فرهیختگان با هدف بررسی تحولات دیپلماتیک رخداده اخیر در منطقه و بهمنظور بررسی چشمانداز کیفیت روابط راهبردی ایران و چین، با محسن پاکآیین، کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
باتوجه به اتفاقات اخیر رخداده در فضای سیاست خارجی موجود میان چین و کشورهای منطقه و همچنین مطرح شدن برخی تحلیلها درخصوص آثار آن بر کیفیت روابط تهران-پکن، اصل مساله ارتباط راهبردی ایران و چین و بهطور کلی سیاست نگاه به شرق را چه میزان در مسیر درست خود میدانید؟
ابتدا باید گفت تقویت رویکرد نگاه به شرق و توسعه روابط با کشورها بهخصوص چین یکی از مواضع اصولی سیاست خارجی ایران است که باید ادامه پیدا کند. حواشی پیش آمده در سفر رئیسجمهور چین به عربستان سعودی نباید بر روابط تاثیر منفی بگذارد. به نظرم چینیها در عربستان دچار خطای محاسباتی شده و این خطای محاسباتی بود که باعث شد موضعی بگیرند که نقض تمامیت ارضی ایران محسوب شود. البته چند روز بعد از این موضعی که اتخاذ شده ابراز پشیمانی کردند و در سفر معاون نخستوزیرشان به ایران مکررا به دفاع از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران پرداخته و از آن دفاع کردند. همچنین تاکیدشان این بود که بهدنبال تقویت روابط راهبردی با کشورمان هستند.
این قبیل اتفاقات هم در مقاطعی، در روابط میان کشورهای دوست پیش میآید. همه کشورهای جهان باهم اختلاف سلایقی دارند. این مساله در عالم سیاست یک واقعیت است اما مهم آن است که طرفین بتوانند با مراقبت از روابط و تدبیر لازم، سعی کنند به نوعی این اختلافات را کاهش دهند.
بهنظرم دستگاه دیپلماسی ایران در اینرابطه نمره قابلقبولی را گرفت و ما بهطور قاطع، با هماهنگی وزارت خارجه، در سطح وزیر، قویا از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کردیم و موضع اتخاذشده از سوی کشورمان در این زمینه نیز، موید آن است که جمهوری اسلامی ایران به سیاست نه شرقی نه غربی کاملا پایبند است. چینیها نیز متوجه اشتباه خود در عربستان شدند و سفر معاون نخستوزیر این کشور به ایران و توافقاتی که در سفر ایشان انجام شد موید این مساله است که طرفین همچنان علاقهمند هستند که روابط خوب خودشان را دنبال کنند.
به اعتقاد من روابط دو کشور راهبردی است و این مساله باید ادامه پیدا کند. ما، چین و روسیه در اوراسیا میتوانیم بازیگران خیلی مهمی باشیم و در آینده اقتصاد و امنیت منطقه تاثیر بگذاریم. در عینحال کشورهای اروپایی و برخی افرادی که در داخل سعی میکنند روابط ایران و چین را تخریب کنند باید به این واقعیت پی ببرند که کشورهای غربی، با تداوم خشونت علیه ایران بهخصوص دفاع از اغتشاشگران داخلی تمام پلهای پشت سرشان را خراب کردند و در کوتاهمدت نمیتوان آینده خوبی برای روابط ایران و غرب متصور شد. لذا در این مقطع باید روابطمان با کشورهای شرق آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا را تقویت کنیم و سعی داشته باشیم برخی اختلافاتی را هم که پیش آمده و حواشیای را به وجود آورده فراموش کنیم. به این دلیل که اراده سیاسی هردو کشور درحال حاضر مبتنیبر توسعه روابط تهران-پکن است و باید این مسیر را ادامه دهیم.
برخی افراد و جریانات شاخص سیاسی هستند که نسبت به روابط تهران-پکن یا تهران-مسکو با نگاهی مطلقگرایانه بهصورت کاملا سیاه یا کاملا سفید به قضاوت پرداخته و تحلیل ارائه میکنند. اشتباه این نوع نگاه را در چه میدانید؟
ما همیشه باید جانب تعادل را بگیریم. در عین پایبندی به اصولی که به آن معتقد هستیم، بهخصوص اصل نه شرقی نه غربی، باید روابط خودمان با کشورهای جهان را براساس احترام متقابل ادامه دهیم. چین هم از آن کشورهایی است که سابقه خوبی در رابطه با ایران دارد. در دوره تحریمها کنار غرب و آمریکا قرار نگرفت و در جامعه بینالملل از کشورهایی بود که با ایران همراهی داشته است. البته ما هم شریک بسیار خوبی برای چین بودهایم، مخصوصا در حوزه تامین نیازهای حوزه انرژی چین اقدامات خیلی خوبی را انجام دادهایم.
دو طرف نیازهای متقابلی به یکدیگر دارند که این نیازها را میتوانند در ارتباطات متقابل برطرف کنند. لذا این روابط به هیچوجه نباید نفی شود. در عین حال اگر احیانا اشکالی هم پیش آمد باید آن را در چهارچوب احترام متقابل و ارتباطات منطقی حل کرد.
با توجه به نقشآفرینی برخی دولتهای غربی درجریان ناآرامیهای اخیر در کشور، آینده روابط ایران با این دولتها و اثر آن رویکردهای سیاست خارجی کشورمان نسبت به دیگر قدرتها ازجمله چین و روسیه را چطور پیشبینی میکنید؟
بهطور کلی باید گفت دخالت کشورهای غربی در امور داخلی ایران یک اقدام بیتاثیر است. نکته دیگر آنکه بسیاری از کشورها هم میدانند این اقدامات غرب، دخالت در امور کشورهای دیگر است. قوانین مرتبط با امور داخلی کشورها و کلیه موازین بینالمللی هم این دخالتها را نفی میکند. هر کشوری ممکن است در داخل مشکلاتی داشته باشد که مسئولان کشور آن را مدیریت کرده و این مشکلات را حلوفصل میکنند. همین الان همه کشورهای غربی، خود آمریکا و تعدادی دیگر از کشورهای جهان مشکلات جدی داخلی دارند و به دنبال مدیریت آن هستند. دخالت در امور داخلی و همچنین اقدامی که غربیها در رابطه با ایران در مجامع بینالمللی دنبال کردند، اقدامی ناپسند در عرصه بینالملل است اما تاثیر چندانی ندارد و کشورهای دیگر بدون توجه به این مساله، رابطهشان با ایران را تنظیم میکنند.
به عقیده بخشی از کارشناسان، یکی از تبعات ناآرامیهای اخیر، بهتأخیر افتادن پروژههای بزرگ مرتبط با سیاست خارجی ایران از جمله توسعه راهگذرهای بینالمللی بود. شما این مساله را چه میزان مطابق با واقعیت میدانید؟
همانطور که رهبری هم فرمودند یکی از اهداف این جنگ ترکیبی که امروز دارد از سوی غرب علیه ایران اعمال میشود، آن است که کارهای مهم متوقف شده و ظرفیتها و تمرکز کشور صرف این قبیل مسائل شود.
از جمله کارهای مهم، توسعه همین مساله و استفاده از ظرفیتهای استراتژیک ترانزیتی ایران است. دیگر مورد حائز اهمیت نیز، تقویت روابط با کشورهایی مثل چین و روسیه است. باید اینها را دنبال کنیم و نسبت به جوسازی غربیها بیاعتنا باشیم.
اینکه فرآیند توسعه راهگذرها و همچنین راهبردی شدن روابط ایران با قدرتهایی مثل چین با کندی و تأخیر مواجه شده است را تایید میکنید؟
خیر، به نظرم حرکت بهسمت راهبردی شدن روابط راهبردی ایران و چین با توقف و کندی مواجه نشده است و طرفین مثل سابق دارند به سمت آن حرکت میکنند. همانطور که در ابتدای گفتوگو اشاره کردم برخی اتفاقات ممکن است در روابط همه کشورها پیش بیاید؛ وظیفه وزارت امور خارجه کشورهای مختلف حل این اختلافات است. در مساله اخیر ایران و چین توانستند مدیریت کنند و اختلاف حل شد. در ادامه هم امیدوارم نهتنها شاهد کند نشدن، بلکه شاهد سرعت گرفتن روابط تهران-پکن باشیم.