راضیه فلاح، خبرنگار:اعضای هیاتعلمی گروه روانشناسی و مشاوره دانشگاه آزاد واحد رودهن هفته گذشته میزبان دکتر طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بودند. نشست چهارساعته و متفاوتتر از سه نشست قبلی که تحتعنوان بررسی ناآرامیهای اخیر کشور در محل سازمان مرکزی دانشگاه برگزار شده بود، محل ارائه تحلیلهای اساتید گروه روانشناسی واحد شد. دانشگاه آزاد درطول دوماه اخیر تلاش کرد با بررسی جوانب مختلف تحولات اخیر کشور، نقش علمی خود را در آسیبشناسی و ارائه راهکارها ایفا کند. در این نشست فاطمه حمیدیفر مدیرکل پژوهش و تحصیلات تکمیلی، فریبا بشردوست، حسین ابراهیمیمقدم، هایده صابری، زهرا معین و قریشی از اعضای هیاتعلمی واحد رودهن حضور داشتند و به گفتوگو پرداختند. مشروح این نشست را در ادامه میخوانید.
دکتر محمدمهدی طهرانچی هفته گذشته روز شهادت دو دانشمند عزیز کشور دکتر مجید شهریاری و دکتر محسن فخریزاده بود. با توجه به صحبتهای آن مقام اروپایی که گفته بود ما باغی هستیم و بقیه جنگل، شهادت این دو عزیز نشان داد که در قرن 21 اروپا هنوز جنگل بزرگ است که برنمیتابد در دنیا شبیه به باغ باشد.
ما با مسائلی در جامعه بهمدت بیش از 70 روز مواجه هستیم. واقعیت این است که دانشگاه در همهجای دنیا برای حل مساله است و خود دانشگاه هیچگاه مساله نبوده است. سال 2015 تحقیقی به سفارش نیروی دریایی آمریکایی توسط دانشگاه امآیتی با موضوع راهپیمایی اربعین انجام شد. پشت این تحقیق خانمی است که پیش از این برای نیروی دریایی آمریکا تحقیقی درمورد کشور افغانستان انجام داده بود، یعنی ماموریت دانشگاه قوام توسعه و برای کشورهای غربی ادامه سلطه است. جایی را نداریم که دانشگاه ماموریت علم برای علم را داشته باشد، شاید از پنج دوره تمدنی غرب تنها دورههای اول و دوم علم برای علم بودهاند. اما بعد از دوره 50 ساله جنگجهانی و 50 ساله بعد از جنگجهانی در دوره جنگ سرد و پس از آن همواره ماموریت دانشگاه بحث و قوام ماموریت برنامه توسعه کشورهای غربی بوده است. داوری میگوید بیش از 400 سال است که نقش دانشگاه با توسعه غربی عجین شده و این یک واقعیت است. دوران جنگ سرد دانشگاه یک مفهومی داشت و پس از دوران جنگ سرد یک مفهوم دیگری را پیدا کردند. دانشگاههای غربی جهتگیری تحتعنوان علم برای امنیت را پیدا کردند و دانشگاههای غربی مسئولیت جدیدی را یافتند، برای مثال در حوزه سختافزار چیزی به نام کرونا ماموریت این دانشگاهها بود و در حوزه نرم نیز هر آنچه را که با آن روبهرو هستیم برآمده از همین دانشگاههاست، یعنی آنچه در فضای مجازی، تزریق فردگرایی به جوانان دیده میشود، آنچه که تحتعنوان ترجیح جنسیت بر زوجیت دیده میشود و هرآنچه به آن خانواده مدرن میگویند، نتیجه فعالیت دانشگاههای هاروارد، استنفورد و... است. همانطور که در دوران جنگجهانی پشت ناپالم و بمب اتم دانشگاههای آمریکایی قرار داشتند، امروز هم پشت فضای نرم که جهان شبکه را دربردارد و هم در بحث کرونا و علم برای امنیت و جنگجهانی برای تروریسم و بیوتروریسم نیز دانشگاههای غربی قرار دارند. همه این موارد به صورت مستند در کتابهای آمریکا آمده است.
دانشگاه باید بخشی از حل مساله باشد
ما باید چه کنیم؟ زمانی که به مسالهای برخورد میکنیم باید سراغ چه کسی برویم؟ برای حل مسائل باید به کجا مراجعه کنیم؟ مسلم است که باید به دانشگاه مراجعه کنیم. دانشگاه باید بخشی از حل مساله باشد، بنابراین من سعی دارم خیلی کوتاه چند نکته را بیان کنم. امروز در دانشگاه رودهن که یکی از دانشگاههای مهم در علم روانشناسی است، مباحث را مطرح و راهکارهایی برای آن بیابیم.
از دید من آنچه در کف جامعه تحتعنوان اغتشاش دیده میشود، ظاهری دعوای سبک زندگی است. آیا حجاب را داشته باشم یا نداشته باشم؟ باحجابی یا بیحجابی؟ بقیه موارد نیز از همین گزارههایی که درحال شکلگیری است، به سبک زندگی برمیگردد. اما یک واقعیت عمیقتر در آن وجود دارد که این نزاع تمدنی است. یک نزاع تمدنی برآمده از غرب که تمدنی 300 یا 350 را آغاز کرده و یک نزاع تمدنی که برای منطقه خودمان است و همواره نمایندگی این گفتمان برعهده کشور ما بوده است، برای مثال در پایان جنگجهانی دوم کشورهای آمریکا، شوروی و انگلستان بر آلمان پیروز شده بودند. این جنگ در اروپا اتفاق افتاد و در ابتدا برلین و در آخر ژاپن سقوط کرد و پرچم سازمان ملل در شهر نیویورک آمریکا برافراشته شد. چرا این سه کشور در تهران نشستند و جلسه گذاشتند؟ چرا برای جنگی که در اروپا بود، هیتلری که در برلین بود و ژاپنی که شکست خورده بود در تهران جلسه گذاشتند؟ به همان دلیلی که سیوچند سال بعد همین شهر تهران تبدیل به پاشنهآشیلی با شعار نه شرقی نه غربی شد، یعنی هنوز شوروی قدرت داشت و جنگ سرد بین استالین و روزولت هنوز وجود داشت. به بیان دیگر همانجایی که صندلی گذاشتند و شاه کشور را تحویل نگرفتند و گفتند ما هستیم که دنیا را تقسیم میکنیم؛ همانجا بعد از سیوچند سال به رهبری امام خمینی(ره)، نه شرقی نه غربی را گفت. امام زمانی که هنوز جنگ سرد تمام نشده بود، به یکی از قدرتهای دو بلوک نامه نوشت که تو تمام شدهای و به آخر رسیدهای و کمونیسم به زبالهدان تاریخ میرود.
دعوای اصلی نزاع تمدنی کنشهای سبک زندگی است
این واقعیتی است که نزاع تمدنی وجود دارد و دعوای اصلی آن کنشهای سبک زندگی است و آنچه را که شاهد هستیم تحتعنوان کنشهای شورشطلبانه نوجوانان، متاثر از سبک زندگی غربی و فضای القا شده خیلی جدی غربی است. شما بهعنوان استادان روانشناسی بیش از من به آن واقف هستید و من آمدهام از شما بپرسم چگونه باید آن مواجه شویم. سوال اصلی این است که کنشی وجود دارد ولی در پشت این کنش یک بینش، دانش، گرایش و مهارت وجود دارد. اینترنت درحال تغییر گرایش جوانان است ولی دانش آنها در کجا تغییر میکند؟ موضوع این بار اجتماعی نیست و شخصی و فردی است. این دفعه نمیخواهد بگوید فلان حزب برود و آن حزب دیگر بیاید. این بار میگوید من میخواهم هرطور که دوست دارم باشم. این سوالی است که امروز مطرح شده است. دانشجو سرکلاس میگوید من اینگونه میخواهم باشم و قانون باید در جهت خواستههای من تنظیم شود. نمیگویند درتلاش برای یک نظام اجتماعی تازه هستند. برعکس میگویند دلم میخواهد آزاد باشم؛ هرطوری که دلم میخواهد باید باشم. این نسل دیگر دوست غیرهمجنس را دوست اجتماعی میخواند و میگویند دوست داریم ما دوستهای اجتماعی کنار هم زندگی کنیم و حتی بچه بیاوریم و خانواده هم نباید دخالت کند. دعوای امروز قطر چیست؟ همین امروز در واحد شما دختری را دیدم کاپشنی که به تن داشت لباس همجنسگراهاست. جوان امروز میگوید من دوست دارم همجنسگرا باشم و چه کار داری که میگویی این بد است؟ دعوای امروز قطر این است که آلمان جلوی دهن خودش را میگیرد که شما نگذاشتید پرچم همجنسبازها به این کشور بیاید. این دعواها، دعواهای فردی است.
امروز در صحنه عمل خرابی درست شده و خداوند میگوید من چشمههایی را به شما نشان میدهم. به عقیده من آنچه در این 70 روز در خیابان اتفاق افتاده مصداق آیه قرآن است. در دوران کرونا بهصورت افراطی نگاههای کج تربیتی را که داشتیم امروز بهصورت تشدیدشده نظاره میکنیم. در این 70 روز نتیجه این عمل را چشیدهایم. قصه هیچ ربطی هم به حجاب ندارد. دعوا سر گزارههاست، برای مثال میخواهند ازدواج سفید را رسمی کنند و کسی کاری به کار آنها نداشته باشد. قرآن میگوید به عقب برگردید. سوال امروز این است که ما در کجا اشتباه کردهایم؟ افراد بازداشتشده از دهکهای بالای اقتصادی هستند و اصلا مساله اقتصادی نیست. کشور مشکل اقتصادی دارد اما افراد معترض که بین 14 تا 23 ساله هستند، مشکل اقتصادی ندارند. بررسی کردهام، افرادی با تحصیلات کارشناسیارشد و دکتری در بین افراد بازداشتی بسیار کم هستند.
اگر علم یک چیستی دارد که از ساحت شروع میشود و به کنشگری ختم میشود یا اگر علم یک چرایی دارد و از پارادایم شروع میشود و به گزاره ختم میشود و اگر علم یک چگونگی دارد که از سیاستگذاری شروع میشود و به مدیریت و قوانین ختم میشود، در دورههای مختلف ذهنمان درگیر کنشگران چیستی علم، گزارههای حاصل از چرایی علم و درگیر حاصل سیاست و چرایی علم است. درصورتیکه منطقه منازعه ما در سیاستگذاری علم با غرب است. گزارههای کف خیابان جنگ بین ایران سنتی و مدرن است. کجای این اتفاقات به ایران با سههزار سال قدمت شبیه است که کلام کف دانشگاه آن اینقدر سخیف شده است؟ ایرانی در چم و خم این بود که دختر به ورزشگاه نرود تا به گوشش حرف نامربوط نرسد، امروز دختر و پسر در حیاط دانشگاه درجه 1 کنار هم فحش و ناسزای رکیک دادهاند. ایرانی بهدنبال حفظ کرامت و جایگاه زن بود که این اتفاقات افتاد که انسان از بیان آن شرم دارد. ما نیاز به تحول داریم و سرمایه تحول ما نیز یک پشتوانه علمی و فکری نیاز دارد که منابع ما هستند.
دانشگاه باید آسیبشناسی کند که چه کردهایم
به استناد بیانیه گام دوم رهبر انقلاب برای حل کف خیابان باید به علم و دانش برگشت. در قسمت اول این بیانیه آمده است که هزاران استاد دانشگاهی و میلیونها فارغالتحصیل دانشگاهی و هزاران واحد دانشگاهی از افتخارات گام اول است. ایشان در گام دوم فرمودهاند بهطور اساسی پیروزی انقلاب اسلامی آغازگر عصر جدید عالم است و تقابل جهانی اسلام و استکبار آغاز شده است. این پدیده یک پایه دارد که از علم و حقیقت شروع میشود و اخلاق و معنویت و درنهایت به سبک زندگی ختم میشود. در چله دوم بر علم و پژوهش سفارش شده است. ایشان در سالی به این مسائل توجه داشتند که هنوز کرونا نیامده بود و این تلخیها را به ما نشان نداده بودند. به عقیده من نیازمندیم که دانشگاه از منظر علم و پژوهش یکبار آسیبشناسی کند که چه کردهایم یا دانشی به جوانان نمیدهیم و آنها گرایش خود را از اینترنت میگیرند و خودشان آن را کنش میکنند یا دانشی به جوانان میدهیم که این دانش خودش مشکل دارد. از منظر شما روانشناسان و مشاوره مشکل کجاست؟ به عقیده من دانشگاه 40 درصد جوانان کشور را در خود جای داده است، این آمار یعنی ما میتوانیم تغییر را ایجاد کنیم و میخواهیم با این جریان یک تقابل فکری داشته باشیم.
دانشگاههای دنیا بهسمت فردگرایی در حرکت هستند
فاطمه حمیدیفر متاسفانه تا مساله به اورژانس نرسید به آن درست پرداخت نشد. دانشگاههای دنیا بهسمت سکولاریسم و فردگرایی در حرکت هستند. افراد در دنیا امروز و با تکنولوژی میتوانند بدون درنظر گرفتن مرزهای جغرافیایی و صرف زمان و هزینه با هر فرد و صاحبنظری در هر گوشه دنیا در ارتباط باشند. خارج از اینکه هر نوع دانش و مهارتی نیاز به ساختار جهانبینی و ایدئولوژیک دارد و اگر این نباشد افرادی در جامعه ایرانی اسلامی ما بخواهند از هر مرجعی دانشی را بهوجود بیاورند که چهارچوبهای دانشی برای آن وجود ندارد، ما را دچار پدیده اجتماعی شبیه به اتفاقات امروز میکند. امروز نسل آلفا یا نت نسلی است که بسیار سنتگریز بوده و به سبک مدرن گرایش دارد. این نسل هیچگونه سبک زندگی خاصی را دنبال نمیکند و الگوی خاصی ندارد و تنها الگوبرداری از اسطورههایی دارد که منطبق با فرهنگ ایرانی اسلامی نیست. متاسفانه جامعه اسلامی ما نیز خیلی نتوانسته در این زمینه درست عمل کند.
دکتر طهرانچی من نمیخواهم برای این نسل اسم نت یا آلفا را بهکار ببرم. چون با این اسم همان تعابیر غربیها را باید به کار برد. اسم این نسل را دوره جدید یا نسل نوین بگذاریم. از این نسل اسم قهرمانهایشان را پرسیدیم و آنها اسامیای که نوشتند بسیار جالب بود. از امام علی(ع) شروع کردند و بعد به گلشیفته فراهانی و سردار سلیمانی و علی دایی رسیدند. این نسل شبیه ما نمیاندیشد و تناقضات را در انتخاب اسطورهها کنار هم میآورد. ما غافل بودیم و آنچه انجام دادهایم کافی نبوده و دیگران هوشیارتر بودند. امروز میخواهیم این نسل نو را بررسی کنیم تا بشناسیم.
نتوانستیم فرزندپروری را در جامعه ایرانی تقویت کنیم
حمیدیفر سه تحلیل برای این نسل جدید تغییرات نسلی، فرآیندهای سبک زندگی و سیالیت سنتی به مدرنیزه آمده است. برای همین یک نوجوان 12ساله که بههیچعنوان قدرت تحلیل رفتار جامعه را ندارد، بازهم بروز رفتاری در این حوزه دارد. همین امر من را به حوزه تربیت خانوادگی میرساند که نتوانستیم در این حوزه نیز آنطورکه باید فرزندپروری را در جامعه ایرانی تقویت کنیم. همین امر مدرنیته که آقا و خانم بهعلت معیشت بیرون از منزل هستند و فرزندان، پدر و مادر واقعی و عاطفی خود را ندارند و با افراد دست دوم بزرگ میشوند این اتفاق افتاده است. یادگیری اجتماعی نیز مساله دیگری است که بهنظر من مهم است. کشور 2 سال درگیر کرونا بود و تعاملات اجتماعی به هر علتی قطع شد. بعد از این 2 سال حتی معلمان مدرسه از نداشتن نظم دانشآموزان گلایه داشتند. مساله دیگر را میتوان ناکامی در رسیدن به اهداف مدنظر افراد بیان کرد. همین امر تعادل را بههم ریخته و در کنار آن مسائل حلنشده روانشناختی را در گروههای سنی این نسل جدید داریم. همچنین با فقدان مهارتهای گفتوگویی در جامعه مواجه هستیم. به عقیده من دانشجو در دانشگاه میتواند حرفش بزند، اما اینکه چرا اینگونه اعتراضاتش را بیان میکند، نشاندهنده آن است که مهارتهای گفتوگو وجود ندارد. نقشه راه این جنگ عصبی شناختی از سال 2010 کشیده شده و مدتی است که برنامههای آن در مناطق مختلف دنیا درحال پیادهسازی است. جنگ امروز یک جنگ اطلاعاتی مجازی نیست. این یک جنگ در فضای فیزیکی است که بهصورت معمول با شناخت و بنیادهای انسانی نسبت به وقایع اطراف خودش را هدف گرفته و ما را به این بدرفتاریهای اجتماعی میرساند.
دنیا امروز در دست نسل آلفا قرار دارد
فریبا بشردوست چه بخواهیم و نخواهیم دنیا امروز در دست نسل آلفا قرار دارد. ویژگی این نسل آن است که آنها در عصر دیجیتال بهدنیا آمدهاند و این بزرگترین تفاوت این نسل با ما است. چه بخواهیم و چه نخواهیم دیجیتال به این نسل مربوط است. من مخالف بیان دکتر طهرانچی در بیان این نسل به نسل نو یا جدید هستم.
باید مجموعهای از گفتوگوها را با نگاه نخبگانی شکل دهیم
دکتر طهرانچی کرونا زمانی که آمد در زیستبومها و ژنتیکهای مختلف شکلهای متفاوتی پیدا کرد. بعد انتشار پیدا کرد و به دیگران منتقل شد. اگر شما زیستبوم را در یک بیماری عمومی جهانی صفر بگیری اشتباه کردهای. این نمونه را برای بیان مطلب مدنظر گفتم تا بگویم اگر ما نسل آلفا را برای همه زیستبومها یکسان بگیریم و بگوییم همه علائم آنها یکپارچه است، یک مساله دیگر است. اما اگر این معضل را امروز بگوییم نسل آلفا ایرانی هستند و نوعی از نسل نت یا آلفا، یک بیان دیگر است. شما چه بخواهید و چه نخواهید در تربیت ما برخی مسائل مطرح است. برای مثال در کشور محل عمومی برای مصرف مشروبات الکلی وجود ندارد و مشروب خوردن در خانه انجام میشود. از یکی از این جوانان پرسیده شده که بهترین تفریح برای تو چیست؟ او نیز در پاسخ گفته که بهترین تفریح برای من مشروب خوردن در کنار خواهر و پدر و مادرم است. این یک بخشی از مساله است که بخشی از زیستبوم کشور ما است. به همین جهت نیز من گفتم بهتر است اسم این نسل را آلفا نگوییم. در غیر از این صورت این نسل مانند دیگر همسالان خود در دیگر کشورها محصول فضای مجازی هستند. اینکه بگوییم این مشکل یک راهحل خیلی ساده دارد، بسیار خاماندیشی است. باید مجموعهای از گفتوگوها را با نگاه نخبگانی شکل دهیم و درنهایت به یک مدلی برای این مطلب خواهیم رسید و به مسئولان کشور راهحل بدهیم.
نمیتوانیم این نسل را از کل جهان جدا کنیم
بشردوست ما نمیتوانیم این نسل را از کل جهان جدا کنیم و من همچنان اعتقاد دارم این نسل آلفا با نسل ما تفاوت دارد. این نسل اکثرا تکفرزند هستند و حریم شخصی بسیار بزرگتری به نسبت ما دارند که چند خواهر و برادر دیگر داشتیم. اینها برخلاف نسل ما که حق حرف زدن نداشتند؛ حق انتخاب دارند. همه این عوامل باعث شده تا هر زمان حرفی هم زده شود بگویند من این را میخواهم. بخشی از این مسائل نیز مربوط به همین نسل z یا آلفا بودن است. شما از ما انتظار دارید که در دانشگاه برای این نسل کاری انجام شود. درحالیکه این افراد از مدرسه به دانشگاه آمدهاند و به نوعی به ما تحویل داده شدهاند. این افراد در مدرسه و با تلویزیون تربیت شده و بعد به ما سپرده شدهاند. بخشی از خانوادههای ایرانی سگ دارند. یک روز از تلویزیون به من گفتند در برنامهای بیایم و از مضرات سگداری بگویم. به آنها گفتم شما سالها در برنامه کودک بل و سباستین را نشان دادهاید و آموزشها را آنجا دادهاید، من چگونه بیایم این انگارهسازی را تغییر بدهم؟ در همه کارتونهای کودکی سگ را نشان دادهاند، حالا من چه میتوانم بکنم؟ این امر را در همه موارد در نظر بگیرید که این جوانان اینگونه بزرگ شدند و سپس به دست ما سپرده شدند.
اتفاقات اخیر نشان از شکست نظام تعلیموتربیت در کشور است
دکتر طهرانچی بحث این نیست که دانشگاه دیر است یا زود است. اول آنکه دانشگاه آزاد اسلامی حدود 700 مدرسه در سطح کشور دارد. در بسیاری از شهرها متوسطه دوم را با کارشناسی لینک میکنیم. یک مقطع متوسطه دوم برای یک رشته دایر میکنیم و همان دانشآموزان را برای دوره کارشناسی میفرستیم. من به شخص رئیسجمهور گفتم این اتفاقاتی که در سطح شهرها شاهد هستیم نشان از شکست نظام تعلیموتربیت ما در کشور است. این اتفاق در خانواده شروع شده بعد به مدرسه رسیده و حالا هم به ما تحویل داده شده است. امروز یا باید بچهها را با این مشکلاتی که دارند رها کنیم یا باید برای آنها برنامه داشته باشیم و کاری کنیم.
دانشگاههای علومانسانی باید در مسائل سیاسی پیشرو باشند
حسین ابراهیمیمقدم به عقیده من در ارتباط با چرایی مساله باید به ده سال قبل برگردیم. مقاممعظمرهبری در آن سالها گفتند که دانشجویان ما باید سیاسی باشند. اما هشت سال پیش گفتند که استادان نباید سیاسی باشند. یکی از سوالهای من این بوده که چرا دانشکدههای صنعتی ما مثل امیرکبیر در مسائل سیاسی پیشرو باشند؛ درحالیکه باید دانشگاههای علومانسانی پیشرو باشند. این مباحث در چند بخش باید بررسی شود. یکی از آنها رسانه ملی و رادیو تلویزیون است. من بارها گفتهام که در این زمینه بسیار ضعیف عمل شده، خوراک بسیار کم بوده و در مرحله بعد انعطافپذیری بسیار پایین بوده است. از سالها قبل تا امروز آیا در نیروی انتظامی مشکلی نبوده؟ یا پلیسی خطا نکرده است؟ این آن خوراکی بوده که باید برای تلویزیون در نظر گرفته میشد.
افراد متبحری در علم رسانه تربیت نکردهایم
دکتر طهرانچی هیچ زمان نخواهید که پلیس که قوامبخش نظام و حکومت است خوار شود. در هیچ کجای دنیا این کار را انجام نمیدهند. در هیچ کجای دنیا پلیس خوار نمیشود. من بهطور اساسی مخالف این امر هستم که در صداوسیما پلیسی را نشان دادند که روی زمین او را لگد میزدند. اگر هیبت پلیس از بین برود دیگر خود شما نیز امنیت ندارید که شب به خانه بروید. برخی موارد اقدامی است مانند برخورد با پلیس متخلف ولی گفتمان حمایت از پلیس اجتماعی است. یکی از مشکلات امروز این است که ما افرادی که در علم رسانه تبحر داشته باشند را تربیت نکردهایم. رسانههای غربی بر رسانه ما برتری دارند چون دانشآموختههای رسانههای غربی به علت دانش رسانهای برتری دارد.
مردم با تلویزیون قهر کردهاند
ابراهیمیمقدم نگاه من از این سو است که این موارد باعث شده تا مردم با تلویزیون قهر کردهاند و به سمت تلویزیون بیگانه گرایش پیدا کردهاند. در تلویزیون من برنامه دارم و تهیهکننده و کارگردان پیرامون سریال ماهواره صحبت میکنند، باید این دوگانگیهای عملکردی را بررسی کرد. از سوی دیگر طبق آمارها کشور تا 15 سال آینده دیگر جراح قلب ندارد. علت این امر نیز کم شدن دانشجویان این رشته و مهاجرت فارغالتحصیلان آن به کشورهای دیگر است. شاید این افراد برای خودشان آینده مشخصی را تصور نمیکنند.
دکتر طهرانچی دنیانمایی کاذب یکی از مباحثی که اینترنت و انفجار اطلاعات در ذهن جوانان ایجاد کرده است. در حال حاضر کسی به اندازه جراحهای قلب در کشور درآمد ندارد. همین امر صحبت شما را نقد میکند. اطلاعات بسیار زیاد در زمانی که به اطلاعات نیازی نیست داده میشود. برای مثال به نوجوانان پیش از بلوغ اطلاعات بسیار زیادی در مورد بلوغ داده میشود. همین امر در بلوغ اجتماعی، بلوغ معیشتی و اقتصادی نیز تکرار میشود. این موارد باید در روانشناسی به آن پرداخته شود. چرا باید جوانان و نوجوانان ما اطلاعاتی را داشته باشند که به درد سن آنها نمیخورد؟
ابراهیمیمقدم: اگر فرد احساس عدم امنیت نداشته باشد نمیتواند کار کند. زمانی که یک خانواده احساس امنیت ندارد این حرفها را در خانه میزند و فرزند آنها این مطالب را میآموزد. برای مثال اگر از امنیت خودروی خود خیال آسوده نداشته باشم، نمیتوانم اینجا راحت از مسائل مختلف سخن بگویم.
دکتر طهرانچی درست است باید امنیت خاطر باشد. اما در کار علمی باید پیمایش علمی شود. بیشترین دانشجوهای معترض، به هیچ عنوان جزء خانوادههای فقیر نبودهاند.
ابراهیمیمقدم ما یک بررسی را انجام دادهایم که کسانی که از وضعیت اقتصادی خیلی بالا یا خیلی پایین برخوردار بودند با مسائل کاری درگیر هستند و به نوعی فرصتی برای کار جز فعالیت اقتصادی را ندارند. برای مثال دانشجویان خیلی مرفه به علت فعالیت اقتصادی و امنیت مالی در کلاس حاضر نمیشوند و برعکس دانشجویان طبقه پایین نیز چون باید در زمان کلاس به فعالیت اقتصادی مشغول شوند در کلاس درس حاضر نمیشوند. تنها طبقه متوسط است که در کلاس درس حاضر میشود. اما براساس نظریه هیدرولیکی در روانشناسی زمانی که فشارها روی هم انباشت میشوند این انباشت باعث انفجار میشد. ما در سالهای گذشته فشارهای اقتصادی را داشتهایم و کسی نمیتواند این موارد را کتمان کند.
دکتر طهرانچی برای من در این جلسه نسل آلفا اهمیت دارد و این موارد برای این نسل اهمیت ندارد. من در اینجا حاضر نشدهام تا مشکل کشور را حل کنم. جامعه از من بهعنوان دانشگاه میپرسد که تو چه نظری داری و چه دلایلی را مطرح میکنی؟ من بهعنوان دانشگاه باید این موارد را پاسخ بدهم. سوال من یک سوال علمی است و پاسخ علمی نیز میخواهم. اینجا آمدهام تا مساله را بهصورت رفتاری بررسی کنم. حکومت متوجه بیماری خود شده و دنبال راه چاره است. این امر را نیز از آنجایی که حکومت بسیار مسالمتآمیز با معترضان برخورد میکند میتوان فهمید. کشور با مخالفتهای تهران و جداییطلبان کردستان به دو گونه مجزا برخورد میکند. مثال دیگر این امر نیز منع حمل سلاح توسط نیروهای انتظامی و پلیس است.
بهجای بازخواست جوانها باید سخنان آنها شنیده شود
قریشی میخواهم بدانم در این نسل جوان هیچ نقطه مثبتی وجود ندارد؟ چرا باید ما همیشه با اینها در تقابل باشیم؟ بهعقیده من بهجای آنکه در مقابل این افراد قرار بگیریم باید در کنار آنها قرار بگیریم. این عمل باعث میشود تا این افراد درک شوند. ما همیشه به نکات منفی توجه کردهایم و به نقاط مثبت جوانان توجه نشده است. جوانان هیچ فضایی را برای آشنایی و کنار هم قرار گرفتن ندارند. شاید یکی از علل طلاق که امروز آمار بسیار بالایی نیز دارد، عدمشناخت این جوانان باشد. بخشی از انیمیشنهایی که در کودکی از تلویزیون پخش شد، به ناخودآگاه جوانان اضطراب و افسردگی را القا کرده است. به بیان دیگر هم خانواده هم مهدکودک و مدرسه در کنار رادیو و تلویزیون در شکلگیری نسل امروز نقش دارد. امروزه دنیا اینترنت است و آنها با خیلی از مسائل آشنا هستند و زمانی که بخشی از نیازهای آنها پاسخ داده نمیشود، به خیابان میآیند و از این روش برای بیان خواستههای خود استفاده میکنند. به عقیده من بهجای بازخواست جوانها باید سخنان آنها شنیده شوند.
دکتر طهرانچی باید با این جوانان سخن گفت آنها را شناخت و درک کرد. تلویزیون برای نسل ما است و این نسل با تلویزیون بزرگ نشدهاند. باید درمورد بازیهای این نسل سخن گفت. چه تعداد از این جوانان در این بازیها هر روز آدم را کشتهاند. این یک بیماری عمومی است که نوع زیستبومی هم دارد. من این بحثها را مطرح کردهام تا باب گفتوگو باز شود.
حکمرانی به آنچه علم میگوید توجه نمیکند
هایده صابری آنچه علم به ما میگوید در حکمرانی ما به آن توجه نمیشود. اولین دلیل آن هم این است که در علم زود نتیجهگیری نمیشود و دانشمند شکاک است. مشکل امروز مربوط به امروز نیست. نمیخواهیم واقعیات را بپذیریم. صد سال پیش واتسون تصور میکرد که محیط بر فرد بسیار تاثیر دارد که این نظریه رد شد. ما 40 سال است که باید متوجه میشدیم که بین مردم و حاکمیت فاصله افتاده است.
دانشگاه باید بتواند گفتوگو را در خود نهادینه کند
دکتر طهرانچی من نماینده حاکمیت نیستم. باید توجه کرد که نسل آلفا ربطی به کشور ما ندارد و در همه دنیا این اتفاق افتاده است. در دنیای غرب بیش از یک سده است که دانشگاه بهعنوان حلال مسائل حاضر است. تا امروز کسی در دانشگاه این مسائل را مطرح نکرده است. بهعقیده من دانشگاه باید بتواند گفتوگو را در خود نهادینه کند و بعد با حاکمیت آن را جا بیندازد و در مرحله آخر آن را به نسل جوان آموزش دهد. سوال این است که آیا غرب میتواند محیط تربیتی ایجاد کند و ما نیز میتوانیم؟ یا نه هیچکسی نمیتواند؟ اگر هیچکس نمیتواند محیط تربیتی درست کند چرا نسل آلفا بروز کرده است؟
صابری غرب نگاه علمی را در تربیت توجه دارد ولی ما این روش را نداریم. امروز 60 درصد دانشجویان کشور از بین زنان هستند و این میزان زن تحصیلکرده چه میزان از پستهای مدیریتی را در سطوح بالا کشور دارد؟ در همه دنیا این تعداد کمتر است، اما این میزان از افراد تحصیلکرده سرخوردگیهای خود را نیز دارد.
دکتر طهرانچی گاهی ما خودمان اعتراضهایی را به نظام حکمرانی داریم. این نگاه ما است و نگاه نسل آلفا نیست، اگر این امر درمان شود، مشکل این نسل برطرف نمیشود.
صابری ما به مراجعان میگوییم باید رابطه خود را با فرزندان خود درست کنید، فرزندان شما نیز به حرفهای شما استناد میکند. زمانی که پلیس ایستاده و لباس شخصی دانشجو را دستگیر میکند این برخورد، واکنشی را نیز بههمراه دارد.
فرهنگ ایرانی در درون خود هرچیز بیگانهای را حل میکند
دکتر طهرانچی بهنظرم شما از زاویهای مساله را نگاه میکنید که بهعقیده من این زاویه در واکاوی مساله مشکل درست میکند. باید بگوییم بخشی از جوانان، نه همه جوانان که در این 40 سال هم تربیت شده است. بله در بخشی از جوانان این مشکل هست. این هم که بگوییم که این نسل تنها در ایران وجود دارد نیز اشتباه است و در همه دنیا این نسل وجود دارد و ما نیز با این نسل درگیر شدهایم. فرهنگ ایرانی در درون خود هرچیز بیگانهای را حل میکند. اتفاقا ما با یک تربیت در متن مجازی یا ارتباطات گسترده مواجه شدهایم. ارتباطات بهگونهای آمد که والدین و معلمان را از محیط نزدیک دور کرد و محیط مجازی را جایگزین آن کرد. حالا ما باید چگونه با این شرایط مواجه شویم؟
باید از همین امروزبرای 20 سال آینده فکر کرد
زهرا معین پیشگیری نوع اول به ما این امکان را میدهد تا کاری کنیم که 20 سال آینده با آن درگیر نباشیم. برای مثال همان کاری که در 20 سال گذشته انجام دادهایم تا آموزش مهارت زندگی داشته باشیم. متاسفانه این امر تاکنون محقق نشده است. حالا با مشکل آموزش این موارد روبهرو شدهایم. امروز که با این مشکل روبهرو شدهایم باید هم پیشگیری اولیه داشته باشیم که مربوط به دولت و حکومت است و بعد از این مرحله به درمان رسیدهایم. متاسفانه امروز به درمان رسیدهایم و باید از همین امروز برای 20 سال آینده فکر کرد.
دکتر طهرانچی من مسئول دانشگاه هستم و دانشگاه باید امروز برای 20 سال آینده راهکار بدهد. مثال بستن کمربند ایمنی است که در کنار فرهنگسازی برخورد ایجابی نیز انجام شد. امروز باید بتوانیم برای درمان این نسل با هم گفتوگو کنیم. اگر دانشگاه موثری میخواهیم داشته باشیم باید گفتوگو کنیم. بههرحال ما بهعنوان دانشگاه باید راهحل ارائه دهیم و راهحل مسائل پیچیده باید چندوجهی باشد. زمانی که یک پروژه را تنها به یک نفر میدادیم تا آن را بررسی کند گذشته است. بهطور اساسی ما معلمان یاد گرفتهایم که متکلموحده باشیم. اگر میخواهیم دانشگاهی را بسازیم که پیشرو باشد باید گفتوگو کنیم. من محصول درمان نیستم و تنها میتوانم به مسئولان بگویم این نسل ویژگی خشونتطلبی دارد و باید با آنها اینگونه رفتار کرد. امروز دانشگاه آزاد را بهعنوان دانشگاه حلمساله میشناسند و من میخواهم همین امر را در این مسائل نیز داشته باشیم. در دانشگاه آزاد خشونت به نسبت دانشگاه دولتی کمتر است و خانواده این دانشگاه توانسته با بچههایش ارتباط برقرار کند.