چرا رسانه‌های اپوزیسیون در ماجرای یک زندانی خودزنی کردند؟
روزهای ابتدایی آشوب ها حجم شایعه‌ها به قدری بود که برخی به کنایه می گفتند: «جمهوری اسلامی در توییتر سقوط کرده است.» حجم دروغ ها به قدری بود که طراحان پشت‌صحنه نیز خود دچار توهم شده و تصوری انقلاب گونه از آشوب‌های چندده نفره پیدا کردند.
  • ۱۴۰۱-۰۹-۰۸ - ۰۰:۱۵
  • 10
چرا رسانه‌های اپوزیسیون در ماجرای یک زندانی خودزنی کردند؟
رونق بازار خالی‌بندی
رونق بازار خالی‌بندی

 طرح ادعاهای دروغین پرشمار، دیگر به پای ثابت هر آشوب خیابانی تبدیل شده است. در جنگ ترکیبی 1401 این حربه بیشتر از همیشه به کار گرفته شد. روزهای ابتدایی آشوب ها حجم شایعه‌ها به قدری بود که برخی به کنایه می گفتند: «جمهوری اسلامی در توییتر سقوط کرده است.» حجم دروغ ها به قدری بود که طراحان پشت‌صحنه نیز خود دچار توهم شده و تصوری انقلاب گونه از آشوب‌های چندده نفره پیدا کردند. یک روز اشنویه سقوط می‌کرد، یک روز ارتش تسلیم می‌شد، یک روز تمام بازار در اعتصاب فرو می‌رفت، یک روز هم مقامات از گیت‌های امنیتی فرودگاه عبور کرده و به خارج از کشور می‌گریختند. علاوه‌بر محتواهای دروغینی که با هدف تهییج آشوبگران کف خیابان بازنشر می‌‌شد شبکه عنکبوتی دروغ دستورکار تحریک احساسات کاربران شبکه‌های اجتماعی را نیز دنبال می‌کرد. این دستورکار همزمان با به کما رفتن مهسا امینی در دست اجرا قرار گرفت تا پس از فوت او هر فردی که به هر دلیلی فوت کرد مقصر آن جمهوری اسلامی معرفی شود. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل‌زاده و اسرا پناهی ازجمله چهره‌هایی هستند که فوت‌شان دستمایه سناریوی کشته‌سازی قرار گرفت. نمونه دیگری از این دروغ‌پردازی را در ادعای شکنجه بازداشت‌شدگان شاهد بودیم. وریا غفوری، توماج صالحی، حسین رونقی و هر چهره شاخص دیگری که بازداشت شد بلافاصله شایعات درمورد شکنجه وی نیز فضای مجازی را پر کرد. شایعاتی که گاها توسط خانواده افراد فوت‌شده و بازداشتی نیز طرح می‌شد بلکه اعتبار بیشتری یابد. درحالی‌که شایعه شکستن پاهای رونقی زیر شکنجه و اعتصاب غذای 2 ماهه وی در فضای مجازی درحال گسترش بود تصاویر حضور وی در بیمارستان منتشر شد. تصاویری که هیچ اثری از شکستگی و سوءتغذیه 2 ماهه در آن دیده نمی‌شود. سابقه فعالیت رونقی علیه ایران به سال 88 بازمی‌گردد. او قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال 88 با نام مستعار بابک خرمدین وبلاگ‌نویسی می‌کرد. رونقی آذرماه سال 89 به جرم «عضویت در شبکه ایران‌پروکسی، اخلال در امنیت کشور، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران‌» به زندان محکوم شد، محکومیتی که تا تیر ماه 91 ادامه داشت. رونقی سال 1400 نیز برای مدت 8 روز در بازداشت به سر برده و با قید وثیقه آزاد شد. رونقی که هیچ فرصتی را برای بازداشت شدن از دست نمی‌داد در اغتشاشات اخیر نیز کنار ننشست و درنهایت نیز دستگیر شد. نکته جالب درمورد وی این است که هر بار بازداشت شده نقل‌قول‌های متعددی از اعضای خانواده وی به ویژه برادر او منتشر شده که حسین در بازداشت حال خوبی نداردو اعتصاب غذا کرده است. ادعای دروغین آسیب دیدن کلیه‌های حسین رونقی را اولین بار برادرش مطرح کرد. بعد از بازداشت رونقی در وقایع اخیر،  زلیخا موسوی (مادر) و احمد رونقی (پدر) وی در گفت‌وگوی اختصاصی با صدای آمریکا گفتند «ضابطان قوه قضائیه هر دو پای پسرمان را شکسته‌اند و در اداره اطلاعات تبریز گفته‌اند که اگر مصاحبه کنید کل خانواده‌تان را نابود می‌کنیم.» همزمان با این ادعا، ادعای دیگری مبنی‌بر دو ماه اعتصاب غذای رونقی در زندان نیز منتشر شد. هر دوی این ادعاها اما با تصاویری که در روزهای گذشته منتشر شد زیر سوال رفت. رونقی 5 آذر به همراه خانواده‌اش در بیمارستانی حضور یافت و تصاویری از وی منتشر شد که نشان می‌داد هیچ‌کدام از پاهای او نشکسته و آثاری از اعتصاب غذا 60 روزه نیز بر جسم او دیده نمی‌شود. واقعیت این دروغ‌های رسانه‌ای اگرچه درنهایت برملا شد اما در این مدت موج عظیمی از جوسازی علیه کشور را به راه انداخت و گاها توسط لشکر فیک اکانت ها به ترند توییتر تبدیل شد. جوسازی که حتما در به آشوب کشیده شدن خیابان‌ها و شهادت نیروهای امنیتی موثر بود.

مرگ مهسا امینی
هنوز چندساعتی از به کما رفتن مهسا امینی نگذشته بود که ایران‌اینترنشنال و بی‌بی‌سی اخباری مبنی‌بر «شکنجه یا ضرب‌وشتم» او منتشر کردند. پس از فوت مهسا امینی نیز سناریوی کشته شدن او را مطابق با منافع مالی‌شان بازتاب دادند و ادعا کردند امینی کشته شده است. بعد از آنکه گزارش‌های خبری پرده از بیماری زمینه‌ای وی برداشت پدر مهسا امینی به دسته شایعه‌پراکنان پیوست و بیماری زمینه‌ای دخترش را تکذیب کرد. تکذیبیه‌ای که البته گزارش‌های پزشکی‌قانونی دروغ بودن آن را ثابت کرد و در ادامه نیز پدر امینی بیماری دخترش را تایید کرد.

مقاماتی که از فرودگاه امام فرار کرده بودند برنگشتند؟!
حد توهم رسانه‌های تجزیه‌طلب سعودی طی دو سه ماه اخیر به‌قدری بالا بوده که بعضی اخبار و گزارش‌های شاذ و عجیب‌شان برای جدی‌ترین مخاطبان این شبکه‌ها هم مایه خنده شده است. خبرهایی که عمدتا «منبع آگاهی که نخواسته‌ نامش فاش شود!» به این رسانه‌ها رسانده‌اند و به‌قدری برای شبکه‌های ضدایرانی موثق هستند که می‌توانند ساعت‌ها درباره آن تک‌خبر گزارش تهیه کنند. یکی از آن توهمات که برایش حتی صفحه ویکی‌پدیای فارسی هم ساختند، چیزی تحت عنوان «فرار مقامات در خلال اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران» بود! خبری که رفته‌رفته از کف توییتر فارسی، به اخبار رسانه‌هایی مثل روزنامه اکسپرس انگلستان هم رسید که البته همگی منابعی مشترک داشتند و آن «شنیده‌هایی از برخی افراد آگاه شاغل در اطلاعات پرواز فرودگاه امام خمینی تهران» بود! 6 آبان هم رسانه سعودی اینترنشنال در گزارش‌هایی، پیروزمندانه به بازنشر خبر اکسپرس پرداخت و نوشت: «مقام‌های جمهوری اسلامی به منظور فرار از کشور و تحت تعقیب قرار نگرفتن پیگیر دریافت پاسپورت‌های غربی هستند»! این رسانه همچنین در تشریح گزارش روزنامه اکسپرس که خود، شنیده‌های اینترنشنالی برخی اکانت‌های توییتری را مبنا قرار داده بود نوشت این روند از دو هفته قبل، یعنی از نیمه مهرماه آغاز شده است! اینترنشنال همچنین به‌نقل از این روزنامه چاپ لندن نوشت: «یک منبع بدون ذکر نام، از اختصاص بخشی از فرودگاه بین‌المللی تهران به این موضوع و همچنین کرایه «پنج پرواز» در روز برای فراری دادن خانواده‌ها خبر داد.» مجموعه توهماتی که البته با گذشت بیش از یک ماه دیگر کسی از مخاطبان این شبکه‌ها پیگیر جزئیات آن نیست. آخر هم معلوم نشد این مقامات و این پنج پرواز در روزی که آنها ادعا می‌کردند، به کجا فرار کردند و آیا بعد از آرام شدن شرایط کشور قصد دارند به ایران بازگردند یا خیر...!

عمو میگه نکشتنش دایی قبول نمی‌کنه
نخستین بار موضوع اسرا پناهی از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مطرح شد. این رسانه‌ها مدعی شدند که اسرا پناهی دانش‌آموز مدرسه شاهد اردبیل بوده که در ناآرامی‌های اخیر فوت کرده و مرگ وی بر اثر وارد شدن ضربه به سر در اتفاقات دبیرستان شاهد رخ داده است. این روایت بلافاصله از سوی عموی او در شنبه (۲۳ مهر) پاسخ داده شد. علی پناهی، در گفت‌وگویی با صداوسیما گفت: «اسرا، ۳ شب پیش در خواب حالش بد شد و در بیمارستان فوت کرد. چرا باید رسانه‌های بیگانه با آبروی ما بازی کنند؟«علی‌رغم این اظهارات اما علی دایی، اسطوره فوتبال وارد ماجرا شده و با نادیده گرفتن اظهارات عموی اسرا پناهی اصرار دارد که ماجرای مرگ اسرا چیز دیگری است. علی دایی درحالی مدعی می‌شود تا مطمئن نشود چیزی درست است آن را نمی‌گوید که هیچ‌وقت مستنداتی برای اظهارات خود ارائه نکرد.

یا به زبون خوش اعتصاب کنید یا آتیش‌تون می‌زنیم
اواخر آبان‌ماه امسال بعد از اینکه کمی التهابات جامعه فروکش کرد، فراخوان‌های متعددی منتشر شد تا  در روزهای 27 و 28 و 29 آبان‌ماه مغازه‌داران تهرانی مغازه‌‌های خود را تعطیل کنند. این فراخوان درحالی منتشر شد که بازاریان و مغازه‌داران در گفت‌وگوهای متعدد گفته‌اند عده‌ای قصد داشتند ما را به تعطیلی اجباری وادار کنند. با این حال مغازه‌داران تهرانی دربرابر این اعتصاب اجباری از سوی براندازان، کسب‌وکارهای خود را تا ظهر روزهای مذکور فعال نگه داشتند. رسانه‌های لندن‌نشین اما این تعطیلی اجباری را با عنوان اعتصاب سراسری بازنشر می‌دادند.

یه لحظه نیت‌خوانی نکنید بذارید اشک شوق‌مون رو بریزیم
یکی دیگر از دروغ‌های شایعی که این روزها بیشتر از قبل شنیده شده این است که بازیکنان تیم ملی ایران به‌اجبار در مسابقات جام‌جهانی سرود ملی را خواندند و تماشاگران در واکنش به این سرود اجباری، گریه کردند. پیش از این نیز حضور بازیکنان در دیدار با رئیس‌جمهور دستمایه اتهام‌زنی قرار گرفته و برخی می‌گفتند بازیکنان با دریافت پول تطمیع شده‌اند. ادعاهایی که ایران‌اینترنشنال آنها را از همه بلند‌تر و مضحک تر فریاد می‌زد. 

گفتند اشنویه سقوط کرد؛ یه کام دیگه تا سقوط ایران
از شهریورماه سال جاری تاکنون که در آذرماه هستیم، اشنویه در توییتر و سایت‌‌های خبری لندن‌نشین بارها سقوط کرده و تصرف شده. آخرین بار هم در اول آذر ادعا شد که این شهر سقوط کرده درحالی‌که چنین نبود. دقیقا یک ماه قبل‌ترش یعنی در آبان‌ماه نیز چنین ادعاهایی ازسوی احزاب کرد و برانداز مطرح شد، اما این ادعا کذب بود؛ چراکه نمایندگان مجلس در آن زمان که از حوزه‌های انتخابیه خود مطلع بودند، عنوان کردند این شهر سقوط نکرده است و صرفا برخی از نیروهای برانداز خیابان‌ها را ناآرام کرده بودند.

داعش قبول کرده شما قبول نمی‌کنی؟!
پس از آنکه داعش مسئولیت عملیات تروریستی شاهچراغ را برعهده گرفت برخی با این استدلال که تاریخ نامه 30 ربیع‌الاول ذکر شده بود و این تاریخ با تقویم تطابق نداشت مدعی جعلی بودن نامه بوده و برخی نیز پا را فراتر گذاشته و می‌گفتند اساسا ربیع‌الاول 30 روزه نیست. این استدلال‌ها درحالی مطرح می‌شد که اولا تاریخ داعش منطبق با تقویم ایران نیست و ثانیا روزنامه‌های برخی کشورهای عربی همان روز با تاریخ 30 ربیع‌الاول به چاپ رسیده بود. حتی اگر تاریخ نیز اشتباه درج می‌شد استدلال قوی‌ای برای ساختگی بودن نامه نبود؛ چرا‌که خود داعش همین نامه را در کانالش بازنشر داده بود.

حمام خون جوانرود در اینترنشنال 
یکی دیگر از سناریوهایی که خیلی زود علاقه اینترنشنال، من‌وتو و بی‌بی‌سی فارسی به تجزیه ایران را ثابت کرد تلاش آنها برای تحریک احساسات مخاطبان‌شان از طریق مانور بر روایت مظلوم واقع شدن برخی اقوام مرزنشین ایرانی از سوی مأموران امنیتی و پلیس در ناآرامی‌های شکل‌گرفته بود. تلاشی که البته با هوشیاری مردم بومی آن مناطق به نتیجه مطلوب این رسانه‌ها نرسید اما احساسات بخش‌هایی از جامعه را جریحه‌دار کرد. روایت‌هایی جعلی مثل تیراندازی مستقیم با دوشکا به مردم معترض جوانرود کرمانشاه یا ربودن ماشین حمل خون توسط نیروهای امنیتی و روایت‌های عجیبی از این دست، نمونه دروغ‌هایی بود که این رسانه‌ها و فعالان توییتری وابسته به آنها به‌شکل گسترده به دست به‌دست‌ شدن آن دامن می‌زدند تا دروغ‌های بعدی‌شان درباره کشتارهای خیالی در این مناطق باورپذیرتر به‌نظر برسد.

سناریوسازی جنایی تجزیه‌طلبان درباره فوت دختران جوان؛ نیکا، سارینا و...
خلق سناریوهای جنایی و تلخ درباره نحوه درگذشت دختران و پسران دهه هشتادی با هدف برانگیختن خشم عمومی نسبت به نیروهای امنیتی و پلیس، یکی دیگر از اصلی‌ترین سیاست‌های رسانه‌های تجزیه‌طلب طی دو سه ماه اخیر بود. سناریوسازی‌هایی که اصلی‌ترین قربانیانش، دختران جوانی بودند که بعد از بررسی‌های اولیه مشخص می‌شد هریک در اتفاقاتی بی‌ارتباط به جریان ناآرامی‌ها درگذشته‌اند. نمونه‌اش خبرسازی‌هایی بود که درباره فوت تلخ نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل‌زاده از سوی رسانه‌های ضدایرانی شاهد آن بودیم. نیکا، دختر نوجوانی بود که در فاصله 10 روز تا تولد 17‌سالگی‌اش، با پریدن از بالای ساختمانی دست به خودکشی زد و رسانه‌های تجزیه‌طلب به‌سرعت فوت او را ناشی از ضرب‌و‌شتم اعلام کرده و گفتند پیکرش هم از سوی نیروهای امنیتی ربوده شده است. درباره سارینا اسماعیل‌زاده، دختر نوجوان 16ساله کرجی که از پشت‌بام خانه مادربزرگ خود در محله عظیمیه این شهر دست به خودکشی زد هم روایت‌هایی عینا مشابه آنچه برای نیکا ساختند را پخش کردند که زوایای دروغ آن بعد از گذشت چند روز از فوت تلخ این دو دختر نوجوان مشخص شد.  

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰