مجتبی اردشیری، خبرنگار: جشنواره سینما حقیقت از امروز آغاز به کار میکند؛ جشنوارهای که قطبنمای سینمای مستند و یکی از محبوبترین جشنوارههای سینمایی کشور است. رویدادی که همواره نهتنها از سوی جامعه سینماگران با استقبال خوبی همراه بوده است بلکه مخاطبان نیز نگاه مثبتی به آن داشتهاند و سینما حقیقت را به یکی از شلوغترین جشنوارههای سینمایی کشور تبدیل کردهاند.
اما موضوع مستند، یکی از مفاهیم راهبردی در نقشه سینمایی کشور است. اینکه از یک سو، این مدیوم سینمایی باید با سرعت پیش از گذشته، به واکاوی مسائل روز و سوژههای ناگفته بپردازد و از سوی دیگر، این مهم نیازمند، رفع ناهمواریهایی است که همواره پیش پای سینماگران این حوزه وجود داشته است. این موانع در تمامی این سالها سبب شده تا بسیاری از سینماگران فعال در این حوزه با انواع مشکلات کوچک و بزرگ دستوپنجه نرم کرده و درنتیجه یا نتوانند به فعالیتی مستمر در این حوزه مشغول باشند یا در صورت فعالیت، نتوانند در آن گونه دلخواه خود، فیلم بسازند.
اما اکنون مدیریت سینمایی کشور به فرمولی رسیده که سبب میشود تا حداقل روی کاغذ، مشکل مالی برخی از این فیلمسازان هموار شده و مسیر برای تداوم فعالیت حرفهای برخی از اعضای این صنف باز باشد.
طرح جدید چه میگوید؟
طبق مصوبه هیات دولت، دستگاههای اجرایی ملزم به مستندنگاری حرفهای طرحهای عمرانی پروژهای بزرگ شدند. بهمنظور پیگیری این طرح و فراهم شدن شرایط تعامل و همکاری بین وزارتخانهها و مستندسازان، در مرکز گسترش، جلسات متعددی با حضور محمد حمیدیمقدم مدیرعامل و هیاتمدیرههای قبلی و جدید انجمنهای صنفی تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای مستند برگزار شد و یکی از مطالبات جدی هر دو صنف اجرایی شدن این مصوبه و ایجاد بستر مناسب برای تعامل سازمان سینمایی و مرکز گسترش با وزارتخانهها بود تا روند اجرایی شدن این طرح تسهیل و تسریع شود.
مشارکت مستندسازان (اعضای صنوف) در این طرح میتواند مستندنگاری را با کیفیت هنری پیوند بزند، از سویی دیگر آرشیو ملی را از وجه استنادی و مستندنگاری پروژههای عمرانی ملی غنی کرده، مزیتی بزرگ برای جامعه مستندسازان باشد و دغدغههای معیشتی این قشر را برطرف کند.
پیرو مطالبه صنوف و در جلساتی که در مرکز گسترش برگزار شد، در شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران (سینماحقیقت)، اولین جلسه مستقیم روابطعمومیهای وزارتخانههای نیرو، توانیر، نفت، راه و شهرسازی، شرکت ملی گاز ایران، صنعت، معدن و تجارت و... با مستندسازان برگزار میشود.
در این جلسات که بهمنظور گفتوگوی مستقیم اعضای صنوف و کارفرمایان و صاحبان پروژههای بزرگ صنعتی و عمرانی فراهم شده، قرار است علاوهبر بحث و تبادل نظر درباره مشکلات مستندنگاری و موانع تحقق آن، شیوه اجرایی شدن این طرح، ثبت قراردادها و ایجاد بستر برای فعالیت مستندسازان در این طرحهای عمرانی بررسی شود.
با توجه به مطالبه جدی صنوف سینمای مستند و با وجود مشکلات معیشتی در اعضای صنوف، به نظر میرسد برگزاری این نشستها، یک گام جدی برای تحقق پروژه مهم مستندنگاری باشد. موضوعی که در دولت سیزدهم و در سازمان سینمایی بهصورت جدی پیگیری شده و سازمان سینمایی امیدوار است از طریق مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی زمینه تقویت ارتباط مستندسازان با پروژههای صنعتی و عمرانی بزرگ را فراهم و اجرایی شدن این طرح را تسریع کند.
محمد حمیدیمقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، پیشتر درباره این طرح گفته بود: «در مصوبه دولت، سازمان سینمایی ناظر بر کار خواهد بود و صرفا یک نگاه بالادستی از طرف دولت دارد تا دوستان مستندساز از صنف و حرفهایهای خارج از صنف، به پروژهها معرفی شوند و اسامی و سابقه کاریشان در پرتال سازمان سینمایی قرار گیرد. ما صرفا تسهیلکننده این ماجرا هستیم تا با ایجاد بستر لازم، دستگاههایی که پروژههای ملی دارند بتوانند از میان اعضای مستندساز دارای نظام سینمایی و حرفهایهای این حوزه افرادی را برای پروژههای خود انتخاب کنند. در این بین، تایید کارشناسی آنها برعهده سازمان سینمایی است، ولی درنهایت نهادها و وزارتخانهها، تهیهکننده و کارگردان را انتخاب و معرفی میکنند.
چرخهای که وجود داشته
البته که در شکل ظاهر، این طرح میتواند از ورود نیروهای غیرحرفهای به ساحت تولید جلوگیری کرده و منبع مالی خوبی را برای مستندسازان در پی داشته باشد اما شاید اشکال بزرگ در آن است که جنس بسیاری از مستندسازان، صنعتی نیست و آنها ترجیح میدهند همواره در گونه مالوف خود فیلم بسازند و بنابراین طبیعی است که نخواهند استقبالی از این طرح داشته باشند.
البته باید به این مورد مهم نیز اشاره کرد که مستندهای صنعتی، گونههای مختلفی دارند که هر یک از آنها، شرح وظایف و محتواهای گوناگونی را به خود میبینند. با این حال اما، بسیاری از کارگردانان بزرگ ایران و جهان، همواره نگاه مثبتی به این شکل از مستندسازی داشتهاند و حتی اثر آنها توانسته تا بهترین کار مستند این کارگردانان، در کارنامه حرفهای آنها مطرح باشد.
ازجمله این فیلمهای جهانی میتوان به محاسبه احتمالات در شکل ریزش قطرات آب (1985) (تولید شبکه تلویزیونی ZDF آلمان) جهان اینشتین (1990) اختراع مرگبار، تیآنتی (از تولیدات شبکه تلویزیونی BBC) و دنیای نانو (از تولیدات شبکه تلویزیونی NHK)، نمونهها، فرآیندهای پالایشگاه نفت (1950) ساخته دنیس سیگالر (تولید شرکت نفتی- صنعتی شل)، گفتمانی درباره شیشه (1958) ساخته برت هاآنسترا، اجرای نقشه راهآهن 68 (1953) ساخته لویی فان خاسترن، گربه وحشی (فرآیند حفاری چاه نفت) (1953) ساخته برت هاآنسترا، داستان لوئیزیانا (1948) ساخته رابرت فلاهرتی (تولید شرکت نفت استاندارد نیوجرسی)، سرود استیرن (1958) ساخته آلن رنه و بریتانیای صنعتی (1933) ساخته فلاهرتی و جان گریوسن اشاره کرد.
البته که تاریخچه ساخت مستندهای صنعتی در ایران نیز به دهه 30 شمسی بازمیگردد؛ رویهای که از آن زمان تا به امروز، همچنان با قدرت به کار خود ادامه میدهد.
ازجمله این مستندهای وطنی میتوان به رگهای سیاه (1338) ساخته فرخ غفاری، نحوه سوختگیری هواپیما (1339) ساخته هوشنگ کاوسی، طرح چم (1343) ساخته منوچهر انور، جلال مقدم و منوچهر طیاب، موج و مرجان و خارا (1341) ساخته آلن پندری و ابراهیم گلستان، گاز، آتش و باد (1346) و طرح گناوه (1336) از ساختههای کامران شیردل، گاز، از استخراج تا مصرف (1369) ساخته ابوالحسن قاسمی، فولادمبارکه (1376) ساخته کامران شیردل، شناسنامه کارخانه فراموششده (1376) ساخته فرشاد فداییان، از گندم تا قارچ (1383) ساخته الناز ناصحی (نمایش در بخش فیلمهای مستند صنعتی سومین جشنواره جهانی فیلم کوتاه اصفهان- اردیبهشت 1384)، سنگ، آهن و اراده (1383) (فیلم برگزیده بهترین کارگردانی مستند صنعتی سومین جشنواره فیلم کوتاه اصفهان) ساخته محمدسعید محصصی و تا چراغی روشن شود (1382) ساخته خسرو سینایی اشاره کرد.
تعداد این قبیل آثار بهمراتب بیشتر از این میزان است اما قدرمسلم آنکه بسیاری از نامهای بزرگ تاریخ سینمای مستند ایران و جهان، در برههای از فعالیت خود، به هر دلیلی به مستند صنعتی روی آوردهاند و توانستهاند آثاری را خلق کنند که در تاریخ ماندگار شده و به آثار معروف این نامها تبدیل شوند.
مستندسازان درباره این طرح چه میگویند؟
با توجه به تشریح این طرح توسط مدیریت سینمایی کشور، آنچه تا امروز مغفول مانده است نوع برخورد مستندسازان با آن است که باید ببینیم این طرح تا چه اندازه با استقبال آنها مواجه میشود.
البته طبیعی است که در ابتدا، مخالفتهایی در این مسیر دیده شود چراکه در این قالب، تنها به وجه صنعتی مستند توجه شده و شاید اینگونه به نظر برسد که این طرح برای مستندسازان صنعتی کاربرد داشته باشد اما همانگونه که در نمونه آثار دیدیم، بسیاری از کارگردانان بزرگ حوزه مستند ایران و جهان، تاکنون در گونه صنعتی فیلم ساختهاند و بنابراین نمیتوان اینگونه اندیشید که این طرح، تنها یک دستاورد برای مستندسازان صنعتی است.
به همین دلیل با چند کارگردان جوان مستندساز به گفتوگو نشستیم تا نظر آنها را راجعبه این طرح و دستاوردی که این ابتکار میتواند برای سینمای مستند امروز ایران داشته باشد، جویا شویم.
علی تکروستا که مستند آقانعمت او در بخش مستندهای بلند ملی شانزدهمین جشنواره سینما حقیقت پذیرفته شده است، به «فرهیختگان» گفت: «شکل حمایتی که تاکنون در سینمای مستند وجود داشته به هیچ عنوان قابل قیاس با آنچه از سینمای داستانی بلند و حتی سریالها به عمل میآید نیست. به همین علت، بسیاری از مستندسازان کشور در تمامی این سالها با انبوهی از مشکلات مالی مواجه بودهاند که همین اتفاق به آنها اجازه نداده تا آنها همانطوری که دوست دارند در این سینما فعالیت داشته باشند. چنین مشکلاتی سبب شده تا برخی از بچهها، بهناچار به سمت سفارشیسازی پیش بروند و همین اتفاق سبب میشود تا آنها فقط یک چیزی بسازند نه اینکه آن سوژهای که مورد خواست آنها است را جلوی دوربین ببرند.»
کارگردان «برادرم نادعلی» ادامه میدهد: «این طرحی که هماکنون مطرح شده است، یک تلاشی است که میخواهد حمایتهایی را از بچههای مستندساز به عمل بیاورد اما باید بپذیریم که چهارچوبهای این طرح، صنعتی است و سینمای صنعتی، چیزی نیست که مستندساز اجتماعی یا مستندساز سیاسی، از آن استقبال به عمل بیارود. بنابراین اگر از سوی این کارگردانان استقبالی در این حوزه شکل بگیرد، بیشتر به دلیل نیازهایی است که آنها به معیشت یا فراهم کردن سرمایه برای فیلم دلخواهشان دارند.»
امید نجوان، مستندساز مطرح سینمای ایران نیز به گلایه از وضعیت امروز سینمای مستند پرداخت و گفت: «جشنواره سینماحقیقت محل دیده شدن فیلمها و پیدا کردن استعدادها است و طبعا بهترین موقعیت برای ارزیابی موفقیت یا عدمموفقیت فیلمها در نمایشهای احتمالی و بعدیشان به حساب میرود. متاسفانه سینمای مستند در سالهای اخیر به اندازه اهمیت و تاثیرگذاری فراوانی که داشته از نمایشهای خوب و موفق، کمبهره یا شاید حتی بتوان گفت بیبهره بوده است.»
کارگردان مستند «ردپا» ادامه میدهد: «نگاه حمایتی، بسیار خوب است اما باید دید که در عمل چه اتفاقی میافتد. من فیلمی راجعبه شهدای گمنام ساختهام و با خودم گفتم شاید برای این فیلم، برخلاف دیگر کارهایم، حمایتهایی به عمل بیاید اما برخی از نهادهای ذیربط حتی حاضر نشدند راشهای فیلم من را ببینند و متاسفانه این رویکرد، برخلاف تمام آن وعدههای حمایتی است که به زبان آورده میشود بنابراین برای این طرح نیز بایست دید که در عمل، چه اتفاقی رخ خواهد داد.»
یک کارگردان مطرح سینمای مستند که علاقهای به انتشار نامش نداشت نیز به «فرهیختگان» گفت: «چند سال پیش برای یکی از کارهای من، از سوی نهادی سینمایی، برآورد مالی صورت گرفت که من به آن برآورد اعتراض کردم و درنتیجه این اعتراضها، مدیریت آنها در زیر نامهام به مدیر پاییندستی خود نوشت که 20 درصد به برآوردمالی مصوب افزوده شود.»
این کارگردان ادامه میدهد: «من حدود دو ماه با آن مدیر پاییندستی در تعامل بودم که آقا، مدیر بالادستی شما دستور داده 20 درصد به این برآورد افزوده شود و لطفا این مبلغ را واریز کنید تا بتوانم فیلمم را به پایان برسانم اما آن مدیر پاییندستی، همواره با بهانههایی، از انجام این کار سربازمیزد. بالاخره پس از دو ماه رفتوآمد، مدیر دفتر آن مدیر که گویا دلش به حال من سوخته بود، گفت که دیگر خودت را خسته نکن چون از بودجه خبری نیست و آن آقای مدیر بالادستی با خودکار قرمز نوشته بود که 20درصد به این مبلغ افزوده شود که یعنی این کار صورت نگیرد و اگر میخواست این 20درصد را به تو بدهند، با خودکار سبز آن را مینوشت.»
این کارگردان مطرح ادامه میدهد: «بنابراین آنها قول میدهند و در ظاهر هم تلاشهایی میکنند اما مهم آن است که آن وعدهها و قولها، در شکل اجرا تا چه اندازه بتواند عملیاتی بشود یا بچههای سینماگر تا چه اندازه بتوانند از آن قولها، مستفیض شوند. متاسفانه به این نتیجه رسیدهایم که گویا تمایلی به ساخت فیلم مستند ندارند مخصوصا مستند اجتماعی. درحالیکه در تمامی این سالها برخی پوسته ظاهری نظیر جشنواره را حفظ کردند یا قولهایی در ارتباط با سینما، دادند. بیشتر شبیه شیری است که بییال و دم و اشکم است؛ شیر است اما چنین شیری به چه دردی میخورد؟ باید به این موضع به دید کلان فرهنگی نگاه کنیم و نه اینکه فقط روی سینمای مستند متمرکز شویم. مشکل، فضای بستهای است که گویا قرار نیست که گشایشی در آن صورت بگیرد.»
آیا امید رنگ میگیرد؟
همانگونه که انتظار میرفت، استقبال خوبی از این طرح صورت نگرفته است. البته که دلایل آن از پیش مشخص بود و البته که چندان هم نباید این ناامیدها را جدی گرفت. طبیعی است که این طرح، بیشتر به سینمای مستند صنعتی پهلو میزند و این مهم، برای انبوهی از مستندسازانی که تاکنون در این گونه فیلم نساختهاند، مورد مطلوبی نیست بنابراین نیاز به وقت است تا این سینماگران با چندوچون طرح آشنا شده و آن زمان است که احتمالا رغبت میکنند تا در این حیطه فعالیتهایی داشته باشند.
از سوی دیگر، طبیعی است که آنها نسبت به این طرح ناامید باشند. در تمامی این سالها، سینما با وجود وعدههایی که داده، یکی از مظلومترین بخشهای فرهنگی کشور بوده است. سینمای مستند هم مطمئنا یکی از مظلومترین بخشهای سینمای کشور است که مدیریت سینمایی کشور، با وجود استعدادهای فراوان این حوزه، نتوانسته به شکل همهجانبهای از آنها حمایت به عمل بیاورد. بنابراین کاملا طبیعی است که به این طرح، اعتماد چندانی وجود نداشته باشد که البته این مهم نیز پس از چند تجربه موفق که به عمل آید، به امیدواری بدل شده و از تاریکی این فضا کاسته خواهد شد.
در شرایط کنونی، انصاف حکم میکند که از این طرح جدید حمایتهای جدی صورت گیرد. به هر حال طرحی درانداخته شده و تلاش شده تا ضمن سازمان دادن به تولیدات صنعتی سینمای مستند، منابع مالی، خارج از بسترهای سینما به مستندسازان تزریق شود و این منابع، از سوی نهادهای عمدتا متمول صورت خواهد گرفت. بنابراین باید این تلاش را قدر دانست و قطعا نسبت به آینده آن، بسیار خوشبین بود.
همانگونه که بسیاری از مستندسازان میدانند، در طول تاریخ، کارگردانان بزرگی در این سینما به سمت سینمای صنعتی رفتهاند؛ اتفاقی که تنها محدود به سینمای صنعتی نمیشود و در سینمای بلند داستانی نیز رقم خورده است. این اتفاق دلایلی مختلفی دارد؛ یا کارگردان خواسته تا توانمندی خود را در گونههای دیگر نیز به رخ بکشد یا در برههای نیاز مالی داشته یا میخواسته تا از عایدی یک فیلم صنعتی و تجاری سرمایه فیلم بعدی خود را فراهم کند یا...
به هر تقدیر مشکل اساسی امروز سینمای مستند نوع مواجههای است که با این حوزه فرهنگی میشود. مسالهای که به نبود حمایتهای کافی در دورههای گذشته بازمیگردد که صدالبته طبیعی است اما با محقق شدن چند نمونه موفق در این حوزه، امیدهای بسیاری وجود دارد تا این طرح جدید در قامت یک حامی از مستندسازان کشور حمایت کرده و مسیر را برای تداوم فعالیت حرفهای آنان در گونههای مختلف سینمایی باز کند. در سینمایی که مشکل بودجه و مسائل مالی بزرگترین مانع برای حمایت از فیلمسازان است، باید قدر طرحهایی از این دست را دانست و به دیده امید به آن نگریست.