فاطمه طاری بخش_ زهرا رمضانی، گروه دانش:تغییرات اقلیمی را باید از مهمترین تهدیدهای پیش روی بشر دانست؛ خطری که مختص یک کشور و یک منطقه جغرافیایی نیست و اثرات غیرقابلجبرانش میتواند بر همه حیات پیرامون ما تاثیر بگذارد. اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی امروز خود را به شکلهای مختلف ازجمله وقوع بلاهای طبیعی و بهویژه خشکسالی و کاهش محسوس بارش در کره زمین نشان داده است. آنتونی گوترش، دبیر کل سازمان ملل 15 آبانماه امسال و همزمان با اولین روز آغاز کنفرانس کنوانسیون تغییرات آبوهوایی سازمان ملل، هشدار داد که همه کشورها یا باید برای مقابله با این تهدیدات همکاری کنند یا در غیر این صورت همه هلاک خواهند شد. اظهارنظری که نشان میدهد خطر تغییرات اقلیمی از آنچه تصور میشد، نزدیکتر شده است. کنوانسیون تغییرات آبوهوایی سازمان ملل و دیگر کارشناسان این حوزه سالهاست که مهمترین عامل در تسریع تغییرات اقلیمی را انتشار گازهای گلخانهای معرفی میکنند و به همین دلیل تصور افکار عمومی این است که صرف جلوگیری از انتشار این گازها میتواند تغییر محسوسی در شرایط ایجاد کند؛ هرچند این نگاه درستی است اما نباید این مهم را نادیده گرفت که امروز 41.5 درصد از گازهای گلخانهای از سوی چین، اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده تولید میشوند و 100 کشور دیگر تنها 3.6 درصد تولید این گازها را تولید میکنند. قطعا این سه تولیدکننده نقش کلیدی در نجات کره زمین خواهند داشت.
اگر شرایط امروز دنیا در این حوزه تغییر نکند، براساس گزارش خود این کنوانسیون تا سال 2050 میلادی، حدود سهمیلیون نفر از شهروندان جهان در مناطقی زندگی خواهند کرد که بهعنوان کانونهای بحران ناشی از تغییرات اقلیمی بهشمار میرود و تعداد ساکنان مناطق درگیر تنشهای آبی -که خاورمیانه نیز جزئی از آن است- هم دوبرابر خواهد شد. براساس برآوردهها خسارت سالانه این اتفاق در دنیا 500 تا 700 میلیارد دلار است.
نگاهی به الگوی تغییر رژیم بارشی کشور
سیطره اثرگذاری تغییرات اقلیمی بهحدی گستردهای است که میتوان آن را از جنبههای مختلف موردبررسی قرار داد. یکی از مهمترین آنها کاهش شدید نزولات آسمانی است و همه کشورها ازجمله ایران آن را لمس کردهاند. بهعبارت درستتر تا 10 سال پیش کمتر کسی حتی میتوانست این مساله را بپذیرد که آبانماه از نیمه گذشته باشد و نهتنها برف، بلکه حسرت باران پاییزی هم بر دلهای اهالی بسیاری از شهرها مانده باشد.
تغییرات بارشی در ایران آن هم بهعنوان کشور نیمهخشک، موضوع حیاتی بهشمار میرود؛ موضوعی که در مقالهای با عنوان« تحلیل آمارهها و بیهنجاریهای بارش 50 ساله ایستگاههای همدیدی ایران» توسط مینا میریان دانشجوی دکتری آب و هواشناسی، مصطفی کرمپور استادیار آب و هواشناسی دانشگاه لرستان، محمد مرادی استادیار گروه هواشناسی مرکز تحقیقات هواشناسی کشور و بهروز نصیری دانشیار دانشکده دانشگاه لرستان در نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیا موردبررسی قرار گرفته که نشان از تداوم دورههای خشک کشور درطول 50 سال گذشته دارد.براساس این مقاله الگوی کلی رژیم بارشی کشور نشان میدهد مقادیر بارشی از نیمهشمالی بهسوی نیمهجنوبی و از غرب به شرق کشور کاهشیافته، بهطوریکه بیشترین مقدار در نواحی شمالی و کمترین مقدار در نواحی جنوبی بوده است. کمترین مقادیر ضریب تغییرات نیز مربوط به نواحی شمالی بهویژه سواحل دریای کاسپین و بیشترین مقادیر هم مربوط به نواحی جنوبی بهخصوص مناطقی از جنوب و جنوب شرق است. بالاترین مقادیر ضریب تغییرات هم مربوط به فصل تابستان و کمترین آن در فصل بهار مشاهده شده است. در بخش دیگری از این مقاله با تحلیل بارشهای کشور آمده بیشترین دورههای مرطوب با هفت ترسالی در فصل بهار و کمترین دورهها با چهار ترسالی، در فصل تابستان رخ داده است. در مقابل اما دورههای خشک شناساییشده در همه فصول دیده شده است، بهطوریکه تعداد دورههای خشک شناختهشده در فصول پاییز به هشتدوره، زمستان به هفتدوره، بهار ششدوره و تابستان به هفتدوره میرسد. تعداد خشکسالیها در دورههای سرد قابلتوجه بوده و فصلهای پاییز، زمستان، بهار و تابستان به ترتیب در سالهای 1973، 1960، 2008 و 1967 شدیدترین خشکسالیها را تجربه کردهاند، بنابراین طی دوره 50 ساله، میتوان گفت دورههای مرطوب، دورههای پیوسته و ادامهدار نیستند ولی دورههای خشک برخلاف دورههای مربوط در برخی فصول پیوستهاند.
برآورد ضرر 300 میلیاردی کاهش بهرهوری متاثر از تغییرات اقلیمی
در مقاله «تبیین اثرات اقتصادی تغییرات اقلیمی در حیات جوامع انسانی» به قلم علی ولیقلیزاده، عضو هیاتعلمی دانشگاه مراغه -که در فصلنامه علمی فضای جغرافیایی دانشگاه آزاد واحد اهر در سال 98 منتشرشده- مباحث اقتصادی متاثر از این تهدید موردبررسی قرار گرفته است.در این مقاله تاکید شده که اثرگذاری تغییرات اقلیمی در سطح جهان یکنواخت نخواهد بود، بهطوریکه ازلحاظ اقتصادی برای برخی نواحی میتوان این تغییرات را بهویژه در عرصه اقتصاد جهانی و مناسبات اقتصادی یک فرصت قلمداد کرد و برعکس، تغییرات اقلیمی برای بسیاری از نواحی و کشورهای درحالتوسعه در نواحی خشک و با گرمای زیاد یک بحران و ورشکستگی جغرافیایی- اقتصادی محسوب میشود. ازآنجاکه تدابیر انطباقی و کاهشی دارای ظرافت و سختیهای خاص خود هستند و هزینههای مالی بالایی را میطلبند و همچنین در بسیاری از نواحی و کشورهای آسیبپذیر بهخاطر وجود واقعیتهای جغرافیایی- اقتصادی- فرهنگی و اجتماعی بغرنج آنچنان نمیتوان به تدابیر انطباقی و کاهشی امیدوار بود، از این رو میتوان تغییرات اقلیمی را طغیان فراگیر ویرانگر جغرافیا قلمداد کرد که اقتصاد جوامع انسانی را در ابعاد مختلفی دستخوش تغییرات منفی و حتی بحرانی میکند.از این رو حوزههای کشاورزی، گردشگری، انرژی و سلامتی انسان، بهرهوری کار، فقدان اشتغال، رشد اقتصادی، فقر و مهاجرت جزء حوزههایی هستند که تاثیرپذیری متفاوتی با توجه به شرایط هر کشور از تغییرات اقلیمی خواهند داشت.نتایج مطالعاتی کارشناسان نشان میدهد افزایش گرمایش هوا، کار و فعالیت انسان را دشوار و تمرکزش را پایین میآورد و در مقابل احتمال بروز خطا در کار را بالا میبرد. هزینه و بار اقتصادی اثرات منفی تغییرات اقلیمی روی کارایی و بهرهوری کار و نیروی کار در تولید ناخالص داخلی در سطح جهانی نزدیک به 0.5 درصد و سالیانه به میزان 300 میلیارد دلار محاسبه میشود و کشورهای پیشرفتهای مانند چین، هندوستان، مالزی و اندونزی بالاترین تاثیرپذیری را از کاهش کارایی و بهرهوری کار و نیروی کار درنتیجه اثرات تغییرات اقلیمی دارند. این کشورها درمجموع زیاندهی اقتصادی سالیانه به میزان 200 میلیارد دلار درنتیجه کاهش بهرهوری کار و نیروی کار، ظرفیت و توانایی توسعه اقتصادی آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
پژوهش تغییرات اقلیمی به چاپ 5 هزار مقاله منجر شد
سامانه گنج، پایگاه اطلاعات علمی ایران را باید بهعنوان مرجعی برای بررسی عملکرد دانشگاههای کشور در حوزههای مختلف دانست که براساس اطلاعات آن، تغییرات اقلیمی در ایران تنها 5پنجسالی میشود که موردتوجه قرار گرفته است. بهعبارتدیگر با جستجوی واژه «تغییرات اقلیمی» در ایران پایگاه به 5036 مقاله میرسیم که تمام این سالها نوشته است، البته فعالیت پژوهشی دانشگاهها در این زمینه از سال 86 روند صعودی بهخوبی گرفته و از عدد شش مقاله به 575 مقاله در سال 96 رسیده است. در سال 97 با رشد 21 درصدی به 721 مقاله در سال میرسد اما از سال 97 به بعد روند نزولی داشته و در سال 1400 به 625 مقاله در سال رسیده است.
در این بین دانشجویان کارشناسیارشد با 4048 مقاله و دکتری تخصصی با 976 مقاله بیشترین تعداد مقالات را داشتهاند. از این تعداد بیشترین مقاله مربوط به دانشگاه تبریز با 134 مقاله و پس از آن دانشگاه محققاردبیلی و دانشگاه خوارزمی بوده است. گرم شدن زمین، کلیدواژه دیگری است که میتوان آن را با تغییرات اقلیمی مرتبط دانست؛ کلیدواژهای که از سال 1387 بیشتر در مقالات استفاده شده تا جایی که در سال 1397 به 544 مقاله رسیده، اما بعد از آن دوباره سیری نزولی داشته و در سال 1400 به 509 مقاله رسیده است. این کلیدواژه در 3555 مقاله توسط دانشجویان کارشناسیارشد و 461 مقاله دانشجویان تخصصی بهکار رفته است. دانشگاه فردوسی مشهد با 71 مقاله رتبه اول را در استفاده از این کلیدواژه دارد. دانشگاه محققاردبیلی با 54 مقاله و دانشگاه ارومیه با 44 در رتبه بعدی قرار دارد. این بین این رشتههای کشاورزی، عمومی و میانرشتهای، جغرافیا و زمینشناسی به ترتیب بیشترین مقالات را درمورد این موضوع نوشتهاند.
عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران – شمال:
ابرقدرتها هیچ توجهی به تغییرات اقلیمی در سطح جهانی ندارند
محمدرضا اسپهبد، استاد دانشگاه آزاد واحد تهرانشمال در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اقلیم کشورمان گفت: «علیرغم اینکه ما کشوری نیمهخشک هستیم، احترامی به آب بهعنوان مایه حیات نمیگذاریم، اما در دنیا کشورهایی را داریم که در مسیر رودخانههایشان حوزههای کنترل رودخانه از نظر عدم آلودگی و دستبرد میگذارند و برای آب احترام خاصی قائل هستند. من معتقدم باید وزارت آب در کشور راهاندازی شود، بهعبارتدیگر وزارت نیرو امروز بیشتر بهصورت تخصصی روی حوزه برق فعالیت میکند و باید با جدا کردن این دو حوزه در این وزارتخانه، شرایط را تغییر دهیم.»
باید در مدیریت مصرف آب تغییر رفتار داشته باشیم
اسپهبد در همین زمینه افزود: «شهرداریها در مساله آب کوتاهی و سعی میکنند که در برخی موارد آب را نابود کنند، درحالیکه ما در دوره خشکسالی قرار داریم و باید در مدیریت مصرف آب تغییر رفتار داشته باشیم. متاسفانه ما برای استفاده از حجم بسیاری از دبی آب که به رودخانهها سرازیر میشود، هیچ برنامهای نداریم و حتی شاهد ساختوساز در حریم رودخانه هستیم.» او درباره اقدامات جامعه دانشگاهی در حوزه تغییرات اقلیمی و پژوهش در این حوزه بیان کرد: «تا جایی که من اطلاع دارم کارهای موردتوجه در این حوزه صورت نگرفته است، مثلا شهرداریها درمورد آبهای جاری و سطحی شهر بسیار کوتاهی کردهاند و میکنند، یعنی ضدیتی با آب دارند. در موضوع مصرف آب حاکمیت قصور کرده است، یعنی دانشگاهها برای انجام فعالیتهای محیطزیستی مایل هستند اما به دلایل مختلف، این کار بهتعویق افتاده که یکی از دلایل آن این است که دانشگاهها نقشهراه و برنامه دارند، اما دولتها به آن عمل نمیکنند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد تهران– شمال با بیان اینکه در همه کشورها پایتخت را شهری انتخاب میکنند که یک یا دو رودخانه در داخل آن وجود داشته باشد، تصریح کرد: «چنین وضعیتی را در تهران شاهد نیستیم، همچنین دیگر کشورها تعداد ماشینهایی را که در یک کشور مورداستفاده قرار میگیرند، کنترل میکنند اما ما این مساله را هم رعایت نمیکنیم. درمجموع سیاستگذاریهایی که در بحث محیطزیست و اقلیم صورت گرفته، اشتباه است.»
کسی برای رفع مشکلات محیطزیستی سراغ دانشگاه نمیآید
اسپهبد درباره نحوه تعامل سازمان محیطزیست با دانشگاهها و پژوهشها گفت: «ما ادارهای به نام سازمان مدیریت محیطزیست داریم. باید بررسی کرد که نتیجه فعالیتهای این سازمان برای پایتخت چه بوده است؟ تخریب این شهر دستاوردی داشته است؟ متاسفانه هنوز آلودگی هوا در کشور ما وجود دارد و موضوع اصلی این است که اصلا کسی برای رفع مشکلات محیطزیستی و روند اقلیمی کشور سراغ دانشگاهها نمیآید. درست است که بخشی از تغییرات اقلیمی به طبیعت مربوط است، اما بخش دیگری که باعث تسریع این تغییرات میشود در دست انسان است که برای رفع اثرگذاری او میتوان از دانشگاهها کمک کرد.» وی به وضعیت نابسامان جامعه جهانی برای کاهش روند تغییرات اقلیمی اشاره کرد و اظهار داشت: «کره زمین درمجموع مورد بیمهری انسانها قرار گرفته و به همین دلیل میبینیم مرتبا آلودگی آبوهوا در تمام کشورها بیشتر میشود؛ از سمتی پدیده النینو از سمت دیگر گازهای گلخانهای، تولید اکسیدکربن بهوسیله آلات موتوریزه و اگزوز ماشینها و... قرار گرفته است. در ایران کارخانههای پتروشیمی 600 میلیون تن co2 تولید میکنند اما کشورهای دیگر مانند چین و آمریکا بهمراتب بیشتر از این مقدار است و در عمل کشورهای پیشرفته و ابرقدرت به محیطزیست توجه نمیکنند. این کشورها حتی به پیمانهای جهانی هم توجه نداشته و شخصا به برگزاری کنوانسیون مصر نیز خوشبین نیستم؛ چراکه دبیرکل سازمان ملل هر از چند گاهی حرفی درباره تغییرات اقلیمی میزند اما بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد تهران شمال با تاکید بر اینکه بشر چه خواسته و چه ناخواسته برای نابودی زمین تلاش میکند، خاطرنشان کرد: «فعالیتهای بشر باعث آلودگی آب و هدررفت آن میشود و درنتیجه توازن هیدرولوژیکی بین سطح آبهای کره زمین و اتمسفر را برهم میزند. ما میبینیم که کشورمان در پیمانهای بسیاری شرکت کرده اما از سمت دیگر آمریکا با رفتارهای غیرانسانی بسیاری از پیمانها را امضا نمیکند. مثلا در پیمان کیوتو، چین و آمریکا و... امضا کردند، اینطور نمیتوان زمین را نجات داد. ما حتی اگر دهها سمینار و کنوانسیون بینالمللی برگزار کنیم هم اگر عملا هیچکدام از این کشورها برای حفظ و بقای زمین تلاش نکنند، فایدهای ندارد.»
کارشناس محیطزیست:
مصرف هوشمندانه آب راهکار جلوگیری از چالشهای زیستمحیطی است
اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست و عضو هیاتعلمی سابق دانشگاه شهیدبهشتی درباره تغییرات اقلیمی در ایران گفت: «مقدار کمی از موضوع تغییرات اقلیمی در دست طبیعت است و این قسمت آن غیرقابلاصلاح است، یعنی ما نمیتوانیم کاری در این مورد انجام دهیم. البته نباید فراموش کرد که مقوله خشکسالی برای ایران همیشه وجود داشته؛ چراکه ما در کمربند خشک و نیمهخشک قرار داریم، قطعا در این شرایط مباحثی مانند اینکه مصرف آب در چه حد باید باشد و تا چه عمقی میتوان از ذخایر آبی استفاده کرد، موضوع مهمی است اما ما در زمینه مصرف آب هوشمندانه و علمی رفتار نکردهایم.» کهرم با تاکید بر اینکه ما آب را بیشازحد مصرف کردیم، اظهار داشت: «متاسفانه سفره آب زیرزمینی را بر باد دادهایم، و قطعا یکی از کارهایی که میتوانیم برای بهبود نسبی شرایط اقلیمی کشور انجام دهیم، این است که بهسمت مصرف هوشمندانه آب برویم، یعنی همان مقداری که دخل داریم، همان مقدار خرج داشته باشیم. بهصورت موردی به چند مثال اشاره میکنم؛ مثلا ما چرا باید محصولاتی را استفاده کنیم که آببر هستند و به مقدار زیادی آب نیاز دارند؟ یا در خوزستان تشنه چه دلیلی وجود دارد که ما نیشکر بکاریم؟ اگر ما بیاییم و بهجای نیشکر، چغندرقند بکاریم، سهبرابر بیشتر به ما قند میدهد اما دوبرابر آب کمتری مصرف میکند.» او افزود: «ما دو یا سه استان داریم که میتواند برنج بکارد و برای کشور از نظر مصرف آب و اقتصاد سودده باشد؛ گیلان، مازندران و بخش کمی از گلستان بستر خوبی برای کاشت برنج هستند وگرنه درحالحاضر در 20 استان برنج میکاریم. در حاشیه زایندهرود چرا باید هندوانه، طالبی و صیفیجات بکاریم؟ درحالیکه میتوانیم محصولاتی بکاریم که آب کمتری مصرف میکنند. در حاشیه زایندهرود چرا باید فولاد داشته باشیم؟ فولاد مبارکه یا ذوبآهن اصفهان چرا باید اینجا باشد که شهر اصفهان تشنه شود و به کویر افزوده شود، درحالیکه سواحل شمالی خلیجفارس منحصرا برای ایران است؛ ما میتوانستیم در آنجا این صنایع را مستقر کنیم که استانهای مرکزی تشنهتر نشوند.»