• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۸-۱۸ - ۰۱:۰۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

طنز؛ زنگ تفریح خردمندان

طنز شیوه‌ای در گفتار و نوشتار است که موضوع را به جد نمی‌شکافد بلکه حقایق را در پوششی از شوخ‌طبعی ارائه می‌دهد. این پوشش می‌تواند گاه رنگی از لبخند و گاه زهر خند داشته باشد.

طنز شیوه‌ای در گفتار و نوشتار است که موضوع را به جد نمی‌شکافد بلکه حقایق را در پوششی از شوخ‌طبعی ارائه می‌دهد. این پوشش می‌تواند گاه رنگی از لبخند و گاه زهر خند داشته باشد. در این شیوه، نویسنده یا شاعر چه با طرح به ظاهر جدی موضوع، و چه با ظرافت و نکته‌سنجی، نکاتی مبهم و ظریف در اثر می‌گنجاند تا مخاطب را به تفکر وا دارد. در طنز، پوشش شوخ‌طبعی، بسیار نازک است و گاه نادیدنی؛ که اگر از این مرحله فراتر رود دچار فکاهه خواهد شد. طنز، زنگ تفریح خردمندان و روشن‌اندیشان است؛ هم‌ایشانند که به آن شکوه و ژرفایی می‌بخشند. شایان ذکراست که انگیزه پدید آمدن این‌گونه از بیان، به دلیل نقصان یا نبود آزادی‌های اجتماعی هم بوده است؛ تا جایی که می‌توان گفت شکوفایی طنز به هنگام رویارویی استبداد فزونی یافته است. 
روی آوردن فرهنگ‌ها وتمدن‌ها به طنز، نوعا ناشی از سه مساله مهم و اساسی است: خشم و انزجار نسبت به کم فروغ شدن ارزش‌های والای انسانی، رسواسازی هنرمندانه خیانت‌ها و خیانتکاران و بالاخره ارضای انگیزه‌های فطری زیباشناختی.
یکی از قالب‌های موثری که فرزانگان، خردمندان و برخی حکیمان و مصلحان برای انتقال مضامین فکری و دریافت‌های ناب ذهنی خود برمی‌گزیدند استفاده شایسته و کارآمد از ظرفیت‌های تبیینی طنز بوده است. طنزآوری فی‌نفسه کاری هنرمندانه است و «ما طنز را یک اثر هنری می‌دانیم. عالمی که در اثر هنری اقامه می‌شود و حقیقتی که در آن ظهور می‌کند بی‌واسطه نزد ما عیان است و ما درمعنای آن حضور داریم. حقیقتی که در طنز _ به‌عنوان گونه‌ای هنر _ وجود دارد با علم حضوری نزد ماست نه با علم حصولی» (لاریجانی، 16:1377)؛ ما به وصال طنز می‌رسیم نه اینکه آن را به‌گونه‌ای متعارف وصول کنیم. برای همین است که طنز، همچون معرفت هنری، امری آمدنی است نه آموختنی. همچون هنر که خود به سراغ انسان می‌آید و هنرمند می‌کوشد تا همان‌گونه که خود مجذوب حقیقت شده است، مخاطب را هم به ذوب شدن درحقیقت دعوت کند. 
طنزپرداز، در مقام هنرمند، ایده‌های ذهنی خود را با چاشنی عاطفه‌های انسانی می‌آمیزد و آن را متناسب با ظرفیت‌های روحی مخاطبان خود و به شکلی که بتواند به تعالی ایشان یاری برساند منتقل می‌کند. طنز، قالبی هنرمندانه و غایتی انسانی دارد و از هر نوع کینه‌جویی و غرض‌ورزی رهاست. 
طنز پیش و بیش از آنکه به‌عنوان گونه‌ای هنر، مدنظر باشد ناشی از میل بیان یک زمینه و آسیب اجتماعی است. «به عبارت دیگر اشاره و تنبیه اجتماعی است که عزلت و غفلت را مجازات می‌کند و هدف آن اصلاح و تزکیه است نه ذم و مردم آزاری.» (آرین‌پور، 26:1354) طنز در تضاد با جد، با ایجاد فضایی دوستانه و از مسیر تبسم (که نماد پذیرش متقابل است) به وادی معقولات وارد می‌شود و پیام خود را انتقال می‌دهد. در طنز به مودبانه‌ترین، اغراق‌آمیزترین و در عین حال جسورانه‌ترین شکل ممکن به آشکارسازی نارسایی‌ها پرداخته می‌شود؛ به نحوی که گَرد ملالی بر جان مخاطب نمی‌نشیند؛ و این خود توان هنرمندانه بالایی را می‌طلبد که بی‌شک از عهده همگان برنمی‌آید. رعایت دقیق این همه می‌طلبد که طنزپرداز از ذهنی بارور برخوردار باشد و بتواند میان عقل و دل، پیوندهای محکمی برقرار سازد. راهی که بزرگان فرهیخته ما پیش از ما و بیش از ما درگذشته رفته و میراث‌های ارزشمندی از طنز فاخر برای ما به یادگار گذاشته‌اند. برای همین است که طنز، علاوه‌بر حضور دائمی در فرهنگ شفاهی در تاریخ مکتوب ما هم به‌گونه‌ای چشمگیر ظاهر شده است و در هر جا که از تذکرات و تنبیهات موثر انسانی خبری هست طنز هم در همانجا حضور تعیین‌کننده‌ای دارد. 
آرای همه کسانی که به نوعی از حقیقت و ماهیت طنز پرسش کرده و در پی بیان تعریفی منطقی از آن بوده‌اند در سه گروه عمده قابل بررسی است:
در گروه اول شخصیت‌هایی نظیر کانت و کی‌یرکگور قرار دارند که بر اصل نفرت طنزپرداز از بی‌تناسبی تاکید دارند. این رویکرد احتمالا در شرح‌های ارسطو در کتاب «فن‌شعر» ریشه دارد. ارسطو، زیبایی هنر را در تناسب و اتحاد اجزا و نظم و هماهنگی میان جزء با کل می‌دانست. خوشایندی و ناخوشایندی هر اثر هنری هم به این مهم بستگی دارد. «هر اثری که در این عالم به وجود ‌آید _ خواه هنری و خواه غیر از آن‌گونه _ اگر از اندازه‌های اساسی به‌کار گرفته شده در طبیعت بیرون باشد، غیرعادی، ناخوشایند و ناپذیرا می‌گردد.» (آیت‌اللهی، 237:1364) برخی از متفکران به تأسی از اصل تناسب اظهار داشته‌اند که «وجوه گوناگون شخصیت هنرمند می‌بایست با هم به تعادل و توازن رسند تا کار خلاقیت هنری به تمام و کمال میسر شود.» (الهی قمشه‌ای، 215:1377) متفکران این گروه با تاکید بر موضوع طنز، آن را پاسخی لذت‌بخش به یک ناهماهنگی می‌دانند. 
گروه دوم متفکرانی هستند که طنز را به دلیل شرافت انسان به جانداران دیگر و برتری‌های ذاتی او مورد بحث قرار داده‌اند. مثلا برگسون فیلسوف فرانسوی (1941-1859) می‌گوید: «هر چیز خنده‌انگیز، تنها در قلمرو وجود و تصرف آدمی، خنده‌انگیز شده است.» ( حلبی، 61:1364)
در گروه سوم شخصیت‌هایی همچون زیگموند فروید و هربرت اسپنسر را می‌بینیم که طنز را اساسا راهی برای خلاصی از نیروی (انرژی) ناشی از پرخاشگری می‌دانند. «فروید معتقد است لذتی که از راه درک طنز حاصل می‌شود مربوط به تاثیر آن در کاهش فشار روانی است. » (شاکری‌نیا، 453:1377)

  برگرفته از مقاله پژوهشی با عنوان «بررسی ماهیت و شیوه‌های طنز در فرهنگ مکتوب ایران» نوشته علیرضا باوندیان استادیار دانشگاه فردوسی مشهد

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار