علی مزروعی، خبرنگار: جوزپ بورل دوشنبه شب در پایان نشست شورای وزرای امور خارجه کشورهای اروپایی گفت: «امروز وزرا را در جریان آخرین وضعیت توافق هستهای قرار دادم و وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا بر حمایت از اجرای موثر برجام تاکید کردند.»
بورل با انتقاد از اقدام ترامپ درخصوص برجام، تصریح کرد: «در شرایط کنونی برجام در وضعیت دشواری قرار دارد اما به نظرم گزینه بهتری نداریم که اطمینان حاصل کنیم ایران سلاح هستهای تولید نخواهد کرد. »
مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا درحالی در این سخنرانی حمایت از برجام را مورد تاکید قرار داده است که در چند ماه اخیر اتحادیه اروپا در کنار سایر متحدان غربی خود آشوبهای خیابانی را بهعنوان فرصتی برای اعمال فشار حداکثری علیه ایران غنیمت شمرده و به بهانههای بهاصطلاح حقوق بشری، رو به گسترش تحریمهای ضدایرانی آورده است. نکته جالب توجه این است که اتحادیه اروپا در آشوبهای اخیر، جنگ علنی علیه تهران را در مواردی حتی از آمریکا نیز صریحتر اعلام کرده و بازی در نقش پلیس خوب را نیز کنار گذاشته است. همین مشی ضدتوافق طرف غربی باعث توقف مسیر مذاکرات از اسفند ماه سال گذشته تاکنون بوده است. اکنون بعد از سه ماه از التهابات ایران درحالیکه همچنان تحریمهای جدیدی علیه ایران درحال اعمال است، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در اظهاراتی متناقض از حمایت بر اجرای برجام سخن بهمیان آورده است. اظهاراتی که در مقایسه با مواضع چند روز پیش مقامات اروپایی عقبنشینی ارزیابی شده و پیامها و پیامدهای آن درچهارچوب تحولات اخیر جهان بهویژه فضای داخلی ایران قابل درک است.
ناامیدی غربیها از پروژه براندازی
صحبت از حمایت اتحادیه اروپا از احیای برجام زمانی تعجب بیشتری را برمیانگیزد که مواضع و اقدامات دو ماه اخیر آنها را مرور کنیم. اگرچه چندین کشور تاکنون به بهانههای ادعایی حقوقبشری بسته تحریمی علیه ایران تصویب کردهاند. اما در این بین برخی کشورها با صراحت بیشتری همسویی با براندازان را اعلام میکنند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در دیدار با مسیح علینژاد التهابات ایران را انقلاب توصیف کرده و آن را تحسین کرد. دولت فرانسه برای تحقق رویای براندازی صرفا به جلسه با مسیح علینژاد خود را محدود نکرده و سرویسهای جاسوسی خود را نیز وارد عمل کرده است. سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران در تحلیل نقش فرانسه در پشتپرده آشوبهای ایران میگوید: «ما قبل از شروع آشوبها به افسران اطلاعاتی بیگانه بهصورت مستقیم رسیدیم و تعدادی از آنها را دستگیر کردیم. ماموران اطلاعات خارجی فرانسه DGSE اقدام به ارتباطگیری و آموزش کانونهای صنفی غیرقانونی برای ایجاد جریان اعتراضی و آشوب کردهاند.» آلمان دیگر دولت اروپایی است که برای تشدید التهابات ایران بهطور واضح وارد عمل شده است. این کشور بهعنوان بزرگترین اقدام علیه تمامیت ارضی ایران میزبان راهپیماییای بود که در آن پرچمهای 16 گروه تجزیهطلب برافراشته شد. مقامات این کشور نیز به نسبت سایر دولتها با جسارت بیشتری علیه ایران اظهارنظر کردهاند.
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان دو روز بعد از تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی مداخلهجویانه علیه ایران اغتشاشات را «مبارزه شجاعانه برای آزادی و عدالت بیشتر» توصیف کرد و با ادبیاتی زننده مدعی «خشونت وحشیانه» در ایران شد و افزود: «تحریمها یکی از راههای تشدید فشار بر رژیم است.»
آنلنا بائربوک، وزیرخارجه این کشور نیز اوایل آبان در رشته توییتی ضمن اعلام خبر اعمال بسته تحریمی این کشورعلیه ایران مدعی شد: «نمیتوان روابط با ایران را به روال معمول ادامه داد.»
علاوهبر فرانسه و آلمان، ایتالیا نیز با میزبانی از مریم رجوی از پشتصحنه هدایت آشوبهای ایران بیرون آمده و رسما به بازیگر علنی تبدیل شده است. تا جایی که مصاحبه با نمایندگان پارلمان این کشور علیه ایران به یکی از برنامههای پرتکرار تلویزیون سعودی اینترنشنال در چند روز اخیر تبدیل شده است. اظهارات ضدایرانی مقامات اروپایی از زمانی شدت بیشتری پیدا کرده است که جو بایدن در یک گردهمایی تبلیغاتی پس از آنکه برخی حاضران از او خواستند به اعتراضات ایران واکنش نشان دهد متقابلا عبارت «ایران را آزاد خواهیم کرد.» را به کار برد. حال سه ماه از آغاز التهابات خیابانی میگذرد و فروکشکردن موج آشوبها باعث شده است رسانههای لندننشین از بزرگنمایی تصاویر سوزاندن سطل آشغال به صداگذاری روی فیلمهای آرشیوی رو بیاورند. این بازنمایی دروغین از فضای خیابان شاید بتواند مدتی حیات براندازانه این رسانهها را تداوم بخشد اما واضح است که روابط دیپلماتیک بینالمللی که متاثر از واقعیات است را خیلی نمیتواند تحتتاثیر قرار دهد. برخورد کشورهای غربی با دیوار واقعیت ایران اکنون باعث شده است تا مقامات آنها جملهبندی خود را از «نمیتوان روابط با ایران را به روال معمول ادامه داد.» به «حمایت از اجرای برجام» تغییر دهند. حمایتی که مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا اعتراف میکند گزینهای بهتر از آن ندارد.
براندازان هم از غربیها ناامید شدند
آنچه بورل درمورد لزوم احیای برجام به آن اعتراف کرده است عملا آب سردی بر جنبوجوش خیالبافانه اپوزیسیون است. براندازان برای کسب منفعت شخصی خود تاکنون دو پروژه را در عرصه سیاست خارجی به طور جدی مورد پیگیری قرار دادهاند؛ تحریم حداکثری علیه مردم ایران و قطع روابط دیپلماتیک با ایران. در همین راستا جریان برانداز سعی داشت تا با بزرگنمایی صحنه آشوب امید به براندازی را دل سیاستمداران غربی زنده کرده و هرگونه مذاکره با ایران را به شکست بکشاند. اظهارات روز دوشنبه مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا اما این تلاش را تا حد زیادی بیفایده نشان داد، به همین دلیل نیز جریان برانداز از آن برافروخته شده و آن را خیانت به خود تلقی میکند. در همین راستا یکی از کانالهای برانداز در اعترافی مینویسد: «تا به امروز تلاش کردیم به عنوان ایرانی ساکن غرب این پیام را به گوش اتحادیه اروپا و آمریکا برسانیم که هر گونه توافقی با ایران ننگی تاریخی بر پیشانی اروپا خواهد بود.» این کانال در همین پیام اظهارات بورل را فاجعه و خیانتآمیز توصیف میکند تا نشان دهد تا چه حد نسبت به پشتیبانی اتحادیه اروپا از پروژه براندازی ناامید شده است.
جریان برانداز طی چند ماه اخیر پروژه دیگری تحت عنوان قطع روابط دیپلماتیک با ایران را نیز در دستورکار قرار داده است. این جریان تلاش دارد با تکرار ماجرای شکستخورده میکونوس بار دیگر دولتهای اروپایی را به قطع ارتباط با ایران تشویق کند به این امید که در آینده رهبران اپوزیسیون به عنوان نمایندگان ایران در دیدارهای دیپلماتیک حضور یافته و پروژه تحریم علیه مردم را راحتتر پیگیری کنند. در همین راستا مسیح علینژاد که برای دیدار با امانوئل مکرون به کاخ الیزه رفته بود در در توییتر خود نوشت: «در دیدار دونفره خود با مکرون، به رئیسجمهور فرانسه گفتم آنچه در ایران دارد اتفاق میافتد انقلاب است. فرانسه میتواند نخستین کشور باشد برای به رسمیت شناختن این انقلاب. بهجای جمهوری اسلامی با چهرههای اپوزیسیون در آینده دیدار کنید و اتحادیه اروپا را برای پذیرش یک ایران سکولار آماده کنید.» مریم رجوی نیز در اظهاراتی مشابه در پارلمان ایتالیا با اذعان بهاینکه سازمان مجاهدین آشوبهای اخیر در ایران را سازماندهی کرده، گفت: «این جنبش بهمیزان زیادی از سازمانیافتگی برخوردار است که توسط سازمان مجاهدینخلق و شبکه سازمانیافته کانونهای شورشی صورت میگیرد. شورای ملی مقاومت ایران آلترناتیو این رژیم است.» حامد اسماعیلیون نیز با هدفی مشابه برای معرفی خود به عنوان چهره اصلی آشوبها در دیدار با جاستین ترودو حضور یافت.
اگرچه مقامات غربی با هدف تشدید التهابات ایران ژست حمایت از آشوبهای خیابانی را به خود گرفتهاند اما صحبتهای اخیر بورل نشان داد این دولتها نسبت به شرکای برانداز خود نگاه دقیقتری به اتفاقات داشته و ضمن اذعان به میسر نبودن براندازی پروژه آشوب را صرفا با هدف تشدید فشار بینالمللی به ایران و کسب امتیازات بیشتر در دستورکار قرار دادهاند. به همین دلیل نیز بعد از فروکش کردن التهابات آب پاکی را روی دست براندازان ریخته و آنها را تا مهیا شدن فرصت آشوب بعدی آمادهباش نگه میدارند.
اروپا چارهای جز مذاکره ندارد
شاید برخی جنگ بین روسیه و اوکراین را با این توجیه که منجر به افزایش فروش سلاح میشود به نفع آمریکا توصیف کنند اما اوضاع برای اروپا تا حد زیادی متفاوت است. اروپا در حال حاضر به دلیل ورود به پروسه تحریم علیه روسیه عملا خود را نیز دچار تحریم انرژی کرده و به ناچار هزینه بیشتری را برای تامین آن متقبل میشود. تبعیت محض کشورهای اروپایی از آمریکا باعث شده است در دعوا با ایران نیز این قاره مسیر لجبازی را در پیش گرفته و به جای توافق با یکی از قدرتهای نفت و گاز جهان به سراغ سوزاندن هیزم و ذغالسنگ برود. تداوم این مسیر از آنجایی که شرکای عربی غرب نیز تلاشی برای پایین آوردن قیمت انرژی نکرده و مراودات اقتصادی خود را با شرق گسترش میدهند، برای طولانیمدت میسر نیست. در چنین شرایطی کشورهای اروپایی که درحال تجربه اعتراضات و اعتصابات معیشتی نیز هستند گریزی ندارند جز اینکه از هر فرصت حداقلی برای تامین ارزانتر انرژی بهره ببرند و ورود ایران به بازارهای رسمی فروش انرژی در حداقلیترین شرایط شوک خوبی به قیمتها میدهد.
اهداف گرهزدن ادعاهای حقوق بشری به مساله هستهای
حمایت از اجرای برجام تنها بخشی از صحبتهای جوزپ بورل نیست. او در ادامه ضمن اذعان به نبود گزینه جایگزین جملات خود را با طرح ادعایهای ضدایرانی تکمیل کرده و میگوید: «تحریمهای مرتبط با مسائل حقوقبشری و مشارکت ایران در جنگ اوکراین باید از مساله توافق هستهای تفکیک شود.» اگر بخواهیم قسمت اول صحبتهای بورل را به عقبنشینی تعبیر کنیم نمیتوانیم جملات تکمیلی را که بهوضوح چنین رویکردی ندارد را بدون هیچ تحلیلی رها کرده و اهداف مسئول سیاستخارجه اتحادیه اروپا از طرح آن را مورد ارزیابی قرار ندهیم.
1- تلاش برای حفظ انگیزههای آشوب
از ابتدای شکلگیری آشوبهای خیابانی دعوت به قطع روابط دیپلماتیک با ایران یکی از مهمترین خواستههای دستگاه تبلیغاتی گروههای برانداز بوده است. در کنار این امر رهبران این گروهها امید داشتند تا با برگزاری جلسه با مقامات غربی خود را بهعنوان نمایندگان دیپلماتیک ایران به جهان معرفی کنند. دستورکاری که مسیح علینژاد در دیدار با مکرون آن را اینگونه مطرح میکند: «فرانسه میتواند نخستین کشور باشد برای بهرسمیت شناختن این انقلاب. بهجای جمهوری اسلامی با چهرههای اپوزیسیون در آینده دیدار کنید.» جملات بورل درمورد لزوم بازگشت به برجام و مذاکره با ایران عملا در تضاد با مطالبه گروههای برانداز است و از آنجایی که منفعت سیاسی و اقتصادی یکی از مهمترین انگیزههای چهرههای اپوزیسیون محسوب میشود تن ندادن اروپا به خواسته غیرعقلانی براندازان ممکن است این انگیزه آشوبطلبی را کمرنگتر کند، به همین دلیل مسئول سیاستخارجه اروپا بین مسائل هستهای و حقوقبشری تفکیک قائل شده تا به ابزارهای تجزیهطلب خود این پالس را برساند که غرب همچنان بر حمایت خود از اقدامات آشوبطلبانه ادامه خواهد داد.
2- ایجاد اهرم فشار
خروج یکجانبه آمریکا از برجام و بدعهدی طرفهای اروپایی در اجرای تعهدات خود باعث شد تا ایران در دور جدید مذاکرات برای جلوگیری از تکرار بدعهدی طرفهای غربی چندین تضمین از طرف غربی مطالبه کند. این تجربه بدعهدی باعث شد تا طرفهای غربی در مقابل مطالبات ایران تا حد زیادی خود را دستبسته یافته و دو راه در پیشروی خود نبینند. یا به خواستههای منطقی ایران تن بدهند و یا بدون هیچ توجیهی میز مذاکرات را ترک کرده و مسئولیت شکست آن را بپذیرند. این امر باعث شد مسیر مذاکرات به حالت توقف درآمده و آمریکا آخرین پیشنهادهای ایران را بدون پاسخ بگذارد. طبیعی است که تداوم این روند بدون ارائه پاسخ مشخص از جانب طرف آمریکایی توافق را به شکست کشانده و مسئولیت آن نیز برعهده واشنگتن خواهد بود. به همین دلیل طرف غربی به سراغ طراحی یک بازی جدید رفته تا بتواند ابزار جدیدی برای اعمال فشار در میز مذاکرات بیابد. از آنجایی که در مساله هستهای دستاویز قویای برای بهانهجویی وجود نداشته و ادعاها علیه برنامه هستهای ایران نیز بدون هیچ استنادی طرح میشود، طرف غربی میدان بازی را عوض کرده و با طرح ادعاهای حقوقبشری مسیر اعمال فشار علیه ایران را ادامه میدهد تا در ادامه اگر میز مذاکرات ادامه پیدا کرد بتواند خود را در موضع قدرت نگه داشته و مطالبات زیادهخواهانه مطرح کند و اگر مذاکرات شکست خورد حداقل توجیهی برای سلب مسئولیت و مقصرنمایی ایران وجود داشته باشد. توجیهی که البته دربرابر اقدام غیرمتعهدانه ترامپ در خروج از برجام بهقدری کوچک است که نمیتوان با تبلیغات رسانهای از آن بهره برد. به همین دلیل نیز روز دوشنبه جوزپ بورل ضمن انتقاد از اقدام ترامپ اعتراف کرد که گزینهای بهتر از اجرای برجام درمقابل آنها وجود ندارد.
3- بستری برای حفظ تحریمها
طی سالهای اخیر نهادهای اقتصادی ایران به چندین بهانه مختلف ازجمله هستهای، نظامی و حقوقبشری تحت تحریم قرار گرفتهاند تا درنتیجه همه روزنههای معیشتی مردم ایران بسته شود. تحریم به چندین بهانه یکی از تاکتیکهای طرف غربی برای توجیه بدعهدیهای احتمالی است. در این روش طرف غربی درنتیجه چندین دور مذاکره هستهای نهایت متعهد به رفع تحریمهای هستهای میشود اما اعمال تحریمهای جدید بر نهادهای رفع تحریم شده به بهانههای حقوق بشری و امنیتی باعث میشود که همچنان پیچهای قفل اقتصاد ایران محکم مانده و عواید توافق صرفا نصیب طرف غربی شود. بورل نیز با آموختن از شریک آمریکایی خود قصد بهکارگیری همین حربه علیه ایران را دارد. به همین دلیل نیز بدون ارائه هیچ سندی ایران را متهم به نقض حقوقبشر و مشارکت در جنگ اوکراین کرده و از لزوم تفکیک تحریمهای هستهای از تحریمهای حقوقبشری سخن به میان میآورد.
بورل بازی برجام 2 و 3 را تکرار میکند
بورل نخستین مبتکر تفکیک قائل شدن بین تحریمهای هستهای و غیرهستهای نیست. این سیاست همزمان با امضای برجام، از جانب طرف آمریکایی با مطالبه برجام 2 و 3 مطرح شد. کشورهای غربی چه بعد از اجرایی شدن برجام از سال 2016 و چه پس از خروج آمریکا از برجام در مه 2018 و حتی در برهه کنونی پس از چندین دور مذاکرات وین برای لغو تحریمها همچنان بر لزوم گنجاندن دیگر مسائل بهویژه توانمندی موشکی و سیاستهای منطقهای ایران در توافقاتی تحت عنوان برجام 2 و برجام 3 اصرار میورزند تا بتوانند همه ابزارهای قدرت ایران را سلب کرده و پروژه لیبیسازی کشور را با خیال راحتتری پی بگیرند. مقاومت ایران در برابر مطالبات زیادهخواهانه طرف غربی اما باعث شده است تا آنها مسیر جدیدی را برای اعمال فشار در پیش گرفته و با تحریمهای چندلایه به بهانههای مختلف از زیر بار مسئولیتهای خود در توافق هستهای شانه خالی کنند. حال مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با اشاره به تمایل اروپا برای ازسرگیری اجرای کامل برجام، ادعا کرده است که تحریمهای مرتبط با مسائل حقوق بشری و مشارکت ایران در جنگ اوکراین باید از مساله توافق هستهای تفکیک شود. این رویکرد نشان میدهد از نگاه بورل اجرای کامل برجام صرفا به اجرای تعهدات ایران محدود شده و طرفهای غربی همچنان به بهانههای غیرهستهای قصد تداوم روند تحریمی و عدم اجرای تعهدات خود را دارند. چنین نگاهی به توافق این الزام را به وجود میآورد که درصورت احیای میز مذاکرات ایران تحقق مطالباتی همچون تضمین اقتصادی را برای واکسینه شدن در برابر بدعهدیهای احتمالی با جدیت بیشتری پیگیری کند.
اروپاییها بدشان نمیآید مذاکرات را در زمین دیگری ادامه دهند
آنچه از دورهای قبلی مذاکرات واضح بهنظر میرسید، ناچار بودن طرفهای مقابل ایران به مذاکره بود. مسألهای که درستیاش با گذشت زمان اثبات شد آن بود که طرف آمریکایی و دیگر طرفهای غربی مذاکرهکننده عملا دست خود را از چیزی تحت عنوان پلن بی خالی دیدند. پلن بی برای آمریکاییها برنامهای بود که هربار احساس میکردند در مسیر مذاکرات دست برتر را از دست دادهاند، دیگر طرفها بهخصوص ایران را به آن حواله میدادند. برنامهای که سر آخر معلوم شد چیزی جز تداوم روند مذاکرات وین نیست و شاید نهایتا به ایده تغییر محل مذاکرات از وین به دوحه ختم شود که البته همان هم برای آمریکاییها دستاورد قابل ملاحظهای نداشت. بر همین اساس، آمریکاییها و کشورهای تروئیکای اروپایی هر وقفه ایجادشده در مذاکرات طی دورهای قبل را بهمثابه فرصتی برای بازیابی موضع خود درمقابل ایران میدانستند. فرصتی که البته هربار با مطالبه ایران درباره الزام آمریکا به ارائه تعهد و تضمین درخصوص آینده توافق احتمالی، از دست طرف غربی خارج میشد.
باتوجه به اظهارات اخیر بورل و پیامهای گاه و بیگاه آمریکاییها در پشتصحنه درباره آینده مذاکرات، میتوان پیشبینیهایی نسبت به سرنوشت مذاکرات داشت. سرنوشت به این معنا که میتوان حدس زد رویکرد آمریکاییها و حتی مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا در مواجهه با ایران اینبار چه تغییراتی خواهد داشت.
آنچه دراینباره واضح بهنظر میرسد، بدون تغییر ماندن مطالبات ایران در حوزه تضمینهای طرف آمریکایی نسبت به رفع تحریمها است. اما درخصوص ابعاد تغییر رویکرد طرفهای غربی میتوان گفت آنها باتوجه به ناآرامیهای اخیر داخلی کشور چندان بدشان نمیآید با رویکردی تهاجمی و طلبکارانه دور جدید مذاکرات را شروع کنند. علاوه بر ناآرامیهای داخلی کشور، بهانه دیگری که احتمالا طرف غربی بهخصوص تروئیکای اروپایی و هماهنگکننده اتحادیه اروپا در دور جدید مذاکرات تلاش خواهند کرد داغ نگه داشته و از آن برای فشار به ایران استفاده کنند، ادعاهای مطرحشده چند مدت اخیر درباره پهپادهای ایرانی و احتمال استفاده آن از سوی روسیه در جنگ اوکراین است. ادعاهایی که تاکنون هم از بهانههای جدی اروپاییها برای اعمال فشارهای رسانهای و تحریمی به افکار عمومی داخل ایران بوده است. برنامهای بهنظر حسابشده که در نگاه کلانتر وابستگی قابل توجهی هم به فشارهای روانی اعمالی از سوی رسانههای غربی بهبهانه ناآرامیهای داخلی کشور دارد. با همه اینها میتوان گفت نه اروپاییها و نه آمریکاییها بههیچعنوان علاقه ندارند مذاکرات هستهای با همان دستورکار آخرین دور برگزار شده پیش از توقف آن دنبال شود.
بهنظر میرسد برنامه غربیها برای بازگشت به مذاکرات هستهای، شروعی دوباره از نقطه صفر است. البته نقطه صفری که آنها تعیین میکنند. به این معنا که احتمالا شاهد تلاش طرفهای غربی در این زمینه خواهیم بود که با دستاویز قرار دادن ادعاهای حقوقبشری و ادعاهای مرتبط با جنگ اوکراین، ایران را تحت فشار قرار داده و مجاب کنند تا از مطرح کردن مطالباتی مثل تضمین و راستیآزمایی صرفنظر کند یا اگر طرف ایرانی مثل دورههای قبل قصد عقبنشینی از مطالبات و نگرانیهای خود در مواجهه با سابقه مشخص بدعهدیهای آمریکا را ندارد، حداقل دور جدید گفتوگوها را تحت فشاری بیسابقه آغاز کند تا شاید در میانمدت امید غربیها نسبت به عقبنشینی تهران محقق شود.
درچنین شرایطی لازم است مطالبات طرف ایرانی بیش از هر زمان دیگری روبهجلو و خللناپذیر باشد بهطوریکه طرف مقابل به این نتیجهگیری قطعی برسد که ربط دادن روند مذاکرات به هر مسأله دیگری تنها یک خروجی خواهد داشت و آن پیچیدهتر شدن روند گفتوگوها است.
در یک جمله، همانطور که خود جوزپ بورل روز دوشنبه در کنفرانس خبری شورای وزرای خارجه کشورهای اتحادیه اروپا اذعان داشت «باید تحریمهای حقوق بشری و مسأله تامین سلاح برای روسیه را از موضوع برنامه هستهای جدا کنند و به تلاشها برای احیای برجام تا حد ممکن ادامه دهند»، مذاکرهکنندگان کشورمان باید به طرفهای غربی یادآور شوند یک بار دیگر جملات بورل را با خود مرور کنند!