محمد شریف ، نویسنده:قدمت ورزش محبوب فوتبال که در دنیای امروز تبدیل به یک صنعت عریض و طویل پولساز شده است، به چندین سده پیش از میلاد و به چین بازمیگردد که به تدریج در یونان و روم نیز رواج مییابد. فوتبال مدرن و سازمانیافته امروزی نیز در سال ۱۸۶۶ در مدارس انگلستان شکل گرفت و بهتدریج گستره پراکندگی آن همه جهان را با این ورزش پیوند داد. با شکلگیری سازمان فیفا در سال ۱۹۰۴ و ایجاد رقابت جامجهانی فوتبال، این ورزش بسیار گستردهتر شد.
امروزه اهمیت فوتبال در عرصههای ملی و بینالمللی به قدری پررنگ و موثر است که تبدیل به یکی از شئون حیثیتی هر ملتی شده است و شاید همین مساله باعث ضرورت مطالعه و شناخت آن شده است؛ بهطوریکه فوتبال، موضوع بسیاری از آثار مکتوب و مستندهای نمایشی در دنیای امروز است.
در این میان آثاری که بتوانند با جامعیتی جذاب، یک شناخت کافی را به مخاطبان هدیه کنند، کمیاب هستند.
به جرأت میتوان گفت « دایرةالمعارف مصور فوتبال»، نوشته دیوید گلدبلات و ترجمه رحیم قاسمیان از کاملترین و جامعترین منابع مطالعاتی درباره این ورزش است که از اطلاعات آماری و حواشی جالب گرفته تا قوانین و تاکتیکها و مهارتهای فوتبال را شامل میشود.
شما با شروع خواندن این کتاب، از پایه با فوتبال و مختصات آن بهعنوان یک ورزش محبوب جهانی آشنا میشوید و با انبوهی از اطلاعات جذاب و نمودارهای آماری مفید مواجه خواهید شد که حتی اگر علاقه چندانی به فوتبال نداشته باشید، این دانستنیها که با تصاویری مرتبط و مکمل همراه شدهاند شما را به دنبال خود میکشانند.
از نکات قابل توجه این دایرهالمعارف، بررسی زمینههای تاریخی فوتبال از دوران باستان تاکنون است که نشان میدهد این بازی ورزشی، قدمتی به بلندای تاریخ بشر دارد.
در بخش مهارتهای فردی این کتاب، شما با یک مدرسه فوتبال تمام عیار روبهرو هستید که از گرم کردن قبل از بازی تا تکتک تکنیکها و تاکتیکها را به صورت توضیحی و تصویری و با جزئیات بسیار کامل به شما آموزش میدهد و این قطعا برای نونهالان و نوجوانان علاقهمند به یادگیری فوتبال بسیار جالب و مفید و موثر خواهد بود.
این مجموعه در صفحات مختلف خود، با یادآوری بزنگاههای مهم تاریخ فوتبال و همچنین اشاره به جملاتی جنجالی و خاص از بزرگان این ورزش، میتواند هیجان مورد نیاز هواداران فوتبال را به خوبی تامین کند.
از خاصترین و مفیدترین مباحث کتاب، بررسی سیر تحویل و تکامل ورزش فوتبال از نظر اجتماعی و سیاسی است، حتما برای شما جالب است که بدانید فوتبال فقط ظرف ۱۰۰ سال، از یک ورزش سنتی و مردمی در حال مرگ در روستاهای انگلیس به پرطرفدارترین و تجاریترین ورزش جهان بدل شد. این ورزش در دانشگاهها و مدارس خصوصی ویژه نخبگان انگلیس رشد کرد و سپس در دوره ویکتوریا در شهرهای مختلف این کشور رونق گرفت. طی این تحول، زمین بازی شکل و اندازههای ویژه خود را پیدا کرد، تعداد بازیکنان هر تیم به ۱۱ نفر رسید و استفاده از دست برای حمل توپ غیرمجاز اعلام شد. در اوایل سده نوزدهم، فوتبال مردمی رو به مرگ بود و مقامات کشوری به نحو روزافزونی نگران آن بودند که حضور آدمهای لاابالی در زمینهای خالی درون شهرها برای انجام این بازی، میتواند قیمت املاک و زمینهای آنان را کاهش دهد. در سال ۱۸۳۵ بود که «قانون بزرگراهها» به شهرداریها اختیار داد تا جلوی فوتبال خیابانی را بگیرند و شهردارها قاطعانه به این امر اقدام کردند. اما در دهه ۱۸۶۰ این بازی به میدانهای ورزشی مدارس خصوصی راه یافت، دستخوش تحولاتی شد و سرانجام تحت عنوان تازهای که امروزه آن را «فوتبال انجمنی» میخوانیم ظهور کرد.
مدارس خصوصی و فوتبال
در اوایل سده نوزدهم میلادی، تحول خواهان در انگلیس بر آن شدند که نسل تازهای از جوانان انگلیسی را از نظر فکری و جسمی آماده کنند تا بتوانند در اداره امور امپراتوری انگلیس در داخل و خارج این کشور آماده باشند و برای اجرای این نقشه تصمیم گرفتند تا ورزش فوتبال را در مدارس خصوصی اجباری کنند. نسل جدید مدیران مدارس امیدوار بودند که با این اقدام، به دانشآموزان انضباط، کار تیمی، اجرای عدالت نسبت به همدیگر و شهامت خواهند آموخت.
لابهلای صفحات کتاب، اطلاعات و تصاویری به چشم میخورد که میتواند احساسات ایرانیان علاقهمندان به فوتبال را درگیر کند و برای نسلهای مختلف سنی خاطرهانگیز باشد؛ از اولین حضور تیم ملی فوتبال ایران در جامجهانی در سال ۱۹۷۸ میلادی در آرژانتین گرفته تا صعود خاطرهانگیز ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ میلادی در فرانسه و بازی به یاد ماندنی ایران در مقابل آمریکا در این دوره از جامجهانی که منجر به پیروزی ایران شد و در ذهن مردم ایران بهعنوان خاطرهای شیرین و فراموشناشدنی از فوتبال جاودانه ماند.
نگاهی به رمان رویای نیمهشب
ستایش عشق واقعی
ماهیت «عشق» در رمان نیز مانند دیگر ژانرهای ادبی حضوری پرنشاط، همیشگی و فعال دارد و خود را حتی در رمانهایی که جریان اصلی آنها، عاشقانه نیست هم وارد میکند. اما گاهی این عشقها و عاشقانگیها درگیر چالشها و فراز و نشیبهای زیادی میشوند و اتفاقات سرنوشتسازی پیش پای عاشقهاست؛ همانجا که داستانها اوج میگیرند و ضربان قلب خواننده همراه شخصیتهای داستان تندتر میزند.
درهم تنیدگی و پیوند عشق و مذهب از جذابترین فضاهایی است اگر با پرداخت خوبی عجین شود میتوان آثار خواندنی و پرطرفداری را خلق کند؛ اتفاقی که نمونه موفق آن در رمان «رویای نیمهشب» رخ داده است.
این رمان عاشقانه با پسزمینهای ایدئولوژیک، حکایت عاشقانگی جوانی از اهلسنت به نام هاشم است که دلداده دختری شیعه به نام ریحانه میشود و ابراز و تحقق عشق خود را درگیر یک تنگنای عقیدتی و گرفتار یک اختلاف مذهبی میبیند. هسته اصلی داستان با همین اتفاق شکل میگیرد و ماجرا در یک تعلیق داستانی جذاب روایت میشود.
از درونمایههایی مثل ستایش عشق واقعی و پاکیزه و تبیین مفاهیمی چون مهدویت، تشرف و معجزه که بگذریم، کانون اصلی داستان بر مدار وحدت دو نحله اصلی اسلامی یعنی تشیع و تسنن پیش میرود و دغدغه محوری نویسنده در لایههای زیرین روایت، تلاش در راستای تقریب مذاهب و اثبات امکان معاشرت و وصلت و بهطور کلی همزیستی مسالمتآمیز و زیستِ وحدتمحور اجتماعی مابین انسانهای پیرو این دو فرقه است که با در نظر گرفتن و تاکید بر اشتراکات اعتقادی و هوشمندی متحدانه در مقابل جریانات تندرو و تکفیری قابل تحقق خواهد بود.
مظفر سالاری کوشیده تا با دیدگاهی بیطرفانه و غیرکلامی، متن روایت را جلو ببرد تا تفاوتهای مذهبی، باعث طرد شدن کتاب و خوانده نشدن آن نشود.
از ویژگیهای قابل توجه رمان «رویای نیمهشب» میتوان به نگاههای جانبی و آموزنده در خلال داستان اشاره کرد؛ برای مثال، نویسنده در فرازی از یک گفتوگو به عدم ارتباط قطعی بین ثروت و قدرت با یک زندگی خوب و شاد اشاره میکند و عشق را برهمزننده این معادله معرفی میکند:
«آن شب هم مثل چند شب قبل، آرام و قرار نداشتم. تا دیروقت خواب به چشمم نیامد. از پنجره به حرکت آرام شاخههای نخل، زیر ابرهای تیره، چشم دوختم و تا سحر به آینده بیسرانجامم فکر کردم. هیچ راهی در مقابلم نمیدیدم. هر سو بنبست بود. بین من و ریحانه دیواری بود که هیچ دریچهای در آن باز نمیشد. بارها در دل سنگین و ساکت شب، صحنه آمدن ریحانه و مادرش را به مغازه مرور کردم. میخواستم از معمای عشق سر درآورم. چه اتفاقی میافتاد که یک نگاه یا یک لبخند میتوانست قلابی شود و انسانی آزاد را به دام اندازد؟ میان خواب و بیداری سعی میکردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه، مرا آنطور به هم ریخته بود؛ شبحی از چهرهاش؟ نگاهش که لحظهای به نگاهم تلاقی کرده بود؟ سکوت و وقارش؟ آهنگ صدایش؟ همه اینها؟ هیچکدامشان؟ همه اینها بود و هیچکدامشان نبود.»
وجود چنین نمونهها و گریزهایی در «رویای نیمهشب» نشان میدهد نویسنده سعی در پرهیز از ملالآوری و تکبعدی بودن فضای داستانش داشته تا بهعنوان مثال اگر مخاطب با ماجرای عاشقانهای مواجه است، تمام وجوه آن را لمس کند نه اینکه با اشارههایی کلی و مبهم به مسیر مورد نظر نویسنده بازگردد.
مراعات نکاتی از این دست و در نظر گفتن ذائقههای مختلف و جمع بین آنها را میتوان بهعنوان مهمترین دلایل توفیق رمان «رویای نیمهشب» ارزیابی کرد که توانسته خود را بهعنوان پرفروشترین رمان فارسی به بازار کتاب معرفی کند و حتی طی چندین سال پس از انتشار هم، جایگاه و محبوبیت خود را نزد مخاطب حفظ کند.