بررسی اسناد سیاسی و آموزشی در جامعه ایران بیانگر آن است که موضوع سیاست و برنامه‌ریزی زبانی ازجمله حوزه‌هایی است که با وجود اهمیت روزافزون مقوله زبان، نادیده انگاشته شده است.
  • ۱۴۰۱-۰۹-۲۲ - ۰۰:۱۵
  • 20
بایسته‌های سیاستگذاری زبانی در ایران، مسائل و چالش‌ها
بایسته‌های سیاستگذاری زبانی در ایران، مسائل و چالش‌ها

روح‌الله فرهادی، کارشناس دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی:بررسی اسناد سیاسی و آموزشی در جامعه ایران بیانگر آن است که موضوع سیاست و برنامه‌ریزی زبانی ازجمله حوزه‌هایی است که با وجود اهمیت روزافزون مقوله زبان، نادیده انگاشته شده است. این در‌حالی است که زبان به‌عنوان مهم‌ترین عنصر هویتی جامعه ایرانی آن‌طور که شایسته جایگاه هویتی خود است مورد اهتمام جدی در سیاستگذاری‌های فرهنگی و اجتماعی کشور قرار نگرفته است. این مهم از یک سو در سیاست‌های توسعه زبانی جایگاه شایسته‌ای پیدا نکرده و از سوی دیگر در ساخت هویتی و زیست‌بوم ایرانی جایگاه تاریخی خود را رها کرده است. به بیان دیگر، کم‌کاری در «رشد و توسعه زبانی» و «تنظیم چهارچوب ملی هویت زبانی» دو مساله جدی در حوزه سیاست زبانی است که چالش‌های قابل‌ملاحظه‌ای را برای کشور به وجود می‌آورد.  در یک تعریف کلی، سیاست زبانی عبارت است از سازوکار اصلی ساماندهی، مدیریت و کنترل رفتارهای زبانی که دربرگیرنده تصمیمات درباره زبان و کاربرد آن در جامعه است. سیاست زبانی است که مشخص می‌کند کدامین زبان کجا، کی و در چه بافتی رسمیت یابد، به کار رود، فراگرفته و آموزش داده شود.  طبق برخی برآوردها، بین ۷۶ تا ۷۸ زبان در ایران استفاده می‌شود که از میان آنها بین ۶۲ تا ۶۴ زبان از خانواده زبان‌های ایرانی هستند و فقط 14 مورد از خانواده زبان‌های غیرایرانی‌اند. هفت مورد از این زبان‌ها در حال ازبین‌رفتنند، ۲۹ مورد از این زبان‌ها مشکل درون زبانی دارند و سه مورد در خطر هستند و ۲۶ مورد در حال‌گذار به زبان فارسی هستند. امروز فارسی، زبان رسمی ایران است، ۹۸درصد مردم ایران زبان فارسی را صحبت می‌کنند و بیش از 90 درصد سواد خواندن و نوشتن آن را دارند. زبان فارسی زبان مادری بیش از 60 درصد مردم ایران است. همزیستی زبان فارسی با زبان‌های مادری دیگری که اکنون ما در ایران داریم همزیستی دیرینه و مسالمت‌آمیزی بوده و هست.  چندزبانی در ایران یک امر متأخر نیست. بلکه امری است که از دیرباز وجود داشته است، به‌طوری ‌که در دوره هخامنشی کتیبه‌ها که رسانه‌های حکومت‌های آن زمان بودند به چند زبان نگاشته می‌شدند. زبان فارسی در چشم‌انداز ادبیات که یک ادبیات میان‌قومی است، یکی از چندصدایی‌ترین ادبیات جهان را به نمایش می‌گذارد. این زبان در آثار عرفانی مولانا، حافظ، عطار، نظامی، خیام، سهروردی و... پل اتصال مردم جهان از هر نژاد و رنگ و ملیتی بوده است. زمینه و بافت فرهنگ اقوام ایرانی این ادبیات را چندصدایی‌تر کرده است.  در دوران پهلوی، زبـان‌هـای ایرانی نه‌تنها در فرهنـگ یکدست ملی جایی نداشتند بلکه به نوعی تهدید برای هویت ملی نیز محسوب می‌شدند؛ بنابراین طرد زبان‌های محلی در این گفتمان طردی سخت‌افزاری و مبتنی‌بر قوانین لازم‌الاجرای دولتی بود. ایـن گفتمان نه‌تنها تفاوت‌ها را به رسـمیت نشـناخت، بلکـه تکثـر زبانی را به‌عنوان مانعی در مسـیر برسـاخت هویـت یک‌دسـت ملی می‌دید؛ بنابراین برای برساخت این هویت ملی ابتدا بایـد فرهنگی یکدست و بالطبع زبانی یکدست را برساخت می‌کرد. 

سیاست‌های زبـانی در دوره انقلاب اسلامی راه اندک متفاوتی را در پیش گرفت. نخستین تفاوت به موجب اصل پـانزدهم قانون اساسی مشخص شد. در این اصل زبان رسمی کشور مشخص شد، بنابراین زبان فارسی کـه پیش‌تر در گفتمـان سیاست فرهنگی دولتی پیش از انقلاب اسلامی مفصل‌بندی شده بود دست‌نخورده باقی ماند اما با تفاوت‌هایی، زبان‌های ایرانی و محلی به‌صورت قانونی به رسمیت شناخته شدند و آزادی‌های نسبی به آنها اعطا شد. با اینکه در قانون اساسـی، زبـان‌های محلی بـه رسمیت شناخته شده‌اند اما عمـلا در سیاستگذاری فرهنگی جایگاه مهمی برای آنها تعریف نشـد و همین امر مسائلی را حول نسبت زبان فارسی و زبان‌های محلی/قومی پدید آورده است. به بیان دیگر فرهنگ پل توسعه زبانی و همگرایی زبان‌های ایرانی است و همین ضرورت سیاستگذاری فرهنگی را در این زمینه ایجاب می‌کند. 

  چالش‌های سیاست زبانی در ایران
1-
با کاهش قدرت زبانی در یک جامعه، ارتباط معنایی میان مردم نیز کاهش می‌یابد. در این وضعیت سطح ارتباط میان نخبگان و توده، تنها منحصر به مفاهیم ساده و عینی می‌شود. 
2- در دنیای امروز، تکلم به زبان مادری، از یک خواسته تبدیل به یک حق شده است. حاکمیت در مقابل این خواسته روزافزون، نیازمند اتخاذ سیاست‌هایی است که تضمین‌کننده برخورداری از حق گویش به زبان مادری باشد. 
3- بی‌تردید ازجمله چالش‌های پیش‌روی هر زبانی و از آن جمله زبان فارسی، در عصر حاضر، وجود زبان جهانی و پیامدهای گفتمانی آن است؛ زبانی که به نحوی بی‌سابقه تعادل زبانی را در عرصه جهانی دگرگون کرده است. آنچه اهمیت دارد، نحوه مواجهه ما با این زبان است. هرگونه مواجهه منفعلانه در رد این زبان، همان‌قدر می‌تواند آسیب‌زا باشد که پذیرش بی‌چون و چرای آن. 
4- طی سال‌های گذشته و تاکنون، تحت‌تاثیر جریان‌های سیاسی داخلی و خارجی مسائلی حول زبان محلی و زبان قومی پدید آمده است که عمده هدف آن نیز تضعیف هویت ملی از رهگذر فارسی‌زدایی از زبان و ادبیات برخی مناطق قومی بوده است. ناآگاهی برخی مجریان و تصمیم‌گیران کشور از برخی نکات و ظرایف علمی در این زمینه به شکل ناخواسته منجر به اقداماتی شده که زمینه را برای کمک به این نوع نگرش‌های افراطی در عرصه‌های قومی و زبانی فراهم آورده است. 
5 -گسترش رسانه‌ها و در رأس آن اینترنت می‌تواند حامل چالش‌ها و مخاطراتی برای زبان‌هایی باشد که جایگاهی در این فضای مجازی ندارند. می‌توان انتظار داشت تا زمانی نه‌چندان دور، بیشتر پدیده‌های علمی و فرهنگی، فارغ از قالب‌های سنتی خود در شکل و شمایلی تازه و در فضای مجازی پدیدار شوند. 
6- پراکندگی و همسو نبودن فعالیت‌های نهادی در حوزه زبانی.
7- تفسیرهای چندگانه از قوانین و سیاست‌های موجود در حوزه زبان که بعضا سبب تعارضاتی در زمینه اجرای این سیاست‌ها شده است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱