سیدمهدی طالبی، خبرنگار:اتحادیه اروپا روز جمعه (۲ دسامبر/11 آذر) اعلام کرد کشورهای عضو درمورد تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه به توافق رسیدهاند. این اقدام که برای تنبیه روسیه صورت گرفته مانع از بهرهگیری مسکو از قیمتهای بالای انرژی میشود تا توان این کشور در جنگ اوکراین کاهش یابد.
پیشتر وزرای اقتصاد هفت کشور صنعتی جهان که سه کشور آن در اتحادیه اروپا نیز حضور دارند در اواخر تابستان از اتخاذ چنین تصمیمی خبر داده بودند. وزرای اقتصاد آمریکا، ژاپن، کانادا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و بریتانیا روز ۱۱شهریورماه (2 سپتامبر) اعلام کردند قصد دارند با تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه، درصورت عدم رعایت آن، حملونقل و بیمه محمولههای نفتی روسیه را ممنوع کنند.
سقف قیمتی اتحادیه اروپا 5 درصد پایینتر از قیمت بازار جهانی است که با توجه به قیمت 65 دلاری نفت روسیه، معادل 60 دلار تعیین شده است. این سقف از روز دوشنبه ۵دسامبر (۱۴ آذر) به مرحله اجرا درخواهد آمد.
اتحادیه اروپا با توجه به تغییرات مداوم قیمت انرژی قصد دارد هر دو ماه یک بار سقف تعیینشده را بازبینی کند. پس از اعلام تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه، قیمت نفت 2 درصد رشد داشت. این میزان هرچند در نگاه اول ناچیز به نظر میرسد اما برای مشخص شدن دقیق تبعات این اقدام باید صبر کرد.
روسیه 10 درصد از تولید نفت جهان را در اختیار دارد و با صادرات روزانه 7.5 میلیون بشکه نفت، سهم بزرگتری از بازار صادرات این کالا را در اختیار گرفته است. از سوی دیگر تواناییهای نظامی مسکو نیز بر این نقش بزرگ در بازار انرژی افزوده میگردد. هرچند مسکو با تواناییهای خود قادر به ادامه موثر درگیری خود با غرب است اما نمیتوان منکر شد اتکای روسها به درآمدهای نفتی به پاشنهآشیل آنها نیز تبدیل شده است. غرب درحال شلیک به روسیه از نقطه قوت آن است.
اهداف و تبعات احتمالی
هدف آشکار غرب از تعیین سقف قیمتی برای روسیه کاهش توان مالی این کشور است تا مسکو قادر به تامین هزینههای جنگ در اوکراین نباشد.
این موضوع گرچه هدف اعلامی و عالیترین مسالهای است که غرب در پی آن است اما نمیتواند تنها دلیل باشد. از سوی دیگر اقدام غرب فارغ از آنکه این جبهه چه اهدافی را در نظر گرفته، حتی درصورت تحقق این اهداف نیز میتوانند تبعات دیگری خارج از اراده غرب برجای بگذارد. در ادامه تلاش شده به برخی از این موضوعات پرداخته شود.
1- افزایش قیمت نفت درصورت عدمهمراهی روسیه
اگر روسیه به سقف قیمت تعیینشده تن ندهد تنها قادر به استفاده از سیستم حملونقل دریایی غرب نخواهد بود اما میتواند با اتکا به ظرفیتهای دیگر همچنان نفت خود را با قیمتهای جهانی به فروش برساند.
با این حال خودداری روسیه یا ممانعت اروپا نسبت به استفاده از نفتکشها و شرکتهای بیمه اروپایی میتواند منجر به کاهش صادرات نفت شود.
«کریل ملنیکوف» رئیس مرکز توسعه انرژی روسیه میگوید: «احتمالا در ماههای دسامبر و ژانویه (آذر و دی) صادرات نفت روسیه ۱ تا 1.5 میلیون بشکه در روز کاهش مییابد.» او به همین دلیل معتقد است بهدلیل اعمال تعیین سقف ۶۰ دلاری از سوی اتحادیه اروپا، قیمت نفت میتواند از ۱۰۰ دلار در هر بشکه فراتر رود.
2- کاهش قیمت نفت درصورت همراهی روسیه
اگر روسیه با تعیین سقف قیمتی غرب موافقت کند تا همچنان قادر به بهرهگیری از ظرفیتهای کشتیرانی و بیمهای باشد، احتمال دارد قیمتهای نفت حتی کاهش یابند. مسکو میتواند برای جبران درآمدهای ارزی ازدسترفتهاش نفت بیشتری صادر کند؛ مسیری که البته برای روسها پرمخاطره است. تولید نفت روسیه از زمان جنگ اوکراین بهدلیل خروج شرکتهای غربی مقداری کاهش یافته است. مسکو برای افزایش درآمدها میتواند مقداری از مصرف داخلی خود را کاهش دهد که این مساله میتواند برای روسها مشکلاتی بهوجود آورد.
3-ایجاد یک قاعده برای «اوپک معکوس»
تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه میتواند پایهگذار یک قاعده برای کنترل قیمت نفت از طریق تحت تاثیر قرار دادن مستقیم تولیدکنندگان باشد.
غرب پیشتر با تعیین قواعدی برای صادرات نفت ایران و ونزوئلا در چنین مسیری گام برداشته بود. در برهههایی از تحریمهای گام به گام نفت ایران، علیرغم فروش نفت به طرفهای بینالمللی تهران قادر به استفاده از درآمدهای بهدستآمده نبود.
این اقدام باعث میشد تا بازارهای نفت به نفع غرب متلاطم نشود، اما تهران علیرغم صادرات نفت نفعی از آن نبرد. با این حال اقدام علیه روسیه اندکی نرم است، اما میتواند قاعدهای موثر برای کنترل تولیدکنندگان نفت ایجاد کند.
پیشتر کشورهای مصرفکننده نفت با محوریت کشورهای غربی پس از بحران نفتی سال 1973 دست به تشکیل آژانس بینالمللی انرژی (IEA) زدند تا کشورهای تولیدکننده نفت بهویژه اعضای اوپک را کنترل کنند؛ هرچند این آژانس چنین نقشی را برعهده دارد اما رویه تعیین قیمت به بهانههای سیاسی، ابزار قدرتمندتری تولید میکند.
4-تاثیر بر درآمدهای نفتی روسیه
تعیین سقف قیمتی در آشکارترین هدف خود بر کاهش درآمدهای ارزی روسیه متمرکز است، اما اثرات عملی آن غیرقابل پیشبینی هستند.
احتمال دارد سقف قیمتی فعلی که 5 درصد زیر قیمت بازار تعیین شده است، تاثیر قاطعی بر درآمدهای نفتی روسیه نداشته باشد و غرب با مشاهده این وضعیت بهسمت کاهش سقف تعیینشده به قیمتهای زیر 60 دلار گام بردارد.
5- تحقیر روسیه
غرب قصد دارد به روسیه تاکید کند حتی با وجود حمله این کشور به ساختارهای ناتو در اوکراین، جبهه غربی دارای تسلط بر بسیاری از امور روسیه است. غربیها هرچند بهدلیل هراس از پاسخهای شدید روسیه، اقدام خود را منعطف انجام دادهاند اما همین اقدام نیز دارنده این پیام است. تحقیر روسیه یک هدف اصلی برای غرب است. اصرار آنها بر تقویت اوکراین برای بازپسگیری مناطقی که روسیه در خاک این کشور تصرف کرده است، نشاندهنده عطش جبهه غربی برای تحقیر روسهاست. تحقیر روسها ضمن تقویت احساس همگرایی میان کشورهای غربی به تضعیف نفوذ سیاسی مسکو در فضای بینالمللی نیز منجر میشود.
6- حرکت روسیه بهسمت سیستمی جداگانه
روسیه با خرید نفتکشهای جدید بهویژه از چین و همچنین ایجاد صندوق مالی برای تامین خسارات نفتکشها میتواند صادرات نفت خود را به مرور از وابستگیاش به ظرفیتهای حملونقل و بیمه غرب رها سازد.
مسکو از سوی دیگر میتواند طی توافق با کشورهای واردکننده، مابهالتفاوت رعایت سقف تحریمی را بهگونهای دیگر دریافت کند. هند میتواند پول واریز شده به حسابهای روسیه را کاهش دهد و مابهالتفاوت را درقالب صادرکردن وزن بیشتری از کالاها جبران کند. این اقدامات منجر به ایجاد سیستم حملونقل و نظام مالی جداگانهای میشود. هرچند گستردگی و تاثیرات این نظام مالی آنچنان نیست که برتری غرب را به چالش بکشد، اما درصورت تکرار آن توسط کشورهای دیگر میتواند برای این جبهه خطرناک باشد.
7- مجبور ساختن روسیه به هزینههای ارزی بیشتر
روسیه در مواجهه با تعیین سقف قیمتی آن هم درحالیکه این قیمتها هر دو ماه یکبار مورد بازنگری قرار خواهند گرفت چارهای جز خوداتکایی پیش روی خود نمیبیند. این خود اتکایی از طریق خرید نفتکشهای بیشتر و همچنین اختصاص بخشی از ذخایر ارزی در صندوق پوشش خطرات انتقال نفت قابل دستیابی است. از سوی دیگر حتی اگر روسیه بهسمت استفاده از نفتکش و بیمه دیگر کشورها حرکت کند این مساله هزینه بیشتر روی دست این کشور خواهد گذاشت. از این رو غرب قصد دارد نیاز روسیه به سرمایهگذاری را افزایش دهد تا فشار بیشتری متوجه منابع مالی این کشور شود.
8- افزایش وابستگی و همگرایی روسیه با چین و هند
روسیه بهدلیل تحریمهای غرب وابستگی اقتصادی بیشتری به چین و هند پیدا کرده است. با تعیین سقف قیمتی و افزایش هماهنگیها میان مسکو با پکن و دهلی، سیاست جدید غرب میتواند به درهمتنیدهتر شدن و پنهانتر شدن روابط میان این کشورها منتهی شود.
9- تلاش غرب برای ایجاد عرصهای جهت مشخص ساختن بلوکبندی
تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه در حوزه سیاسی اقدامی برای گسترش صحنه بلوکبندی در جهان است. با آغاز جنگ اوکراین، غرب و بهویژه آمریکا تلاش دارند تا در حد توانشان به کشورهای جهان برای موضعگیری آشکار علیه روسیه، فشار وارد سازند. این فشار میتواند سطوح مختلفی داشته باشد. درحالیکه این فشارها به هند موجب تغییر چندانی در سیاستهای دهلی نو نشد، اما در پاکستان این فشارها به سقوط دولت انجامید. حضور عمرانخان، نخستوزیر پاکستان در مسکو طی اولین روز جنگ اوکراین و عدمموضعگیری ضدروسیه با وجود فشارها، باعث شد ارتش و سیاستمداران پاکستانی به اضطراب افتاده و بر ضد دولت موضعگیری و اقدام کنند. موضوعی که باعث شد دولت عمرانخان ساقط شود. پاکستان پس از آن دست به فروش مهمات توپخانهای به دولتهای غربی برای ارسال به ارتش اوکراین زد. تعیین سقف قیمتی باعث میشود کشورها با رعایت یا عدمرعایت آن، حضورشان در بلوکبندیها را نشان دهند. بهعنوان نمونه هند هرچند متحد غرب است اما در قضیه روسیه بر ضد این کشور نقشی ایفا نمیکند. دهلینو حتی پس از جنگ بر میزان واردات نفت خود از روسیه نیز افزوده است. تعیین سقف قیمتی از لحاظ سیاسی میتواند باعث شود دهلینو با رعایت آن، به گروه کشورهایی بپیوندد که علیه روسیه سقف قیمتی را رعایت میکنند. اگر آمریکاییها در پاکستان به چیزی جز سقوط دولت راضی نشدند از هند حتی تعیین سقف قیمتی را میپذیرند.
10- تاکید بر نفوذپذیری قدرت غرب به هرگونه روابط بین کشورها
حمله روسیه به اوکراین بهنوعی زیرپا گذاشتن خطوط قرمز غرب و تضعیف اراده آن بود. از این رو بخشی از مسائل موجود در جنگ بر احیای اراده غرب تمرکز دارند. کشورهایی که در بلوک غرب قرار دارند و موضع خود را آشکارا اعلام کردهاند دست به کاهش یا حتی توقف واردات انرژی از روسیه زده یا در مسیر آن قرار دارند. تعیین سقف قیمتی برای فروش نفت روسیه، بهدنبال برجستهسازی اراده غرب است که چگونه موفق میشود در روابط فروش نفت روسیه به چین نظارت خود را اعمال کرده و دوطرف را به رعایت مجبور سازد.
11- کاهش قیمت تولید کالا در جهان
مقامات غربی مدعی هستند اقدامشان در تعیین سطح قیمتی به نفع کشورهای ثالث و اقتصادهای نوظهور است؛ هرچند این ادعا میتواند درست باشد اما از روی خیرخواهی غرب نیست، بلکه این جبهه بالاجبار دست به چنین اقدامی زده است.
در همین حال باید توجه داشت تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه میتواند به کاهش سهم هزینه انرژی در تولید کالا منجر شده و رونقی به تولیدات جهانی بدهد، موضوعی که هرچند تاثیراتش میتواند کم باشد، اما آن را قادر میسازد با قرار گرفتن در کنار دیگر تمهیدات غرب جهت کنترل تورم، به کاهش هزینههای زندگی در این کشورها بینجامد.
درحقیقت بخشی از مصرف نفت کشورهای جهان در خارج از محدوده سرزمینی آنان صورت میگیرد؛ هرچند مصرف نفت آمریکا روزانه 19 میلیون بشکه است اما با توجه به واردات تقریبا نیم تریلیون دلاری این کشور از چین، بخش قابل توجهی از مصرف نفت چین نیز در اصل باید برای مصرف در آمریکا محاسبه شود.
از این رو کشورهای غربی که واردکننده کالاهای ارزانقیمت از چین و هند هستند میتوانند نفت ارزانتری را راهی کارخانههای تولیدی این دو کشور سازند تا کالاهای ارزانتری وارد کنند. البته مشخص نیست پیامدهای تعیین سقف قیمتی برای نفت روسیه چگونه خواهد بود و آیا قادر به ایجاد تغییری قابل توجه در وضعیت تولید و کاهش تورم هست یا خیر.
12-افزایش تکاپوی غرب برای منابع جایگزین
آمریکا و اروپا هرچند با کشورهای زیادی دارای رقابت و چالش هستند اما تمام آنها با روسیه یک تفاوت دارند. مسکو چالش خود با غرب را از طریق حمله به خاک اوکراین به فعلیت رسانده است. موقعیت ارتقا یافته درگیری میان غرب و روسیه باعث شده تا جبهه غربی برای تمرکز بر معضل جنگ اوکراین اندکی از تنشهایش با دیگر کشورها بکاهد.
روز شنبه هفته گذشته دولت ونزوئلا و مخالفانش در مکزیک «دومین توافقنامه مرحلهای درباره حمایت اجتماعی» امضا کردند. کشورهای آمریکا، فرانسه، اسپانیا، نروژ، مکزیک و کلمبیا پیگیر جدی این مذاکرات بودند.
این توافق ضمن آزادسازی بخشی از منابع مسدود شده ونزوئلا باعث شد تا شرکت نفتی شورون آمریکا با انعقاد قرارداد با کاراکاس بار دیگر فعالیتهای نفتی خود در این کشور را توسعه دهد.
لبنان نیز در تابستان موفق شد با فشار نظامی نیروهای مقاومت در مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی دست بالا را در برابر رژیمصهیونیستی بهدست آورد. در این مذاکرات که آمریکاییها نیز در آن شرکت داشتند، بخش بزرگی از منابع انرژی مورد مناقشه به لبنان تعلق گرفت. پس از آن نیز بهدلیل نیازمندی اروپا به گاز، بلافاصله شاهد شرکتهای بینالمللی برای آغاز تولید وارد گفتوگو با این کشور شدند.
همزمان مقامات غربی علیرغم تشدید تنشها با ایران بر سر اغتشاشات اخیر، بر ادامه گفتوگوها برای احیای توافق هستهای تاکید دارند. موضوعی که نشان میدهد تمرکز غرب بر روسیه میتواند باعث کاهش مواضع این جبهه در دیگر پروندهها شود.