مهدی خانعلی زاده، پژوهشگر روابط بین الملل:رویدادهای بینالمللی ورزشی همیشه یکی از محافل اصلی در زمینه کاربرد دیپلماسی عمومی در میان واحدهای سیاسی بودهاند؛ یعنی با وجود شعارهای مختلف مبنیبر جدایی ورزش از سیاست، همواره مسابقات المپیک، جامجهانی فوتبال و سایر رقابتهای بینالمللی به عرصهای برای تقویت یا تضعیف قدرت نرم کشورها و تغییر در ساختار پرستیژی آنها تبدیل شده است. در چنین فضایی، جامجهانی فوتبال 2022 در قطر رنگوبوی متفاوتی برای ایران داشت؛ چراکه تحولات جهانی – از جنگ اوکراین تا پروژه منزویسازی ایران در ماههای اخیر – میتوانست شرایط را برای تامین منافع ملی کشورمان در این رویداد مهم جهانی، سخت کند.
با این حال، این دوره از جامجهانی تبدیل به یکی از ماندگارترین عرصههای طراحی و اجرای دیپلماسی عمومی در تاریخ دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان شد، تا جایی که حتی شکست سنگین از تیم ملی فوتبال انگلستان و بازی ضعیف دربرابر تیم ملی فوتبال ایالات متحده هم نتوانست این دستاوردها را تحتالشعاع قرار دهد.
طراحی درست و مبتنیبر فهم میدانی سفارت ایران در قطر از شرایط کشور میزبان از یکسو و تلاشهای گسترده دیپلماتیک از چندین ماه قبل از سوی دیگر، زمینه را برای تامین منافع ملی کشورمان فراهم کرد. شناسایی و برقراری ارتباط با ایرانیان ساکن در کشور قطر، برگزاری جلسات متناوب با شهروندان قطری حامی ایران، تهیه و تدارک محصولات فرهنگی – ورزشی متناسب با حمایت از تیم ملی فوتبال (پرچم، لباس، کلاه، پوستر و... )، رایزنی جدی با مقامات امنیتی و سیاسی کشور میزبان و همچنین حضور میدانی و تمرکز بر این رقابتها برای کاستن از خطاهای احتمالی و پوشش کمبودها ازجمله اقداماتی بود که سفارت کشورمان در قطر انجام داد و همین مساله زمینهساز بهرهبرداری حداکثری از این فرصت و رویداد جهانی شد.
دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه در این ایام تا اندازهای دقیق و حسابشده طراحی شده بود که افراد توانمند – با ظاهرهای مختلف برای ایجاد پذیرش اقناعی در میان مخاطبان مختلف – در شبکههای مختلف منطقهای و بینالمللی حاضر میشدند و اقدام به روایت واقعی از ایران میکردند. همین مساله باعث شد تا با وجود تمام شیطنتهای رسانهای، هوادارانی که از کشورهای مختلف به قطر آمده بودند، ذهنیت بسیار مثبتی نسبت به ایران و تیم ملی فوتبال کشورمان داشته باشند. کافی بود تا یکی از هواداران ایرانی، با لباس یا پرچم کشورمان در معابر عمومی نظیر مترو یا مراکز خرید و تفریح حاضر شود تا با سیل استقبال عمومی از سوی ملیتهای مختلف روبهرو شود؛ موضوعی که نگارنده بهطور گسترده در اماکن مختلف و از سوی شهروندانی از کشورهای قطر، پرتغال، ژاپن، آرژانتین، بلژیک، آلمان و حتی انگلستان و فرانسه تجربه کرد.
حتی پس از پیروزی ایران دربرابر ولز و زمانی که به سمت محل برگزاری کنفرانس خبری سرمربیان دو تیم حرکت میکردم با یکی از عوامل اجرایی فیفا روبهرو شدم که اصالت ولزی داشت و وقتی از او درباره احساسش پرسیدم، گفت: «طبیعتا ناراحتم ولی واقعا ایران بازی درخشانی داشت و امیدوارم که با همین وضعیت، آمریکا را هم شکست بدهد. ایران کشوری دوستداشتنی و شگفتانگیز است.» این مساله بهطور ویژه در بازی ایران دربرابر آمریکا بهچشم آمد؛ جاییکه با تقریب خوبی میتوان گفت فقط آمریکاییها طرفدار پیروزی تیم ملی فوتبال آمریکا بودند و سایر هواداران، خواهان برتری تیم فوتبال ایران بودند.
همه این دستاوردها در حوزه قدرت نرم که زمینه را برای ارتقای پرستیژ ایران فراهم کرد و منجر به تامین منافع ملی در حوزه سیاست خارجی شد، حاصل یک طراحی راهبردی درست از سوی سفارت کشورمان در قطر بود. اقدام صحیحی که باید بهعنوان یک اصل بدیهی در فعالیت سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در سراسر جهان صورت بگیرد اما بهقدری نایاب شده که حالا باید از انجام آن توسط یک سفیر و مجموعه تحت مدیریتش، تشکر کرد.
شاید بهترین مثال در این زمینه، شرایط سفارت ایران در فرانسه باشد. جایگاهی که اگر فعالیت درست دیپلماتیک داشته باشد و به وظایف عمومی خود عمل کند، میتواند یکی از جدیترین کانونهای فعالیت رسانهای علیه کشورمان را خنثی کند اما تاکنون چنین اقدامی صورت نگرفته است. فارغ از این نکته تاسفبار که حدود هشت ماه است که ایران در پاریس، سفیر ندارد و مشخص نیست علت تعلل وزارت امور خارجه در ارسال سفیر به این کشور مهم اروپایی چیست، زمینه برای اقدامات مختلف در حوزه دیپلماسی عمومی در فرانسه مهیاست؛ از در اختیار داشتن یک بیلبورد بسیار باکیفیت در یکی از پربازدیدترین اماکن عمومی جهان در خیابان شانزهلیزه تا خیابانی به نام «تهران» در نزدیکی یکی از مراکز اصلی فرهنگی و هنری این کشور.
فعالیت سفارت جمهوری اسلامی ایران در قطر در جریان جامجهانی فوتبال نشان داد که مساله ناکارآمدی سفارتخانههای ایران در کشورهای جهان، با انتخاب افراد کارآمد و باسواد در حوزه روابط بینالملل قابل حل است و این نقطه تاریک در بدنه وزارت امور خارجه، بهراحتی قابل تبدیل به یک نقطه قوت برای تامین منافع ملی ایران است. مسیری که صرفا نیاز به یک طراحی درست و سپس انتخاب افراد درست برای این جایگاه مهم دارد.