«فرهیختگان» ابعاد و زوایای گیشه امسال سینمای ایران را بررسی کرد
هشتم آذرماه امسال و درحالی‌که سینماهای پایتخت و چند سینمای شهرستان در ولوله تدارک سالن‌های خود جهت پخش بازی فوتبال ایران و آمریکا بودند، سینمای ایران موفق شد از شاخص 300 میلیارد تومان عبور کند و این، برای نخستین‌بار در طول تاریخ سینمای کشور است که گیشه به لحاظ ریالی، این عدد را به خود می‌بیند.
  • ۱۴۰۱-۰۹-۱۲ - ۰۰:۱۵
  • 00
«فرهیختگان» ابعاد و زوایای گیشه امسال سینمای ایران را بررسی کرد
سینمای ۳۰۰ میلیاردی خوب است یا بد؟
سینمای ۳۰۰ میلیاردی خوب است یا بد؟

مجتبی اردشیری، خبرنگار: هشتم آذرماه امسال و درحالی‌که سینماهای پایتخت و چند سینمای شهرستان در ولوله تدارک سالن‌های خود جهت پخش بازی فوتبال ایران و آمریکا بودند، سینمای ایران موفق شد از شاخص 300 میلیارد تومان عبور کند و این، برای نخستین‌بار در طول تاریخ سینمای کشور است که گیشه به لحاظ ریالی، این عدد را به خود می‌بیند. این رقم البته یک‌بار تا سوم اسفندماه 98 به دست آمده بود و همه چیز در آن زمان مهیای آن بود این سد روانی شکسته شود تا سینمای ایران در همان اسفندماه، از این میزان فراتر رود اما میهمان ناخوانده، اجازه پیشروی بیشتر را به سینمای ایران نداد تا این رقم، حالا و در نهمین ماه سال 1401 محقق شود. 
درواقع پس از آنکه کرونا برای مردم کشور عادی‌سازی شد و دیگر کسی از ترس ابتلا به کرونا، سینما را تحریم نکرد، تصور بر این بود که سینمای ایران برای گیشه امسال خود بتواند قله‌های جدیدی را فتح کند اما اینکه این اعداد و ارقام در چه بازه‌ای محقق شوند، به سوالی می‌ماند که گذر زمان باید آن را مشخص می‌کرد. 
سینمای ایران درحالی در دویست‌وپنجاه‌وچهامین روز از سال 1401 توانست به این آمار برسد که به‌مانند همیشه، یک دوقطبی حول آن شکل گرفته که بر مبنای آن، برخی این عدد را خوب و برخی دیگر نیز آن را ناامیدکننده قلمداد می‌کنند اما قدرمسلم آنکه رقم خوردن 300 میلیارد تا هشتم آذرماه، ما را به این قطعیت می‌رساند که نمی‌توان به آن گیشه رویایی 800 میلیاردی که تراز سینمای 1401 را خوب ارزیابی می‌کرد، برسیم. اما امیدهای بسیاری به گیشه 500 میلیاردی وجود دارد تا دست‌کم بتوانیم ادعا کنیم که سینمای ایران توانسته تاحدودی خود را به سال 98 که آخرین سال نرمال سینمای ایران بود، برساند. امیدواری که برای تحقق آن، اما و اگرهایی وجود دارد. 

گیشه 300 میلیاردی در چه شرایطی؟

سینمای ایران درحالی گیشه خود را به 300 میلیارد تومان رساند که حدود 447 هزار سانس برای سینماهای کشور تعریف شد و در این سانس‌ها، 9 میلیون و 726 هزار نفر به تماشای فیلم‌ها نشستند. 
پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین فیلم امسال تا به امروز، «انفرادی» است که توانست 2 میلیون و 330 هزار مخاطب داشته باشد و 74 میلیارد و 100 میلیون تومان بفروشد. 
«سگ‌بند» با یک میلیون و 310 هزار مخاطب، «پسر دلفینی» با 714 هزار، «تی‌تی» با 645 هزار، «علفزار» با 633 هزار، «ابلق» با 613 هزار و «دوزیست» با 589 هزار مخاطب، پرمخاطب‌ترین فیلم‌های کشور در گیشه 1401 هستند. 

300 میلیارد سال 98 بهتر بود یا 300 میلیارد 1401؟

همان‌گونه که عنوان شد، سینمای ایران تا سوم اسفندماه 1398 موفق شد گیشه خود را به 300 میلیارد تومان برساند. در آن سال، 26 میلیون و 70 هزار نفر به سینما رفتند تا توانستند چنین گیشه‌ای را برای سینمای ایران محقق سازند. این اتفاق در شرایطی در سال 98 رقم خورد که متوسط قیمت بلیت سینماها، 11 هزار و 400 تومان بود. 
برای امسال اما 300 میلیارد با 9 میلیون و 726 هزار نفر رقم خورد که حدود یک‌سوم تعداد مخاطبانی است که در سال 98 به سینما رفتند. ضمن اینکه متوسط قیمت بلیت برای امسال، 33 هزار تومان است. 
بنابراین همان‌گونه که مشخص است اینکه با وجود سه‌برابر شدن قیمت بلیت سینماها، تعداد مخاطبان به جای آنکه  سه‌برابر شوند، به یک‌سوم تقلیل یافته است و این یعنی آنکه سینمای امروز ایران اگر بخواهد به دوران پیش از کرونا بازگردد، باید  سه‌برابر این میزان بفروشد و مخاطب به سالن‌های تاریک بفرستد تا تازه در چنین حالتی، به آمار سال 98 خود برسد. 
درواقع سینمای ایران امروز باید حدود 900 میلیارد تومان می‌فروخت تا می‌توانستیم ادعا کنیم توانسته‌ایم از سد کرونا عبور کرده و وضعیت سینماها را عادی‌سازی کرده‌ایم که البته رسیدن به گیشه 900 میلیاردی آن‌هم در پازل جدیدی که برای سینمای ایران تعریف شده، به یک رویای بسیار دلنشین و زیبا می‌ماند. 

گیشه 300 میلیارد در چه حالتی خوب است؟

البته اگر بخواهیم به دیده انصاف به 300 میلیارد کنونی نگاه کنیم، باید آن را یک فروش نسبتا خوب عنوان کنیم که در شرایط نسبتا وخیمی برای سینمای ایران محقق شده است. 
1 -از اکران نوروزی شروع می‌کنیم که در کمال تعجب، با فیلم‌هایی میان‌مایه به لحاظ بازگشت سرمایه بسته شد و نتوانست آن‌طورکه انتظار می‌رفت، یک جمعیت قابل‌توجه را به سینما بکشاند. درنتیجه یک بسته نه‌چندان وسوسه‌کننده بود که متاسفانه سینمای ایران طی 13 روز ابتدای امسال، تنها 755 هزار مخاطب داشت و کمی بیش از 29 میلیارد تومان فروخت که یک شروع بسیار ضعیف برای گیشه سالانه سینمای ایران به حساب می‌آید. 
2 - اکران دوم نوروز خوب بود و با فیلم‌هایی چون «انفرادی» و «لامینور» بسته شد اما اشکال کار آنجایی بود که در ادامه سیاستی عجیب اتخاذ شد که طی آن، تا پایان مهرماه و درحالی‌که می‌شد فیلم‌های قدرتمند کمدی را هم به عرصه فرستاد اما یک فیلم‌سوزی گسترده در حوزه سینمای اجتماعی رخ داد و طی آن، چندین فیلم این‌گونه نظیر علفزار، ابلق، تی‌تی، دوزیست و مجبوریم به جان هم افتادند و در این رقابت عجیب، انفرادی با فراغ‌بال و بدون رقیب، فروخت. 
درنتیجه چنین وضعیتی، فروش گیشه سینمای اجتماعی سرشکن شد و در گونه کمدی نیز رقیبی برای انفرادی پیدا نشد تا گیشه سینمای کشور از این رهگذار نتواند سودآوری خوبی داشته باشد. 
3 -سنگ بزرگ پیش‌پای سینمای ایران برای اکران امسال، فرصت‌سوزی عجیبی بود که در مناسبت‌های مختلف به وقوع پیوست. سینمای ایران پس از آنکه نتوانست استفاده بهینه‌ای از اکران نوروزی داشته باشد، عملا هیچ برنامه‌ای برای اکران رمضان و دو ماه محرم و صفر رو نکرد تا سه ماه از امسال، سوخت شود و استفاده‌ای از آن به عمل نیاید. باید دقت کنیم که دو ماه محرم و صفر در تابستان امسال بود که سبب شد تا این گیشه طلایی نیز برای ما سودآوری چندانی نداشته باشد. 
4 -ناآرامی‌های اخیر اما بزرگ‌ترین اتفاق بازدارنده‌ای بود که برای سینمای امسال رخ داد. اتفاقی که اگر محقق نمی‌شد، گیشه سینمایی کشور، قطعا در مهرماه به 300 میلیارد تومان می‌رسید. 
سینمای ایران آماده بود تا از هفتم مهر که ماه صفر به پایان می‌رسید، با اکران چند فیلم جدید، یک پوست‌اندازی خوب داشته باشد که متاسفانه این زمان مصادف شد با آغاز ناآرامی‌ها در کشور. ناآرامی‌هایی که تا امروز، بیش از دو ماه است که آغاز شده و یکی از بیشترین خسارت‌های خود را متوجه سینما کرده است. 
درنتیجه این ناآرامی‌ها، اولا سینماها تا مدت‌ها فیلم جدید نمایش ندادند و تعداد آثار جدید اکران‌شده در این مدت نیز سه فیلم بام‌بالا، لوپتو و بخارست بود که دو فیلم از این سه فیلم، در گونه کودک‌ونوجوان تعریف می‌شوند. ثانیا سینماها و علی‌الخصوص پردیس‌های سینمایی مجبور شدند به دلیل برخی تهدیدات، از سانس‌ها شبانه خود کم کنند به‌گونه‌ای که آخرین سانس سینماها در این مدت، بین ساعت 19 تا 23 تعیین شد. ثالثا؛ خانه‌نشینی مردم نیز سهم بسیار زیادی در رکود سینماهای کشور داشت به‌گونه‌ای که متوسط آمار 42 هزار نفری مخاطب برای روزهای عادی هفته، حتی به 6 هزار نفر رسید و امروز به‌گونه‌ای پیش رفت که 2 روز پایانی هفته، توانست در برخی موارد مخاطبان خود را به 35 تا 45 هزار نفر برساند. 
مجموع تمام این عوامل سبب شد تا سینمای ایران با دست‌اندازهای بسیاری بتواند گیشه خود را به 300 میلیارد تومان برساند که اگر این چالش‌ها وجود نداشت، سینما می‌توانست در یک حیات نرمال و طبیعی، خیلی زودتر از اینها به گیشه 300 میلیارد تومانی دست یافته و در سودای گیشه 800 میلیاردی قرار داشت که هم‌اکنون به یک رویای زیبا شباهت دارد.  بنابراین اگر با چنین دیدی به گیشه 300 میلیارد تومانی امسال نگاه بیندازیم، آن را خوب می‌دانیم و حتی زبان به ستایش آن نیز باز می‌کنیم. 

گیشه 300 میلیاردی در چه حالتی خوب نیست؟

طبیعی است که گیشه 300 میلیاردی، از زاویه‌ای دیگر، اصلا خوشایند نیست و آن عده‌ای که همواره زبان به تمسخر سینمای ملی می‌گشاید، اکنون نیز این گیشه را مسخره کرده و به‌مانند همیشه به آن می‌تازند. 
البته در چرایی پیدایش چنین گیشه‌ای، تماما نمی‌توان همه چیز را به گردن تلاقی دوماه محرم و صفر با زمان طلایی تابستان یا وقوع ناآرامی‌ها انداخت و از نقش مدیریتی سینما در بروز چنین شرایطی نام نبرد. 
بسته نامناسب اکران برای نوروز، درنتیجه سوءمدیریت سینمایی بود. بی‌برنامگی برای بازه‌های اکران رمضان و محرم و صفر، درنتیجه نبود مدیریت صحیح سینمایی در کشور است. اینکه هشت ماه از سال، تنها با یک کمدی قدرتمند پیش رفت، درنتیجه سیاست‌های سینمایی کشور بود که متاسفانه به سرخوردگی سینمای اجتماعی در گیشه انجامید و درست در روزهایی که مردم کشور بیش از هر زمان دیگری به کمدی و شادی نیاز داشتند، فیلم‌های این‌گونه به روی پرده نرفتند تا فیلم‌سوزی گسترده‌ای علیه سینمای اجتماعی و حتی کودک شکل بگیرد. 
بنابراین مدیریت سینمایی، نقش برجسته‌ای در به تعویق افتادن تحقق گیشه 300 میلیاردی داشته است. البته که مدیریت، به‌تنهایی این رکود را رقم نزد. افزایش 50درصدی قیمت بلیت نیز به این رکود دامن زد و سبب شد تا تعداد مخاطبان سینمایی کشور، در قیاس با سال 98، به یک‌سوم کاهش یابند. به‌عبارتی گیشه 300 میلیارد تومانی برای امسال در شرایطی محقق شده که متوسط قیمت بلیت 33 هزار تومان است و وقتی قیمت بلیت تا این میزان گران شده، طبیعی است که گیشه‌های میلیاردی برای تمامی فیلم‌ها رقم می‌خورد و اکنون شاخص دیگر فروش فیلم‌ها نیست بلکه تعداد مخاطب است که تعیین می‌کند یک فیلم با استقبال مواجه شده است یا خیر. 
بنابراین طبیعی است که اگر با چنین نگاهی به موضوع ورود کنیم، تحقق گیشه 300 میلیاردی آن‌هم پس از 274 روز، اصلا اتفاق خوشایندی در سینمای ما نیست. اتفاقی که اگر همه چیز طبق روال خود پیش می‌رفت، 100 میلیارد آن باید در گیشه فروردین‌ماه رقم می‌خورد و مابقی آن تا اواخر تیر محقق می‌شد اما گیشه‌ای که انتظار می‌رفت نهایتا در چهار ماه رقم بخورد به بیش از هشت ماه انجامید و این‌چنین منتقدان خود را فربه کرد. 

آیا گیشه 500 میلیاردی محقق می‌شود؟ 

زمانی که سینمای ایران در اکران تیرماه، از ناکامی گیشه نوروزی و رمضان خلاصی یافت و رشد محسوسی را در میزان مخاطب تجربه کرد، این امیدواری به وجود آمد که می‌توان با برنامه‌ریزی‌هایی، به گیشه 800 میلیاردی تا انتهای سال دست یافت که این گیشه، نوید آن را می‌داد که سینمای ایران توانسته خود را به دوران پیش از کرونا بازگرداند. 
در آن زمان، شاخص، بازگشت به روزهای پیش از کرونا بود درحالی‌که چه کسی گمان می‌برد، همان روزهای نصفه و نیمه، اکنون به آرزوی سینماداران و سینمادوستان تبدیل شده است به‌نوعی که اکنون همه در تلاش هستند تا به دوران پیش از ناآرامی‌ها بازگردند. 
هم‌اکنون حدود 110 روز تا انتهای سال فرصت داریم و این‌گونه که از شرایط سنجیده می‌شود، ناآرامی‌های اجتماعی به میزان زیادی فروکش و مخاطبان سینما نیز رشد محسوسی را تجربه کرده است. بنابراین مدیریت سینمایی کشور باید ازهم‌اکنون برنامه‌ریزی خوبی را برای 110 روز پایانی سال به انجام برساند. 
این مدیریت باید در گام نخست، صاحبان فیلم‌های پرمخاطب را راضی به نمایش اثرشان کند. هم‌اکنون و با حذف تیم ملی فوتبال کشورمان از جام‌جهانی، تب دنبال کردن این مسابقات تاحدود زیادی خوابیده و حتما نباید تا انتهای آذرماه منتظر ماند تا با پایان این رقابت‌ها، ناوگان اکران را تازه کرد. بنابراین بسیار اهمیت دارد که شورای صنفی نمایش در جلسه فردای خود، خروجی مشخصی مبنی‌بر نمایش فیلم از چهارشنبه همین هفته داشته باشد. 
مشوق‌هایی که سازمان سینمایی برای ترغیب صاحبان آثار پرمخاطب در جهت اکران در نظر گرفته، به‌هیج‌عنوان کافی نیست و همان‌گونه که مشاهده کردیم، این مشوق‌ها نتوانست در یک ماه گذشته، خروجی مشخصی داشته باشد یا نتیجه چندانی را رقم بزند. وقتی مدیریت سینمایی کشور در یک عزم راسخ تصمیم گرفت که فوتبال ایران و آمریکا را در سینماها نمایش دهد و توانست به چنین تصمیمی، جامه عمل بپوشاند بنابراین می‌تواند نسبت به بسیج راهکارهایی که می‌تواند در این 110 روز، گیشه سینماها را پررونق کند نیز توفیقات خوبی داشته باشد. 
درواقع 110 روز باقی‌مانده در هر شرایطی که می‌خواهد باشد، آوردگاهی برای محک مدیریت سینمایی کشور است که اگر کشور باز هم ناآرامی‌هایی را تجربه کرد، این مدیریت چه فاکتورهایی را لحاظ می‌کند و در شرایط آرامش نیز با چه رویکردی به مساله نگاه می‌کند. بنابراین با این پیش‌فرض که مدیریت سینمایی کشور، در 110 روز آتی، برنامه‌ریزی دارد، می‌توان به گیشه 500 میلیاردی برای انتهای امسال خوش‌بین باشیم. درواقع وقتی برای دوسوم سال، گیشه‌ای 300 میلیاردی رقم خورده، طبیعی است که گیشه 500 میلیاردی برای انتهای امسال، تقریبا دست‌یافتنی است. 
البته که در این مسیر، همه باید به کمک مدیریت سینمایی کشور بیایند. باید از حجم ناامیدی‌ها کم کرد و تا توانست، راهکارهایی با قابلیت اجرایی بالا را پیش ‌پای مدیریت سینمایی کشور گذاشت و حتما این نکته را مدنظر قرار داد که گیشه پایان سال 1401، با هر عدد و رقمی که بسته شود، در یک شرایط غیرنرمال رقم خورده که اجازه نداده تا سینمای کشور بتواند حیاتی طبیعی را تجربه کند. ولی با تمام این احوال، گیشه 500 میلیاردی برای مختصات امسال سینمای ایران می‌تواند به لحاظ روانی تاحدودی قابل قبول باشد و تجربه سترگی که قطعا باید بتواند گیشه سال آینده را (با پیش‌فرض همین قیمت بلیت) حداقل به 1000 میلیارد تومان برساند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰