مجتبی اردشیری، خبرنگار:سومین ساخته بلند سینمایی سعید روستایی، اکران جهانی خود را از دوم شهریورماه، در فرانسه شروع کرد؛ اکرانی که دو ماه طول کشید و نتوانست به نسبت ساخته قبلی روستایی (متری شیشونیم) فروش بهتری داشته باشد. این فیلم البته از چندی پیش نیز در امارات به روی پرده رفته است که در آنجا هم استقبال خوبی از این فیلم صورت نگرفت.
این دو اکران در شرایطی اتفاق افتاده که از اواخر بهار اعلام شد این فیلم، یک تور گسترده جهانی برای نمایش در نظر گرفته و این تور قرار است از فرانسه آغاز شود اما امروز که پنج ماه از آن روز میگذرد، برادران لیلا تنها در فرانسه و امارات به روی پرده رفته است و هنوز کشور سومی، فیلم را نمایش نداده است. البته باید به این موضوع نیز اشاره کنیم که نمایش این فیلم در هر دو کشور پایان یافته و فیلم سعید روستایی، هماکنون در هیچ کشوری، نمایش ندارد.
شاید در آن زمان، استدلال کسانی که از تور اکران گسترده بینالمللی سخن میگفتند بر این بود که فیلم، نماینده ایران در اسکار 2023 میشود یا آنکه در چند فستیوال طراز اول شرکت میکند و به این ترتیب، پخشکنندگان جهانی بیشتری، خواهان نمایش فیلم در کشورهای دیگر میشوند اما استدلال صاحبان فیلم، هر چه که بود، هرگز گمان نمیکردند که تنها اکران تابستانی فیلم در فرانسه شکل بگیرد. میزان اعتماد از اکران جهانی موفق به مقداری بود که حتی مخاطبان و دوستداران این فیلم در داخل کشور نیز تصور میکردند که برادران لیلا، یک تور اکران باشکوه را در چند کشور مهم اروپایی و آمریکایی تجربه خواهد کرد و دیگر نیازی به اکران داخلی ندارد.
اما هر چه که هست آنکه برادران لیلا، تا به امروز نتوانسته خود را یک سر و گردن بالاتر از دیگر محصولات ایرانی که در خارج از کشور نمایش داشتهاند نشان دهد و تاکنون تنها دو اکران را در فرانسه و امارات تجربه کرده است. حالا اما آخرین بخت و امیدواری صاحبان این فیلم، به فصل جوایز است تا بتوانند با پذیرش این فیلم در چند جشنواره و رویداد سینمایی، نظر چند پخشکننده جهانی را برای نمایش فیلمشان، در کشورهای دیگر جلب کنند. اما حداقل آنکه این فیلم تا به این لحظه نتوانسته پاسخگوی آن حجم امیدواری که راجعبه اکران جهانی فیلم شکل گرفته بود، باشد.
برادران لیلا چقدر فروش کرد؟
برادران لیلا در فرانسه، 707 هزار و 842 دلار فروخت. اگر شاخص قیمت دلار در شرایط کنونی را 36 هزار تومان در نظر بگیریم، متوجه میشویم که اکران این فیلم در فرانسه، 25 میلیارد و 483 میلیون تومان عایدی داشته است. برادران لیلا، در امارات هم 9 هزار و 621 دلار فروش کرد که به پول ما، چیزی حدود 347 میلیون تومان میشود. بنابراین فروش جهانی سومین ساخته سعید روستایی در دو کشور فرانسه و امارات، 25 میلیارد و 830 میلیون تومان میشود که طبیعتا، بسیار کمتر از آن چیزی است که انتظار میرفت. این فروشها در شرایطی به دست آمده که متری شیشونیم، تنها در اکران فرانسه خود، حدود دو برابر برادران لیلا فروخت و حتی نامزد بهترین فیلم خارجی سال در جوایز سزار (اسکار فرانسه) شد. متری شیشونیم موفق شد تنها در فرانسه، یک میلیون و 300 هزار دلار بفروشد که با دلار 36 هزار تومانی اکنون، یعنی 46 میلیارد و 800 میلیون فروش داشته است. آنچه در این بین تقریبا مسجل مینماید آنکه سعید روستایی گمان میکرده که با توجه به موفقیت فیلم قبلی او، این فیلم از فروش بهمراتب بیشتری در فرانسه برخوردار شود و شاید هم او را به جایزه سزار برساند. حال آنکه «برادران لیلا» برخلاف فیلم قبلی او، از نقدهای مثبت کمتری برخوردار شد و آن جریانی که برای متری شیشونیم در فرانسه به راه افتاد، برای برادران لیلا به راه نیفتاد و فیلم گاها با نقدهای بسیار منفی و کوبنده منتقدان فرانسوی مواجه شد. طبیعی است که این میزان گیشه یک فیلم در سینماهای فرانسه، امتیازی نیست که نظر پخشکنندگان را به خود جلب کند. ضمن اینکه شاید صاحبان فیلم تصور کردند که معاندت این فیلم با مدیریت سینمایی در کشور، به رونق بیشتر آن در اکران جهانی تبدیل شود اما با وجود تمامی حواشی و خبرهای منفی که از این فیلم در رسانههای داخلی منتشر شد اکران فرانسه این فیلم با اقبال چندانی مواجه نشد تا برخلاف آنچه تصور میشد، این فیلم تنها موفق به فروش نیمی از گیشه متری شیشونیم شود.
آیا برادران لیلا با فروش جهانی، به سود رسید؟
در نگاه اول، برادران لیلا تاکنون گیشهای حدودا 26 میلیاردی در خارج از کشور داشته است حال آنکه این فیلم اگر در داخل ایران نمایش داده میشد، قطعا به فروشی به مراتب بیشتر از این میزان دست مییافت.
در نگاه دوم باید به این نکته مهم اذعان کرد که حجمی از این فروش به پخشکننده جهانی اثر اختصاص دارد و مالکان فیلم، به رقمی کمتر از این میزان دست یافتهاند که همین مورد سبب میشود تا به این نتیجه برسیم که هسته اصلی سودآوری برای صاحبان فیلم در اکران داخلی است. اکران خارجی آن هم با این شرایط و محدودیت که تاکنون برای برادران لیلا به وقوع پیوسته، هیچگاه نمیتواند اهرم اصلی برای گیشه فیلم باشد بلکه آنها میبایست پس از یک اکران داخلی، به فروشی جهانی برسند تا گیشه جهانی، حکم یک اهرم کمکی را برای اکران داخلی فیلم داشته باشد. با این حدود 26 میلیاردی که فیلم فروخته، حتی هزینه ساخت فیلم نیز پوشش داده نشده است. نهتنها هزینه تولید بلکه با این فروش جهانی، شاید دستمزد کارگردان و تیم بازیگران فیلم تامین شده باشد که البته این گمانه هم با توجه به گرانقیمت بودن تیم بازیگران فیلم، چندان مسجل نیست و تردیدهایی جدی در این زمینه وجود دارد. هزینه تولید برادران لیلا، از همان ابتدا، یکی از موارد مبهمی بوده که رسانهها از همان زمان به آن ورود پیدا کرده و به خبر مسجلی در این زمینه دست نیافتند. تا اینکه با بارگذاری اطلاعات فیلم روی سایت آیامدیبی، هزینه عجیب پنج میلیون دلار برای این فیلم درج شد که این رقم با احتساب دلار 36 هزار تومانی، چیزی در حدود 180 میلیارد تومان میشود.
این رقم عجیب، دنبالکنندگان را دچار دوگانگی عجیبی کرد. از یک طرف، در همان زمان تولید فیلم، خبری غیررسمی منتشر شد مبنیبر اینکه سرمایهگذاری جدید، با این فیلم به دنیای سینما ورود کرده که توانسته دستمزد سنگین بازیگران فیلم را پوشش داده و همچنین شرایط بسیار خوبی را برای پنج ماه فیلمبرداری و همچنین مراحل پستولید اثر فراهم کند. با قلمداد کردن این خبر غیررسمی، این هزینه میتوانست منطقی به نظر بیاید کما اینکه یک تهیهکننده سینمایی نیز از دستمزد 9 میلیارد تومانی سعید روستایی برای کارگردانی این فیلم پرده برداشت. در این مقال باید به این مهم نیز توجه داشت که اطلاعاتی که در آیامدیبی بارگزاری میشود، عموما از طریق صاحبان فیلم به مدیریت سایت و مسئولان این بخش اطلاعرسانی شده و طریقه بهگونهای نیست که مخاطبان و کاربران بتوانند دخل و تصرفی در اطلاعات اصلی هر فیلم داشته باشند. البته نوروزبیگی بهعنوان تهیهکننده فیلم، در همان روزهای انتشار این خبر در گفتوگویی، هزینه تولید فیلم را یکپنجم این میزان یعنی یک میلیون دلار اعلام کرد که این میزان باتوجه به دلار امروز، رقمی درحدود 36 میلیارد تومان میشود. این رقم 36 میلیارد تومان اگرچه روی کاغذ، منطقیتر از 180 میلیارد تومان به نظر میرسد اما اگر ادعای آن تهیهکننده سینما درست باشد و روستایی برای کارگردانی این فیلم، 9 میلیارد تومان گرفته باشد، سوال اینجاست که با 25 میلیارد تومان باقیمانده آیا میتوان دستمزد بازیگران گرانقیمت فیلم را پرداخت کرد. ضمن اینکه زمان فیلمبرداری طولانی شده است و مراحل پستولید برای اثری که 2 ساعت و 45 دقیقه زمان دارد بیش از استاندارد هزینههای تولید فیلم در ایران است.
بنابراین باید نه به آن 180 میلیارد به چشم واقعیت نگریست و نه این 36 میلیارد تومان را چندان جدی گرفت. احتمالا رقمی در حدود 50 تا 60 میلیارد تومان خرج این فیلم شده که البته با توجه به پروداکشن سنگین فیلم و بازیگران چهره آن، اگرچه همچنان رقم بسیار سنگینی است اما منطقیتر به نظر میرسد.
بنابراین با توجه به در نظر گرفتن عایدی صاحبان فیلم از اکران جهانی که رقمی خیلی کمتر از 20 میلیارد تومان است، به این نتیجه میرسیم که این میزان گیشه، ولو با هزینه 36 میلیاردی فیلم نیز نتوانسته برای فیلم سودآور باشد. به همین دلیل فیلم تاکنون در اکران جهانی به سوددهی نرسیده است. بنابراین یا باید بر تعداد کشورهایی که خواهان اکران فیلم هستند، افزوده شود یا در داخل ایران به نمایش گذاشته شود تا با رسیدن خالص دریافتی صاحبان فیلم به بیش از 100 میلیارد تومان، تازه هزینه تولید فیلم، تامین شود و تازه از آن موقع به بعد است که فیلم میتواند به سوددهی برسد.
چقدر از فروش جهانی نصیب صاحبان فیلم میشود؟
این روزها در برخی محافل، صحبتهایی مبنیبر سوددهی فیلم برای صاحبانش به گوش میرسد که چندان دقیق نیست. نمایش فیلم در اکران جهانی، اختلافات بسیاری با نمایش در ایران دارد. در ایران، وضعیت نمایش به ترتیبی است که 50 درصد از فروش فیلم نصیب سینمادار میشود. تهیهکننده 30 درصد سهم میبرد و 20 درصد باقیمانده نیز به پخشکننده میرسد. آن دوستانی که مدعی سودده بودن فیلم شدهاند، برادران لیلا را با همین فرمول در اکران جهانی سنجیدهاند. درحالی که در اکران جهانی، یک پخشکننده، امتیاز رایت یک فیلم را در یک کشور از تهیهکننده میخرد و دیگر به تهیهکننده و صاحبان فیلم مربوط نیست که آن فیلم چه اندازه در کشور خارجی فروخته است چراکه آنان طی قراردادی دستمزد خود را دریافت کرده و دیگر در سود و ضرر فیلم، سهیم نیستند. طبق بررسیهای به عمل آمده، رقم دقیقی از سوی کمپانیهای خارجی برای خرید رایت فیلمها وجود ندارد و این، یک شرایط توافقی است اما در معمولترین شکل موجود، کمپانیهای خارجی حاضر هستند رقمی حدود 400 تا 500 هزار دلار را برای خرید رایت یک فیلم اختصاص دهند. اگر فیلم پتانسیلهای بیشتری برای جذب مخاطب خارج از کشور خود داشته باشد، این رقم حتی میتواند به 700 هزار دلار هم افزایش یابد. بنابراین اگر ما رقم 500 هزار دلار را برای خرید رایت برادران لیلا در نظر بگیریم، مشخص میشود که با دلار فعلی، چیزی درحدود 18 میلیارد تومان به صاحبان فیلم رسیده است که باز هم این رقم نمیتواند تکافوی هزینه تولید فیلم را داده و بنابراین صاحبان اثر اگر اعتقادی به برگشت سرمایه داشته باشند، باید در تلاش باشند که یا اکران فیلم را در داخل کشور میسر کنند یا به فکر تعدد کشورهایی باشند تا فیلم را در آنجاها به نمایش بگذارند و حق رایت را به چند کمپانی خارجی بفروشند.
بیم آن میرود که تبدیل به جریان شود
یک سال پیش در چنین روزهایی بود که خبرهایی مبنیبر عدمثبتنام برخی فیلمها در جشنواره فجر، به سوژه برخی رسانهها تبدیل شد. در همان زمان مشخص شد که برخی از آثار پرمخاطب سینمای ایران در تلاش بودند تا فیلم خود را برای حضور در جشنوارههایی چون برلین، کن، ونیز و... شرکت دهند و چون شرط حضور در این رویدادهای سینمایی، رونمایی فیلم برای نخستینبار است، این تولیدات به بهانههایی نظیر عدمرسیدن فیلم در زمان مقرر، قید جشنواره فجر را زده و تمام تلاش خود را به عمل آوردند تا بتوانند جواز حضور در فستیوالهای خارجی را به دست بیاورند. البته نیمی از این فیلمها نتوانستند چندان توفیقی در این زمینه به دست بیاورند و در سالی که گمان برده میشد تولیداتی از سینمای ایران در جشنواره برلین حضور داشته باشد، این جشنواره بدون حضور حتی یک فیلم از کشورمان، کار خود را ادامه داد. در این میان، برادران لیلا در ابتدا خوب ظاهر شد و توانست در جشنواره فیلم کن حضور یافته و حتی برنده جایزه فیپرشی هم شود اما در ادامه چندان قدرتمند نبود و به جز جشنواره مونیخ که در آنجا نیز موفقیتی به دست نیاورد، نتوانست اتفاق دیگری را در جشنواره خارجی به دست بیاورد. اما طی کردن این مسیر، عارضههایی را متوجه جریان تولید و اکران در سینمای ایران خواهد کرد. جریانی که از یک طرف باعث از رونق افتادن جشنواره فیلم فجر میشود و از دیگرسو، امتیازهایی را با حضور در جشنوارههای خارجی به دست میآورد. فیلمی که در ایران ساخته شده و قرار است تصویر جامعه ایران را به جهان نشان دهد، پیش از اینکه در معرض دیدگاه رسانه و جامعه ایرانی قرار گیرد، تبدیل به ابزاری برای شوآف خارجی و جهانی شدن نام کارگردان میشود. طی همین فرآیند، فیلم در چند کشور خارجی اکران میشود تا جبران عدماکران احتمالی در داخل کشور را کرده باشد. رویهای که برادران لیلا و چند فیلم دیگر به آن تن دادهاند، درصورت تکرار، میتواند تبدیل به بدعتی برای جریان تولید تا اکران سینمای ایران شود که پیامدهای ناگواری را به همراه خواهد داشت.
رمزگشایی از یک کشف حجاب
طی روزهای گذشته، باز هم نام برادران لیلا در صدر اخبار رسانهای قرار گرفت. این بار بهانه، نه روستایی بود و نه حواشی مربوط به فیلم. بلکه کشف حجاب عجیبی بود که ترانه علیدوستی درست پس از پایان یافتن اکران جهانی فیلم در فرانسه و امارات انجام داد.
این کشف حجاب تنها از این منظر عجیب نبود بلکه دو ماه پس از درگذشت مهسا امینی رخ داد. در روزهای نخست، تعداد معدودی از بازیگران زن، اقدام به کشف حجاب کردند. درست در روزهایی که این روال برخی بازیگران زن در حال خاموشی بود و حتی موج اعتراض مردم نیز فروکش کرده بود، تصویر بدون حجابی از ترانه علیدوستی منتشر شد که تعجب بسیاری را برانگیخت.
اینکه ترانه علیدوستی کشف حجاب کرده چندان عجیب نبود و اگر در همان دو ماه قبل این اتفاق از سوی ترانه رخ میداد، کمتر کسی از این اقدام تعجب میکرد اما اینکه ترانه تصمیم گرفت تا در چنین زمان مردهای به چنین جریانسازیای تن دهد، مورد بسیار عجیبی بود که نیازمند رمزگشایی است. البته در میان تمام این گمانههایی که مطرح شد، یک مورد دیگر نیز محتمل است و آن اینکه شاید مدیریت سینمایی کشور که این روزها مشغول رفع مشکل فیلمهای مسالهدار هستند، نتوانستند بر سر اکران برادران لیلا به توافق برسند و شاید اعلام این خبر بود که علیدوستی را مجاب به این کشف حجاب کرده است.
البته که علیدوستی دو فیلم اورکا و تفریق را نیز در نوبت اکران دارد که احتمالا این اقدام او مشکلاتی را در مسیر نمایش این دو فیلم به وجود آورد. بنابراین فارغ از تمام محدودیتهایی که این اقدام شخصی میتواند برای یک کار گروهی به همراه بیاورد، از علیدوستی بعید بود که با چنین رفتار خودخواهانهای زمینه محدودیت کارهای کارگردانان دیگر را فراهم کند. در هر صورت باز نیاز به تذکار است که این اقدام علیدوستی آنهم درشرایط فعلی نیازمند یک رمزگشایی است تا پاسخ تمامی این موارد روشن شود.
مسیری که اشتباه طی شد
حالا که باد داستان برادران لیلا فروکش کرده و فیلم از آن التهاب نخستین خود پایین آمده و توانمندی فیلم در اکران خارجی و جشنوارههای جهانی نیز مشخص شده، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که سعید روستایی متحمل اشتباه بزرگی شد.
اگر او به ممیزیهای چند دقیقهای سازمان سینمایی تن میداد، میتوانست پس از افتخارآفرینی در جشنواره کن، علاوهبر اینکه از اکران فرانسه و امارات بهره میبرد، اکران داخلی را هم داشته باشد که قطعا یک اکران پررونقی برای این فیلم محسوب میشد.
در شرایطی که کمدیهای باسمهای سینمای ایران، تجربه ممیزی بیش از 15 دقیقه را نیز دارند، کم کردن 3 تا 4 دقیقه از یک فیلم 165 دقیقهای نمیبایست یکی از استعدادهای این سالهای سینمای ایران را رودرروی مدیریت سینمایی کشور قرار دهد. آنهم در شرایطی که این ممیزیها از رسول ملاقلیپور، ابراهیم حاتمیکیا و مسعود دهنمکی تا داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، بهمن فرمانآرا و... را نیز شامل میشود و چهبسا موارد سانسور کارهای این کارگردانان، بسیار بیشتر از3 تا 4 دقیقهای است که قرار بود برای برادران لیلا اعمال شود. بهعنوان مثال، اصغر فرهادی، همواره کارهایش در بهترین جشنوارههای کوچک و بزرگ جهانی نمایش داده شده و از آن سو، همان فیلم، هم اکران داخلی خود را دارد و هم در دهها کشور خارجی نمایش داده میشود آنهم بدون هیچ حاشیه خاصی.
به نظر میرسد تمام این حواشی عجیبی که برای برادران لیلا به وقوع پیوست در نتیجه جوانیهای سعید روستایی 33 ساله باشد که به چنین ماجراهایی ختم شده و گویا به این زودیها هم تمامی ندارد.
برادران لیلا که طی روزهای اخیر خیلی بیشتر از هر زمان دیگری به اکران در ایران نزدیک شده بود، حالا احتمالا در نتیجه اقدام ترانه علیدوستی به مشکل دیگری دچار شده است. حالا باید دید تعامل سعید روستایی با سازمان سینمایی به چه ترتیبی خواهد بود که مسیر نمایش فیلم در ایران هموار شود یا اینکه وی همچنان با حرکات و گفتارهایی خامدستانه، تنها دلخوش به اکران ضعیف جهانی بوده و قید آینده حرفهای خود در داخل کشور را بزند.