سیامک طهماسبی، پژوهشگر پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتیشریف:تصمیم دانشگاه برای استخدام یا عدم استخدام فارغالتحصیلان خود یکی از تصمیمات کلیدی است؛ زیرا این تصمیم ویژگیها و کیفیت افراد استخدامشده و همچنین نحوه ساختار و مدیریت تیمهای دانشگاهی را مشخص میکند. اگر دانشگاه فارغالتحصیلان خود را بهعنوان عضو هیاتعلمی جذب کند، آیا طبیعی و منطقی است؟ چالرز الیوت (1908)، رئیس دانشگاه هاروارد در کتاب معروف خود «مدیریت دانشگاه» میگوید: «برای یک کالج یا دانشگاه اینکه اعضای هیاتعلمی خود را عمدتا از میان فارغالتحصیلان خود جذب کند طبیعی است، اما عقلانی نیست. طبیعی است زیرا این فارغالتحصیلان برای مقامات انتخابکننده بهخوبی شناخته شدهاند چون آنها سالها تحت نظر بودهاند. عقلانی نیست زیرا همخونی برای دانشگاه و همچنین برای دانشکدههای فنی، دریایی و نظامی خطرات جدی دارد.»
مساله «همخونی اعضای هیاتعلمی» توسط پژوهشگران مختلف در سراسر جهان برای نزدیک به یک قرن مورد بررسی قرارگرفته است. معمولا «همخونی دانشگاهی» بهعنوان عملی که دانشگاهها فارغالتحصیلان خود را استخدام میکنند، تعریف میشود. این اصطلاح خود از مفهوم بیولوژیکی «همخونی» وام گرفتهشده است که «به موقعیتهایی اشاره دارد که در آن جفتگیری در میان خویشاوندان (گیاه یا حیوان) اتفاق میافتد.» گاهی اوقات ممکن است اصطلاحات دیگری در ادبیات، مانند خویشاوندگرایی دانشگاهی1، درونهمسری2 و چرخش محلی3 استفاده شود.
بااینحال، برخلاف مفهوم بیولوژیکی همخونی دانشگاهی (همخونی نهادی) اغلب به روشهای مختلف توسط محققان تفسیر شده است. همخونی یک پدیده پیچیده با بسیاری از جنبههای به هم مرتبط است. محققان مختلف تعاریف متفاوتی از اصطلاح همخونی ارائه میدهند. در بیشتر متون، این تعریف مبتنیبر این واقعیت است که یک عضو هیاتعلمی در همان دانشگاهی که متعاقبا در آن کار میکند، تحصیلکرده است، اما گاهی اوقات بر اهمیت ارتباطات اجتماعی در فرآیند انتخاب تاکید میشود. گودچوت و لووت (2008) همخونی را بهعنوان فرآیند انتخاب براساس روابط شخصی بهجای ارزیابی استاندارد برنامهها یا از طریق تحلیل مهارتهای فردی تعریف میکند. روکا (2007) متذکر میشود که همخونی در شرایطی پدیدار میشود که تغییر در فرآیند استخدام از اهمیت شایستگیهای تحصیلی بهسوی اهمیت ارتباطات اجتماعی وجود دارد.
بنابراین تعاریف متعددی از همخونی وجود دارد و محققان مختلف با توجه به اهداف و ویژگیهای خاص مطالعات خود، تعاریفی را ارائه کردهاند. با اینوجود، ایده اصلی در قلب پدیده همخونی این است که دانشگاهها، دانشجویان سابق خود را که هر (بالاترین) مدرکی را در دانشگاه استخدامکننده دریافت کردهاند، استخدام میکنند. محققان بین انواع مختلفی از همخونی تمایز قائل میشوند: 1) همخون خالص4 که عضو هیاتعلمی بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاهی که از آن فارغالتحصیل شده جذب میشود؛ 2) همخون ریسمان- نقرهای5، یعنی آن دسته از اعضای هیاتعلمی که اول در دانشگاهی غیر از دانشگاه فارغالتحصیل جذب شدند و بعدا به دانشگاه محل فارغالتحصیلی بازگشتند؛ 3) همخون متحرک6، شامل آن دسته از اعضای هیاتعلمی میشود که بخشی از دوره دکتری خود را به شکل پژوهش یا تدریس در دانشگاههای دیگری به غیر از دانشگاه محل تحصیل گذرانده و پس از فارغالتحصیلی در دانشگاهی که در آن تحصیلکرده جذبشده است.
نرخ بالای همخونی دانشگاهی در بسیاری از نظامهای علمی توسعهیافته و درحالتوسعه در سراسر جهان رایج است. برای مثال، در دهه 1990، نسبت اعضای هیاتعلمی سطح پایه همخون در دانشکده حقوق هاروارد 81 درصد و دانشکده حقوق یل 73 درصد بوده است. با اینحال، همانطور که سیستم دانشگاهی ایالاتمتحده تکامل یافته است، سطح کلی همخونی به کمتر از 20 درصد کاهشیافته است و اغلب زیر 10 درصد است. الگوی مشابهی هم در بریتانیا دیده میشود. برخلاف این دو کشور، همخونی در بسیاری از کشورها بهویژه کشورهایی که دارای نظامهای علمی نوظهور هستند بهعنوان یک هنجار درنظر گرفته میشود. برآوردها نشان میدهد که همخونی دانشگاهی در اسپانیا به 95 درصد میرسد و در پرتقال 80 درصد است. نرخهای بالایی نیز در دانشگاههای فرانسه، سوئد، روسیه، مکزیک، کره، چین و ژاپن گزارش شده است.
این روش جذب هیاتعلمی بهطور گستردهای در محافل دانشگاهی و سیاستگذاری بحث شده است. با اینحال، علیرغم وجود چنین شیوه جذب در نظام آموزش عالی ایران، شواهد کمی درباره میزان شیوع، اثرات و پیامدهای آن روی بهرهوری علمی وجود دارد. براساس پژوهشهای انجامشده در ایران، متقاضیان جذب نسبت به این نوع شیوه انتخاب و گزینش عضو هیاتعلمی برداشت منفی دارند و آن را ناعادلانه و تبعیضآمیز قلمداد میکنند. ضروری است که ابعاد و ماهیت این پدیده در نظام آموزش عالی ایران مورد بررسی قرار گیرد.
پینوشت
1- Academic Nepotism
2- Endogamy
3- Local Circulation
4- Pure inbred
5- Silver-corded
6- Mobile inbred