عاطفه جعفری، خبرنگار:از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده محبوب کلمبیایی پرسیدند اگر روزی کتابی بنویسی و مردم نخوانند چه احساسی به تو دست میدهد، گفت: «همیشه دوست دارم تا خواننده داشته باشم حتی یک نفر، اما طبیعتا برایم خوشایند است که همیشه کتابهایم پرفروش باشد و مردم بخوانند.» هیچ شکی نیست که نویسندهها دوست دارند کتابهایی که مینویسند در ابعاد وسیعی به دست مخاطب برسد و درمورد آن اثر حرف بزنند. حتی اگر نویسنده به شهرت و محبوبیت مارکز رسیده باشد بازهم دوست دارد آنچه مینویسد بیشتر و بیشتر خوانده شود. میزان فروش کتابها و اقبال مخاطب نسبت به یک اثر شاید معیار دقیقی برای قدر و اعتبار آن اثر نباشد اما شاید بتوان با استناد به آن شرایطی را که یک جامعه و فضای نشر در آن زیست میکند، بررسی کرد. در این گزارش نمیخواهیم درمورد پرفروشهای کتاب حرف بزنیم که البته این را هم داریم، حرف اصلیمان درباره انتشار لیست پرفروش کتابهای است که دو هفته پیش در یک رسانه منتشر شد. در این لیست سراغ برخی کتابفروشیها رفته بودند و به نظر میرسید عمده کتابهای خریداریشده متاثر از اتفاقات و شرایط امروز ایران است. در گزارش پیشرو ضمن صحتسنجی لیست آثار پرفروش، بررسی کردیم که چرا سازوکار دقیقی برای اعلام و معرفی آثار پرفروش بازار نشر و کتاب در ایران وجود ندارد.
سازوکار درست برای اعلام پرفروشها
تا سال 1397 تقریبا لیست پرفروشهای کتاب به صورت رسمی اعلام میشد. حتی در نمایشگاههای کتاب یا نمایشگاههای مجازی و طرحهای فصلی سازوکاری طراحی شده بود که لیست پرفروشهای کتاب اعلام شوند اما از یک جایی به بعد این اعلامها متوقف شد. بهانه چه بود؟ برخی از ناشران معترض شدند که این کار باعث تضعیف حق دیگر ناشران میشود و اعلام این جنس لیست پرفروشها، مصرف کتاب در بازار نشر ایران را مهندسی میکند. اگر به شکل تبلیغاتی که در دنیا مرسوم است نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این مدل اعلامی از لیستهای پرفروش، غیرطبیعی نیست. حتی شما در یک بازدید ساده از کتابفروشیها هم ممکن است فهرستی از کتابهای پرفروش بخواهید تا به صورت غیرمستیم در خرید کتاب از انتخابهای دیگران کمک بگیرد. علاوهبر این بخش قابل توجهی از آثاری که در جهان ترجمه میشود براساس همین فهرست پرفروشهاست و حتی ما میبینیم که برخی ناشران روی جلد کتاب خود این عبارت را میآورد که «کتاب پرفروش از نظر سایت فلان.» برخی از ناشران هم برای این موضوع اهمیت ویژهای قائلند چون تا حدودی خیالشان راحت میشود کتابی که ترجمه میکنند از حد نسبی کیفیت برخوردار است. پس باید قبول کنیم که اعلام فهرست پرفروشها اتفاق رایجی در تمام دنیاست و مطمئنا اگر این کار در فرمتی دقیق و رسمی طراحی شود، بین کتابخوانها اعتبار ویژهای خواهد داشت. ضمن اینکه برخی معتقدند طراحی سازوکاری برای معرفی آثار پرفروش میتواند زمینههای رقابت سالم در بازار نشر را فراهم کند. پیگیری و طراحی چنین سامانههایی برای اعلام لیست پرفروشها میتواند در خانه کتاب و ادبیات ایران انجام شود چون این مرکز فرهنگی امکانات، آمار و ارقامی را از بازار نشر در اختیار دارد که میتواند لیست دقیق و درستی از پرفروشها را معرفی کند.
فقط تهران ملاک نیست
در شرایط فعلی که هنوز سازوکار دقیق و حساب شدهای برای اعلام پرفروشها طراحی نشده است، چگونه و بر چه اساسی میتوان به لیست پرفروشهای کتاب رسید؟ مطمئنا یکی از روشها، پرسیدن از کتابفروشیها و ناشران درمورد پرفروشهایشان است. این مدل آمارگیری و لیست پرفروش ساختن، شاید خیلی منسجم و دقیق نباشد اما میتواند یکی از روشهای مرسوم باشد. تعداد کتابفروشیهای فعال کشور، به زحمت از عدد 1000 عبور میکند، باید توجه داشت که طبیعتا نمیشود از تمام این کتابفروشیها آمار پرفروش گرفت، چون در این صورت این گزارش از حالت خبری خارج شده و به یک آمار سازمانی تبدیل میشود. از طرفی براساس اصول آماری وقتی میخواهیم درباره یک موضوع، تحقیقی آماری انجام دهیم، مناسبترین راه انتخاب یک جامعه آماری متنوع است. اینکه در گزارشی با عنوان پرفروشترین کتابهای ماه یا سال به سراغ چند ناشر و کتابفروشی محدود در تهران برویم نتایجی را رقم میزند که با واقعیتهای موجود فاصله بسیاری دارد.
اگر بخواهیم لیست پرفروشی را از جامعه آماری متنوعی استخراج کنیم بهطور طبیعی باید تعداد و تنوع ناشر را در نظر بگیریم. بهعنوان نمونه در (جدول شماره یک) لیستی را تهیه کردیم که از مجموع چند کتابفروشی مهم از جمله اسم، شهر کتاب مرکزی، کتابفروشی چشمه، کتابفروشی ثالث، کتابفروشی افق، نشر سوره مهر، ققنوس، کتابستان معرفت و... همچنین چند کتابفروشی از شهرهای اهواز، رشت، ساری مشهد به دست آمده است. ضمن اینکه به سراغ برخی سایتهای فروش کتاب و اپلیکیشنهای کتابخوان هم رفتیم. مطمئنا غیر از تهران در شهرستانها هم مخاطبان کتابخوان وجود دارند که برایشان کتاب اهیمت دارد و نادیده گرفتن آنها برای آمار پرفروشها منطقی نیست. سه کتابفروشی پردیس مشهد، دنیای کتاب قم و محام اهواز بهعنوان بزرگترین، مدرنترین و مهمترین کتابفروشیها غیرپایتختی کتاب مطرح هستند و نمیشود آنها را نادیده گرفت. در تهران هم به غیر از شهرکتابها یا بهتر است بگوییم شهرکتاب مرکزی و چند کتابفروشی که همیشه آمارشان در پرفروشها مدنظر قرار میگیرد، کتابفروشیهای راسته انقلاب هم اهمیت دارند و سروشکل لیست پرفروشهای کتاب را واقعیتر میکند.
آمار مهم پرامانتها در کتابخانه
نیل گیمن، نویسنده مشهور انگلیسی است و مردم انگلیس و خوانندگان کتابهای گیمن، او را بهعنوان نویسنده داستانهای بلند و کوتاه برای کودکان و البته بزرگسالان میشناسند ولی گیمن به نویسنده مقالههای مختلفی درباره اهمیت کتاب و کتابخانه نیز مشهور است. او در مقالهای که برای گاردین نوشته بود، اشاره میکند: «به نظر من خواندن کتاب برای تفریح مهمترین کاری است که انسانها میتوانند در جهت حفظ ادبیات و کتابخانهها انجام دهند چون تنها کتابها هستند که بین نسلهای مختلف ارتباط برقرار میکنند و حتی با کسانی که قرنها پیش از دنیا رفتهاند. آن نویسندگان حرفهای خود را به نسل جدید منتقل میکنند و همین مساله است که جامعه بشری را به جلو هدایت میکند. کتابخانه محلی است که در انسان احساس امنیت ایجاد میکند و درحقیقت بهشتی روی زمین است. آلبرت انیشتین، فیزیکدان مشهور آلمانی در یادداشتهایش این سوال را پرسیده است که چگونه میتوان کودکان را باهوش تربیت کرد. انیشتین در ادامه یادداشت خود مینویسد: «برای کودکان خود داستان بخوانید و در این کار زیادهروی کنید.»
او در همین یادداشت، به کتابخانهای اشاره میکند که در زمان کودکی در نزدیکی خانهشان به آنجا میرفته است و میگوید: «من از آن نوع پدر و مادرهایی داشتم که در تعطیلات تابستانی به جای هر جای دیگری من را به کتابخانه میبردند و من هم کسی بودم که بعد از خواندن تمام داستانهای کودک به سراغ داستانهای بزرگترها میرفتم. یادتان باشد کتابخانهها تنها مکانی در دنیا هستند که همهچیز آزاد است. شما آزاد هستید که هر کتابی را که دوست دارید بخوانید و هر ایدهای که دوست دارید به مغز خودتان راه دهید. پس یادتان نرود برای ساختن دنیایی آزاد باید کتابخانهها بزرگتر شوند و دسترسی مردم به اطلاعات و ایدههای مختلف نیز هم...»
با تایید حرفهای گیمن، یکی از جاهایی که میتواند در این موضوع آمارش کمککننده باشد، کتابخانهها هستند، در تعریف رسمی کتابخانه هم آمده است ـ که منظور از مردم، «همه مردم» است؛ از هر رنگ و نژاد و مذهب و با هر تفکر و سلیقهای که باشند. واژه «عمومی» در «نهاد کتابخانههای عمومی کشور» نیز دارای همین معناست؛ بنابراین، مردم، حتی اگر همه آنان هیچگاه به کتابخانه مراجعه نکنند، مصرفکنندگان بالقوه خدمات کتابخانهای به شمار میآیند؛ یعنی مدیران باید برای این «همه» برنامهریزی کنند و کتابداران هم باید آمادگی فکری و مهارت فردی برای ارائه خدمت به «همه گروههای سنی و شناختی» را داشته باشند. حدود سه هزار و 700 کتابخانه عمومی و مشارکتی در کشور وجود دارد، که روزانه حدود 1000 نفر (با آمار بالا و پایین) در این کتابخانهها رفت و آمد دارند و کتاب به امانت میگیرند، عضویت 13 میلیونی در نهاد که از این آمار بیش از هفت میلیون نفر کودک و نوجوان هستند، خودش نشان از این دارد که پرامانتهای کتابخانهها بسیار در این مسیر مهم و تاثیرگذار هستند و میتواند به این آمار اسنتاد کرد که ما در این گزارش این آمار را مستند کردهایم.
اپیلیکیشنهای کتابخوانی همچون فیدیبو، طاقچه و نوار که آمار پرفروشهایشان را بهصورت مرتب در سایتهایشان اعلام میکنند هم میتوانند مرجع قابل اعتمادتری برای اعلام لیست پرفروشها باشند.
راستیآزمایی پرفروشها با سایت خانه کتاب
یکی از کارهایی که باید در پرفروشها مدنظر قرار بگیرد، بحث صحتسنجی است که البته کاری زمانبر است اما برای انتقال درست اطلاعات باید این اتفاق صورت بگیرد تا لیستی که در اختیار مردم قرار میدهیم دقیقتر باشد. مثلا در همان لیست پرفروش اعلام شده است که کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» منتشر شده توسط نشر ثالث جزء پرفروشهاست. برای اینکه بدانیم این کتاب میتواند در لیست پرفروشها باشد و این حرف درست است یا نه؟ به سراغ سایت خانه کتاب و ادبیات ایران رفتیم. در این سایت در قسمت جستوجوی پیشرفته، اسم کتاب را جستوجو کردیم و به اطلاعات کتاب رسیدیم.
این کتاب در چهار نوبت منتشر شده است و تیراژ آن 550 نسخه بوده است. براساس همین آمار، این کتاب در بهترین حالت دو هزار و 200 نسخه انتشار داشته است. مطمئنا یک کتاب زمانی میتواند پرفروش باشد که به نسبت زمان چاپ اول، تعداد نسخههای فروختهشده زیاد باشد و ناشر در یک بازه زمانی کوتاه برای چاپهای بعدی اقدام کند، درحالیکه این اتفاق برای این کتاب رقم نخورده است.
«کتاب خشم شهری: شورش طردشدگان» یکی دیگر از کتابهایی است که در لیست پرفروشها معرفی شده است اما این کتاب در سه نوبت چاپ 500 نسخهای در مجموع فقط 1500 نسخه منتشر شده است. چاپ اول کتاب «قدرت بیقدرتان» هم در سال 1397 بود و چاپ دوم این کتاب در 1398 بوده و در مجموع 2200 نسخه منتشر شده است. «استبداد، بیست درس از قرن بیستم» یکی دیگر از آثاری است که بهعنوان پرفروشها این روزها اعلام شده که این کتاب هم در شش چاپ و نهایتا 1100 نسخه بوده است. «شکستن طلسم وحشت: محاکمه شگفتانگیز و پایانناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه» یکی دیگر از کتابهایی که در لیست پرفروشها قرار گرفته است. این کتاب در هفت نوبت و بهطور میانگین در هر نوبت 800 نسخه در بازار نشر چاپ شده است. درمجموع این کتاب تا حدود چهار هزار و 500 نسخه منتشر شده است.