دانشگاه تهران روز گذشته بهرسم بسیاری از سالها، به مناسبت روز دانشجو میزبان رئیس دولت بود تا این قشر بدون واسطه با رئیسجمهور صحبت کنند. هرچند اولین بار نیست رئیسی پای صحبت نمایندگان تشکلهای دانشجویی مینشیند، اما با توجه به اتفاقات رخداده در فضای دانشگاهی طی ماههای اخیر و همچنین تداوم مشکلات اقتصادی، در این جلسه دانشجویان نقدهای مختلفی را نسبت به عملکرد دولت به گوش رئیس قوه مجریه رساندند. امیرمحمد کولانی دبیر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، امیرحسین سیدرحیمزاده نماینده جنبش دانشجویی، محمد قوشچیان نماینده انجمنهای علمی دانشجویی، فاطمهسادات هوشمند نماینده دفتر تحکیم وحدت، زهرا کمالی نماینده کانونهای فرهنگی، محمدرضا نصر نماینده بسیج دانشجویی کشور و معین رضیئی دبیرکل اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، دانشجویانی بودند که هرکدام از زاویه نگاه خود، مطالبی را خطاب به رئیسجمهور مطرح کردند.
البته در این مراسم محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران هم در صحبتهای کوتاهی از ایجاد خانه گفتوگو صحبت و عنوان کرد: «دشمنان ملت ایران در حوادث اخیر تلاش کردند با کمک معدودی فریبخورده با ایجاد بحران تصنعی در دانشگاهها تصویری کاریکاتوری و غیرواقعی از دانشگاهها ارائه دهند. دانشجویان اما هوشمندانه مقابل این توطئه ایستادند و نشان دادند طمع دشمن به دانشگاههای ما بهویژه دانشگاههای شاخص که نماد آموزش عالی هستند، راه به جایی نخواهد برد.»
نیازمند بازتعریف جدی در تعریف و نحوه تخصیص امتیازات به نخبگان هستیم
محمد قوشچیان، دبیر مجمع انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاه تهران: گرامی میدارم روز دانشجو را و یاد و خاطره سه تن از همدانشگاهیهای عزیزمان را که روز ۱۶ آذر را بهعنوان نماد بیداری و اثرگذاری دانشجویان در دانشگاه و کشور جاودانه کردند. همچنین فرارسیدن ایام فاطمیه را تسلیت عرض میکنم. جناب آقای رئیسجمهور، امروز در خدمت شما هستم تا بهعنوان دبیر مجمع انجمنهای علمیدانشجویی دانشگاه تهران، درمورد این تشکل بزرگ دانشجویی مسائلی را خدمت شما عرض کنم. در باب ظرفیتهای انجمنهای علمی دانشجویی: انجمنهای علمی دانشجویی بهعنوان بزرگترین تشکل دانشجویی در دانشگاهها هستند که هم ظرفیت بسیار خوب فعالیت علمی درون دانشگاهی دارند، براساس اینکه در هر رشته تحصیلی ذیل معاونت فرهنگی دانشگاهها انجمنعلمی دانشجویی متناظر با آن رشته وجود دارد و هم ظرفیت کشوری بسیار خوبی دارند با توجه به اینکه اکثر انجمنهای علمیدانشجویی ما اتحادیه کشوری هم دارند که مستقیما ذیل معاونت فرهنگی وزارت علوم فعالیت میکنند. با عنایت به اینکه مسالهای که بهطور جدی میتواند از خروج نخبگان از کشور جلوگیری کند، این است که دانشجویان خودشان را در ساخت آینده کشور سهیم بدانند و از ابتدای دوره دانشجوییشان جایگاهی وجود داشته باشد که بدانند فعالیت علمی در آن جایگاه، در کشور اثرگذار است. انجمنهای علمیدانشجویی این ظرفیت را دارند ولی باید این جایگاه در ساختار بهشان داده شود. در باب استفاده از این ظرفیت: مهم است پیگیری شود این ظرفیت عظیم به هدر نرود و در راستای پیشبرد اهداف علمی دانشگاهها و کشور ریلگذاری و حمایت شود و دستگاههای دولتی و اجرایی این همکاری را با انجمنهای علمی دانشجویی بهعنوان نماینده علمی دانشجویان رشتهها داشته باشند. برای تحقق این امر، حمایت مسئولان در بالاترین ردهها بسیار مهم است؛ که در این مورد حتما باید تشکر کنم از مجموعه دانشگاه تهران بهعنوان پیشتاز و پیشگام در این خصوص و دید حمایتی ویژه در دوره ریاست فعلی دانشگاه تهران. انشاءالله این الگو به همه دانشگاههای ما گسترش پیدا کند. در باب نقش معاونت علمی ریاستجمهوری و بنیاد ملی نخبگان در استفاده ساختاری و فعالتر کردن این تشکل بزرگ دانشجویی؛ نیازمند بازتعریف و بازنگری جدی در تعریف نخبه و نحوه تخصیص امتیازات در نظرگرفته شده برای آن هستیم؛ چراکه شاهدیم تعریف فعلی و امتیازات در نظر گرفته شده، خیلی دردی از کشور دوا نکرده است. برای حل مشکلات کشور باید از مقالهمحوری صِرف عبور کرد. باید از تبدیل شدن فعالان دانشگاهی اعم از دانشجویان و اساتید به صرفا تولیدکنندگان مقالات، بدون توجه به کاربرد و کارکرد آن، عبور کرد. این رویکرد نیز نباید نمایشی و فقط در حد اضافه کردن چند بند در جدول امتیازات بنیاد نخبگان به نام فعالیتهای فرهنگی باشد؛ امتیازاتی که در مقابل امتیازات مقالات و دیگر بندها اصلا به چشم نمیآید و موثر نیست. باید همعرض تولید مقالات یا حتی بیشتر، به تولید فکر و هر فعالیتی که با دغدغه حل مساله در کشور و دانشگاه انجام میشود اهمیت داد و برای آن امتیاز موثر قائل شد تا تشویقکننده باشد. معمولا درمقابل مقامهای بلندپایه مثل ریاستجمهوری، همه درخواستهای خودشان را مطرح میکنند ولی بنده میخواهم عرض کنم که ما در انجمنهای علمیدانشجویی، این آمادگی را داریم که اگر دولت و کشور مسالهای را به ما ارجاع بدهد؛ بهعنوان نمایندگان علمی دانشجویی رشتهها برای حل آن تلاش کنیم. همچنین درخصوص اتفاقات اخیر در کشور برای ایجاد فضای گفتوگوی علمی در دانشگاه از سوی انجمنهای علمیدانشجویی بهطور کامل اعلام آمادگی میکنیم.
تیم اقتصادی چهلپاره دولت توان مدیریت اقتصادی را ندارد
معین رضیئی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل :جناب آقای رئیسی!
اکنون در سالروز شهادت سه تن از دانشجویان آزادیخواه حقیقی دانشگاه تهران، به نمایندگی از بخشی از جریان دانشجویی کشور با شما سخن میگویم. جریانی که در دو دهه اخیر با نقشآفرینی فعال، همواره علم نقد منصفانه و دلسوزانه را در راستای تعالی جمهوری اسلامی بر دوش کشیده و با تمام توان در راستای رفع نقاط کمنور نظام اسلامی در چهلوچند سال گذشته پا به میدان گذاشته است. ما همان دانشجویانی هستیم که در ماجرای خصوصیسازی تا اهواز رفتیم و واگذاری کارخانههای بزرگ را به ثمن بخس به افراد فاسد، ابطال کردیم. ما همان دانشجویانی هستیم که چپ و راست سیاسی را به خاطر داشتن مدارس پولی به باد انتقاد گرفتیم و فریاد زدیم که آقایان آینده را به پولدارها نفروشید. البته ما آن روزها فحاشی بلد نبودیم و فحاشی و توهین را خیانت به جریان دانشجویی میدانستیم و میدانیم. انتقاداتمان را به سپاه و ارتش و ناجا فریاد زدیم و سربازی اجباری را زیر سوال بردیم. گفتیم سربازی با این شکل و شمایل، فقط دوسال عمر جوانان را تباه میکند. ما همان دانشجویانی هستیم که در ماجرای fatf شب و روز نشناختیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در آستانه انتخابات سال 88، وزیر کشور را به استیضاح کشاندیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در راه انتفاضه فلسطین تحصن کردیم. ما همان دانشجویانی هستیم که رد کلیات بودجه سال 1400 را به نتیجه رساندیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در سیل و زلزله کرمانشاه و بندرعباس و خوزستان سر از پا نشناحته در راه جهاد و آبادانی مناطق محروم سیستانوبلوچستان شهید دادیم. ما به نمایندگی از جریان دانشجویی و به پشتوانه چند دهه فعالیت دلسوزانه با شما سخن میگوییم.
آقای رئیسی!
سال گذشته در همین روز هشدارهای خود را پیرامون مسائل مختلف کشور حضورتان مطرح کردیم. عرض کردیم تیم اقتصادی چهلپاره دولت سیزدهم، توان مدیریت اقتصادی کشور را ندارد. عرض کردیم از تصمیمات یکشبه و شوکدرمانی پرهیز کنید. از حذف ارز 4200 گفتیم و تبعاتی که بر سفره مردم دارد. اما تصمیمات یکشبه وزیر کار و غافلگیر کردن دولت با افزایش حقوق 57درصدی و گرانی یک شبه آرد صنعتی و زمزمههای افزایش قیمت حاملهای انرژی، نشان از آن دارد که گویا دستفرمان همان دستفرمان اقتصاد لیبرال است، فقط پوستین عوض شده است. ما ریشه اصلی مشکلات کشور را عدم درایت در حکمرانی میدانیم. درایت، به این معنا که از تجربهها و اشتباهات گذشته خود درس بگیریم تا در ادامه راه، از تکرار آنها در عرصه حکمرانی پیشگیری کرده و از سرمایه اجتماعی نظام به معنای واقعی کلمه «صیانت» کنیم. حکمرانی با درایت یعنی، دولت، پیش از آنکه نظام اسلامی درنتیجه انفعال یا ناکارآمدی برخی کارگزاران متحمل هزینههای جبرانناپذیر شود، اصلاح را از درون خود آغاز کرده و این پیام را به افکار عمومی مخابره کند که افقهایی مقابل آنان درحال گشایش است و دولت برای ادامه راه برنامه و ایده دارد. درباره تجربههای پیشین میتوان به موارد متعددی اشاره داشت که ناکارآمدیهای دهه نود یا دهه عبرتها، در رأس آن قرار میگیرد. ناکارآمدیهایی که رشد اقتصادی ایران را به عدد صفر رساند، اعتماد عمومی نسبت به نهاد دولت را ذرهذره آب کرد و البته هیچگاه دیده نشد که مسببان آن وضعیت در پیشگاه ملت مسئولیت پذیرفته و بابت ناکارآمدیهایشان عذرخواهی کنند.
و اما درایت در حکمرانی!
هرچند بیدرایتی در حکمرانی کشور محدود به قوه مجریه نیست و در دیگر دستگاهها مثل دستگاه تقنینی و قضایی نیز امری مشهود است، اما بیش از جاهای دیگر، دلمان از دولت خون است. از سردرگمی درخصوص جایگاه زنان در دولت و جامعه و نقش ویترینی مشاوران زنان در دولت، انتصابهای عصبیکننده پیدرپی شما و وزرایتان در کابینه. از بهکارگیری مجدد مدیران آزمون پس داده و البته مردود در آزمونها در مناصب حساس تا حضور جوانان رانتی پرحاشیه در منصب وزارت. از بیبرنامگی درخصوص فضای مجازی و سکوت کرکننده دولت و وزارت ارتباطات تا ملوکالطوایفی اداره شدن دانشگاهها و جزیرهای عمل کردن آنها از مصادیق عدم درایت در دولت است.
اکنون نیز در نیمه راه دولت سیزدهم و در روز 16 آذر به شما هشدار میدهیم که اعتماد عمومی جامعه در گرو تصمیمات و اقدامات کوتاهمدت و میانمدت دولت شماست. انفعال و اهمالکاری دولت در احیای سامانه املاک و مستغلات کشور عامل آن شده است که کمر مردم زیر بار هزینه مسکن دوتا شود. در تلاطم بازار مسکن و اجارهبها، که از قضا از اصلیترین و البته ناکامترین وعدههای دولت شما بود، شگفتانه روی کار آمدن وزیر نامربوط و ناآشنا بر مسند وزارت راه و شهرسازی، امید به بهبود شرایط بازار مسکن را دود میکند. آقای رئیسی، با حمایت از حضور مدیر غیرمتخصصی چون آقای بذرپاش در مسندی تخصصی در دولت، تنها بر آبروی خود قمار نمیکنید، شما با تلاش خود برای حضور مدیران رانتی در دولت، جبهه انقلاب را نیز از تحول در آینده ناامید میکنید، کمااینکه پیش از این نیز با انتصاب چهرههایی چون آقای میرکاظمی بر سازمان برنامهوبودجه نشان دادید تخصص مدیران برای شما در اولویت قرار ندارد. سالهاست جریان دانشجویی تنها مبارز میدان مقابله با امپراتوری بانکها بر اقتصاد کشور هستند. سالهاست این سوال را با خود مرور میکنیم و مجددا و صراحتا از شما میپرسیم که آیا ما به همه بانک نیاز داریم؟ آیا زمان آن نرسیده که این ابردلالهای اقتصاد کشور را کنترل کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است که ماشین مالسازی بانکهای خصوصی را متوقف کنیم؟ تا کی قرار است جسم بیرمق تولید در آرزوی سرمایهگذاری بانکها نگران باشد؟ نکند دولت سیزدهم نیز جلو این غول نابودگر تسلیم شده است.
نتیجه بیدرایتی در امر آموزش عمومی و فرصتسوزی تربیت نسل انقلابی و دغدغهمند در مدارس از یک سو و مدارس خصوصی مسئولان دیروز و پدرخواندههای امروز چیزی جز قشری شدن دانشگاهها و تقلیل امر نخبه به بچه پولدار نیست. ابتذال امروز دانشگاهها مولود همین نظام آموزشی فلج و ناقصالخلقه است. آقای رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی! عدالت آموزشی مادر تمام مشکلات امروز کشور است. آن را معطل شوهرننهها در وزارت آموزشوپرورش نگذارید! آقای رئیسی، باید گفت که خوشبختانه یا متاسفانه تقریبا نیمی از مسیر دولت شما طی شد. فرصتی برای بازآفرینی اعتماد عمومی به نظام اسلامی ندارید و میدانید که این امر در گرو کارآمدی دولت شماست. امیدواریم با پرهیز از تصمیمات اعجابآور شاهد خلق شگفتیهای جدید از دولت سیزدهم نباشیم.
اما سخنی با دانشجویان
در دانشگاه جریانی میتواند با انتقادات خود مدعی اصلاحات به نفع مردم باشد که در این سالها از هویت گفتمانی مشخص برخوردار بوده است و در برهههای مختلف نسبت خود را با مردم معلوم کرده است، یقینا آنهایی که به جای زبان صریح و سازنده نقد در روزهای گذشته با ادبیات رادیکال و فحاشیهای شرمآور چهره دانشگاه را مخدوش کردهاند نمایندگان خوبی برای دانشجویان نیستند. آنها در بهترین حالت پیادهنظام حزب منحله جبهه مشارکت با ادبیات شبه مجاهدین خلقی هستند که پیش از انتقاد باید پاسخگو باشند زیرا بخش مهمی از چالشهای امروز جامعه ما ریشه در حمایت این پیادهنظامهای جبهه مشارکت و پدرخواندههایشان از دولتی دارد که طی 8 سال اداره کشور دستاوردی جز کوچک شدن سفره مردم و ناامیدی آنها از آینده نداشته است. شما و رئیس عباشکلاتیتان، شما و پدرخواندههایتان شما و تئوریسینهای تاریخمصرفگذشتهتان امروز باید پاسخگوی اعتماد ازدسترفته جوانانی باشید که در دولت بنفشتان از بین رفت. خطاب به شما که حتی حاضر به مرزبندی با اپوزیسیون نیستید میگوییم که تا پای جان با افتخار درمقابل شما و دشمنان جمهوری اسلامی خواهیم ایستاد و به این ایستادگی میبالیم و بدانید قطعا و یقینا کوخنشینان کمالآباد کرج بر ویلانشینان لواسان و کانادا نشینهای کنونی پیروز خواهند شد! ما به وعده حق ایمان داریم: «وَنُریدُ ان نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهمُ الوارِثینَ»
فرهنگ گفتوگو را یادمان ندادهاند
زهرا کمالی، نماینده کانونهای فرهنگی: جناب رئیسجمهور!
من یک دهههشتادی هستم. من، عضو کوچکی از سازمان نیکوکاری دانشگاه تهران، بزرگترین کانون خیریه دانشجویی کشور هستم. من، به نمایندگی از ۳۰۰ هزار دانشجوی فعال فرهنگی در خدمتتان هستم. من، بهعنوان یک عضو از یک تشکل به نمایندگی از سیزده هزار تشکل فرهنگی، هنری، دینی و اجتماعی گروههای جهادی و نشریات دانشجویی در خدمت شما هستم. من، به نمایندگی از افرادی در مقابل شما ایستادهام، که برای ایران ایستادهاند. برای فردای ایران. به نمایندگی از بچههایی که برای گریه کودک کار در خیابان، کانون خیریه را تاسیس کردهاند. به نمایندگی از بچههای که برای درختهای قطع شده برای هوای آلوده برای حیوانهای در حال انقراض کانون محیطزیست را تاسیس کردهاند. بنده به نمایندگی از کسانی اینجا هستم که برای زیباتر کردن ایران، کانون هنرهای تجسمی، کانون موسیقی، کانون تئاتر و کانون سینما را ایجاد کردند. ما بچههای کانونها، شاید در عقایدمان، در ظاهرمان با هم متفاوت باشیم. اما یک اشتراک داریم و آن ایران است! ما همه پای ایرانیم. همه برای زندگی، شادی، سرزندگی در همین آب و خاکی که اسمش ایران است میخواهیم تلاش کنیم.
جناب رئیسجمهور!
ما میخواهیم برای فردای خودمان، فردای بهتری بسازیم. گلایهها همیشه هست. کارهای نکرده بیشتر از کارهای کرده است، ما به فردا امید داریم. اما، این امید را شما میتوانید پررنگ کنید. ما در ایران میمانیم و آن را میسازیم. اما شخص شما باید به ما این امکان را بدهید. بسیار جای خوشحالی داشت که در ابتدای دولت شما، برای فعالیتهای داوطلبانه، برای مردمیسازی دولت اتفاقاتی افتاد. اما جناب رئیسجمهور، جای ما هشت هزار کانون فرهنگی در تمام این اتفاقات خالی است! جلسه گرفتند، همفکری کردند، تصمیم گرفتند بیآنکه از ما سراغی گرفته شود!
جناب رئیسجمهور!
ما را باور کنید. اگر فرهنگ این کشور را بسازیم؛ بسیاری از مسائل حل خواهد شد. اگر امروز خیلیها ناراحتند. اگر ناسزاها داده میشود. به این دلیل است که فرهنگ گفتوگو را یاد نگرفتهایم. به ما این فرهنگ را یاد ندادهاند. اگر امروز اقتصادمان ایراد دارد بهخاطر این است که فرهنگ کار و مدیریت لنگ میزند.
جناب رئیسجمهور!
فرهنگ است که آینده را میسازد. و ما پای کار شماییم برای ساختن آینده. آیندهای بهتر!
هنوز صدای واحدی از دولت در حوزه اقتصاد شنیده نمیشود
امیرمحمد کولانی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: بسم الله الرحمن الرحیم. اَللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِه عِلْمُکَ
امروز، شانزدهم آذرماه، درست در مکانی ایستادهایم که ۷۰ سال پیش دانشجویان آزادیخواه و استقلالطلب ایرانی برای کوتاه نمودن دست استکبار جهانی از کشورمان با شلیک دژخیمان رژیم پهلوی در خون خود غلتیدند؛ حال تفالههای همان رژیم و همپالکیهای منافق و تجزیهطلب آنان و داعشیهای وطنی درپی آنند در این روز ضدآمریکایی، دستورات اربابان خونخوار خود را برای تعطیل نمودن فضای کسب علم و دانش به غیرانسانیترین شکل ممکن عملیاتی کنند. اما کور خواندهاند؛ دانشجویان غیرتمند ایرانی همچون ایام پیروزی انقلاب اسلامی، رخدادهای دهه 60 و دوران دفاع مقدس اینبار هم ظرف حیله و نیرنگ آنان را شکسته و اجازه نخواهد داد بار دیگر این سرزمین محل جولان مستکبرین آمریکایی و انگلیسی و اذناب آنان همچون منافقین بیوطن و مشتی رقاصه خودفروخته شود.
جریان واپسگرای ضدانقلاب سر در آخور لیبرالیسم و اومانیسم که تمام عقبماندگیهای مادی و معنوی دانشگاههای کشور مرهون لجاجت و خباثت اینان است نیز در این ایام، جدای از معاندان خارجنشین نبودهاند. همان واپسگرایانی که بر پیکر فخریزادهها خندیدند، علم و دانش جوانان این کشور را دفن، دانشمندان هستهای کشور را اخراج کردند و پدیدآورنده هولوکاست علمی کشور شدند باید روزی در پیشگاه خداوند و ملت شریف ایران زانو بزنند و پاسخگوی اعمال ننگینشان شوند. قریب به سهماه است که ایادی استکبار تمام توان خود را در ربودن آرامش و امنیت ملت عزیز ایران بهکار گرفتهاند. امنیت و آرامشی که در سایه همدلی و اسلامجویی همین مردم و با تقدیم صدها هزار جوان و نوجوان حقطلب حاصل شده بود.
سردمداران استکبار و امپریالیسم جهانی بهویژه آمریکای جنایتکار پس از شکستهای متعدد در مقابل ملت ایران و همچنین خدمات و توفیقات چشمگیر دولت سیزدهم در عرصههای داخلی و بینالمللی در موضعی انفعالی به خیال خود خواستند زمین بازی را از اعماق خاک خود به داخل مرزهای ایران بکشانند، حاشاوکلا، مگر دانشجویان مومن و انقلابی مرده باشند که بگذارند خواب آرام به چشمان شما در کاخ سفید و باکینگهام و تلآویو و حیفا و ریاض بیاید.
آقای رئیسی!
خدا را شاکریم که پس از سالیان متمادی میزبان رئیسجمهوری هستیم که غالب وقت خود را نه طی مسافت بین ولنجک و سعدآباد، بلکه در مناطق دورافتادهای از اندیکا و ملاعلی و احمدفداله و دلفان، و اکنون نیز در بین اجتماع دانشگاهیان در دانشگاه تهران میگذراند.
آقای رئیسجمهور! مولایمان امیرالمومنین علی(ع) میفرمایند: «هرکس عیب تو را برایت آشکار کرد، او دوست توست.» درکنار همه تمجیدها نکاتی را از باب خیرخواهی عرض خواهم کرد.
اول) متاسفانه! با گذشت قریب به ۱۵ ماه از عمر این دولت و گذشت یکسال از جلسه روز دانشجوی سال گذشته، هنوز هم بسیاری از آن انتقادات پابرجاست، اعم از نقد انتصابات استانداران و معاونان برخی وزرا و همچنین ابقا بخش قابلتوجهی از بانیان وضع موجود.
دوم) دولت حضرتعالی عالی در عرصه اطلاعرسانی، خصوصا اطلاعرسانی خدمات و توفیقات دولت آنچنان ضعیف عمل کرده که گاهی رهبری معظم انقلاب را مجبور به تبیین این خدمات کرده است.
سوم) متاسفانه صدای واحدی در حوزه اقتصاد از دولت شنیده نمیشود و این حاکی از تعدد مراکز تصمیمگیر اقتصادی و حاکمیت چندگانه در تیم اقتصادی دولت است که میبایست هرچه سریعتر درمان شود وگرنه باز هم شاهد تصمیمات خلقالساعهای خواهیم بود که بدون در نظر گرفتن زیرساختهای اجرایی آن، زندگی و معیشت مردم را بهصورت مستقیم تحتالشعاع قرار خواهد داد.
چهارم) شعار دولت شما از همان ابتدا، دولت مردمی بوده که تحسین مقاممعظمرهبری را نیز درپی داشته است. آقای رئیسجمهور! کلید اصلی حل مشکلات، به میدان آوردن مردم است که جز با تمسک به ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی محقق نمیشود؛ اما نباید از این نکته غافل شد که پرداختن به این مساله موجب بیتوجهی به نقش نخبگان بهعنوان حلقههای میانی و راهبر این حرکت مردمی نگردد. نخبگان و دانشجویان برای آنکه بتوانند مردم و درنهایت کشور را در مسیر تمدن نوین اسلامی رهبری کند، باید هویت انقلابی_اسلامی داشته باشد و این هویت را با جان پذیرفته باشد؛ امام و انقلاب اسلامی در آن موقع این هویت را به جوان ما منتقل کرد ولی درحالحاضر وظیفه و مسئولیت انتقال این هویت ناب به جوانان، برعهده نظام تعلیموتربیت است که یک بخش آن در دانشگاه و بخش دیگر آن در آموزشوپرورش دنبال میگردد. این نظام باید بهگونهای تنظیم گردد که دانشجوی ما هویت ایمانی و علمی را توأمان کسب کند، بهصورتیکه خروجی دانشگاههایمان بهنحو قاعده و نه استثنا شهید چمرانها باشند؛ جهان در یک پیچ تاریخی بهسر میبرد و نحوه عبور ما از آن، نقش کشور ما در نظم نوین جهانی را تعیین خواهد نمود؛ اما آنچه سبب میشود از این مرحله حساس تاریخی با موفقیت عبور کنیم، منوط به آن است که هویت علمی و ایمانی با جان نخبه گره بخورد تا بتواند رهبری مردم را به نحو احسن به دست بگیرد و کشور را از این پیچ تاریخی با موفقیت عبور دهند.
پنجم) آقای رئیسی، شما رئیس شورای عالی فضای مجازی کشور هستید. این وضع فضای مجازی است، نه قانونی دارد و نه حدی. خاک مجازی کشور را در فقدان یک برنامه جامع در این حوزه در اختیار دشمن قرار دادهاید که لجنپراکنانی مواجببگیر از شیوخ عرب جنوب خلیجفارس و کودککشان غاصب قدس بر آن حکمرانی کرده و با دروغپراکنی و کشتهسازی، جوانان این سرزمین را برای به آشوب کشاندن ایرانمان تحریک میکنند.
ششم) فقدان یک گفتمان واحد، دولت را از برخورداری از یک راهبرد صحیح و کارآمد محروم ساخته و علیرغم آنکه بارها این تذکر داده شده و مورد سوال قرار گرفته است، هیچگاه پاسخ قانعکنندهای به آن ندادهاید. یکی از آسیبهای فقدان گفتمان آن است که بدنه میانی دولت از افرادی انتخاب میشوند که همسویی لازم را در پیشبرد اهداف دولت با شخص حضرتعالی ندارند که منجر به پراکندگی امور و کندی حرکت به سوی تحقق اهداف عالی جمهوری اسلامی میشود. بهعنوان مثال دبیران دو شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی فاقد این همسویی هستند و تاکید میگردد هرچه سریعتر اقدامی در راستای بهبود این شرایط صورت گیرد.
هفتم) با روی کار آمدن دولت انقلابی انتظار بر این بود که به این امر مقاممعظمرهبری مبنیبر در نظر داشتن پیوست خانواده در هر امری، جامه عمل بپوشانید؛ حال آنکه شاهد به حاشیه رفتن و غفلت از این امر مهم اجتماعی در قوای سهگانه ازجمله قوه مجریه هستیم. حالکه پای خانواده بهمیان کشیده شد، لازم است یکسوال را از محضرتان بپرسیم، از ستاد ملی جمعیت چه خبر؟ آیا جلسات آن برگزار میشود یا آن هم مثل خیلی از تصمیمات آقایان ازجمله قانون جوانی جمعیت که اجرای نیمبندی هم ندارد، نمایش رسانهای بود؟ آیا پیگیر این هستید که مصوبات این ستاد به انجام میرسد یا قرار است آنقدر خاک بخورد که با بحران واقعی روبهرو شویم؟ در اهمیت بحث زنان همین بس که کوتاهی ما در این عرصه هر آن شرایط را برای سوءاستفاده و ملتهب کردن جامعه توسط دشمن فراهم میکند.
هشتم) مساله تشکیل دولت جوان حزباللهی که تنها راه نجات کشور است، با واسطه بروکراسی حاکم بر کشور به عقلانیترین و زیباترین شکل ممکن و با هدف زمینگیر کردن دولت شما بهمحاق رفته و نتیجه آن استفاده از پیرمردانی در بدنه میانی دولت است که شاید کمترین قرابت فکری و اجرایی را با دولت شما ندارند.
نهم) آقای رئیسجمهور! نسبت دولت شما با حوادث اخیر کشور چیست؟ متاسفانه برخلاف آنچه انتظار میرفت جز شما و برخی اعضای کابینه دولت، اظهارنظر صریحی درخصوص اتفاقات اخیر کشور نداشتهاند و با توجه به آنکه حمایت بیچون و چرا از جمهوری اسلامی از وظایف هر انقلابی آزادهای است درخواست میشود تذکری جدی به مسئولان دولتی بدهید و به ایشان منتقل بفرمایید در دفاع تمامقد از جمهوری اسلامی هیچ تقیهای جایز نیست.
سازوکاری برای حضور مردم در تصمیمگیریها فراهم آورید
امیرحسین سیدرحیمزاده، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی: امروز کشور درگیر بحرانی است که نشانههای آن از سه سال پیش نمایان شد. اگرچه آشوبهای سه ماه گذشته، بهوضوح حاصل برنامهریزی و سازماندهی دشمن و فعالیت تمام عناصر خارجی و داخلی وابسته به اوست، اما نباید فراموش کرد که این وضعیت، بر بستر نارضایتی و بیاعتمادی عمومی شکل گرفته است که در چند نقطه کلیدی در چند سال گذشته، آشکار شد؛ بهعنوان مثال، پایینترین درصد مشارکت مردم در انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری در سه سال گذشته رقم خورده است. این موضوع در کنار تداوم نادیده گرفتن و هیچ انگاشتن مطالبات مردم منجر به چنین وقایعی شده. سوال مهم اینجا اما این است که آیا حاکمیت و قوه مجریه متنبه شده است؟ آیا تغییرات به نفع مردم، گشایش فضای سیاسی و تقویت نمایندگی مردم در عرصههای مختلف در دستور کار قرار گرفته است یا خیر؟
اخیرا در سخنرانی گفته بودید که «اصلاح به معنای عقبنشینی نیست مهم آن است که کار و امور مردم چرخشی داشته باشد که مورد رضایت مردم قرار گیرد و بتواند کار را پیش ببرد و کارآمد باشد؛ این مهم است «اما تداوم شیوه تقسیم دورهمی قدرت در دولت علیالخصوص در ماجرای معرفی وزیر راه و کار نشان داد که «مردم» «مردم» کردنهای شما چیزی جز یکسری حرف و سخنرانی نیست و وقتی زمان تقسیم قدرت فرا میرسد، بازار لابیبازان گرم است و نادیدهانگاشتن مردم مهمترین دستورکار دولت قرار میگیرد. مشکل این است عدهای نمیخواهند هیچ نارضایتی و اعتراضی را به رسمیت بشناسند. بابت همین مصادیق است که میگوییم هنوز پیام انتخابات 1400 را دریافت نکردهاید.
همه در دولت شما راه پیشرفت را یاد گرفتهاند؛ وعده سر خرمن بده و بعد هم بگو نشد. آن موقع که جناب مخبر در اوج بدقولیها و بحرانآفرینیهایش در ستاد اجرایی معاون اول شد، همه فهمیدند که راهش همین است. مهمترین پروژههای کشور دست ایشان است و به اذعان مطلعان، عمده آنها معطل تصمیم و عمل ایشان مانده. آیا قرار نیست ایشان عوض شوند و کسی که توان تشخیص و تصمیمگیری در مقاطع حساس کشور را دارد جای ایشان را بگیرد؟ وعده یک میلیون مسکن و اشتغال سالانه یادتان هست؟ چه مقدار از این وعده و وعیدها اجرایی شد؟ وزیر کار سابق هم نه برای بیتخصصیاش بلکه بهخاطر عملکرد مثبتش برای کارگران تحت فشار قرار میگیرد. جز این است که پیام این اقدامات این است که بقیه بفهمند حق ندارند به نفع مردم و کارگران کار کنند؟ مشکل اصلی ما با روحانی و دولتش صرفا این نبود که چرا بنزین را گران میکند؛ بلکه این بود چرا هیچ ارزشی برای مردم قائل نیست و حتی با آنها صحبت کند و از قبلش بگوید فلان بلا را میخواهم سرتان بیاورم؛ دقیقا کاری که شما با اینترنت کشور کردید. وقتی رای میخواستید از دو میلیون فالوور پیج اینستاگرام خود میگفتید، بعد که رای آوردید حتی حاضر نشدید با مردم صحبت کنید که میخواهیم شیر اینترنت را ببندیم و با اعصاب و روانتان بازی کنیم.
دقیقا مساله اصلی کشور این است. مردمسالاری؟ جمهوریت؟ چه واژههای مهجور و غریبی که هرکه از راه رسید لگدی به آن زد و رفت؛ میخواهد رئیسی باشد یا روحانی. آقای رئیسی! پیشرفت واقعی زمانی است که مردم و گروههای مختلفی که لزوما شبیه شما نیستند بتوانند حرف بزنند، بتوانند اعتراض کنند و از بالا تا پایین را امر به معروف و نهی از منکر کنند و اینها موثر افتد. این هم با کارهای نمایشی مثل معاونت مردمیسازی حل نمیشود. مردم حکومتی میخواهند که با حرف زدن و امر و نهی کردن در اداره امور مملکت سهیم باشند؛ همانگونه که در اصل 8 قانون اساسی این کشور این ظرفیت دیده شده است. مگر نمیگویید دولت مردمی هستید؟ پس به این سوالات پاسخ دهید. راه اعتراض مردم به شما و وزرا و عملکردشان چیست؟ بگویید کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر آحاد ملت چطور اعتراض کنند و چطور حرفشان به شما برسد که آن حرف شنیده شود و به کرسی بنشیند؟ صف اعتراض را به ما نشان دهید. سازوکاری برای حضور واقعی همه مردم در همه سطوح تصمیمگیری کشور فراهم آورید. آن هم نهفقط سازوکاری برای اعتراض، بلکه ساختاری برای به کرسی نشاندن حرفشان.
آقای رئیسی! باید مردم را دید و شنید و همه باید در این زمینه برابر باشند. شاید در بیان شما هم این حرفهای خوب را تایید کنید اما در عمل حتی حاضر به شنیدن صدای عموم دانشجویان هم نیستید چه رسد به مردم. شما حتی حاضر نشدید در این سالن راهشان بدهید. این دیگر نوبر است که برای شرکت در یک جلسه دانشجویی، باید کد ملی و نام پدر را از حاضران گرفت؛ آن هم فقط برای دانشجویان تشکلی. جمعیت قابلتوجهی از دانشجویان که عضو هیچ تشکلی نیستند و انتقادات تندوتیزتری به شما داشتهباشند اساسا امکان حضور در این جلسه را ندارند.
همانطور که در صدر این متن هم گفتیم امروز اعتماد مردم به دولت کاهش پیدا کرده و این بر همه مبرهن است. خب چرا اینطور شده؟ نمیشود به مردم وعده داد و بعد گریخت. نمیشود ادعا کرد و گردن نگرفت. یکدور قولهایی که دادهاید را به یاد بیاورید. خبر دارید سکه ۱۷ میلیون و دلار ۳۶ هزار تومان شده است؟ میدانید چقدر سفره مردم را با تدابیرتان کوچک کردید؟ چه شد؟ فکر میکردید یک عده لیبرالهای خودفروخته غربزده هستند که نمیگذارند کشور اصلاح شود و شما یکسری راهحلها دارید و اگر این عصای موسی را در بیاورید همه چیز اصلاح میشود. چه شد که حتی نتوانستید معاونتهای راهبردی بانک مرکزی و سازمان برنامه و وزارت نیرو و مسکن را هم عوض کنید؟! حتی رئیس ناکارآمد شورای عالی امنیت ملی را هم. راستی از وعده یک میلیون مسکن و شغلتان چه خبر؟ حضور پرتعداد شخصیتهای ضعیف و کوتاهقامت در مناصب و ردههای بالای دولتی امروز بر هر ناظر منصفی عیان است. همچنین تناقضهای سیاستگذارانه در عرصههای اقتصادی مشهود شده است. ترکیب این تناقضها با مسئولان ضعیف است که اعتماد مردم را خدشهدار کرده؛ آقای رئیسی! با این اوصاف هنوز نمیخواهید در دستورکار دولت بازنگری کنید؟
آقای مجری قانون اساسی، راهی جز برگرداندن مردم به صحنه ندارید. مردم دچار نانمایندگی شدهاند و کسی در بین مسئولان کشور ککش نگزیده است. اثری از تغییر دیده نمیشود و امیدها درحال ناامیدی است. راهحل، بازگشت به قانون اساسی بهعنوان میثاق ملی تمامی ایرانیان است. عمل به نص قانون اساسی هم نیازی به همایش ندارد؛ به جای همایش بازی، گزارش عملکرد بدهید. شاید بهتر باشد به جای سخنرانی درمورد قانون اساسی، روزانه آن را مطالعه کنید تا ببینید چگونه دولت قانون اساسی را زیر پا گذاشته. اصل ۲۷ و آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، اصل ۳۰ و آموزشوپرورش رایگان، اصل ۳۱ و حق داشتن مسکن، اصل ۵۹ و برگزاری رفراندومهای تقنینی، اصل ۴۳ و تشریح ضوابط حاکم بر نظام اقتصادی جمهوری اسلامی و... اصول اساسی این میثاق ملی است که انگار به فراموشی سپرده شده. حال شاید بشود آدرس دقیقتری داد از اینکه چه کسی زخم زد تا مگس روی آن بنشیند.
آقای رئیسی! ناامیدی از دولت شما روزافزون شده برای احیا امید دو راه پیش روی شماست؛ یا همانند دیگران حاشا کنید و باز به سخنرانیهای غرا روبیاورید، یا خاضعانه اشتباهاتتان را قبول کنید و دست به اصلاح امور بزنید. تکثر مردم را به رسمیت بشناسید. مخبرها، بذرپاشها، شمخانیها، زارعپورها و دیگر افراد ناکارآمدی که منصوبان شما هستند و داد ملت را درآوردهاند تغییر دهید. رویکردهای اشتباه را اصلاح کنید و تن به خواستههای عموم مردم بدهید. لازمه این امر در گام اول شنیدن حرفشان است. امید آن که تحولی صورت پذیرد و مسیر اصلاح و حضور واقعی مردم در صحنه سیاست نمایان شود.
برخی مدیران دولت شما به گفتمان عدالتخواهی پایبند نیستند
فاطمهسادات هوشمند میرحسینی، دبیر واحد خواهران اتحادیه دانشجویی دفتر تحکیم وحدت:سلام بر شهدای دانشجو و سلام بر شهدای دانشگاه تهران؛ از سه آذر اهورایی که درمقابل پای نیکسون قربانی شدند تا شهید مهدی رجببیگی؛ «دبیر همیشگی دفتر تحکیم وحدت» که پای امپریالیسم را از این مملکت برید و جاسوس خانه آمریکا را فتح کرد.
و سلام بر شهید اخیر دانشگاه تهران، شهید احمد صالحی که برای باز نشدن پای امپریالیسم به کشور؛ چندی پیش توسط تروریستهای تجزیهطلب شهید شد؛ تا زن، با کرامت بماند؛ زندگی در امنیت باشد و آزادی ملت ایران، در مقابل اراذل داعشی مسلک، تضمین گردد.
جناب آقای سیدابراهیم رئیسالساداتی
سلام علیکم؛
خشتبهخشت انجمنهای اسلامی، با خون دانشجویانی عجینشده که قربانی آمریکا شدهاند.
پس بدانید، اگر کسی نام انجمن اسلامی را یدک میکشد، ولی باوری به خط شهدای انجمن اسلامی ندارد، آن را غصب کرده است.
آقای رئیسجمهور!
کسانی که همصدا با رسانه سعودی، جاده صافکن فرزند شاه مخلوع شدهاند؛ نهتنها پیرو راه شهید قندچی، شریعت رضوی و بزرگنیا نیستند، بلکه خائن به خون آنها نیز هستند؛ چراکه آنها را شاه قربانی کرد و اینها سینه چاک فرزندان همان دیکتاتور هستند.
امروز به برکت خون همان شهیدان و برکت انقلاب اسلامی، یک زن در مقابل رئیسجمهور ایران ایستاده است؛ سیاستهای رئیس دولت ایران را نقد میکند و از مشکلات معیشت و زندگی مردم میگوید؛ پس زنده باد جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن، که معنابخش حقیقی به زن، زندگی و آزادی هستند.
اما آقای رئیسی!
سخن از مردم به میان آمد و به تأسی از کلام امیرالمومنین(ع) با شما بهعنوان کارگزار نظام، بدون پرده سخن میگوییم:
دولت شما زمانی که رشته امور را بهدست گرفت، امیدی در دل ملت جوانه زد، که پس از هشتسال، این بار قرار است دولت، صدای محرومان، این ولینعمتان واقعی انقلاب را بشنود. شما کشور را معطل امضای کسی نکردید و آب خوردن مردم را به کاخ سفید گره نزدید؛ شیخ دیگری، از جوانان گفت ولی شما به جوانان اعتماد کردید و برای این تصمیم نیز هزینه دادید.
فرد دیگری ادعای گفتوگوی تمدنها داشت، ولی در دولت شما ایران عضو سازمان همکاریهای شانگهای شد و تهران به چهارراه آمد و شد سران کشورهای آسیایی تبدیل گشت. در دولت شما مردم از شر کرونا و عدم تدبیر دولت سابق، درباره عدم واردات واکسن خلاص شدند و زندگی به شرایط قبل از کرونا بازگشت.
اما آقای رئیسی!
این اقدامات خوب است و کافی نیست.مدیریت دولت شما مشکلاتی دارد که اگر تدبیر نشود، میتواند به بحران تبدیل گردد و کشور را به زمین بزند. در رأس این مشکلات عدم پایبندی برخی مدیران به گفتمان عدالتخواهانه دولت و تعارف سیاسی دولت با آنهاست.
فیالمثل نه برای رئیس دولت، بلکه برای هر اهل تدبیری روشن بود که ساخت چهارمیلیون مسکن با وزیری که مریض احوال باشد، امکانپذیر نیست، اما دولت تعارف کرد و چوب آن را هم خورد.
اکنون که قریب به یکسالونیم از عمر دولت جنابعالی میگذرد؛ مردم سوال میکنند که آقای رئیسی چگونه میخواهد در زمان باقیمانده به وعده خود عمل کند؟
آقای رئیسجمهور!
دولت شما همانگونه که با دیپلماسی چندجانبه، راه را برای مراوده با بقیه کشورها باز کرد، بایستی باب گفتوگو در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی را نیز باز کند.
متاسفانه شاهد آن هستیم که درباره این وعده مهم شما نیز با برخی مدیران تعارف میشود.
مدیران دولت؛ برنامه مدون جهت ایجاد این گفتوگو ندارند و شاهد مثال این ادعا نحوه مدیریت روسای برخی از دانشگاهها در وقایع اخیر است.
برای مثال در دانشگاه صنعتی شریف، عدهای هیچگونه شأن و حرمتی برای دانشگاه باقی نگذاشتند، رئیس دانشگاه مماشات کرد؛ به پوشش یک دختر حمله کردند، رئیس دانشگاه مماشات کرد؛ درِ سلف را شکستند، مماشات کرد؛ حامی تیم فوتبال استعمار پیر شدند و به غرور ملی حمله کردند، مماشات کرد؛ سلاح سرد به دانشگاه آوردند، رئیس دانشگاه مماشات کرد. اما در مقابل هنگامی که دانشجویان قصد برگزاری تجمعی برای محکومیت آمریکا در ۱۳ آبان داشتند، درخواست تجمع را رد کرد.
آقای رئیسی، آقای جلیلی دیگر چه باید میکرد تا عزل شود؟!
رهبری فرمودند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسی کنند.»
فرمودند: «صد بار گفتم کرسیهای آزاداندیشی را جدی بگیرید.»
شما نیز بر اهمیت تضارب آرا در دانشگاه تاکید کردید.
منتها رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر، برخلاف توصیههای رهبری و برخلاف دستور شما، بنابر اجتهاد شخصی برنامهها را به بهانههایی همچون ناتوانی در تامین امنیت جانی معاون شما در دانشگاه امیرکبیر لغو میکند.
آقای رئیسجمهور!
اگر آقای قدسیپور توان تامین امنیت یک جلسه را ندارد و جمهوری اسلامی را در دفاع از امنیت دانشگاه خود ناتوان نشان میدهد، روند آموزشی دانشگاه را نمیتواند به حالت عادی بازگرداند و از کیان آموزشی و پژوهشی دانشگاه نمیتواند دفاع کند، عزلش کنید.
تخطی از قانون و تساهل و تسامح با هرگونه هنجارشکنی، از سمت هیچ شخص و مسئولی پذیرفته نیست؛ چرا عدهای از مسئولان به خود اجازه میدهند که در دفاع از نظام اسلامی تعلل کنند؛ اینجا بهصراحت عرض میکنم که دفتر تحکیم وحدت در دفاع از حدود الهی تقیه به خرج نمیدهد.
برای مثال زمان دفاع از حکم واجب الهی، یعنی قانون حجاب، زمان وسط بازی نیست؛ برخی دوستان باید تکلیفشان را با عقاید خود روشن کنند؛ اگر در بزنگاهها پای نظام اسلامی نایستیم و در دفاع از حکومت الهی تقیه کنیم، فردای بزنگاهها شرمنده حقیقت خواهیم شد.
آقای رئیسی!
خواست عموم ملت ایران هم رها بودن پوشش نیست؛ از شما میخواهیم نسبت به فرهنگ اجتماعی حساس باشید و این حوزه را بیسرپرست و بدون برنامه رها نکنید. مساله مردم ایران کرامتی است که بهعلت بیتدبیریهایی همچون مسائل اقتصادی خدشهدار شده است، نه رهایی پوشش و شکستن حریم الهی. در این راه از تخطئه برخی خواص نترسید! چراکه عموم مردم با شما همراه هستند.
در پایان بنده بهعنوان یک دختر ایرانی، به بودن و نفس کشیدن در این برهه از تاریخ و در اتمسفر جمهوری اسلامی ایران، افتخار میکنم؛ به تحقیق و باجرات اعلام میدارم که گفتمان انقلاب ما در مسائل مربوط به زنان، که منجر به ایجاد دیدگاهی مترقی در ایران و جهان شد، برگ برندهای در نزاع گفتمانی تمدنها در این برهه از تاریخ است؛ اما درحالحاضر این گفتمان اصیل به سطح اجرا که میرسد، با نقصها و ضعفهای جدی مواجه است؛ بهجد میتوان گفت که قصور هر شخص یا گروهی در این زمینه، که منجر به خطاهایی در حیطه حکمرانی شود، خیانت و ظلم بزرگی به نظرات مترقی اسلام و امامین انقلاب است.
جناب آقای رئیسی!
ما در حوزه زنان و خانواده، به تحول اساسی نیاز مبرم و فوری داریم؛ تحول در افکار مسئولان، تصمیمگیران و سیاستگذاریها.
درحالیکه سالهاست مسائل اصلی زنان قربانی بازیهای سیاسی جریانات مختلف شدهاست؛ ما به این تحول در دولت شما امید داشتیم ولی تابهحال در سطوح مختلف فعالیت و تصمیمات دولت و در راس آن در معاونت امور زنان و خانواده شما، نگاهی جامع بههمراه ایدهها و برنامهای منسجم که نوید تحول را دهد، مشاهده نمیکنیم.
باید بدانید که مسائل زنان و خانواده با کارهای جزیرهای و پراکنده حل نخواهد شد و نیازمند تصمیماتی قاطع، گامهایی بزرگ و نگاه کلان و تحولی در سطوح فرهنگی و ساختاری است؛ این یک هشدار جدی است و بایستی عنایت ویژهای به این مقوله شود؛ چراکه لازم است بهزودی ندای زن انقلاب اسلامی، جهان را دربرگیرد؛ انشاءالله...