فاطمه طاری بخش، خبرنگار:در سالهای اخیر یکی از معضلاتی که گریبان شهرهای بزرگی مانند تهران را گرفته، معضل حاشیهنشینی است. خانوادههایی که با امید زندگی بهتر از روستا و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند و بعد از مدتی کوتاه بهواسطه شرایط اقتصادی به حاشیه شهر رانده میشوند. شرایط نهچندان مناسب زندگی در حاشیه شهرها، موجب شده تا توجه بخشی از گروههای جهادی به شکل ویژهای معطوف این جغرافیا شود. یکی از این گروههای جهادی، گروه شهید چهارمیری است که برای زدودن فقر از حاشیه استان البرز و غرب استان تهران وارد عمل شده است. این گروه با در نظر گرفتن شرایط خانوادههای حاشیهنشین، اشتغالی خانگی را برای آنها ایجاد کرده و نتیجه آن درآمد 6 تا 12 میلیونی در ماه برای خانوادهها بوده است. در ادامه گزارش «فرهیختگان» از نحوه فعالیت این گروه را میخوانید.
گروه جهادی 11سالهای که 2 هزار جهادگر دارد
جهادیهای البرزی بیش از 11 سال است که فعالیت رسمی خود را آغاز کردهاند، معصومه چارمیری که دانشجوی کارشناسیارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران و مسئول گروه جهادی شهید چهارمیری است، درباره تشکیل این گروه میگوید: «ما قبل از سال 90 نیز فعالیت میکردیم، اما این فعالیت بسیار دست و پا شکسته بود. به لحاظ اصولی از سال 1390 که کار خود را آغاز کردیم و در عرصههای فرهنگی، بهداشتی، عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و اشتغال فعالیت میکنیم. عمده عرصهای که در آن فعالیت میکنیم، فرهنگی- اجتماعی و اقتصاد و اشتغال است. چون در این 11 سال ایمان پیدا کردیم که اگر قرار است اتفاق خاصی بیفتد و کاری در این حوزه انجام دهیم، این است که بتوانیم خانواده را توانمند کنیم. گروه ما محلهمحور است و ما از نظر عرصه جغرافیایی نیز در استان البرز و غرب استان تهران فعالیت میکنیم.» او درباره اعضای گروه شهید چارمیری بیان میکند: «در گروه جهادی ما تمامی اقشار فعالیت میکنند و یکی از بزرگترین گروههای جهادی کشور هستیم. جمعیت این گروه بالغ بر 2 هزار نفر است. در این گروه از هر قشر و صنفی حضور دارند؛ طلبه، دانشجو، خانهدار، پزشک و... . هر فرد با هر توانایی که دارد و میتواند به مردم خدمات دهد، وارد این گروه شده است و به آن خدمات میدهد. البته دانشجویان حدود 30 درصد گروه را تشکیل میدهند و قشر جوان در گروه غالب است. خیلی از افراد نیز در حین کار با گروه فارغالتحصیل شدهاند.»
کمک به اشتغال 330 خانوار حاشیهنشین استان البرز و تهران
استانهای هدفی که این گروه جهادی برای فعالیتهای خود در نظر گرفته است، استانهای تهران و البرز است که به معضل حاشیهنشینی گرفتار شدند. تهران یکی از شهرهایی است که با توجه به شرایط اجتماعی و شهری آن بستر خوبی برای بروز حاشیهنشینی بهشمار میرود. درحالحاضر به گفته رئیس سازمان امور اجتماعی، بین 400 تا 500 هزار نفر در حاشیه شهر تهران زندگی میکنند. اما این حاشیهنشینی چه زمانی اهمیت پیدا میکند؟ طبق پژوهشهای جامعهشناسی، حاشیهنشینی در شهرها زمانی اهمیت پیدا میکند که آمار بزهکاری در شهر را افزایش دهد. درواقع به دلیل نبود تعادل عوامل امنیتی، حاشیهنشینها در مواردی، باعث بروز ناآرامیهای شهری و اغتشاشات میشوند. چهارمیری درباره دلیل انتخاب جامعه حاشیهنشین بهعنوان جامعه هدف بیان میکند: «یکی از دلایلی که گروهی از مهاجران، حاشیهنشین میشوند این است که غالبا نه آوردهای دارند و نه تحصیلات بالایی و نه حامی دارند. به همین خاطر نمیتوانند داخل این دو شهر زندگی آسان و راحتی داشته باشند. درنتیجه به سمت حاشیه شهر میروند و این حاشیهنشینی هم برای خودشان دردسر میشود و هم برای افرادی که در جامعه زندگی میکنند مشکلآفرین میشود؛ چراکه کاری پیدا نمیکنند و به هر کاری دست میزنند.»
از صنایعدستی استانها درآمدزایی ایجاد کردیم
او در ادامه میگوید: «ممکن است این کاری کاذب باشد یا اینکه این کار برخلاف جهت جامعه باشد. در این صورت خودشان بهسختی کار پیدا میکنند. ما گفتیم که بهترین کار این است که چون هرکدام از این افراد از استانی آمدند، درنتیجه میتوانند صنایعدستی استان خود را تولید کنند و فرهنگ غنی خود را نیز حفظ کنند و حتی نشر دهند. به این نتیجه رسیدیم که بهتر است از صنایعدستی و حرفه خودشان، بهنفع خودشان درآمدزایی کنیم. ما حرفه و صنایعدستی را توسط بچههای جهادگر بهروز و بازارپسند کردیم و این خانوارها را توانمند کردیم. گروهی از خانوارها به این صورت توانمند شدند. گروه دیگری از خانوادهها نیز آموزشهایی که لازم داشتند را دیدند. آموزشها نیز به کمک صندوقی که با پول خیران و جهادگران صورت گرفت و از طریق این صندوق حمایت کردیم و سرمایه در اختیارشان قرار دادیم.» چارمیری با تاکید بر اینکه متریال و مواد اولیه را در اختیار خانوارهای نیازمند گذاشتند، ادامه میدهد: «این خانوارها کار را انجام میدهند و پیدا کردن بازار فروش آن با ماست. ما بازار کار را فراهم کردیم و زنجیره کامل است. عمده کار ما صنایعدستی و خانگی است. ما علاوهبر استان البرز و تهران در صنایع تبدیل با تمام استانهای کشور کار میکنیم. از سیستانوبلوچستان، بندرعباس، بوشهر، خوزستان، شمال کشور و کسانی که میتوانند با ما همکاری داشته باشند کار میکنیم. این محصولات هم بازار داخل و هم بازار خارج از کشور را دارند، یعنی مشکلی برای فروش نداریم.»
با 150 خانواده مستقیم و 180 خانواده غیرمستقیم همکاری داریم
او درخصوص تعداد و درآمد خانوارهای تحت پوشش میگوید: «در استان البرز و شهرستان فردیس 150 خانواده به صورت مستقیم و 180 خانواده نیز بهصورت غیرمستقیم با ما کار میکنند. این آمار برای استان البرز است. در استانهای دیگر چون ما با گروههای جهادی استانی کار میکنیم، خانوادههایی از دل این گروههای جهادی با ما کار میکنند. از توانمند شدن تا بازار اولیه و فروش خانوارها برعهده ما است. افراد زیر نظر ما از ماهی یکونیممیلیون تا 12 میلیون تومان درآمد دارند. بهصورت کلی بستگی به تعداد نفرات خانواده و میزان فعالیتی که میکنند، دارد. جامعه هدف ما گروه خانوادههای بدسرپرست، مهاجران یا حاشیهنشینها و خانوادههای کمدرآمد و کمبرخوردار و بچههای کار است.»
محصولات تولیدی خانواده صادر هم میشود
چارمیری درباره تولیدات اعضا و خانوارهای این گروه توضیح میدهد: «در صنایعدستی کارهای ما بیشتر قالی و قالیبافی، کار چرم، پتهدوزی، سنگدوزی، سفال و سرامیک و کار روی آیینه را داریم، در بحث تولیدات صنایع تبدیلی نیز میوههای خشک، پودر میوه چای و قهوه را داریم که این قهوه از هسته خرما تولید میشود. ما صادرات نیز انجام میدهیم و به کشورهای حاشیه خلیجفارس و کشورهای عربی مثل سوریه، عمان، لبنان و عراق صادرات داشتیم.» این گروه جهادی در کنار کار اصلی خود که توانمند کردن خانوادههای حاشیهنشین است، در عرصههای دیگر نیز فعالیت میکند. این گروه میزی به نام میز خدمت دارد که در مواردی مانند زلزله و سیل از این طریق وارد عمل میشوند. سعی میکنند با ارائه خدمات مورد نیاز در میز خدمت، به آسیبدیدگان این وقایع کمک کنند. در قالب این میز خدمت سعی میکنند که بیماران را به پزشک ارجاع دهند و بیمار را رها نمیکنند و تا پایان درمان کنار او هستند. تمام خدماتی که آسیبدیدگان این حوادث نیاز دارند مانند، تصویربرداری، سونوگرافی و... را ارائه میدهند.
کلاسهای مادرانه و دخترانه برای فرهنگسازی راهاندازی کردیم
یکی دیگر از فعالیتهای گروه جهادی شهید چهارمیری در حوزه فرهنگی و اجتماعی است. گروهی از افرادی که حاشیهنشین هستند، دچار کمبود فرهنگی میشوند چراکه فرهنگ مبدا خود را در رویارویی با فرهنگ مقصد تغییر میدهند اما نمیتوانند بهخوبی فرهنگ مقصد را هضم کنند. گروه جهادی شهید چهارمیری با اشراف بر این موضوع، به برگزاری کلاسهای آموزشی پرداخته است. مسئول این گروه جهادی درباره فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گروه میگوید: «جوانان و خانوادههای ما بینهایت در مباحث فرهنگی مشکل دارند، به همین دلیل کلاسهای مادرانه و دخترانهای راهاندازی کردیم تا فرهنگسازی در این حوزه صورت بگیرد. کارگاههای یکروزه و یک ماههای برگزار میکنیم. ایستگاههای هفتگی برای منتظران ظهور و برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) برگزار میکنیم. به هر منطقهای که نیاز داشته باشد میرویم و این مراسمات را برگزار میکنیم. بحث حرفهآموزی نیز داریم. چون بسیاری از خانوادهها هستند که میخواهند حرفهای یاد بگیرند اما نمیخواهند از آن کسب درآمد کنند و دلیلی اصلی برگزاری کلاسهای حرفهآموزی این دانشآموزان هستند.»
سعی کردیم نه کسی را به خودمان عادت دهیم و نه توقعی بسازیم
چهارمیری درباره وجه تمایز این گروه با گروههای جهادی دیگر بیان میکند: «ما سعی کردیم، نه کسی را به خودمان عادت دهیم و نه سطح توقع کسی را بالا ببریم. متاسفانه اشتباهی که گروههای جهادی اکثرا انجام میدهند، این است که مردم را به خودشان عادت میدهند. حالا ممکن است، با سبدی که برای آنها میبرند یا فراهم کردن وسایل زندگی، کاری میکنند که این افراد به بودن آنها عادت کنند. بهتر است این افراد را توانمند کنیم تا بتواند روی پای خودشان بایستند و عزت خود را حفظ کنند.» یکی از مهمترین مواردی که حیات گروههای جهادی با آن گره خورده، دغدغه داشتن است. در واقع این دغدغه است که یک گروه جهادی را وادار میکند تا به راه خود ادامه دهد. مسئول گروه شهید چهارمیری درباره دغدغههای این گروه میگوید: «دغدغه ما این است که همگی کنار هم باشیم. اگر همگی کنار هم باشیم و دست در دست هم بگذاریم؛ میتوانیم مشکلات بسیاری را حل کنیم. متاسفانه در حال حاضر همه ما جزیرهای کار میکنیم و هرکسی برای خودش کار میکند و این مورد مشکلساز است. ما نمیتوانیم آن نتیجهای که لازم داریم را به دست بیاوریم. اگر کنار هم باشیم و تمام گروههایی که در کنار هم کار میکنند نیز در کنار یکدیگر باشند، قطعا کار بزرگی صورت میگیرد.» چهارمیری درباره بودجه این گروه و تامین نیازهای مالی گروه بیان میکند: «بیشتر این کار با کمکهای مردمی است و ما سعی کردیم که این گروه جهادی روی پای خودش بایستد. تا آنجا که بتوانیم سعی میکنیم خودمان درآمد داشته باشیم. یکی از فواید این اشتغالزایی این است که هم خانوادهای که تحت پوشش ما توانمند میشود هم اینکه جوانانی که وارد گروه جهادی شدند اکثرا دانشجویان تحصیلکرده هستند. تمام این افراد برای خودشان هنری دارند و ما سعی کردیم که برای جهادگران نیز درآمدزایی وجود داشته باشد و اینکه در کنار آن خود گروه نیز بتواند درآمد کوچکی داشته باشد تا روی پای خودش بایستد. در کنار کمکهای مردمی و درآمدزایی گروه، گروههایی مانند جمعیت امامحسن، بنیاد برکت و بنیاد علوی گاهگداری به ما کمک میکنند.»
فروش و صادرات 600 هزار دلاری گروه شهید چهارمیری
یکی از مواردی که این گروه را از دیگر گروهها متمایز میکند، میزان اشتغال و درآمد و صادراتی است که با کمک خانوادههای حاشیهنشین به دست میآورند. به همین دلیل به سراغ مسئول کارگروه اقتصادی گروه رفتیم تا درباره جزئیات این موضوع با او گفتوگو کنیم. رضا سلطانی، مسئول کارگروه اقتصادی گروه جهادی شهید چارمیری درباره فعالیتهای اقتصادی این گروه میگوید: «تمرکز ما بیشتر روی مسائل اقتصادی است. در این خصوص هم درآمد خانوادهها افزایش مییابد و از این طریق خانوادهها میتوانند روی پای خودشان بایستند. من و اعضای گروهی این پیشنهاد را دادیم تا تخصصی که داریم را وارد اعضای گروه کنیم. تخصص اصلی من در حوزه خشکبار بود و درخصوص آموزش و تولید، فیلمهایی در اختیار خانوادهها گذاشتیم. برخی از خانوادهها سرمایه داشتند و برخی دیگر نیز از طریق گروه سرمایهای گرفتند. در قالب تسهیلات درصد پایین و در قالب اینکه فرد، بعد از استارت کار خود بتواند از سود ماهیانه، مقداری پول برای سرمایه اولیهای که ما به آنها دادیم، کنار بگذارد. در بحث بازار فروش نیز ما با بازار داخلی و خارجی کار میکنیم. ما با تاجرهای خارجی کشور قطر، عمان، روسیه و چند کشور دیگر کار میکنیم. بعضا نیز این تاجرها به کشورهای دیگر نیز میفرستند و وظیفه ما تولید و درجهبندی باری است که به آنها ارائه میدهیم.» او در ادامه توضیح میدهد: «درخصوص فروش آن ما دیگر کاری نداریم و قراردادی بستیم و بار را به آنها تحویل میدهیم. در حوزه تامین بار نیز در بحث میوه خشک، با چند نفر از افرادی که در شرکتها نمایندگی دارند، صحبت کردیم و آموزشهای لازم را درخصوص تولید در دستگاه، نحوه کار کردن و از این طریق خدماتی که داشتند را ارائه دادند. از سال 97 برخی از خانوادهها آمدند و این دستگاهها را خریداری کردند، بردند و با آموزشهای لازم آن را به کار گرفتند. ما در بحث بازار خرید میوه نیز اجناس را با قیمتی حدود 20 الی 30 درصد کمتر از مغازه به دست خانوادهها میرسانیم و بعدا نیز مستقیم از باغدار بدون واسطه، بار را تهیه میکنیم و مستقیم برای خانوادهها میفرستیم. بازار فروش نیز برعهده ماست.» سلطانی درباره بستهبندی محصولات و چالشهای آن، در ادامه میگوید: «ما در زمینه بستهبندی فعالیت نمیکنیم و سختیهای بسیاری دارد. چون باید پروانهها بهداشتی را بگیریم اما کار ما جزء مشاغل خانگی است، نمیتوان پروانهای گرفت. ما با تاجرانی کار میکنیم و آنها برندسازی را انجام میدهند. در حوزه صادرات، بار را به صورت خام میدهیم. البته در تلاش هستیم که کارها را انجام دهیم اما در حال حاضر کاری صورت نگرفته است. برای مشتریان خارجی فردی که بار را از ما میخرد، با استانداردهای کشور مقصد بستهبندی میکند، به همین خاطر نمیتواند با بستهبندی ما صادر شود. براساس نیازهای بازار داخلی هر کشوری، خودش بستهبندی میکند. مثلا کشوری مانند روسیه بستهبندی کوچک نیاز دارد اما کشوری مانند قطر بستهبندیهای بزرگتری نیاز دارد. ما برای داخل کشور بستهبندی را انجام میدهیم و تا یکسال آینده در بحث بستهبندی نیز خودمان وارد میشویم. دیگر نیازی به فرستادن فلهای بار نخواهیم داشت.» سلطانی درباره آمار صادرات و فروش این محصولات بیان میکند: «عدد متغیر است و ما اگر بخواهیم فروش پارسال را مقایسه کنیم 600 هزار دلار بوده است، اما صادرات امسال فعلا مشخص نیست. تاکنون زمان تولید ما بوده است و صادراتی نداشتیم. بازار ما نیز بازار زمستانه است.»
خانواده 3 نفره، ماهی 6 میلیون تومان درآمد دارد
مسئول کارگروه اقتصادی این گروه جهادی درباره نحوه انتخاب این خانوادهها میگوید: «برخی از خانوادهها به ما معرفی میشوند و پس از انجام تحقیقات اگر شرایط را داشتند و توانستند از عهده کار برآیند، وارد گروه میشوند. بخشی دیگر نیز براساس موقعیت خودمان است و میدانیم که در این مناطق کدامیک از مکانها افراد نیازمند بیشتری زندگی میکنند. برخی اوقات نیز خانوادههایی که همراه ما هستند، افراد و خانوادههای دیگری را به ما معرفی میکنند.» سلطانی در ادامه درباره درآمد هر خانواده از این طریق میگوید: «درآمد متغییر است و نمیتوان میانگینی برای هر خانواده داشت. اما باید بگویم که هر خانواده 3 نفره، با یک دستگاه 20 کیلویی، هربار 3 کیلو میوه خشک را درست میکنند. در هر روز میتوانند 3 بار از دستگاه استفاده کنند. حدودا از 6کیلو تا 9 کیلو میوه خشک در هر روز خواهند داشت. با این قیمت فروش روزی 900 هزار تومان تولید خواهند داشت. از این 900 تومان حدود 60 درصد برای خرید میوه صرف میشود. روزی 300 هزارتومان جز خرید اولیه برای خانوادهها میماند، درآمد خالص خانوادهها تقریبا روزی 200 هزار تومان است که ماهی 6 میلیون تومان میشود. در زمانهایی که صادرات، فروش و تولید میوه امکانپذیر نیست نیز خانوارهای تحت پوشش ما به تولید صنایعدستی و... روی میآورند.»