• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۹-۰۹ - ۰۰:۱۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
چگونه اثر ضعیفی همچون عنکبوت مقدس به شهرت رسید

پروپاگاندای سیاسی در فستیوال‌های نامقدس

 عنکبوت مقدس فیلمی است که در جشنواره کن ۲۰۲۲ همراه با هیاهوی فراوان اکران شد. کارگردان آن علی عباسی که یک ایرانی‌الاصل ساکن سوئد است، اول تلاش کرد برای ساخت این فیلم در ایران مجوز بگیرد اما فیلمنامه‌اش پروانه ساخت نگرفت. بعد رفت و کار را در عمان جلوی دوربین برد.

پروپاگاندای سیاسی در فستیوال‌های نامقدس

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار: عنکبوت مقدس فیلمی است که در جشنواره کن ۲۰۲۲ همراه با هیاهوی فراوان اکران شد. کارگردان آن علی عباسی که یک ایرانی‌الاصل ساکن سوئد است، اول تلاش کرد برای ساخت این فیلم در ایران مجوز بگیرد اما فیلمنامه‌اش پروانه ساخت نگرفت. بعد رفت و کار را در عمان جلوی دوربین برد. زهرا امیرابراهیمی، هنرپیشه ایرانی که چندین سال پیش، به دلیل علنی شدن مسائل خصوصی زندگی‌اش صدمه خورده بود و پس از مدتی از ایران رفت، نقش اصلی این فیلم را بازی کرد. او که دیگر خودش را زر امیرابراهیمی می‌نامد، در جشنواره‌ای که اصغر فرهادی هم جزء داوران آن بود، نخل طلای بازیگری گرفت. اینها همه در حالی بود که فیلم از لحاظ ساختاری به‌شدت ضعیف بود و اگر به دلایل فنی از سد هیات انتخاب یکی از جشنواره‌های موضوعی داخل ایران هم رد نمی‌شد، قابل درک بود. سیاسی شدن روندهایی که فستیوال‌های فیلم غربی علیه ایرانی‌ها اتخاذ می‌کردند، قبل از این هم هرسال داشت علنی‌تر می‌شد اما عده‌ای هنوز این را نمی‌پذیرفتند. سر فیلم عنکبوت مقدس این دعوا به اوج خودش رسید؛ چه اینکه در آن به شکل نمادین توهین‌هایی به امام رضا(ع) و نماد دیگری از فرهنگ ایرانی، یعنی فرش ایرانی شده بود. آن همه جار و جنجال با اظهاراتی که کارگردان فیلم در نشست خبری کن کرد، تکمیل شد. او گفت فیلمش نه درباره سعید حنایی، قاتل زنجیره‌ای دهه 70، که درباره یک جامعه قاتل‌پرور است. حالا از آن ایام فاصله گرفته‌ایم و عنکبوت مقدس در حالی برای دانلود در فضای وب قرار گرفته و همه می‌توانند آن را ببینند که غوغاهایی خیلی بزرگ‌تر از آن را در این ایام تجربه کرده‌ایم که عنکبوت مقدس و کن در آنها گم می‌شوند. 
نکته اینجاست که شاید همین فیلم بتواند تکلیف سینمای جشنواره‌ای را در ایران روشن کند. بحث‌ها از جایی به بعد جدلی شده بودند و عده‌ای قصد پذیرفتن واضح‌ترین حقایق را نداشتند. اما نمایش این فیلم دیگر جای چون‌وچرایی باقی نگذاشت. حالا آنها یا باید با صراحت بگویند که بله این جشنواره‌های فیلم اروپایی سیاسی هستند و گل‌درشت و تند هم هستند و ما ازشان هواداری می‌کنیم چون همین مواضع سیاسی را قبول داریم، یا حمایت از این رویدادها و فیلمسازانی که در آن مطرح می‌شوند را تمام کنند. لحظه سختی برای تصمیم‌گیری فرا رسیده است. در ادامه دو مطلب می‌خوانید که یکی بررسی و تحلیل فنی فیلم است و دیگری روی سخن را با مدافعان همیشگی سینمای جشنواره‌ای گرفته است. 

جشنواره‌های اروپایی؛ عنکبوتی که برای عد‌ه‌ای مقدس شده است
چه غوغایی به‌پا شده بود. کنار هم گذاشتن محتوای پوستر این فیلم و نام آن و همان اطلاعات کلی‌ای که همه از روایتش داشتند، راه را برای غضبناک‌ترین قضاوت‌ها درباره‌اش باز کرده بود. فرش و امام رضا(ع)، نمادهای ملی و مذهبی ایران، در پوستر این فیلم به موهن‌ترین شکل، مورد طعن و کنایه قرار گرفته بودند و از آنجا که هرقدر به سال‌های اخیر نزدیک‌تر می‌شدیم، رویه ضدایرانی جشنواره‌های اروپایی صریح‌تر می‌شد، این نوبرانه فستیوال کن هم گمانه‌های بدبینانه را جدی‌تر می‌کرد. کارگردان فیلم مصاحبه‌هایی کرد که اگر این فیلم را نساخته بود هم بیان شدن همان حرف‌ها در یک نشست خبری رسمی که کن ترتیبش را داده بود، برای طرد این فستیوال و حکم دادن به سیاست‌کاری محض در تصمیم‌گیری‌هایش کافی به نظر می‌رسید. آن ایام را از خاطر نبرده‌ایم. عده‌ای بازهم بی‌خیال کن و باقی فستیوال‌های فرنگی نمی‌شدند و آسمان و ریسمان را به‌هم می‌بافتند تا اتهامات را از دامن سینمای جشنواره‌ای پاک کنند. زیر بار یک جمله ساده نمی‌رفتند؛ کن، ونیز، برلیناله، لوکارنو و باقی رویدادهای سینمایی که پرطمطراق‌ترین عناوین روشنفکری را یدک می‌کشند، برخلاف ادعایشان معیارهای هنری را ملاک ارزشیابی آثار قرار نمی‌دهند و اولویت‌ها سیاسی است. با کسانی طرف بودیم که اگر زیر بار همین یک کلمه حرف می‌رفتند، سازمان فکری و جهان نظری‌شان به‌هم می‌ریخت. اگر این را می‌پذیرفتند، خودشان را انکار کرده بودند. اگر این را می‌پذیرفتند، همه آنچه را که سال‌ها زیر ضرب نقد گرفته بودند، باید مورد تجدیدنظر قرار می‌دادند. سال‌ها سینمای غیر‌جشنواره‌ای ایران را با چوب ایدئولوژیک بودن می‌راندند و اگر نقطه مقابل آن که اروپاست، به چنین چیزی با دز چند برابر متهم می‌شد و اگر این اتهام به اثبات می‌رسید، دیگر چه می‌توانستند بگویند؟ می‌گفتیم بله، جشنواره فجر سیاسی است. نام آن از دهه فجر انقلاب اسلامی بیرون آمده و همزمان با همان دهه برگزار می‌شود. کسی چیزی غیر از این ادعا نکرده که حالا با اثبات چیز دیگری برخلاف ادعایش مواجه شود. اصلا نظام سیاسی ایران مدعی ایدئولوژیک بودن است و این را نه‌تنها پذیرفته، بلکه جزء پرستیژ خودش قرار داده است، اما مگر این‌طور ادعا نمی‌شد که این رویه بد است و در عوض باید کن و ونیز و برلیناله و امثال آن را دید که ارزش‌گذاری‌هایشان براساس معیارهای هنری است؟
ته پاسخ‌شان این بود که اگر این جشنواره‌ها بد هستند، چرا اینقدر برای شما اهمیت پیدا کرده‌اند و البته با لحن حق به‌جانبی می‌گفتند وقتی هنوز کسی این فیلم را ندیده، چطور درباره‌اش قضاوت می‌کنید؟ خب فیلم را که حالا دیدیم و معلوم شد از هرچه درباره‌اش گفته می‌شد مستحق‌تر بود. حالا شما کجایید که بیایید و اعتراف کنید که حرف‌های طرف مقابل‌تان درست از آب درآمد؟ فیلم در وضعیتی اکران شد و پس از آن در فضای وب قابل دسترسی است که دو سه ماه آشوب و غوغا خیابان‌های ایران را گرفته بود و از هر ابزاری استفاده می‌شد تا روان جامعه ایران به‌هم بریزد. اتفاقا سمت‌وسویی که این فیلم داشت هم با سوختی که به ‌لحاظ گفتمانی به اعتراضات تزریق می‌شد همسو بود. حالا بعد از این همه غوغا دیگر عنکبوت مقدس و جشنواره کن اصلا اهمیتی ندارند و به همه آن طرف‌های بحث‌مان در چند ماه پیش باید بگوییم راستش خوب از گیر جواب دادن قسر در رفتید؛ هرچند این‌بار کسی قصد فراموش کردن ماجرا را ندارد. عنکبوت مقدس از آن فیلم‌هایی نیست که اثبات سیاسی بودنش و پذیرش آن به دلایل سیاسی در جشنواره کن، نیاز به تفسیر و بحث داشته باشد و عده‌ای بخواهند سر به یک جدال بی‌پایان بگذارند و زیر بار نروند. این‌بار با موردی واضح‌تر از هر انکاری طرف هستیم. این فیلم از لحاظ ساختاری به‌قدری ضعیف است که حتی ارزش یک ریویو ساده را هم ندارد چه برسد به نقد. چنین فیلمی در بخش مسابقه کن چه می‌کرد؟ توهین‌های سیاسی و مذهبی‌اش به‌قدری گل‌درشت و حتی ابلهانه هستند که فقط نظیر آن را می‌شود در لحن مجری‌ها و میهمانان ایران‌اینترنشنال (و اخیرا منوتو و بی‌بی‌سی) دید. 
کارگردان فیلم هم که مثل دیوانه‌ها یا به عبارت دقیق‌تر در قامت یک عقده‌ای تمام‌عیار، در فرش قرمز فیلمش لباس روحانیت را با گریم خون‌آشام‌ها ترکیب کرده و یک مسخره‌بازی تمام‌عیار ترتیب داده است. خب لابد او فقط فیلمش را ساخته و نمی‌خواسته چنین نتیجه‌گیری و قضاوتی را بکند؛ چون آنها، یعنی کن و فیلمسازانش، اهل قضاوت کردن نیستند و این نوع رفتارها مخصوص ایرانی‌های ایدئولوژی‌زده و توسعه‌نیافته است. حالا که هم فیلم را دیده‌ایم هم رفتارهای پسینی عواملش را. حالا با قاطعیت می‌شود پرسید آیا غیر از این رفتارهای زننده شبه‌سیاسی و آن مضامین گل‌درشت و زننده، دلیل دیگری برای پذیرش این فیلم در کن وجود داشت؟ اگر معیارها اینقدر سیاسی هستند، چرا باید کن را به لحاظ اعتبار، نسبت به جشنواره‌ای سینمایی در کره‌شمالی یا رویدادهای مثل آن در هر جای دیگر دنیا که شما خوش‌تان نمی‌آید، دارای اعتبار بیشتری دانست؟ انتخاب زهرا امیرابراهیمی برای بازی در این فیلم و اهدای نخل طلای بازیگری به او درحالی‌که حتی یک لحظه هم کار خاصی در بازی‌اش نکرده بود، چه توجیهی داشت؟ آیا دلیلش چیزی جز همان طرحی است که از مدت‌ها پیش، برای جایزه گرفتن از جشنواره‌های اروپایی، باید در زیرلایه فیلمنامه‌ها گنجانده می‌شد؟ همان نمایش زن ایرانی در محاصره قانون و جامعه ضدزن. حالا دمیدن در کوره اتفاقات خیابانی اخیر، نشان می‌دهد که سفارشی‌سازی فیلمسازان ما برای جشنواره‌های سینمایی اروپا، در خدمت طرح بزرگ‌تری بوده که بخشی از آن را طی سه ماه اخیر در کف خیابان‌ها دیدیم. 
جماعتی که هنوز مدافع کن هستند، چند ماه پیش و هنگام بالاگرفتن جنجال‌ها بر سر نمایش عنکبوت مقدس در این فستیوال، درحالی مشغول دفاع از این رویداد بودند که کن در همان دوره فیلم‌های روسیه را به بهانه جنگ اوکراین نپذیرفت. قبل از آن یک دانشگاه ایتالیایی، داستایوفسکی را از مواد درسی‌اش حذف کرده بود. سایت imdb نام تارکوفسکی را از سازندگان صد فیلم برتر تاریخ سینما بیرون کشید و کشورهای اروپایی حتی گربه‌های نژاد روس را تحریم کردند. بحث سر این نیست که در جنگ اوکراین حق با کدام طرف ماجراست. بحث سر این است که کی و کجا این درجه از سیاسی‌کاری دیده شده بود که در اروپای قبل از کن ۲۰۲۲ دیده شد و با این حال عده‌ای داشتند هنوز دست‌وپا می‌زدند که از تک‌وتا نیفتند و این را نپذیرند. می‌گفتند اگر این جشنواره‌ سیاسی است، چرا برایتان مهم شده؟ این واقعا سوال نبود، تلاشی بود برای نباختن قافیه. خب مشخص است که ما از سر علاقه و امید به اصلاح آن جشنواره‌ها چنین نقدی نمی‌کردیم. همه حرف ما این بود که باید آنها را همان چیزی ببینیم که هستند و می‌خواستیم از دست تفکر امثال شما راحت شویم که برای این رویدادها هاله‌ای از تقدس و اعتبار قائل بودید. می‌خواستیم به امید بازشدن راه پیشرفت و خلاقیت در سینمای ایران، ویروس جشنواره‌دوستی را از کالبد آن دور کنیم. سال‌های سال است ضعیف‌ترین فیلم‌هایی که در ایران ساخته می‌شوند، به دلایل سیاسی از این جشنواره‌ها جایزه می‌گیرند و همین فرمول، فیلمسازی در ایران را از مسیر درستش خارج کرده. می‌خواستیم از شر این وضع خلاص شویم و امید است عنکبوت مقدس باعث شود که گام بزرگی در این راه برداریم. عنکبوت مقدس، همین جشنواره‌های فرنگی، به‌خصوص اروپایی‌ها هستند که تارهایش سینمای ما را در خود تنیده و اجازه حرکت نمی‌دهد و برای عده‌ای مقدس شده است. امید است این وقاحتی که اخیرا به خرج داده شد، چنان همه‌چیز را واضح کرده باشد که دیگر جای چون‌و‌چرایی باقی نماند. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار