کیانا تصدیقمقدم، خبرنگار: در تاریخ جامعه ایران روایتهای زیادی از روزهای جنگ و ایستادگی مردم در برابر کشورهای بیگانه وجود دارد. در موقعیتهای مختلف تاریخی، کشورهای مختلف در تلاش برای تصرف بخشی از خاک ایران بودهاند. از مرزهای جنوب گرفته تا شمال و از مرز غربی کشور تا شرق، همواره ایرانیان میکوشیدند تا تکهای از خاک ایران دست کشورهای بیگانه نیفتد. آنها در این مسیر جنگیدند، عدهای جانباز شدند و عدهای به شهادت رسیدند. بودند کسانی هم که دیگر خبری از آنها نشد و به اسارت درآمدند یا پیکر معطرشان به خانه برنگشت. اما هیچگاه عقبنشینی نکردند و دفاع از خاک وطن را هدف خودشان قرار دادند. این ایستادگی و همبستگی ایرانیان برای دفاع از مرز و بومشان چیزی جز افتخار نیست. وقتی جریان دفاع از وطن را مطرح میکنیم نامهای مختلفی در ذهن تداعی میشود. داستان هرکدام از این آدمها قابلیت این را دارد که در قالب فیلم یا سریال روایت شود. هرکدام از این روایتها علاوهبر جایگاه ویژهشان در حافظه تاریخی جامعه ایران، جذابیتهای موضوعی برای پرداخت ادبی و هنری هم دارند و از اینرو پرداختن به هرکدام از آنها در یک اثر هنری، میتواند عامل جذابیت آن اثر باشد. در ادامه تعدادی از فیلمها و سریالهایی که گریزی به موضوع تمامیت ارضی و دفاع از خاک وطن زدهاند را معرفی کردیم که آن را میخوانید.
کیف انگلیسی
زمستان سال ۷۹ بود که مجموعهای به نام «کیف انگلیسی» از تلویزیون ایران پخش شد. این سریال مضمونی سیاسی داشت و برخلاف انتظار با استقبال مخاطبان روبهرو شد. سیدضیاءالدین دری کارگردان این مجموعه بود.
داستان این سریال به وقایع سیاسی دهه ۱۳۲۰ ایران میپردازد که مربوط به پایان جنگ جهانی دوم، سقوط رضاشاه و جانشینی محمدرضا پهلوی، ظهور جریانهای سیاسی سهگانه ملی مذهبی مارکسیستی، نفوذ تدریجی آمریکا در کشور، مضاعف شدن اهمیت اقتصادی نفت در معاملات و معادلات سیاسی، غائله آذربایجان، آغاز دومین دوره طلایی احزاب و مطبوعات و... است. کارگردان این سریال در گفتوگویی که سالها پیش انجام داده درباره درامپردازی در این مجموعه گفته بود: «وقتی در سال ۱۳۷۲ برای اولین بار نسخه سینمایی فیلمنامه کیف انگلیسی را نوشتم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و حتی گریهام گرفت.» علاوهبر فیلمنامه این سریال، موسیقی تیتراژ آن هم توجه مخاطبانش را بهخوبی جلب کرده بود. متن موسیقی که ساخته فرهاد فخرالدینی بود در میان یکی از شنیدنیترین موسیقی تیتراژها در موزه خاطرات و نوستالژیهای موسیقایی نسلی قرار گرفت. این سریال به دلیل محبوبیتی که در بین مخاطبان پیدا کرده بود و بهخاطر داستانی که داشت چندین بار از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شد.
خاک سرخ
سریال «خاک سرخ» را ابراهیم حاتمیکیا برای شبکه یک سیما کارگردانی کرده بود. این مجموعه ۱۷ قسمتی سال ۸۱ از تلویزیون پخش شد. داستان این سریال درباره دختری است که در سالهای قبل از انقلاب از خانوادهاش جدا شده بود. این کاراکتر میخواهد با کسی که دوستش دارد، ازدواج کند. اما در شب عروسیاش میفهمد که پدر و مادرش افراد دیگری هستند. او سراغ آنها را میگیرد و تا خرمشهر که جنگ شده، میرود. در میانه راه، همسرش با بمباران جنگندههای عراقی کشته میشود و او تنها به شهری غریب میرود. در آنجا مادرش را مییابد اما پدرش اسیر عراقیها میشود و فقط میتوانند از بین دیواری، همدیگر را ببینند. این سریال نخستین مجموعه تلویزیونی حاتمیکیا در تلویزیون بود و به گفته خودش انرژی بیش از ۵ فیلم سینمایی را صرف ساخت آن کرد. «خاک سرخ» با اینکه در زمان پخشش از تلویزیون با چند مجموعه دیگر همراه بود، برای مخاطبان تلویزیون اثری متفاوت به حساب میآمد و طرفداران زیادی را جذب کرده بود. تمرکز فیلمساز در فضاسازی برای اثرش، روی نمایش تلخی از دست دادن خاک میهن است. او خودش میگوید: «آنقدر که وجه تراژیک سقوط خرمشهر برایم اهمیت داشت، جنبه حماسی آن برایم مهم نبود، من میخواستم سقوط را یکبار دیگر به مردم نشان بدهم که با چه تلخی شهر ترک میشود و سقوط میکند.»
در چشم باد
سریال «در چشم باد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی یکی از آثاری است که در ژانر تاریخی و حماسی تولید شده است. فیلمبرداری بخشهای قابل توجهی از این مجموعه در شمال ایران انجام شده و به مدت ۵ سال زمان برده است. «در چشم باد»، روایتی از وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ، در سالهای ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ را بررسی میکند. دوره اول شروع دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم هم بعد از انقلاب اسلامی ایران و دوره فتح خرمشهر است.
این سریال جزء یکی از بزرگترین پروژههای تلویزیونی محکیمیا
سریال «کیمیا» را جواد افشار کارگردانی کرده است. این مجموعه سال ۹۴ از شبکه دو سیما پخش شد. سریال «کیمیا» دوران قبل از انقلاب اسلامی، در زمان جنگ تحمیلی و بعد از جنگ تحمیلی را روایت میکرد. این مجموعه علاوهبر تهران، آبادان، خرمشهر و دیگر مناطق استانهای جنوبی، در کشور گرجستان بهویژه پایتخت آن تفلیس نیز تصویربرداری داشته است. این مجموعه مخاطبانش را داشت اما در آن زمان مورد انتقاد هم قرار گرفت.
رمضان شجاعیکیاسری، قائممقام وزیر کشور در امور بینالملل درخصوص این سریال گفته بود: «کیمیا به ضعف محتوایی دچار است.» بهرنگ ملکمحمدی، منتقد هم درخصوص سریال بیان کرد که این مجموعه انقلاب را در ابعادی بسیار کوچک روایت میکند. این سریال همچنین اعتراض خانواده محمد جهانآرا را نیز به دنبال داشته است. با اینحال و با همه ایرادات محتوایی و شکلی که به سریال کیمیا وارد شده، سازندگان آن معتقدند در ساخت آن موفق عمل کردهاند و توانستهاند مخاطبان را از سریالهای ماهوارهای به رسانه ملی بکشانند. چنانچه روحالله سهرابی، قائممقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفته بود: «این سریال توانسته خیابانها را خلوت کند.»
«کیمیا» درنهایت تنها داستان جسارت و ایستادگی یک خانواده را برای دفاع از کشور روایت کرده است. سوب میشود. برای ساخت این مجموعه از ۴۸۰ لوکیشن استفاده و به کشور آمریکا هم سفر شده است. قصه «در چشم باد» از زمانی آغاز میشود که میرزا کوچکخان جنگلی، در گیلان اعلام جمهوری میکند و با این اقدام دوران پرحادثه تاریخ معاصر ایران آغاز میشود. پدر خانوادهای معروف به «ایرانی»، از یاران میرزا کوچکخان جنگلی است. پس از کشته شدن میرزا، ایرانی همراه خانوادهاش به تهران کوچ میکند و با دایر کردن یک چاپخانه فعالیتهای سیاسیاش را پی میگیرد و داستان تا دوران پس از انقلاب ادامه پیدا میکند. این مجموعه یکی از آثار پرمخاطب در ژانر دفاع مقدس است.
خاتون
سریال «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان در سال ۱۴۰۰ برای شبکه نمایش خانگی تولید شد. این مجموعه ژانری تاریخی داشت و در آن کوشش میشد ماجرای شهریور ۱۳۲۰ روایت شود. در همان سال بود که با وجود اعلام بیطرفی دولت رضاشاه، شوروی، بریتانیا و آمریکا، پس از ائتلاف بر ضد هیتلر، تصمیم گرفتند ایران را پل پیروزی خود قرار دهند و از امکانات کشور ما بهنفع خود استفاده کنند. آنها ایران را که در این میان بیطرف بود، مانع راه پشتیبانی لجستیکی از جبهههای نبرد شوروی با آلمان میدانستند. درنهایت در این جنگ و به بهانه حمایت باطنی از هیتلر، دو سال پس از شروع جنگجهانی دوم، در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، نیروهای شوروی از شمال و شرق، زمینی و هوایی به ایران حمله کردند. همزمان با این حمله، نیروهای زمینی و دریایی بریتانیا از عراق و خلیج فارس پیشروی خود را به داخل مرزهای ایران شروع کردند و آغازگر حوادثی شدند که ایران را دامنگیر فاجعهای بزرگ کرد. «خاتون» روایت میکند که در موقعیتهای مختلف تاریخی کشورهای بیگانه قصد داشتند به ایران حمله کنند و بخشهایی از کشور را بگیرند و اما در این میان بودند زنان و مردانی که از جان خود میگذشتند تا بتوانند برای ایرانشان، برای کشورشان کاری کنند.
روز سوم
فیلم سینمایی «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و محصول سال ۸۵ است. «روز سوم» سیمرغ بلورین بهترین فیلم از بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر را از آن خود کرد.
این فیلم مربوط به زمان جنگ تحمیلی در خرمشهر و روایت داستان زندگی خواهر و برادری است که در خرمشهر زندگی میکنند و درگیر جنگ و مبارزه با دشمنان هستند. زمانی که نیروهای دشمن شهر را اشغال میکنند، این خواهر و برادر راهی جز فرار ندارند. سمیره در طول جنگ، پاهایش شکسته است و نمیتواند پابهپای برادرش فرار کند. به همین دلیل برادرش تصمیم میگیرد خواهر خود را بهطور موقت در حیاط خانه خاک کند تا شبانه بیاید و او را با خود ببرد. داستان این فیلم بر محور این ماجرا میگذرد و درنهایت آن برادر و دوستانش کشته میشوند و تنها، دختر داستان است که زنده میماند. داستان این فیلم برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی است و میخواهد این موضوع را بیان کند که مردم ایران در موقعیتهای جنگی برای دفاع از خاک و خانوادههایشان تا پای جان ایستادگی و مقاومت میکنند.
روزهای زندگی
«روزهای زندگی» را پرویز شیخطادی کارگردانی کرده است. فیلمنامه این فیلم در انجمن سینمای دفاع مقدس رد شد و تهیهکننده مجبور شد آن را در تلویزیون و با بودجه سیما فیلم و فدکفیلم بسازد. سپس این اثر که در ابتدا قرار بود تلهفیلم باشد، به صورت اثری سینمایی ارزیابی شد و در سیامین دوره جشنواره فیلم فجر هم سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را دریافت کرد. روزهای زندگی محصول سال ۹۰ است و از روی مجموعه تلویزیونی «روزهای زندگی» ساخته شد. این فیلم داستان زن و شوهری را روایت میکند که در بیمارستانی صحرایی نزدیک به خط مقدم جبهه جنگ، مشغول خدمت به مجروحان هستند. با اعلام آتشبس و پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸، جنگ به ظاهر تمام میشود، اما عراقیها چند ساعت پس از اتمام جنگ شروع به پرتاب موشک و حملههای پیدرپی میکنند. این بیمارستان صحرایی نیز در مسیر حملات و موشکهای عراقیها قرار دارد و این زن و شوهر در این شرایط بحرانی سعی میکنند به مجروحان رسیدگی کنند و آنها را از آنجا فراری دهند که در طول این مسیر با چالشهای بسیاری روبهرو میشوند. «روزهای زندگی» تنها نمونهای از فداکاری ایرانیان در دوران جنگ علیه کشورشان را روایت میکند.
چ
فیلم سینمایی «چ» را ابراهیم حاتمیکیا در سال ۹۲ کارگردانی کرده است. این فیلم داستان دو روز از زندگی شهید چمران است که در زمان محاصره شهر پاوه و مقابله با دشمنان اتفاق میافتد. شهید چمران در زمان محاصره و اشغال شهر پاوه از سوی دولت موقت مامور میشود تا به این شهر برود و اوضاع را سر و سامان دهد. فیلم «چ» برنده ۶ سیمرغ بلورین از سیودومین جشنواره فیلم فجر شده است.
در این فیلمسکانسهای ویژهای وجود دارد که توجه منتقدان را جلب کرده است. برای مثال شهاب اسفندیاری، منتقد سینما درخصوص این فیلم میگوید: « فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا، فضیلتهای فنی و هنری و مضمونی بسیار دارد و یکی از بهترین سکانسهای تاریخ سینمای ایران که مربوط به صحنه سقوط هلیکوپتر است در این فیلم به تصویر کشیده شده است.»
تاکنون فیلمهای زیادی با موضوع جنگ ساخته شده که فیلم «چ» هم نمونهای از آنهاست. این فیلم مجاهدت شهید چمران برای دفاع از شهر پاوه را نشان میدهد. در اتفاقات تاریخی که در ایران افتاده افراد زیادی مانند شهید چمران تلاش کردند تا خاک شهرهای مختلف ایران را حفظ کنند که مبادا روزی شهری از این مرز و بوم جدا شود.
ایستاده در غبار
فیلم «ایستاده در غبار» را محمدحسین مهدویان در سال ۹۴ و در همکاری با سازمان اوج کارگردانی کرده است. این فیلم برای حضور در بخش نگاه نو سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر شد. سال ۹۵ بود که این فیلم در سینماهای کشور اکران شد و نسخه سریالی آن که برگرفته از نسخه سینماییاش است در تیر ماه ۹۶ در شش قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. «ایستاده در غبار» اولین فیلم محمدحسین مهدویان است.
«ایستاده در غبار» روایتگر داستان زندگی شهید احمد متوسلیان است که به مجاهدت او در جنگ با دشمن برای آزادسازی خرمشهر میپردازد. این فیلم جنبهای از زندگی احمد متوسلیان را نشان داده که تمرکزی روی شخصیت او ندارد. درواقع مردی را نشان میدهد که نه کشته شده و نه کسی از زنده بودنش مطمئن است؛ بلکه به شکلی افسونوار در غبار گم شده است. درواقع این فیلم برای معرفی کامل احمد متوسلیان کافی نبود، اما میتوانست نمای زیبایی از دور به مخاطب نشان بدهد. بیشمار هستند آدمهایی که جانشان را برای حفظ کشورشان دادند و گاهی سالهای طولانی اسارت کشیدند. متوسلیان یکی از نمونههای ایثار و فداکاری بزرگمردان ایرانی برای دفاع از وطن است.
تنگه ابوقریب
فیلم «تنگه ابوقریب» ساخته بهرام توکلی توانست در سیوششمین جشنواره فیلم فجر با اقبال زیادی از طرف مخاطبان، منتقدان و داوران مواجه شود. توکلی بهخاطر ساخت این فیلم موفق به دریافت سیمرغ شد. داستان این فیلم درباره اتفاقی است که در سال ۶۷ و در محدودهای که عراق پیشروی میکرد و مناطق را از رزمندگان ایرانی پسمیگرفت، رخ داده است. آن ماجرا دقیقا در شرایطی که ایران به هیچعنوان آمادگی دفاع نداشت اتفاق افتاد. ساعت ۱۰ صبح اعلام کردند که عراق به تنگه ابوقریب حمله کرده است و هیچکسی را نداریم که جلوی پیشروی آنها را بگیرد و مقابل آنان بایستد. میگویند که گردان عمار را بفرستید. اطلاع میدهند که گردان عمار آماده شدهاند که به مرخصی بروند. دستور میدهند که گردان عمار را برگردانید به تنگه ابوقریب. بچههای گردان عمار را برمیگردانند به پادگان دوکوهه، سریع به آنها تجهیزات میدهند و با کامیون آنها را به خط مقدم میفرستند. از وقایع مهم آن روز میتوان به شهادت غلامرضا صالحی، قائممقام لشکر ۲۲ محمد رسولا...(ص) اشاره کرد که در تنگه ابوقریب در ۲۲ تیرماه شهید شد. «تنگه ابوقریب» اسم داستان رشادتها و ایستادگی بچههای گردان عمار است. در طول تاریخ جنگ، رزمندگان حتی با دست خالی و تجهیزات اندک فقط با ارادهای که برای دفاع از وطن داشتند در دل جنگ میرفتند تا نگذارند دشمن به خاک ایران تعرض کند.
۲۳ نفر
فیلم سینمایی «۲۳ نفر» در سال ۹۷ و به کارگردانی مهدی جعفری تولید شد و در سیوهفتمین دوره از جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «۲۳ نفر» برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی شد.
این فیلم داستان ۲۳ نفر از رزمندگان نوجوان ایرانی را نشان میدهد که رده سنی آنها بین ۱۲ تا ۱۷ سال است و در سال ۶۱ در جنگ بین ایران و عراق توسط نیروهای دشمن اسیر شدند. در طول این فیلم مقاومت این نوجوانان ایرانی در برابر دشمن را میبینیم که شجاعانه در برابر نیروهای عراقی مقاومت کردند و تسلیم خواستههای آنان علیه کشورشان نشدند.
یکی از نکاتی که درباره این فیلم وجود دارد این است که در اولین روز از تصویربرداری آن شهید سلیمانی از پروژه دیدن کرده بود.
«۲۳ نفر» قصد دارد نشان دهد چگونه در جنگ از کودکان اسیر شده برای تبلیغات منفی علیه طرف مقابل استفاده میشد. کارگردان بهجای آنکه هر یک از این ۲۳ نفر را شخصیتپردازی کند سعی کرده است تا کل آنها را یک شخصیت واحد نشان دهد که در تصمیمات و اعمالشان با یکدیگر همراهی میکنند. این دقیقا همان واقعیت رزمندگان ایرانی است. آنها برای یک هدف مشترک با همبستگی و دلاوری کنار هم قرار میگرفتند و در برابر دشمن ایستادگی میکردند.
موقعیت مهدی
فیلم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر برای چهلمین دوره از جشنواره فیلم فجر تولید شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرد. این فیلم با محوریت زندگی برادران باکری بهویژه موقعیتهایی که شهید مهدی باکری در آن قرار میگرفت ساخته شد. در «موقعیت مهدی» هم مانند دیگر فیلمهای دفاع مقدس از خودگذشتگی رزمندگان ایرانی به تصویر کشیده شده که هرکدام در موقعیتهای بحرانی که در آن قرار میگیرند برای نجات خاک کشور چه تصمیمی میگیرند و ترسی از شهادت ندارند. آنها فقط به این موضوع فکر میکنند که گوشهای از خاک کشور دست بیگانگان نیفتد. این حس وطن دوستی در فیلم «موقعیت مهدی» بهخوبی بهتصویر کشیده شده است.
این فیلم پس از اکران توانست نظر عموم مردم را به خودش جلب کند. حجازیفر در اولین فیلم سینمایی خود موفق شد اثری ماندگار در ژانر دفاع مقدس تولید کند. تمجیدها از این فیلم زیاد بود که یکی از آنها مربوط به مسعود فراستی است. او «موقعیت مهدی» را افتخار سینمای ایران و بهترین فیلم سینمای ایران حداقل در 15–10 سال اخیر نامید و گفت که این فیلم از نظر فیلمهای قابل دفاع یک سر و گردن بالاتر از جشنوارههای دیگر میایستد.