هومن جعفری، خبرنگار:آخر قصه، مسی رسید به چیزی که باید. به افسانه شدن. به عبور از خط. به رسیدن به جایی که به آن تعلق داشت. یکجورهایی عین دیگر لئوی پر تلاشی که میشناسیم؛ لئوناردو دیکاپریو که سرانجام اسکار را گرفت. سالها بعد از آنکه لیاقتش را داشت... سالها بعد از آنکه باید. این یکی لئو هم سرانجام رسید. مزد سالها دویدنش را گرفت و وقتی از دویدن صحبت میکنم منظورم فقط دویدن نیست. همه در زمین میدوند اما همه افسانه نمیشوند و مسی دیشب، آخرین مهر لازم برای افسانه شدن را پای کارنامه خود زد. لازمه سفر دور و دراز مسی در این مسیر بیستوچند ساله، گذر از هزاران ایستگاه مختلف بود که در برخی از آنها، مهر افتخاری به کارنامهاش اضافه میشد. دیشب آخرین مهر هم روی کارنامه پرافتخارش زده شد تا دیگر برای بازنشستگی، رویایی برایش نمانده باشد. او حالا پیری درخشانتری را چشمانتظار خود خواهد دید.
صحبت از پیری شد. این جام با پیرمردها نسبتا مهربان بود. با بیشترشان البته و با برخی هم اصلا! رونالدو مثلا. مودریج و پرشیج و مسی اما عاقبتبهخیر شدند. وداع باشکوه در آخرین حضور، افتخاری است که نصیب هرکس نمیشود. در این دنیای سرشار از بیعدالتی، دستکم چه خوب که مسی دستش از جام کوتاه نماند.
این کوتاه نماندن دست مسی از جام، فقط سهم او نبود. فقط سهم آرژانتین هم نبود. ما هم سهم داشتیم. ما، توده بینام، شهروندان بیاسم، بیرویاهای عاشق تماشای رویای دیگران. ما، میلیاردمیلیارد مردمانی که هیچوقت رکوردی نزدهایم، به ثروتی افسانهای دست نیافتهایم، جامی بالای سر نبردهایم که به زحمت ثبتش در تاریخ بیارزد، افتخاری کسب نکردهایم که در تاریخ بماند و چیزی نداریم که بابتش اینقدر قدردان زندگی باشیم.
برای ما، دستکم همین حس خوب لازم بود که در این دنیای بیعدالت، میشود موقع خداحافظی افسانهها، به آنها چیزی بیش از «اسکار افتخاری» داد. مسی سهمش را از فوتبال گرفت. شادیاش برای همه ما هم هست که از تماشا کردن دستاورد بزرگان لذت میبریم.
و اما بعدتر چه خواهد شد؟ همهچیز! ما چیزی برای تعریف کردن داریم از شب نبرد بزرگ. از شبی که فرانسه، در یک ربع به خودش احترام گذاشت و بازی را برگرداند و فینال را تا آخرین نفس کش داد. چقدر تماشا کردن این بازی بزرگ لذت داشت خاصه کامبکهای درخشان فرانسه.
در شبی که دنیا چشمانش را به ورزشگاه زیبای لوسیل و -با تشکر از کارگردان تلویزیون قطر- سقف چندتکهاش داده بود، فرانسه فینالی را باخت که فکر میکرد میبرد. آنها شاید زیادی شکمسیر بازی را آغاز کردند اما پرس سنگین آرژانتینیها، پسشان زد. با این همه، آنها جوانتر و سریعتر و بانفستر بودند و در آخرین پرده نمایش، به صحنه برگشتند. فرانسه دوبار و سه گل عقب افتاد و اراده برگرداندن بازی را داشت اما درنهایت مغلوب پنالتیها شد. مغلوب لحظه نهایی که تو هر چقدر هم برایش تمرین کنی، هیچوقت آمادهاش نخواهی بود.
سهم مسی از فینال سه گل بود و یک پاس. گل اول از پنالتی. گل دوم تیمش را پایهگذاری کرد. گل سوم را زد و پنالتی اول را هم به ته تور فرانسویها چسباند.
او حالا یک بازنشستگی ملی را تجربه میکند و بهزودی از بازیهای باشگاهی هم کنار میکشد تا تماشاگر رقابت «امباپه-هالند» بماند. بهعنوان یک افسانه، این بخشی است از پاداش رسیدن به قله افتخار. اینکه دیگران را نگاه کنی که میخواهند جا پای تو بگذارند.
و اما سطر آخر. قطر 2022 با همه شگفتیها و نامرادیها و عجایبش به پایان رسید. درنهایت آرژانتین و مسی با هم به قهرمانی رسیدند. آفتاب، به سرزمین آفتاب لبخندی دوباره زد. جای مارادونا صد البته که دیگر خالی نیست!