محمدسعید عبداللهی، دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق :«من مجبورم معرفت را محدود کنم تا جایی برای دین باز شود. » (کانت)
آلن وود (1) ( ۲۶ اکتبر ۱۹۴۲ ) فیلسوف نامدار آمریکایی است که بخشی زیادی از حیات علمی خویش را وقف پژوهش و تحقیق در باب کانت، فیلسوف و دانای مغرب زمین کرده است. آثار عالمانه و درخشان او پیرامون کانت، شهرتی بسیار برای او به ارمغان آورده است تا جایی که کتابهای او به زبانهای مختلف ترجمه و شخص وی به چهارگوشه جهان برای سخنرانی و تدریس دعوت شده است. (2) آلن وود افزون بر کانت، در باب هگل و مارکس نیز دستی بر آتش دارد و کتاب «مارکس» و «اندیشه اخلاقی هگل» وی بارها تجدید چاپ و فیلسوفانی بزرگی در باب اهمیت و ارزش آن سخن گفتهاند. وود مدرک لیسانس خود را از کالج رید (۱۹۶۴) و کارشناسیارشد (1966) و مدرک دکتری (۱۹۶۸) را از دانشگاه ییل دریافت کرده است. او همچنین مقام استادی فلسفه در دانشگاههای کورنل، ییل و استنفورد را برعهده داشته است.
کتاب «کانت و دین» که در سال 2020 توسط انتشارات کمبریج روانه بازار شد، جدیدترین اثر فیلسوف برجسته آمریکایی است. (3) آلن وود که نخستین کتاب خود را پنجاه سال پیش و در سال 1970 با عنوان «دین اخلاقی کانت» منتشر کرد، اکنون از پس این همه سال تدریس و تحقیق و با گنجینهای سترگ از دانش خود در باب مضامین مختلف فلسفه کانت، دست به قلم شده و بار دیگر از دریچه دین به آرا و اندیشههای حکیم کونیگسبرگ نگریسته است. گستره دانش وود در باب ایدهآلیسم آلمانی و چیرهدستی او در مباحث فیلسوفان این سنت، باعث میشود که مخاطب نهتنها رابطه کانت و دین بلکه سرنوشت دین و رابطه آن با فلسفه در دنیای مدرن را نیز بهتر درک کند.
کتاب «کانت و دین» در هشت فصل زیر تدوین یافته است:
1. دین و عقل
2. ایمان اخلاقی به خدا
3. شر رادیکال در طبیعت انسان
4. تغییر قلب
5. پسر خدا
6. فیض و رستگاری
7. جامعه اخلاقی و کلیسا
8. آزادی وجدان
آلن وود در مقدمه کتاب خود مینویسد؛ موضوع این کتاب، بررسی پروژه فلسفی کانت در کتاب «دین در محدوده عقل تنها» (4) است. وی معتقد است اگرچه تمرکز اصلی کتاب در باب تعامل فلسفی کانت با ایمان دینی و الهیات مسیحی (این دو عنصری که او بهخوبی میشناخت) است، اما پروژه کانت در دین، ما را به جنبههای دیگری از متافیزیک و فلسفه اخلاق کانت نیز خواهد برد. همچنین موضوع دین ما را به نظریه عقلانی کانت و اهمیت روشنگری به مثابه اندیشیدن به خویشتن میبرد. در این کتاب به موضوعات مهمی در فلسفه اخلاق و روانشناسی اخلاق کانت مانند شر اخلاقی، متمایز بودنانگیزه اخلاقی و آزادی وجدان و مسائلی از این دست خواهیم پرداخت. ما همچنین باید به برخی مضامین اخلاقی کانت که کمتر مورد تاکید قرار گرفته یا حتی بهشدت تحریف شدهاند توجه بسیار داشته باشیم، مضامینی مانند ارتباطانگیزه اخلاقی با احساسات و خوبی قلب، تجربه انسانی از گناه، اهمیت حیاتی اجتماع در اخلاق کانت و امید به پیشرفت اخلاقی نوع بشر در تاریخ. گستره وسیع این موضوعات بیانگر عمق و محوریت تفکر کانت درباره دین در کل فلسفه اوست. (5)
آلن وود به این نکته نیز اشاره میکند که با این همه، کتاب به ناچار روی مساله دیگری نیز تمرکز خواهد داشت. وی میگوید؛ در سراسر کتاب، دستکم به شکلی اشارهوار به این مطلب خواهیم پرداخت که رفتار کانت با دین چه معانی احتمالیای برای ما دارد. این مطلب دربردارنده آن چیزی است که فلسفه کانت، با توجه به اهمیت دینی آن برای فرهنگ ما در دو قرن اخیر داشته است. باری، کتاب «کانت و دین» جایی برای مرور تاریخ نیست، بنابراین ترجیح میدهم پارهای از این تمرکز دوم و اجتنابناپذیر را بهصورت ضمنی رها کنم. از طرفی این ایده را به چالش خواهم کشید که فلسفه دین کانت برای پیشبرد امر «سکولاریسم» در دنیای مدرن، یا رهایی فرهنگ مدرن از دین و جایگزینی آن با اخلاق عقلانی غیردینی بوده است. بیشک به کانت همانطور که گوردون میکالسون( 6) میگوید بهعنوان «ایستگاه بین لوتر و مارکس»(7) نگاه نمیکنم.(8) کانتشناس آمریکایی بر این باور است که کتابی که نوشته است، یکی زندگینامه نیست که در آن نقش دین را در زندگی و آثار کانت بررسی کرده باشد، بلکه در فصول مختلف آن با توجه به نقش دین به دیدگاه کانت به دیگر مسائل فلسفی پرداخته است. در ادامه نگاهی به برخی از نکات دو فصل نخست این کتاب داریم.
دین و عقل
فصل نخست کتاب آلن وود با عنوان« دین وعقل» در بردارنده هشت مساله زیر است:
الف) «دین» چیست؟
ب) دین اساسا نمادین است
ج) دین در زندگی کانت
د) آزمون آزمایشی یک فرضیه
ه) اولین آزمایش
و) آزمایش دوم
ز) انتشار «دین در محدوده عقل تنها»
ح) اتهامات ولنر و دفاع کانت
نویسنده کتاب در فصل نخست، پیشینه دینی کانت و برخوردهای او با دولت پروس بر سر انتشار کتاب «دین در محدوده عقل تنها» را مورد بحث قرار میدهد، اما همانگونه که خود میگوید تنها به این دلیل که این موضوعات پروژه فلسفی کانت را روشن میکنند. به عقیده وود، انتقاد یا دفاع از شخصیت کانت، نگرش او درمورد جنسیت و نژاد، یا حتی نگرش دینی شخصی او بخشی از پروژه نویسنده نیست. آلن وود سعی نمیکند تصمیم بگیرد که آیا کانت به دلیل اینکه «بیش از حد با دین همداستان است» یا «به اندازه کافی دلسوز و همراه با دین نیست» باید مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا این را به خوانندگان خود واگذار کرده است. نویسنده همچنین قصد ندارد تحقیقات اخیر درمورد فلسفه دین کانت را بررسی کند، فلسفهای که بهطرز شگفتانگیزی گسترده است و همچنان در حال رشد است. وود میگوید، در زمانی که نیمقرن پیش اولین کتابم را درباره اندیشه دینی کانت نوشتم،(9) اصلا پیشبینی نمیکردم که فلسفه دین کانت این چنین کانون توجه علمی شود.
نویسنده کتاب در باب رویکردهای مختلف فیلسوفان در باب رابطه کانت و دین میگوید، دیدگاههایی که افراد به کانت درباره دین نسبت میدهند، اغلب درمورد آن افراد بیشتر از کانت به شما میگویند. وود میگوید در این نوشته سعی کردم تا اجازه دهم، کانت خود زبان گویای خویش باشد و از این رو افزودههای نویسنده بیشتر تنها همدلی و همراهی فکری و در پارهای موارد نیز دیدگاه انتقادی است که همواره باید هر فیلسوفی نسبت به مطالعه آثار دیگر فیلسوفان داشته باشد. آلن وود در بخشی از مقدمه کتاب سعی دارد به خواننده نشان دهد که در بررسی رابطه کانت و دین، هیچ تحریف وانگیزه دینی مشخصی نداشته است، از این رو در چند صفحه، به زمینه دینی خود اشاره میکند که میتواند برای خواننده و علاقهمند به آثار وود جالب باشد.
نویسنده کتاب تلاش کرده است بهصورتی نقدانه اما همدلانه به پروژه کانت در باب دین نظر افکند. وی میگوید آنچه کانت درمورد دین و سکولاریسم در دنیای مدرن میتواند به ما بیاموزد باید بهطور غیرمستقیم پدیدار شود، زیرا ما درمورد آنچه ممکن است به نفع و علیه پروژه او گفته شود فکر میکنیم. گمان میکنم اگر همدلانه رفتار کنیم، چیزهای زیادی درمورد ظرفیتهای دین در دنیای مدرن خواهیم آموخت.
نسبت دین و عقل در فلسفه کانت از آن دست موضوعاتی است که داوری درست در باب آن بسیار دشوار است. یکـی از دلایل بنیادین و اصلی این مساله افزون بر دیریاب بودن آثار فلسفی جریانساز و مهم، نحوه قلم و نثر منحصربهفرد کانت است. برای نمونه در مهمترین کتاب کانت یعنی «نقد عقل محض»، دستکم در ظاهر کتاب، نارساییها و ناسازگاریهای بسیاری را میتوان یافت که متخصصان فلسفه کانـت نیز بدان اشاره داشتهاند.
کانت معتقد است که دین حقیقی یک دین است ولی عقاید مذهبی بسیار متفاوتی وجود دارند. بنابراین شایستهتر است که بگوییم فلان شخص پیرو مذهب یهود یا اسلام یا مسیحی، کاتولیک یا لوتری است تا اینکه او را متدین به این دیانت یا آن دیانت توصیف کنیم. تصور کانت از دینِ واحد بسیار شبیه تصور و تمثیل لیسنگ - شاعر آلمانی - در نمایشنامه منظوم بهنام «ناتان حکیم» است که در سال 1779 منتشر شد. صحنه این نمایش، فلسطین در دوره جنگهای صلیبی و درگیری بین مسیحیان، مسلمانان و یهودیان را نشان میدهد. لیسنگ، این سه عقیده مذهبی را به سه حلقه انگشتری تشبیه میکند که پدری مهربان برای سه پسرش به میراث گذاشته است. انگشتری پدر یعنی دیانت حقیقی بسیار گرانبهاست اما دستکم دو حلقه و شاید حتی هر سه حلقهای که به پسران رسیده، بدلی است. کانت معتقد است که دین عقیده نظری نیست بلکه دین فعل اخلاقی باطنی یا عبادت روحی محض است. ازاینروست که کانت آگاهی اخلاقی را برتر از عقاید و مناسک و آداب دینی و عبادت ظاهری میداند و در عبارتی آشکار چنین میگوید: «هرچیزی غیر از طریق اخلاقی که انسان خیال میکند میتواند در زندگی برای خشنودی خدا انجام دهد، توهم دینی محض و عبادت کاذب خداوند است.» (10)
کانت در فصـل چهـارم کتـاب «دین در محدوده عقل تنها» مینویسد، دین به لحاظ درون ذهنی عبارت اسـت از شـناخت تمـام تکالیف ما بهعنوان احکام الهی. (11) این تعریف در وهله نخست میتواند کانت را همداستان با ایمان دینی و اعتقاد بـه وحـی و منشـأ عینی و متشخص برای آن بداند. اما با بررسی بیشتر نظرات کانت میبینیم که وی دیـن را واله و خدا و تکالیف الهی را فقط در محدوده عقلی خاصی که خـود تعیـین کـرده است قبول میکند. کانت مینویسد، به واسطه این تعریف، تمام تصورات غلط مربوط به دین بهعنوان مجموعـه تکـالیف خـاص انسان نسبت به خداوند دفع میشود و لذا این تعریف مانع اقدامات تشریفاتی... در تکـالیف انسان در امور اخلاقی- اجتماعی میشود و به این ترتیب نواقص دین تشـریفاتی بـه واسـطه این تعریف اصلاح میشود. در یک دین عمومی هیچ تکلیف خاصی نسبت به خداوند وجود ندارد؛ زیرا خداوند نمیتواند چیزی از ما دریافت کند. (12)
آلن وود معتقد است فیلسوفان سکولار در بسیاری موارد همدلی کانت با اعتقادات دینی و بهویژه مسیحیت را دلیلی برای فاصله گرفتن از کانت میدانند. از طرفی، دینداران سنتی نیز از سر مهر و آشتی با کانت همراه نمیشوند و دیدگاههای او در باب دین را قبول نکرده و به او به چشم دشمن مینگرند. از این رو گوردون مایکلسون(13) نوشته است که تلاشهای کانت برای بهبود اثرات مخرب الهیات نقد عقل محض، بهطور ضمنی اوضاع را برای ایمان مسیحی بدتر میکند، نه بهتر. (14) خصمانهتر از آن متیو آلون ری است، که عنوان کتابش حرفی باقی نمیگذارد: «سوبژکتیویته و بیدینی: الحاد و آگنوستیسیسم»(15). وی نتیجه میگیرد فلسفه دین کانت تنها «نیهیلیسم کونیگزبرگی»(16) را برای ما باقی میگذارد. همچنین نویسندگان مسیحی شایستهتر مانند نیکلاس ولترستورف، (17) جان هیر(18) و کریستوفر اینسول، (19) بر آنچه که آنها بهعنوان «معماها»، شکافها، ناسازگاریها و شکستها در پروژه کانت میدانند، تاکید میکنند. (20) نویسنده کتاب، با اشاره به کتاب پاسترناک، (21) میگوید، برخی نیز که ادعا میکنند در برابر چنین انتقاداتی از کانت دفاع میکنند، ظاهرا نمیتوانند پروژه اساسی کانت را با عباراتی که کانت بیان میکند جدی بگیرند و نتیجه میگیرند که اعلامیه کانت در پاسخ به مقامات پروس مبنیبر تحقیر نکردن مسیحیت، نابخردانه است. (22)
وود میگوید؛ فلسفه کانت از نظر تاریخی معمولا بهعنوان یک عقبنشینی از دین و همچنین بخشی از سکولاریزاسیون فرهنگ مدرن تحتتاثیر عقل روشنگری تلقی میشود و البته بسیاری از ویژگیهای فلسفه کانت این تصویر را تایید میکند. باری، نقدهای او در بیاعتبار کردن استدلالهای متافیزیکی سنتی برای وجود خدا و جاودانگی روح بسیار مهم بود. فلسفه اخلاق او اراده خدا را با اراده عقلانی خود ما بهعنوان قانونگذار قوانین اخلاقی جایگزین میکند. کانت تجربه امر متعالی را نه بهعنوان هیبت از عظمت الهی، بلکه بهعنوان آگاهی ما نسبت به روشی که مسلک اخلاقی خودمان از قدرت طبیعت فراتر میرود، میداند. «دین در محدوده عقل تنها» اثر مهم کانت نیز از سوی دینداران بهعنوان تلاشی برای تقلیل دین به اخلاق تلقی میشود، درحالیکه سکولارها نمیتوانند تلاشهای کانت برای تفسیر دلسوزانه آموزههای مسیحی را جدی تلقی کنند. هر دو گروه برخورد کانت با دین را نوعی اسب تروا در مسیحیت میدانند. دین «عقلانی» کانت بهعنوان اخلاق سکولار در نظر گرفته میشود که مفاهیم دینی را برای مقاصد خود در اختیار میگیرد، درحالیکه نشاندهنده عدم درک و حتی تحقیر دین اصیل است.(23) نویسنده کتاب در این فصل به مسائلی دیگری نیز در باب رابطه کانت و دین میپردازد، از جمله آنها بررسی نقش دین در زندگی کانت است، آلن وود همچنین به اتهامات ولنر و پاسخهای کانت اشاره دارد.
ایمان اخلاقی
فصل دوم کتاب آلن وود با عنوان «ایمان اخلاقی به خداوند» دربردارنده 9 مساله زیر است:
1. استدلالهای فلسفی برای باور به خدا
2. مبانی عملی موافقت
3. آنچه در استدلالهای عملی کانت در خطر است
4. بالاترین خیر به عنوان غایت اخلاق
5. استدلال اخلاقی در نقد عقل محض
6. استدلال اخلاقی در نقد عقل عملی
7. استدلال اخلاقی در نقد قوه حکم
8. نوع رضایت توجیهشده توسط استدلال اخلاقی
9. آیا ایمان عملی ضدقرینهگرایی است؟
پیشتر آلن وود در کتاب «کانت» ( 2004) در بخشی با عنوان «ایمان اخلاقی و دین» به این موضوع پرداخته بود. وود در آنجا مینویسد، نگرش اصلی کانت به دین نمونه اندیشمند روشنگری و بهطور مشخص اندیشمند روشنگری آلمان است. کانت عمیقا نسبت به باورها و تکلیفهای ادیان مرسوم، بدگمان بود و مخالف قدرت روحانیان چه در سیاست و چه بر اذهان مردم بود. باری، وی با آنچه دین حقیقی میدانست مخالفتی نداشت و به عکس آن را بسیار مهم میدانست. از این نظر شاید بتوان دیدگاه او به دین را با نگرشش به دولت مقایسه کرد. آلن وود میگوید؛ کارکرد درست دین، گرد آوردن انسانها برای بهبود اخلاق جمعی نژاد انسان است. به نظر کانت ما نمیتوانیم توقع داشته باشیم که رسالت خود را در مقام موجودهای اخلاقی جدای از دین سامان دهیم، همانطور که نمیتوانیم توقع داشته باشیم که از طریق هرجومرج به عدالت دست یابیم. (24) همچنین، آلن وود مینویسد؛ همانطور مشهور است، کانت معتقد بود که عقل وی باید شناخت را طرد کند تا جایی برای ایمان باز شود. کانت بر این باور بود که هرچند عقل نظری هیچ شناختی از خداوند ندارد و به بیان دیگر هیچ برهانی بر وجود خداوند برای ما فراهم نمیکند، دقتهای عملی میتواند دستکم برای اهداف عمل اخلاقی باوری را موجه کند که یک مشیت الهی وجود دارد که خردمندانه و نیکخواهانه و عادلانه ناظم جهان است. کانت چنین استدلال میکند که از آنجایی که عقل همواره در جستوجوی امر مشروط است، من در مقام عامل اخلاقی تحت هدایت عقل، مفهومی از یک هدف یگانه را شکل میدهم که متعلق تلاشهای من و دیگر موجودهای اخلاقی نیکسرشت را متحد میکند. نام سنتی این هدف برترین خیر است. کانت اصرار میکند که برترین خیر دو ویژگی متمایز دارد: اخلاق و خوشبختی. (25)
همچنین، در باب استدلالهای اخلاقی مختلفی که کانت در کتابهای خویش آورده است، نویسنده معتقد است ما باید ابتدا خوب فهم کنیم که منظور کانت از استدلال اخلاقی چیست؟ برخی از استدلالهای اعتقاد به خدا که اخلاقی نامیده شدهاند، واقعا نظری هستند تا عملی، دستکم همانطور که کانت این تمایز را درک میکند. برای نمونه نظریه فرمان الهی درمورد اخلاق مانند نظریههایی که توسط رابرت آدامز و فیلیپ کوین ارائه شده است، ممکن است برای نشان دادن اینکه بهترین گزارش از آنچه حقیقت اخلاقی چیست، ما را متعهد به وجود خدای اخلاقا فرماندهنده کند. ریچارد سوینبرن استدلال کرده است که ایمان به خدا برای توضیح آگاهی ما از حقایق اخلاقی مورد نیاز است. اما اگر حقایقی که ادعا میشود شواهدی برای وجود خدا میسازند، حقایقی درباره اخلاق باشند، این استدلالهای «اخلاقی» یا «عملی» را به آن معنایی که کانت از این اصطلاحات در نظر دارد نمیتوان نام برد. همین نوع سردرگمی در پیشنهاد مایکلسون وجود دارد که استدلال اخلاقی کانت واقعا به این فرض بستگی دارد که «جهان معنا دارد» و اینکه «مومن برای اخلاقی بودن به خدا اعتقاد ندارد، بلکه فقط در پی ارضای خواسته عقل است، برای تقارن بین خوشبختی و شایستگی.» اگر استدلال کانت آنگونه بود که مایکلسون در اینجا آن را توصیف میکند، در آن صورت ابتدا به برخی زمینههای نظری برای اثبات «تقارن» نیاز داشت و سپس کانت باید دلیلی نظری برای این باور ارائه کند که وجود خدا برای توضیح تقارن ضروری است. بنابراین به نظر میرسد که مایکلسون نوع استدلالی را که کانت ارائه میکند درک نمیکند. (26) نویسنده در این فصل به استدلالهای اخلاقی کانت در سه کتاب اصلی وی اشاره میکند.
در باب نگاه کانت به خداوند در سپهر دین اخلاقی او نیز باید به این نکته وود اشاره کرد که کانت به خدایی میرسد که دارای صفات قانونگذار مقدس، خیرخواه و قاضی عادل است و سپس به بررسی این سه جنبه در رابطه با انسان میپردازد. آلن وود میگوید؛ به معنای واقعی کلمه، مفهوم خدا باید مفهوم یک موجود فوقالعاده عالی باشد و برای اهداف ایمان اخلاقی، موجودی دارای کمال اخلاقی. (27) کانت عقیده دارد که خدا برترین خیر است و برترین خیر، خیری است که سعادت و فضیلت را بهطور اکمل داراست، اراده او مقدس است. همچنین خدا موجود عقلانی نامتناهی است که علم و قدرتی نامتناهی دارد. اگر اوامر عقلی ما که موجودات عقلانی متناهی هستیم، واجبالاتباع است، برای خدا نیز که موجود عقلانی نامتناهی است، اوامر او از عقل نامتناهی برخاسته و در نتیجه واجبالاتباع است. این امرچون از عقل ما برخاسته با خودمختاری ما منافاتی ندارد. به تعبیر دیگر کانت درمورد خدا میگوید؛ چون تصور او از عقل خود ما نشأتگرفته، منافانی با خودمختاری ندارد.
هدف از این یادداشت تنها آشنایی با کتابی بود که نویسنده آن از گذر سالها تلاش و تحقیق در باب اندیشههای کانت، اکنون جدیدترین یافتههایش را به رایگان در اختیار مخاطب قرار داده است. بیگمان آلن وود یکی از بهترین کسانی است که در این زمینه قلم به دست گرفته است. باری، در این یادداشت مجال بررسی جانانه کتاب یا دستکم برخی از فصول آن به شکلی دقیق نبود، اما تلاش کردم تا اندکی خواننده را در جریان کتاب و پروژه فکری آلن وود قرار دهم.
پینوشتها
1. Allen W. Wood
2. برخی از آثار مهم آلن وود عبارتند از:
Kant’s Moral Religion (1970)
Kant’s Rational Theology (1978)
Karl Marx (1981)
Self and Nature in Kant’s Philosophy (edited) 1984
Hegel’s Ethical Thought (1990)
Kant’s Ethical Thought (1999)
Unsettling Obligations: Essays on Reason, Reality, and the Ethics of Belief (2002)
Kant (2004)
Kantian Ethics (2007)
The Free Development of Each: Studies on Freedom, Right, and Ethics in Classical German Philosophy (2014)
The Cambridge History of Philosophy in the Nineteenth Century (1790–1870) (2012)
Fichte’s Ethical Thought (2016)
Formulas of the Moral Law (2017)
3. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press.
4. Religion within the Boundaries of Mere Reason.
5. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. xiii
6. Gordon Michalson
7. a way station between Luther and Marx
8. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. xiv
9. Kant’s Moral Religion (1970)
10. محمد محمدرضایی، ارتباط دین واخلاق از دیدگاه کانت، قبسات 1378 شماره 13
11. کانت، ایمانوئل(1381 ) دین در محدوده عقل تنهـا، ترجمـه منـوچهر صـانعی درهبیـدی، تهـران: نقش و نگار. ص 205
12. همان
13. Gordon Michalson
14. Michalson, 1999, p. 5
15. Subjectivity and Irreligion: Atheism and Agnosticism
16. Königsbergian nihilism
17. Nicholas Wolterstorff
18. John Hare
19. Christopher Insole
20. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. XV
21. Pasternack
22. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. XV
23. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. 1
24. Allen W. Wood, Kant (2004) BLACKWELL PUBLISHING, p. 179-178
25. همان
26. Kant and Religion (2020) Cambridge: Cambridge University Press. P. 29
27. Allen W. Wood, Kant’s Rational Theology (1978) Cornell University Press. P 27
: