• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۹-۲۹ - ۰۰:۱۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

یک مقدار بیشتر سریال پلیسی خارجی ببینید!

ما همه فیلم‌بین و سریال‌بین حرفه‌ای نیستیم، اما هر‌کدام در حد و اندازه‌های خودمان چیزهایی نگاه کرده‌ایم که منتقد درون ما را تغذیه می‌کنند. آدم‌هایی هستند که سریال «خون‌ سرد» را دیده‌اند و آن را دوست دارند. شاید حتی برایش مطلب خوب هم بنویسند. هیچ ایرادی هم ندارد.

یک مقدار بیشتر سریال پلیسی خارجی ببینید!

هومن جعفری، خبرنگار:ما همه فیلم‌بین و سریال‌بین حرفه‌ای نیستیم، اما هر‌کدام در حد و اندازه‌های خودمان چیزهایی نگاه کرده‌ایم که منتقد درون ما را تغذیه می‌کنند. آدم‌هایی هستند که سریال «خون‌ سرد» را دیده‌اند و آن را دوست دارند. شاید حتی برایش مطلب خوب هم بنویسند. هیچ ایرادی هم ندارد.
اول اینکه دوست داشتن یک فیلم مثل دوست داشتن یک انسان، سلیقه‌ای است. وقتی از یک نفر/کالا/محصول/برند، خوشت آمده، تنها یک اتفاق سبب می‌شود که سطح انتخابت را بالاتر ببری و آن ورود به بازار رقابتی است! مثل وقتی که فقط از ساندویچی محله‌ات ساندویچ بخری و فکر کنی عجب چیزهای ردیفی می‌زند و بعد بروی در سطح شهر ببینی هزاران مغازه دیگر هست که همان کیفیت و حتی بهترش، تمیزترش، خوشمزه‌ترش، سالم‌ترش یا بهداشتی‌تر یا حتی ارزان و گران‌ترش را به شما عرضه می‌کند. ملاک سلیقه، دیدن و داوری و مقایسه است. کسی که صدها سریال پلیسی حرفه‌ای و خوش‌ساخت از بی‌بی‌سی، اچ‌بی‌او، نت‌فلیکس و... دیده، نمی‌تواند خون ‌سرد را ببیند و لذت ببرد.
دلیل؟ به‌خاطر بی‌احترامی به هر چیزی که دیده‌ای! مثلا وقتی که بروی در جای دیگری ساندویچ خوب بخوری، دیگر نمی‌توانی در محله‌ات چیز درجه سه‌ای را به درون شکم روانه‌کنی و مثل سابق از آن لذت ببری. مقدور نیست. مزاج شما، طعامی بهتر و با‌کیفیت‌تر را شناخته و نمی‌تواند به استاندارد قبلی بازگردد.

     ایراد خون ‌سرد چیست؟
خون ‌سرد شروع درخشان و نویدبخشی دارد اما خیلی زود جزئیات را فراموش می‌کند. جزئیات مهم‌ترین چیزی است که باید در یک سریال جنایی مربوط به یک قاتل زنجیره‌ای رعایت شود. کلا جزئیات مهم است حتی اگر درمورد قاتل‌های زنجیره‌ای نباشد اما در بقیه موارد هم از اهمیتش کم نمی‌شود.
مثال! اگر شما سریالی ببینید که یک آتش‌نشان، وارد یک محل آتش‌گرفته بشود، انتظار دارید چه بکند؟ هر چیزی که قبلا در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر دیده‌اید. مثلا با لباس و وسایل ایمنی وارد محل شود، بلافاصله دنبال مجروحان بگردد، اگر شیر گاز یا ماده قابل اشتعالی می‌بیند، بلافاصله خطر اشتعالش را خنثی کند و اقداماتی از این دست. خوب حالا اگر در سریال شما، آقای آتش‌نشان بدون کلاه ایمنی وارد محل شود، ببیند شیر گاز باز است، اما برای خاموش کردنش اقدام نکند، یک مصدوم را ببیند اما به او کمک نکند، احساس نمی‌کنید یک جای کارش می‌لنگد؟
من وقتی یک قاتل زنجیره‌ای می‌بینم که خیلی آماتور رفتار می‌کند، رفتارهایش پر‌خطر است، احتمال گیر‌افتادن خودش را صد‌برابر می‌کند، دست به اشتباهاتی می‌زند که در سریال‌های خارجی، هر‌کدامش حکم گیر‌افتادن طرف را امضا می‌کند، دیگر برای چه باید او را جدی بگیرم؟
من یاد گرفته‌ام که به جزئیات توجه کنم. چرا؟ چون سریال‌ها مرا بارها و بارها با جزئیات فریب داده‌اند. بارها و بارها یاد گرفته‌ام که به جزئیات توجه کنم، حرف آدم‌ها را بسنجم، منطق رفتاری‌شان را درک کنم و بفهمم که چی به چی است یا دست‌کم تلاش کنم بفهمم چی به چی است!
نزدیک هشت قسمت یعنی نیمی از فصل اول را دیده‌ام و نمی‌دانم چرا این قاتل خون سرد و زبر و زرنگ ما، احمقانه‌ترین کارها را انجام می‌دهد؟!
به خدا هم قتل حرمت دارد هم قاتل زنجیره‌ای! از این آدم بی‌دست‌و‌پاتر نداشتید بگذارید جنایت‌ها را انجام بدهد؟ قسمتی نیست که اشتباهی از او سر نزند. ماجرایی نیست که قابل لو رفتن نباشد! این چه کلاه و لباس مسخره‌ای است که تن امیر آقایی کرده‌اید؟ مگر پلیس واکنش سریع است که با این تیپ به شکار می‌رود؟ آدمی که با هویت مخفی به سراغ شکار ملت می‌رود، چرا باید طوری لباس بپوشد که به محض دیده شدن توسط یک آدم دیگر، لو برود؟ بخشی از هویت قاتل‌ها این است که طوری لباس بپوشند که اگر در محل دیده شدند، حضورشان عجیب نباشد! شما اگر ببینید یک آدمی با فیزیک امیر آقایی، با لباس نیروی ویژه ولی بدون اسلحه و خیلی مشکوک طوری مشغول نزدیک شدن به کسی است، فکر نمی‌کنید طرف خفت کار است؟ والله خفت‌گیرها هم اینطوری مشکوک لباس نمی‌پوشند!

     بازی‌ها
از این سریال تا دلتان بخواهد گاف دارم که با تکرارش وقت شما را نمی‌گیرم. می‌خواهم اشاره کنم به چند نکته. یکی اینکه بازی‌های سریال بعضا خوب است. مثلا شهرام حقیقت‌دوست خوب است. (چه زمانی بوده که خوب نباشد؟) بقیه بازیگران اصلی نه زیاد! ببخشید اگر دلتان را می‌شکنم بازیگران عزیز! نیما شعبان‌نژاد را دوست داشتم اگرچه اعتقاد دارم نقشش در سریال آن‌قدری که باید خوب در‌نیامده. شخصیت او قاعدتا می‌باید بیشتر برای مخاطب موشکافی شود. یک اینفلوئنسر خبری جنجالی که مدام از ترکیه به پلیس ایران حمله اینستاگرامی می‌کند و علیه سرگرد خبرسازی می‌کند. منطق رفتاری شخصیتش در سریال را شاید بشود زیر سوال برد، اما نقش را خوب درآورده. نادر فلاح هم نقش یکی از بهترین بدمن‌های این سریال را به‌خوبی بازی کرده است.
خون‌ سرد سریال هدررفته‌ای است. پتانسیلش بسیار بیشتر از چیزی بود که دیدیم! چقدر افسوس خوردم مخصوصا اینکه بعد از تماشای قسمت اول، خیلی دل بسته بودم. ببخشید اما یک مقدار بیشتر سریال پلیسی خارجی نگاه کنید! 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار