شزوین فضعلی زاده ، منتقد سینما: انیمه پدیده بزرگ قرن بیستم است و ما اکنون از میراث آن لذت میبریم. این موضوع نیاز به توضیح و تأمل جامع دارد. انیمه واقعا بینظیر است و مدرسه ملی انیمیشن ژاپنی که بر کل منطقه آسیا تاثیر گذاشته است.
انیمیشنها معمولا به دو دسته مستقل و اصلی تقسیم میشوند. با نگاهی به سینما، مشخص است که دنیا تحت سلطه آمریکاست و این سلطه از دهه سی و زمانی که دیزنی سفیدبرفی را خلق کرد، آغاز شد.
از سال 1937، زمانی که اولین انیمیشن بلند توسط دیوار دیزنی ساخته شد، جهان انیمیشنهای آمریکایی را تحسین کرده است. دیزنی اولین کسی بود که به انیمیشن ارزش هنری داد. او اولین کسی بود که بهعنوان تهیهکننده متوجه این موضوع شد و اولین کسی بود که انیمیشن را برای مخاطبان گستردهای نمایش داد. تا پیش از آن، حتی یک انیمیشن باکیفیت خوب، بسیار کمتر مورد استقبال عامه قرار گرفته بود.
در دنیا اصولا سه مدرسه انیمیشن وجود دارد. مدرسه آمریکایی، مدرسه اروپایی، و مدرسه آسیایی - ژاپنی. مدرسه آمریکایی بیشتر کودکان را بهعنوان مخاطب، هدف قرار میدهد. داستانهای دراماتیکی را خلق کرده که شبیه یک فیلم خانوادگی است. دیزنی اولین کسی بود که به تحریک احساسات روی آورد. بهعنوانمثال، مرگ مادر بامبی را نشان میداد. بله، به لطف ویژگی همه این حیوانات ناز، این پدیده در انیمیشن گسترده شد. انیمیشنهای شوروی، اروپایی و ژاپنی چیزهای زیادی از دیزنی وام گرفتهاند. 1950، به آغاز نارضایتی از انحصار دیزنی تبدیل شد. در برخی مواقع، دیزنی به دلیل موجهای جدید تمرینی که نمیتوانستند در میان عموم مردم جایی پیدا کنند، تبدیل به واژهای برای کارتونها تبدیل شد. ما میدانیم که تماشاگران سینما را زنده نگه میدارند؛ زیرا تهیهکنندگان و توزیعکنندگان تمام امید خود را فقط به انیمیشن دیزنی بستهاند.
در این زمان ژاپن میتوانست تنوع ژانری بزرگ خود را به نمایش بگذارد. صرفنظر از تاثیر دیزنی و ارتقای محتوای کودکان و نوجوانان، انیمیشن بهسرعت در ژاپن درحالرشد بود. جالب اینجاست که نهتنها تولید انیمیشنهای کوچک و حاشیهای، بلکه تولید انیمیشنهای انبوه نیز درگیر شده بود.
انیمیشنهای زیادی با پیامهای مختلف برای مخاطب بزرگسال ظاهر شدند. مثلا انیمیشنهای خانوادگی میازاکی، برای بچهها هم مناسب بود، به جز شاهزاده مونونوکه، که حاوی صحنههای خشونتبار است. بزرگسالان حتی بیشتر از کودکان میتوانند از این انیمیشن لذت ببرند، زیرا این آثار پیامهای قدرتمندی را در سطوح مختلف، هم با کمک امکانات بصری و هم با طرح داستان، منتقل میکنند. به همین دلیل است که مخاطبان این انیمیشن به کودکان محدود نمیشوند.
انیمیشن بزرگسالان نیز وجود دارد که به مسائل آنها میپردازد. شخصیتها نیز دچار تغییران جذابتر برای بزرگسالان میشوند. شخصیتهای آن فیلمها سعی میکنند مفاهیم عمیقتری را درک کنند. موارد پیدرپی مانند خشونت و بیرحمی بهصورت ادامهدار در این آثار وجود دارد. بههرحال، این موضوع نهتنها به یک ژانر سینمایی جداگانه تبدیل شد، بلکه جایگزین بسیاری از فیلمها هم شد. اگر علاقهای به تماشای فیلمهای بلند سینمایی ندارید، میتوانید هرآنچه را که نیاز دارید در انیمه پیدا کنید. انیمیشن ژاپنی کارگردانان و اسامی دلخواه و جذابی دارد. هیچ انیمیشنی این تنوع طیفی از جنبههای مختلف را در که عین متحد هستند، ندارد. این آثار نهتنها کشور مشترک دارند، بلکه همگی متعلق به یک مکتب ملی هستند.
انیمه ممکن است با تکنیکهای مختلف و بهطور متفاوتی طراحی شود. نوع و تکنیکهای ترسیمی و سبک کارگردانها، چیزهایی است که به ما میفهماند انیمه چیست. انیمه یک صنعت بزرگ است که در سراسر جهان فعالیت میکند. این به همان اندازه، اگر در مورد تجارت نگوییم یک هنر است. این هنر است، اما درعینحال، خیلی به پول بستگی دارد. بهعنوانمثال، پرداخت هزینه برای انیمیت دستی بسیار گران است، بنابراین آنها از تکنیک سهبعدی ارزانتری استفاده میکنند و ازاینرو انیمیشنهای بیکیفیتی در 15 و 20 سال اخیر، میبینیم. برای چند دهه، تمایل منفی برای لغو برخی از پروژهها وجود داشته است، زیرا کالاهای جانبی آنها فروش خوبی نداشتند. اگر اسباببازیهای و محصولات جانبی نتوانند به فروش برسند، تنها فروش سریال نتیجه نخواهد داد. همین اتفاق در حال حاضر برای صنعت کمیک در ایالاتمتحده نیز رخ میدهد. حتی با وجود یک جزء تجاری متمایز، انیمه همچنان یک صنعت بهشدت هنری است. از کارگردانان مستقلی استفاده میکند که کارهای بزرگی انجام میدهند و این آثار قابلمقایسه با سینمای کلاسیک هستند.
در مورد طرحهای انیمه چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد. آثار مستقل زیادی هستند. آثاری با جذابیت انبوه که کودکانونوجوانان را هدف قرار میدهد. البته در آثار برخی از ویژگیهای شخصیتها، جنسی و شاید همراه با صحنههای ناخوشایند همراه هستند. همچنین فیلمهای انیمیشنی وجود دارند که با ترکیب ویژگیهای متضاد با هم، به نظر خوب میرسد. کابوی بیباپ، سامورایی چمپلو، Space Dandy و... را به یاد بیاوریم. آنها برای بازار انبوه، معمولی به نظر میرسند البته نه تا وقتی در خاطر داشته باشیم که همزمان با پلانهای عالی، پیام روشن و کار کارگردانهای افسانهای، چگونه مخاطب را درگیر میکنند.
انیمه نیاز به تامل و تحلیل عمیق دارد. برای تماشای آن به پیشزمینه قبلی نیاز دارید. وقتی شبکه دیزنی یا کارتون نتورک را تماشا میکنید برای آن نیازی به آموزش خاصی ندارید، اما مدرسه انیمیشن آسیایی، درست مانند مدارس اروپایی - آمریکایی، عمیقا در ویژگیهای منطقه ریشه دارد. بنابراین برای ما بهعنوان افرادی که در فرهنگ شرقی متولد و بزرگ شدهایم درک زمینه انیمیشنهای شرقی مشکل نیست.