفوذ منطقه‌ای بود، تهدیدهایی مانند گروه‌های تروریستی که عوامل نیابتی محور غرب هستند، قادر بودند به‌شدت امنیت تهران را تحت‌تاثیر قرار دهند.
ایران با تسلیحات هسته‌ای قادر به مبارزه با عوامل نیابتی نبود، همان‌طور که امروزه روسیه در جنگ علیه اوکراین به‌عنوان عامل نیابتی ناتو، با قدرت هسته‌ای خود موفق به جلوگیری کامل از بروز تهدیدها نشده است. هرچند درمورد مزبور روسیه درصورت هسته‌ای نبودن با تهدیدات بیشتری مواجه می‌شود.

5- تسلیحات باعث آسیب به قدرت نرم می‌شود
ساخت سلاح هسته درحال‌حاضر بالاترین اقدامی است که در حوزه آرایش تهاجمی امکان‌پذیر است. تسلیحات هسته‌ای ساخته می‌شوند تا علیه شهرهای دشمن به کار گرفته شوند و غیرنظامیان را به کام مرگ فروبرند.
از این رو ساخت چنین تسلیحاتی عامل تضعیف‌کننده قدرت نرم است. به همین دلیل بود که آمریکا پس از به کار بردن تسلیحات هسته‌ای علیه ژاپن تلاش کرد با طرح‌هایی مانند «اتم برای صلح» ضمن تسلط بر برنامه هسته‌ای کشورهای جهان تلاش کند با نشان دادن جنبه‌های غیرنظامی راهبرد هسته‌ای خود، قدرت نرم تضعیف‌شده خود را بازسازی کند. از نگاه ایران ساخت تسلیحات هسته‌ای بدون آنکه به تولید قدرت بیشتری بینجامد، از دیگر مولفه‌های قدرت مانند قدرت نرم می‌کاهد.

6- شناخت تسلیحات هسته‌ای
دکترین بازدارندگی هسته‌ای به‌دلیل ماهیتی که دارد اثرات و تبعات گسترده‌ای از خود برجای می‌گذارد. تنها در یک شاخه دارندگان تسلیحات هسته‌ای اعتمادبه‌نفس بالایی دارند و اتکایشان به تسلیحات هسته‌ای باعث اخلال در دیگر رویکردهای نظامی‌شان می‌شود.
غرب امروز به‌طور ویژه‌ای درگیر تبعات دکترین بازدارندگی هسته‌ای است. کشورهای عضو ناتو به‌دلیل اتکای بیش‌ازاندازه بر توانایی‌های هسته‌ای این سازمان، توجه کمتری به ساخت و انبار تسلیحات و مهمات لازم برای آنها داشته‌اند. این بی‌توجهی موجب شده به‌گفته مقامات غربی مانند جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انبارهای مهمات این قاره با کاهش شدید ذخایر روبه‌رو شود.

7- مزیت «بازدارندگی متعارف اشباعی» درمقابل هسته‌ای
ایران بازدارندگی را به‌جای تسلیحات هسته‌ای از طریق تسلیحات متعارف پیگیری کرده است. اگر در جنگی نیاز به قدرت بالای تخریب باشد به‌جای تسلیحات هسته‌ای از سیل موشک‌های بالستیک، کروز، پهپادها یا حتی گروه‌های نظامی استفاده می‌شود. استفاده از تسلیحات متعارف در حجم اشباعی می‌تواند خساراتی به‌اندازه تسلیحات هسته‌ای بیافریند.
بااین‌حال «بازدارندگی متعارف اشباعی» دارای مزیت‌هایی نسبت به بازدارندگی هسته‌ای است. تسلیحات هسته‌ای صرفا برای ابراز قدرت انبار می‌شوند، بدون آنکه قابل‌استفاده یا حتی صادرات باشند. درمقابل تسلیحات متعارف در هر شرایطی قابل‌استفاده‌اند، صادر می‌شوند و حتی می‌توان از آنها به‌صورت ناشناس علیه اهداف متخاصم بهره گرفت.
حرکت براساس این نوع از بازدارندگی با گشودن بازارهای صادرات تسلیحات، می‌تواند به دستاوردهای اقتصادی و سیاسی نیز منجر شود.

8 -هزینه‌های بالا
تسلیحات هسته‌ای هزینه‌های بسیار بالایی دارند. کشورهای دارای این تسلیحات ضمن آنکه باید هزینه‌های زیادی را صرف آزمایش، ساخت و انبار تسلیحات هسته‌ای کنند، نیازمند وسایل حمل‌کننده معتبری هستند.
بازدارندگی اشباعی ایران می‌توانند ده‌ها یا صدها موشک را به‌سمت دشمن شلیک کند و اگر تعدادی از آنها در مسیر دچار اشکال شوند یا توسط سامانه‌های پدافند موشکی مورد هدف قرار گیرند، درنهایت اکثرشان به مقصد می‌رسند. درصورت پیگیری سیاست بازدارندگی هسته‌ای، کلاهک‌های هسته‌ای روی معدود موشک‌های بالستیک نصب‌ و به‌سمت هدف شلیک می‌شوند. هرچند اثرات تخریبی این موشک درصورت اصابت بالاست اما همزمان شانس دشمن برای هدف‌گیری تک یا چند موشک معدود شلیک‌شده نیز افزایش می‌یابد.
به‌دلیل محدود بودن پرتابگرهای هسته‌ای، دشمن حتی می‌تواند پایگاه‌های هسته‌ای را تحت نظر بگیرد و حملات پیشگیرانه‌ای به آنها ترتیب دهد؛ درحالی‌که از کار انداختن موثر یک حمله موشکی -که برمبنای بازدارندگی متعارف اشباعی صورت می‌گیرد- امکان‌پذیر نیست.
این مساله نشان می‌دهد کشورهای هسته‌ای باید مبالغ بسیار کلانی را صرف ساخت و ارتقای مدام وسایل حمل معتبر تسلیحات هسته‌ای کنند.

9- حرکت کشورهای منطقه به‌سمت هسته‌ای شدن
حرکت ایران به‌سمت هسته‌ای شدن، می‌تواند به بروز مسابقه هسته‌ای در منطقه بینجامد. منطقه‌ متلاطم، وجود دیکتاتوری‌ها، گروه‌های تروریستی و مداخلات زیاد قدرت‌های بزرگ می‌تواند مسابقه تسلیحاتی را به یک مسابقه وحشتناک تبدیل کند، همان‌گونه که امروزه تسلیحات متعارف منطقه را به آتش کشیده‌اند.
حرکت کشورهای منطقه به‌سمت هسته‌ای شدن، این آتش را به‌شدت گسترش می‌دهد، زیرا بسیاری از کشورهایی که با یکدیگر درگیری‌های علنی نداشتند، برای جلوگیری یا تاخیر در دستیابی همسایگان‌شان به تسلیحات هسته‌ای اقدام به گسترش جمع‌آوری اطلاعات از آنها کرده و حتی مبادرت به ترور دانشمندان و تخریب تاسیسات آنها می‌کنند.
با توجه به مسیر دشوار و طولانی دسترسی کشورها به تسلیحات هسته‌ای، منطقه بیشتر از یک‌دهه در تب سنگین رقابت تسلیحاتی در حوزه هسته‌ای خواهد سوخت.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰