• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۹-۲۷ - ۰۰:۱۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 1
  • 1

تمام شد؟ خیلی تاثیرگذار بود...

«روی پیشانی ما نوشته انقلابی، حتی عموی من شهید شده و حالا من اینجا کنار قبر عمویم نشسته‌ام درحالی‌که به این فکر می‌کنم که همه این سال‌ها مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، بیشتر و بیشتر امروز من را از این نظام متنفر کرده است.

تمام شد؟ خیلی تاثیرگذار بود...

عاطفه جعفری، خبرنگار:«روی پیشانی ما نوشته انقلابی، حتی عموی من شهید شده و حالا من اینجا کنار قبر عمویم نشسته‌ام درحالی‌که به این فکر می‌کنم که همه این سال‌ها مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، بیشتر و بیشتر امروز من را از این نظام متنفر کرده است. امروز من عصبانی‌ام، با همه گذشته خودم می‌جنگم و الگوی من جوکر است، جوکری که قراره بجنگه، بیدار بشه و انقلاب کنه. هنوز احساس می‌کنم ذهنم آرام نگرفته، دلم می‌خواهد با همه ارزش‌هایی که در همه این سال‌ها در مغز من کرده‌اند و شعار مرگ داده‌اند با همه وجود به سبک جوکر مبارزه کنم... » شاید ورودیه جذابی برای یک مستند باشد و تعدادی از مخاطبان را با خود همراه کند، اما در همان شروع و دیدن شبیه‌سازی‌های جوکر، مخاطب کمی دل‌زده می‌شود. 
در سینمای مدرن یا پست‌مدرن داستانی، تعیین هدف محلی از اعراب ندارد. با این وجود هنوز سینمای مستند، سینمای هدف‌گرایی است. مستند، سینمای آگاهی است. طرح روشن و شفاف از هدف مستند، در ساختارشناسی مستندساز از فیلمی که می‌خواهد بسازد، بسیار مفید و موثر است. تعیین هدف فیلم، مسیرهای رسیدن به هدف را مشخص می‌کند و از گرفتن تصاویر اضافه جلوگیری خواهد کرد. این تصور که باید در مستندسازی، همین‌طور فیلم بگیریم تا بالاخره روزی روی میز تدوین شاید به‌کار بیاید، حرف غیرکارشناسی است. بیشتر این حرف از لسان و ذهن کسانی صادر می‌شود که یا تازه کار هستند یا فقط فیلم‌های مستند زیادی دیده‌اند و به اشتباه خیال کرده‌اند که دست‌کم منتقد سینما هستند. وقتی هدف مشخص می‌شود دیگر آن جمله بی‌اساس «دوربین را برداریم و...» استفاده نمی‌شود. 
در طرح یک فیلم مستند باید تکلیف یک‌سری از موارد روشن باشد؛‌انگیزه فیلمساز برای تولید این فیلم چیست و چرا ساختن آن را مهم می‌داند؟ نگاه فیلمساز به موضوع چیست و چه می‌‌خواهد بگوید یا چه مکاشفه‌‌ای را می‌خواهد دنبال کند؟ ایده خاص فیلم چیست؟ این نگاه یا ایده فیلم چگونه به حرکت درمی‌‌آید و در چه مسیری پیش می‌ رود؟ (روایت و مسیر کلی و توجهات تصویری مشخص ‌تر فیلمساز). صحنه‌های کلیدی فیلم کدامند و ما را از کجا به کجا می‌‌برند؟ مخاطب فیلم کیست؟ چه نوع مستندی ساخته خواهد شد (مستند مستقیم، چالشگر، بازسازی، تجربی، ترکیبی...) و اینکه راوی فیلم چه کسی است و چه رابطه‌‌ای با موضوع و شخصیت‌‌های فیلم دارد؟ (فیلم از منظر چه کسی است؟)
همه این موارد اگر مشخص باشد، آن وقت مستند می‌تواند تمام حرف‌هایی را که کارگردان در ذهنش برای ساخت داشته است به مخاطب منتقل کند. 
اما در مستند «جوکر 1401» با همه چیز روبه‌رو هستیم جز مستند! انگار کارگردان هیچ هدف و طراحی برای ساخت مستند نداشته است و فقط خواسته چیزی بسازد. وقتی به اعتراضات چند ماه اخیر نگاهی می‌اندازیم، برخی از بخش‌ها گل‌درشت و پررنگ در ذهن‌ها باقی مانده است. مثل آتش زدن سطل‌آشغال‌ها. یا اینکه در روزهایی که اعتصابات سراسری اعلام می‌شد، برخی با تهدید خواهان بسته شدن مغازه‌ها بودند، یا شکلات و نامه دادن به مردم و... شمقدری در این مستند همه این بزنگاه‌های اجتماعی را پشت سر هم قرار داده، بدون اینکه نتیجه‌ای از آن بگیرد. 
مطمئنا مستندسازی، ساده‌تر از ساختن فیلم داستانی نیست. چون همزمان باید دو کار که شاید در تقابل هم باشند را انجام داد. اولا باید براساس هدفی که در طرح فیلمنامه مشخص شده است پیش برویم. ثانیا قرار نیست اتفاقات و رخدادهای فیلم را ما رقم بزنیم، زیرا جنبه مستند بودن فیلم از دست می‌رود. یکی از اشکالات این مستند همین است که کارگردان سعی کرده است از کسانی که در مستند حضور دارند، همین استفاده را بکند. مخصوصا راوی یا آن دو خانمی که از نظام دفاع می‌کنند، این را به مخاطب القا می‌کنند که در حال بازی هستند و همین باعث می‌شود تا مورد پذیرش قرار نگیرد. 
راوی آنقدر تصنعی در جرگه ضدانقلاب قرار گرفته است و بازی‌هایش گل‌درشت است که بیشتر از آنکه راوی باشد، بازیگر نقش اول لقب می‌گیرد. همه اینها را وقتی کنار هم قرار می‌دهیم به این می‌رسیم که اثر جدید شمقدری بیشتر شبیه یک فیلم کوتاه (اگر بتوان اسمش را فیلم کوتاه هم گذاشت) است تا یک مستند. 
یکی از ایرادات دیگر این مستند کسانی هستند که به‌عنوان کارشناس در آن حضور دارند. اولا که اصلا مشخص نیست این کارشناسان چرا انتخاب شده‌اند و بالاخره چه چیزی می‌خواهند بگویند. تکلیف مستندساز با این کارشناسان هم مشخص نیست. طبیعتا وقتی در یک مستند کارشناس حضور پیدا می‌کند تا تحلیلی از اوضاع داشته باشد، حرف‌هایش مبتنی‌بر یک نظریه است که خودش به آن اعتقاد دارد و برای همین انتخاب شده تا در مورد یک موضوع مشخص صحبت کند. اما حتی حضور مهدی نصیری و وحید اشتری در این مستند برای مخاطب مشخص نمی‌شود. یا این کارشناسان صحبت‌هایشان همین‌قدر کوتاه بوده است یا اینکه مستندساز نتوانسته یا نخواسته است که از صحبت‌هایشان استفاده کند. 
روایــت، یــک آغــاز و یــک پایــان دارد و همیــن واقعیــت اســت کــه آن را به‌طور همزمان از بقیه جهان جدا می‌کند و در تقابــل بــا جهــان «واقعــی» قــرار می‌دهد. برخی از نشانه‌های روایت کردن به‌طور خاص بــه راوی (کســی که روایت می‌کند) مربوط است. برخی به روایت‌ شنو (کسی که راوی برای او روایت می‌کند) و برخی به روایت‌گری روای (کنش روایت کردن راوی) برمی‌گردد. 
در مستند شمقدری، راوی‌ای وجود دارد که می‌خواهیم روایت اغتشاشات را از زبان او بشنویم و ببینیم اما ایستادن راوی از همان ابتدا به قول خودش در صف معترضان و بازی‌هایی که دارد، مخصوصا در مصاحبه‌ها به هیچ‌وجه مخاطب را قانع نمی‌کند. انگار مستند روی یک دور تند قرار دارد و راوی که خودش اعتراض دارد در پایان مستند یک بیانیه می‌خواند و همه اعتراض‌هایی که داشته را زیر سوال می‌برد! همین خواندن نریشن یا بیانیه آخر مستند یکی از نقاط پر از سوال است که چرا باید با این نریشن به پایان برسد؟ تنها چیزی که می‌توان در پایان مستند عنوان کرد جمله معروف این روزهای فضای مجازی است: «تمام شد؟ تاثیرگذار بود...» 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار