بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان قم
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شهید و شهادت را دربردارنده مجموعه‌ای از ارزشهای ملی، دینی، انسانی و اخلاقی برشمردند و افزودند: شهید مظهر «ایمان صادق» و «عمل صالح» و «جهاد در راه خدا» است و هویت ملی را ارتقاء می‌دهد همچنانکه امروز فداکاری‌های شهیدان و پدران و مادران آنها موجب عظمت ملت ایران شده است.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۲۸ - ۰۰:۱۵
  • 01
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان قم
نخ تسبیحی که اقوام مختلف ایران را به هم وصل می کند شهادت است
نخ تسبیحی که اقوام مختلف ایران را به هم وصل می کند شهادت است

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الارضین.

اولا خوشامد عرض می‌کنم به همه‌ برادران و خواهران عزیزی که از قم تشریف آوردید و تشکر می‌کنم از اینکه همت کردید و مجددا این یادواره‌ لازم و مهم را برای شهدا تشکیل دادید. درباره‌ اقداماتی که این برادرمان ذکر کردند یک جمله عرض بکنم، بعد وارد بحث‌های خودمان بشوم.
همه‌ این اقدامات و این کارهایی که گفتید انجام گرفته خوب است؛ منتها توجه کنید کارهایی که ما در کنگره و پیش از کنگره و بعد از کنگره انجام می‌دهیم خواص زیادی دارد که دو خاصیت از همه مهم‌تر است: یکی «یاد»، یکی «پیام». یاد شهیدان باید زنده بماند، پیام شهیدان باید شنیده بشود؛ اگر چنانچه این اقداماتی که ما می‌کنیم از این دو خالی باشد، فایده‌ای ندارد. حالا مثلا فرض کنید [درست کردن] مجسمه‌ شهید یا تصویر شهید روی فرش و امثال اینها، خب بله، در یک محدوده‌ای ــ حالا یا محدوده‌ خانواده یا بیشتر ــ اینها یاد است، خوب است، لکن یک چیزهایی هست که می‌تواند حامل پیام باشد؛ کارهای هنری، شعر، مستند، فیلم، کتاب یا جلسات می‌تواند حامل پیام باشد؛ ما به این [نوع کارها] احتیاج داریم، به پیام شهدا احتیاج داریم. فکر هم نکنیم که «خب معلوم است، پیام شهدا را که همه بلدند، می‌دانند»؛ نه، همه نمی‌دانند. نسل‌های نوبه‌نو که می‌آیند باید مطلع بشوند از آنچه گذشته، و از انگیزه‌ها، فکرها و مانند اینها. کارهایی که مشتمل بر پیام است این خاصیت بزرگ را دارد؛ در مجموع کارهایی که انجام می‌دهید به این [نکته] توجه بشود.
و اما بعد از تشکری که مجددا عرض می‌کنیم به‌خاطر اینکه این کار را شروع کردید و انجام دادید و ان‌شاءالله به بهترین وجهی به پایان می‌رسانید، دو مطلب را در دو جمله‌ کوتاه عرض خواهم کرد؛ یکی درباره‌ قم، یکی هم درباره‌ مساله‌ شهادت و شهید. قم، هم شهر قیام است، هم شهر اقامه است؛ شهری است که خودش قیام کرد، شهری است که ایران را به قیام وادار کرد، اقامه کرد؛ خصوصیت قم این است. البته ما برکات حضرت فاطمه‌ معصومه (سلام‌الله علیها) و وجود حوزه‌ مبارک علمیه در این شهر را نباید در تاثیرگذاری در این خصوصیات از یاد ببریم. در کنار اینها، مردم قم هستند که ما این مردم را از نزدیک دیده‌ایم، کارهایشان را دیده‌ایم، اخلاق‌شان را دیده‌ایم، خصوصیات‌شان را دیده‌ایم؛ مردم قم انصافا مردم خوبی هستند، به خطاب قم عمل کردند، زودتر از همه‌جا قیام کردند، زودتر از همه‌جا مبارزه کردند، زودتر از همه‌جا شهید دادند.
خیلی از شهدای شهیدشده‌ در غیر قم هم در واقع شهید قم هستند؛ شهید مطهری هم شهید قم است، شهید بهشتی هم شهید قم است، شهید باهنر هم شهید قم است؛ این شهدا هم پرورش‌یافته‌های قم‌ هستند و شاید به یک معنا بشود گفت شهدای همه‌ ایران، شهدای قم هستند. قم این راه را باز کرد، قم حرکت را آغاز کرد، قم به ندای امام بزرگوار پاسخ گفت. چه کسی می‌فهمید که امام در سال ۴۱ و ۴۲ چه چیزی دارد می‌گوید؟ مردم قم بودند که آمدند داخل میدان. حتی آن وقتی که احساس می‌کردند [نهضت] یک مقداری نکس پیدا کرده، در سال ۴۱ که شروع نهضت بود، مردم قم بلند شدند آمدند سر درس امام ــ‌من آنجا بودم، یادم هست‌ــ بازاری‌های موجه قم و یک جمع کثیری دنبال سرشان آمدند پای درس نشستند، امام که درس‌شان را تمام کردند، یکی از آنها بلند شد ــ‌مرحوم طباطبایی، اگر اسمش درست یادم مانده باشد‌‌ــ و خطاب به امام شروع کرد با حماسه‌ کامل نطق کردن و ادامه‌ کار را طلب کردن! در واقع از امام مطالبه کردند، امام هم وارد میدان شدند و در همان جلسه، پاسخ شافی و کافی و وافی را دادند و در عمل، این حرکت را، این جنبش را یک روح تازه‌ای بخشیدند؛ مردم قم این [جور] هستند. جوان‌های قم در آن روز، حتی جوان‌هایی که اول در این وادی هم نبودند، ما می‌دیدیم بعد از آنکه نهضت روحانیت شروع شد، چطور گرایش نشان دادند، همدلی نشان دادند؛ این مردم قم هستند. بعد هم انقلاب شد و حوادث بعد از انقلاب و دفاع مقدس و قضایای بعدی تا امروز؛ تا امروز، این امتحان‌ها پیوسته و پی‌درپی برای ملت ما و برای آحاد ما وجود دارد و در این امتحان‌ها قمی‌ها امتحان خیلی خوبی دادند؛ خیلی خوب.
البته نقاط برجسته‌ای هم وجود دارد که من اصرار دارم روی این نقاط برجسته کار زیادی بشود؛ [یعنی] همان دو خاصیت «یاد» و «پیام». یکی از نقاط برجسته همین شهید مهدی زین‌الدین است؛ خود این یک نقطه‌ برجسته است. [این] شهید، یک جوان نوخاسته، بیست‌وچندساله، در فرماندهی یک یگان رزمی آن مهارت را از خود نشان می‌دهد؛ در میدان جنگ آن شجاعت را، آن تدبیر را، آن سازندگی را، آن فداکاری را و بعد در میدان اخلاق، میدان تدین، ملاحظات دینی و اسلامی [هم همین جور]. اینها واقعا فوق‌العاده است؛ بایستی اینها به مردم گفته بشود، منعکس بشود.
با هیچ زبانی غیر از زبان هنر هم نمی‌شود اینها را گفت؛ فقط زبان هنر می‌تواند این ریزه‌کاری‌های زندگی اینها را بیان کند؛ حالا یا نوشته‌ هنرمندانه یا شعر یا فیلم یا مستند یا امثال اینها که می‌شود کار کرد. مثلا یکی این است: یک فرمانده جوان ارتشی اینجا هست [به نام] شهید امیر احمدلو؛ یک ارتشی قمی است که آخرین لحظه‌ حیاتش آب می‌آورند یا یک نفری به فکر می‌افتد که آب به او بدهد که تشنه از دنیا نرود، این جوان نظامی آب را نمی‌خورد، اشاره می‌کند به آن سربازی که بغل دستش بوده؛ یعنی همان حادثه‌ صدر اسلام که مدام ماها روی منبرها گفتیم و مردم شنیدند و تصور درستی از آن پیدا نکردیم، در واقع اتفاق افتاد؛ یک افسر ارتشی این واقعیت را به ما نشان داد. این چیز کمی است؟ چیز کوچکی است؟ با چه زبانی می‌شود این را بیان کرد جز زبان هنر؟ بروید دنبال این کار. یا شهدای گروه سرود که جزو اتفاقات نادر در دوران دفاع مقدس است؛ یک تعدادی نوجوان مثلا 12ساله، 13‌ساله، 14‌ساله، سرود می‌خوانند، بعد هواپیما می‌آید همین گروه را هدف قرار می‌دهد، شلیک می‌کند، همه‌ آنها ــ‌همه‌ یا نزدیک به همه‌ــ شهید می‌شوند. کو سرودشان؟ چه خواندند؟ چه گفتند؟ چه کردند؟ پدرمادرهایشان چه کار کردند؟ اینها احتیاج به تبیین دارد، اینها پیام دارد. این از خصوصیات قم است؛ اینها نقاط برجسته‌ دوره‌ دفاع [مقدس] در قم است. یا زنان شهید؛ حالا اشاره کردند به تعداد چندصد نفر زن شهید که یک عده‌ از این زنان شهید، در جلسه‌ عزاداری حسینی به شهادت رسیدند. اینها همه واقعا مسائل مهمی است.
خب، این راجع‌به قم و خصوصیات این دوران پرحادثه و پرافتخار دوران نزدیک به انقلاب تا امروز؛ این چهل و چند سال. هر‌کدام از این حوادثی که در این دوران هست، یک نقطه‌ روشن تاریخی است، یک ستاره است. همین حادثه‌ای که چند روز پیش در شاهچراغ اتفاق افتاد، این یک ستاره است، این تمام‌شدنی نیست، این می‌ماند در تاریخ، این مایه‌ افتخار و سربلندی خواهد بود در تاریخ. بله، عده‌ای داغدار شدند؛ بعضی از این حوادث، غم‌انگیز [است] و سرشار از اندوه می‌کند دل انسان را ولیکن ستاره است؛ اینها می‌ماند در تاریخ، اینها حوادثی است که فراموش نمی‌شود. ما در این چهل و چند سال، چقدر از این حوادث داشته‌ایم! این، نشانه‌ زنده بودن این ملت است. حالا این راجع به قم.
راجع‌ به شهادت؛ عنوان «شهید» یک عنوانی است که نباید از آن آسان عبور کرد. در کلمه‌ «شهید»، مجموعه‌ای از ارزش‌های دینی و ملی و انسانی نهفته است. وقتی شما می‌گویید «شهید»، در واقع این کلمه یک کتاب است؛ مجموعه‌ای از معارف دینی در این کلمه هست، مجموعه‌ای از معارف ملی در این کلمه هست، مجموعه‌ای از معارف و مکارم اخلاقی در این کلمه هست؛ این کلمه خیلی کلمه‌ مهمی است. اینکه شما می‌بینید و می‌شنوید بعضی از این شهدای ما عاشقانه آرزوی شهادت می‌کردند، خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛ با این نور یک حقیقتی را می‌دیدند، این بود که عاشق شهادت بودند. شهید سلیمانی می‌گفت من دارم در بیابان‌ها دنبال شهادت می‌دوم، دنبالش می‌گردم. تهدیدش کردند که تو را می‌کشیم، گفت من دارم در بیابان‌ها دنبالش می‌گردم، بلندی و پستی‌ها را طی می‌کنم دنبال همین؛ من را تهدید می‌کنید؟ این کتاب را بعضی‌ها یک ورقی زده‌اند، همان آنها را مجذوب کرده، همان آنها را عاشق کرده.
خب؛ گفتیم مجموعه‌ای است از معارف دینی، ملی، اخلاقی. اما مسائل دینی؛ اولین چیزی که شهید به یاد انسان می‌آورد، جهاد فی‌سبیل‌الله است؛ شهید در راه خدا حرکت کرده، مجاهدت کرده، به شهادت رسیده. شهید مظهر ایمان صادق است: صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَه؛ این همان «قَضى نَحبَه» است؛ مظهر صداقت است، مظهر عمل صالح است. چه عملی اصلح از رفتن در راه خدا و تقدیم کردن همه‌ وجود خود، همه‌ هستی خود به این راه؟ ایمان صادق، عمل صالح. این جنبه‌ دینی که حالا در همین کلمات کوتاه، دنیایی از معارف نهفته است.
معارف ملی؛ شهید و شهادت از جمله‌ چیزهایی است که هویت ملی را برجسته می‌کند و رتبه‌ هویت ملی را بالا می‌برد. ملت ایران به‌خاطر همین شهادت‌طلبی‌ها در چشم آنهایی که به گوش‌شان رسید ــ‌البته سر و صدا و هیاهوی رسانه‌های دشمن نمی‌گذارد خیلی از چیزها در دنیا به گوش افراد برسد، اما آنهایی که به گوش‌شان رسید که کم هم نبودند، خیلی از ملت‌ها بودند‌ــ عظمت پیدا کرد؛ به ‌خاطر چه چیزی؟ به ‌خاطر شهید. به خاطر صرف جنگ نیست؛ جنگ خیلی جاها هست؛ به خاطر این فداکاری‌ها است که در آن شهید از آب درمی‌آید؛ به خاطر این خانواده‌ها است؛ خانواده‌های شهیدان، این پدرها، این مادرها؛ به خاطر اینها است. هر‌چه خبر اینها به بیرون درز کرد، برای این ملت عظمت آفرید؛ [لذا شهید] هویت ملی را درخشنده می‌کند، برجسته می‌کند، رتبه‌اش را بالا می‌برد.
در مورد معارف اخلاقی و مکارم اخلاقی انسانی ــ‌با قطع نظر از دین‌ــ که در کلمه‌ «شهید» نهفته است؛ [مثلا] فداکاری. شهادت مظهر فداکاری است. کسی جان خودش را برای آسایش دیگران می‌دهد؛ شهید امنیت، جان خودش را می‌دهد برای اینکه دیگران در امنیت زندگی کنند؛ شهید دفاع مقدس جان خودش را می‌دهد برای اینکه آن دشمن خبیث ظالم به آن وعده‌ای که به خودش داده بود ــ‌که گفته بود تا تهران خواهم رفت و ملت ایران را به ذلت خواهم کشید‌ــ نتواند وفا کند؛ شهید این است دیگر. من و شما نشسته‌ایم در خانه‌مان، او دارد آنجا می‌جنگد برای اینکه ما راحت بنشینیم، دشمن نیاید به سراغ ما. این فداکاری یک اخلاق [برجسته] است؛ با قطع نظر از هر دین و مذهب و عقیده‌ دینی‌ای، انسان‌ها این را اهمیت می‌دهند. [شهادت،] شجاعت را تداعی می‌کند. بنابراین، کلمه‌ «شهید» تجسم این همه معارف اخلاقی است.
پس بنابراین، شهادت از یک طرف معامله‌ با خدا است؛ آن صدقی که هست، معامله‌ با خدا است: اِنَّ اللَهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّه. آن طور که یادم هست، از امیرالمومنین (علیه‌السلام) و از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده که قیمت جان شما خیلی بالا است، آن را نفروشید مگر به بهشت. این جان خیلی قیمت دارد؛ قیمت وجود شما خیلی بالا است؛ این را فقط به بهشت بفروشید؛ به هیچ چیزی کمتر از بهشت [نفروشید] که خدای متعال هم خریدارش است؛ جان مال خدا است، خدا هم خریدارش است. اِنَّ اللَهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّة؛ پس از یک طرف معامله با خدا است. از یک طرف تامین‌کننده مصالح ملی است؛ همان تقویت هویت که گفتیم. شهادت فی‌سبیل‌الله مصالح ملی را و منافع ملت را تامین می‌کند.
شهادت می‌تواند همدلی ایجاد کند. شما الان نگاه کنید به کشور خود ما؛ خب کشور ما یک مجموعه‌ای از قومیت‌های مختلف است دیگر؛ زبان‌های مختلف، قومیت‌های مختلف: فارس داریم، ترک داریم، عرب داریم، لر داریم، بختیاری داریم و امثال اینها، اقوام گوناگون؛ یک نخ تسبیحی اینها را به هم وصل کرده که بخشی از این نخ تسبیح همان شهادت است. شما در هر شهری بروید، می‌بینید نام شهیدی یا شهیدانی در این شهر برجسته است. فرض کنید در شمال این کشور، در جنوب این کشور، شرق کشور، غرب کشور، در هر شهری شما بروید، نام شهیدانی هست که برجسته است. این شهرها ممکن است از هم خیلی خبر نداشته باشند، اما شهیدان اینها در یک‌جا با یک هدف در یک صف به شهادت رسیدند. مثلا شهیدی که مربوط به جنوب کشور است با شهیدی که برخاسته‌ از شمال کشور یا شرق کشور است، همه در یک صف بودند، برای یک هدف شهید شدند؛ برای عزت اسلام، برای عظمت جمهوری اسلامی، برای تقویت ایران، برای اینها شهید شدند، برای هدف واحدی شهید شدند. این، این اقوام را، این شهرها را، این مناطق را به هم گره می‌زند، به هم پیوند می‌دهد؛ خاصیت شهادت است. آن جنبه‌ دینی‌اش که معامله‌ با خدا است، این جنبه‌ ملی‌اش که پیوندزننده‌ بخش‌های مختلف کشور است، آن هم جنبه‌ اخلاقی که یادآور اخلاقیات این کشور است.
خب؛ من حالا فقط می‌خواهم یک توصیه عرض کنم در ادامه‌ مطلبی که اول صحبت عرض کردم. اینها باید متوقف نماند. بنده یک وقتی گفتم جنگ یک گنج است؛ واقعا هم همین‌جور است. من کتاب‌های مربوط به شهدا را زیاد می‌خوانم؛ هر‌کدام را که می‌خوانم، کانه یک چیز جدیدی انسان از اینها می‌فهمد. من حالا هم می‌خوانم؛ ده‌ها سال است، از دهه‌ ۶۰ تا حالا، این کتاب‌ها [را می‌خوانم]. هر‌کدام از این کتاب‌ها که شرح حال یک شهیدی است، یک صفحه‌ جدیدی را برای انسان باز می‌کند و به انسان نشان می‌دهد؛ چه در مورد خود شهید، چه در مورد این پدرمادرها؛ این مادرهای شجاع، این پدرهای باگذشت. این پدرها و مادرها خیلی حق دارند به گردن ما! که بعضی از پدران و مادران شهدای عزیزمان در این جلسه هم حضور دارند.
اینها بایستی منتقل بشود و عرض کردم که انتقالش هم عمدتا، یعنی شاید صدی نود، به زبان هنر احتیاج دارد. البته نمی‌گوییم تاریخ و کتاب و مانند اینها ننویسند؛ چرا، باید نوشته بشود؛ اما آن چیزی که این ظرفیت را دارد که بتواند همه‌ جزئیات و ریزه‌کاری‌ها و ظرافت‌های این شهادت و شهید و دفاع مقدس و فداکاری و مانند اینها را منتقل بکند، عبارت است از هنر. حالا مثلا فرض کنید من یادآوری کردم این گروه سرود را؛ خیلی خب، مستند بسازید برای این؛ یک مستند بسازید برای این گروه سرود، شبیه‌سازی کنید، مردم ببینند به چشم خودشان؛ این اتفاقی را که افتاده به مردم نشان بدهید ببینند. «مردم» که می‌گویم، خب ما قدیمی‌ها این چیزها را دیده‌ایم، اما خیلی از شماها هم که اینجا نشسته‌اید ندیده‌اید؛ جوان‌های‌مان، نسل جدید، ندیده‌اند. اینها ببینند؛ از نزدیک ببینند آنچه اتفاق افتاد. در همین شرح‌حال‌هایی که برای شهدا هست، این جزئیات را ببینند. این همه زمینه وجود دارد برای کار هنری، ساختن فیلم‌های مستند، فیلم‌های سینمایی، سریال، شعر! الحمدلله شعرای خوبی داریم، شما هم در قم شعرای خوبی دارید؛ شعر بگویند، شعرهای خوب بگویند برای اینکه این یادها باقی بماند.
به‌هر‌حال، کار شما کار باارزشی است؛ بنده تقدیر می‌کنم و امیدوارم که ان‌شاءالله همه‌ کسانی که دل‌شان برای اسلام، برای انقلاب، برای این ملت، برای این جوان‌ها، برای این نسل نوبه‌نو، برای کودکان‌مان، برای ایران عزیزمان می‌تپد، هر‌چه می‌توانند، هر‌چه قدرت دارند، هر‌چه ظرفیت دارند، در این زمینه‌ها کار کنند، تلاش کنند، مقوله‌ شهید و شهادت را با یاد و پیام ان‌شاءالله ادامه بدهند.
یاد شهدای عزیز حرم مطهر حضرت احمدبن‌موسی را گرامی می‌داریم، به خانواده‌های‌شان و به بازماندگان‌شان عمیقا تسلیت عرض می‌کنیم، تبریک هم می‌گوییم ــ‌چون مقام‌شان پیش خدای متعال ان‌شاءالله مقام بسیار بالایی است‌ــ توفیقات شما را هم از خدا مسالت می‌کنیم؛ روح مطهر امام را هم خدای متعال مشمول رحمت و لطف خودش قرار بدهد که او بود که این راه را به روی همه‌ ما باز کرد.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰