برای علیرضا جهانبخش، کریم انصاری‌فرد و بقیه بازیکنان تیم ملی که قبل از بازی با انگلیس خبرنگاران انگلیسی را شکست دادند
علیرضا جهانبخش یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است. قبل از رسیدن به 30 سال، سومین جام‌جهانی متوالی‌اش را تجربه می‌کند و به‌عنوان کاپیتان دوم یوزها بازوبند کاپیتانی تیم ملی روی بازوهایش بسته می‌شود. تجربه آقای گلی لیگ هلند را دارد و نخستین ایرانی است که در یک لیگ معتبر به آقای گلی رسیده.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۲۸ - ۰۰:۱۵
  • 00
برای علیرضا جهانبخش، کریم انصاری‌فرد و بقیه بازیکنان تیم ملی که قبل از بازی با انگلیس خبرنگاران انگلیسی را شکست دادند
این تیم شیرانه
این تیم شیرانه

1- علیرضا جهانبخش یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است. قبل از رسیدن به 30 سال، سومین جام‌جهانی متوالی‌اش را تجربه می‌کند و به‌عنوان کاپیتان دوم یوزها بازوبند کاپیتانی تیم ملی روی بازوهایش بسته می‌شود. تجربه آقای گلی لیگ هلند را دارد و نخستین ایرانی است که در یک لیگ معتبر به آقای گلی رسیده. در لیگی مثل لیگ برتر بازی کرده و فضای فوتبال بین‌الملل را می‌شناسد. آدم‌حسابی است. کمتر پیش آمده که از او حاشیه یا بی‌ادبی ببینیم. از مودب‌ترین‌ها است و صدالبته از فنی‌ترین‌ها! هنوز گلی که با قیچی برگردان به چلسی زد، از خاطر فوتبال‌دوستان جزیره نرفته. همین سه سال قبل بود. قبل از این روزها، علیرضا جهانبخش یکی از محترم‌ترین‌ها بود. الان هم هست.

2- در کنفرانس مطبوعاتی از او سوالی پرسیدند. سوالی که صدالبته مدیر رسانه‌ای باید مانع از پاسخ دادن به آن بشود. مدیر رسانه‌ای آنجا نشسته که نگذارد سرمربی و کاپیتان تیم را ببرند گوشه سیاسی رینگ و از آنها سوالات حاشیه‌ای بپرسند. پاسخ جهانبخش حتی از کی‌روش هم حرفه‌ای‌تر بود. کی‌روش قصه را برد سر پول و این حرف‌ها و بلافاصله هم قال کنفرانس را کند و رفت. 
جهانبخش اما این‌گونه پاسخ داد: «من فکر می‌کنم شما که سوال پرسیدید از رسانه‌های انگلیسی هستید و شاید چون هم‌گروه هستیم این سوال را پرسیدید وگرنه این سوال پرسیده نمی‌شد. تمام تمرکز من و هم‌تیمی‌های من این است که موفق باشیم. از بچگی عاشق این بودیم که پیراهن تیم ملی را بر تن کنیم و آمادگی این را داریم و هدف ما این است به پیراهن تیم ملی احترام بگذاریم. ما با یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های خودمان فاصله کمی داریم و تمام تمرکزمان را روی این مساله گذاشته‌ایم که باعث خوشحالی و افتخار مردم باشیم. شما راجع به شادی بعد از گل پرسیدید؛ این یک مساله شخصی است و هر بازیکنی شادی متفاوتی دارد. تمام تمرکز ما روی این است که بازی بسیار خوبی انجام دهیم و سعی کنیم بهترین عملکرد را برای مردم و‌ شادی آنها داشته باشیم.»
اگر واقع‌بینانه به این ماجرا نگاه کنید و حساسیت‌های موجود را هم بدانید، متوجه می‌شوید که جهانبخش بهترین پاسخ ممکن را داد. یادتان باشد. آدمی که سوال می‌کند دلش برای من و شما نسوخته. او دنبال آسان‌تر کردن کار تیم ملی انگلیس برای کسب پیروزی مقابل ایران است. این یادتان باشد. نکته بعدی اینکه کار او به‌عنوان کاپیتان تیم ملی، ایستادن مقابل هر هجمه‌ای است که به تیم ملی وارد شود. فضای این روزهای سیاست سر جای خودش. ما سه بازی سنگین داریم و کاپیتان تیم ملی باید حواسش به آن بازی‌ها هم باشد. خاصه وقتی می‌داند چه کسی از او سوال می‌کند و چرا! 

3- جو این روزهای تیم ملی، اتفاقا همانی است که کارلوس کی‌روش دوست دارد. زیر فشار و تحت حمله! کی‌روش از مربیانی است که دوست دارد تیمش زیر حمله باشد چون دوست دارد این حمله را تبدیل کند به انرژی و سوخت و خشم را تبدیل کند به کار بزرگ. بعد از سال‌ها سروکله زدن با کی‌روش، این را باید بدانیم. او حتی اگر مشکلی نباشد هم مشکلی درست می‌کند تا از آن، یک ‌انگیزه درست کند برای جنگ. می‌داند که اگر بازی ایران و انگلیس یا ایران و پرتغال یا ایران و اسپانیا جنگ نباشد و تبدیل شود به یک مسابقه، نتیجه‌اش از قبل معلوم است. بنابراین فضا را می‌برد سمت جنگ و نتیجه‌اش می‌شود اینکه از دو بازی با پرتغال و اسپانیا یک امتیاز می‌گیریم و صرفا با یک گل می‌بازیم. او برای بازی انگلیس هم همین را می‌خواهد. برای بازی با بزرگ‌ترین رقیب ما در این گروه. مطمئن باشید در این نبرد حساس روز اول، فرمانده جهانبخش است و نقش بزرگی روی دوش اوست. این را می‌شود از آرامش بیش از حد جهانبخش فهمید. او برای بازی بزرگ آماده می‌شود. اصولا جنگجویان بزرگ، قبل از نبردهای بزرگ از همیشه آرام‌ترند. آرام عین ببری که برای شکارش کمین کرده. اشتباه فکر می‌کنید اگر گربه در ذهن‌تان است. ببر به شکارتان می‌آید!

4- در میدان منتظر درخشش هستیم آقای جهانبخش... این روزها حال بعضی ها خوب نیست، آنها که فحش می‌دهند را می‌گویم، آدم‌ها موقعی که حال‌شان خوب نیست، حرف‌هایشان هم خوب نیست. اگر کسی توهینی کرد، رد شو. خیلی‌های دیگر از مردمان این مملکت، دعایت می‌کنند و شاید صدای دعایشان در میانه این هیاهو به گوشت نرسد. بازوبند روی بازویت را محکم‌تر ببند و تیمت را داخل زمین برای یک بازی مردانه هدایت کن. چشم خیلی‌ها منتظر درخشش شماست. 
آقای جهانبخش نازنین! می‌دانیم و یادمان هست که تو برای ما چه گل‌هایی زده‌ای. چقدر شادی آفریده‌ای. چقدر حال‌مان را خوب کرده‌ای. تو بخشی ازخاطرات مایی. تو بخشی از خاطره‌سازهای مایی. یک لحظه فکرت به جایی نرسد که دستت بلرزد، پایت شل شود، چشمت‌ تر شود، زورت نرسد. علیرضایی ولی پایش که برسد باید آرش شوی! جان را بکنی ته یک تیر و رهایش کنی تا مرز افتخاراتمان گسترده‌تر شود.
آقای جهانبخش نازنین، خیلی‌ها چشم امید دارند به تیم ملی تا در جام‌جهانی، کمی حال و هوایمان را عوض کند. از تو می‌خواهیم تا تیم ملی را به آن سمت هدایت کنی که باید. سمت تاریخ‌سازی. سمت حماسه‌سازی. سمت ورق زدن تاریخ. ببین چطور از تو ترسیده‌اند؟ ببین چطور قبل از تقابل با تو و هم‌تیمی‌هایت، بازی را برده‌اند به جاده خاکی و می‌کوشند تا با رطب و یابس بافتن، ‌انگیزه‌های شما را کمرنگ کنند. از آنها خشمگین باش و خشمت را در زمین نشان‌شان بده و شادی را به ایران‌مان هدیه کن تا حال‌مان به شود. 
زیاده عرضی نیست جناب کاپیتان... 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰