محمدرضا حاجی عبدالرزاق، خبرنگار:تیم ملی فوتبال ایران درحالی در آخرین روز ماه جاری باید اولین دیدار خود در جامجهانی 2022 قطر را مقابل تیم ملی انگلیس برگزار کند که هنوز تمرینات این تیم زیر نظر کارلوس کیروش نصفهونیمه دنبال میشود و هنوز خبری از لژیونرها و نفرات اصلی نیست. البته این قانون در همه جای دنیا وجود دارد که فقط در روزهای فیفادی تمامی بازیکنان ملیپوش میتوانند دراختیار کادرفنی قرار بگیرند اما با همه این تفاصیل در فاصله دو هفتهای تا اولین بازی تیم ملی در قطر میتوان با کارشناسان امر ساعتها درباره بیم و امیدهای تیم ملی در جامجهانی پیشرو به صحبت نشسته و به بررسی وضعیت موجود پرداخت. در این خصوص و نقاط ضعف و قوت احتمالی تیم ملی در رقابتهای جامجهانی بهخصوص دیدار با انگلیس دقایقی با جلال چراغپور مربی سابق تیم ملی و کارشناس فوتبال ایران به گفتوگو نشستیم. متن گفتوگوی «فرهیختگان» با این چهره را در ادامه میخوانید.
صحبت را با یک سوال کلی شروع کنیم. بیمها و امیدهای تیم ملی فوتبال ایران در فاصله 2 هفته مانده تا بازی با انگلیس را چطور ارزیابی میکنید؟
بیمها و امیدها جمله بسیار جالبی است که میتوان درخصوص آنها ساعتها صحبت کرد. من ابتدا صحبتهایم را از امیدهایی که وجود دارد آغاز میکنم. در این خصوص باید تایید کنم که وضعیت و شرایطمان بد نیست و حتی بهنوعی خوب و مطلوب هم هست. بهخصوص در خط حمله با شکوفا شدن مهاجمانی که داریم شرایط بهتر هم شده است. بازیکنانی مانند طارمی و آزمون امروز در بهترین و بالاترین سطح فوتبال دنیا بازی میکنند و بدون شک بازیکنی مانند طارمی در بهترین وضعیت موجود خود قرار دارد. اینها امیدوارکننده است که آنها بتوانند به هردفاعی نفوذ کنند و به هرتیمی گل بزنند. بقیه بچههایی که در خارج از کشور بازی میکنند هم وضعیت خوبی دارند. تا جایی که رصد میکنیم آنها همه در تیمهای خود بازی میکنند و همه در تیمهای خود جا افتادهاند و فقط میماند در یکی دو پست که بازی به داخلیها برسد. هرچند شاید شرایط طوری پیش برود که اصلا در هیچ پستی به بازیکنان داخلی بازی نرسد و کل ترکیب تیم ملی را لژیونرها تشکیل بدهند. اینها جزئی از امیدهای ما هستند که بچههایی که بیرون هستند بیایند و با توجه به تئوری و شناختی که از قدیم از همدیگر دارند در قالب تفکرات کیروش در کنار هم قرار گرفته و بلافاصله در کمترین زمان هماهنگ شوند که این هم بخشی از امیدواری بزرگ ماست.
بیمها و نگرانیها چطور؟ هنوز نقطهضعفی باقی مانده که برطرف نشده باشد؟
هرچقدر از میانه زمین به طرف جلوی زمین امیدوار هستیم به همان اندازه نگران میانه زمین تیم ملی به طرف عمق زمین هستیم. چون نیروی تازهای یا پدیده تازهای یا شکوفایی تازهای یا کشف استعداد تازهای در قسمت عمق فوتبال ایران نهتنها دیده نشده است بلکه آنهایی هم که بودند هرکدام 4 سال سن و عضلاتشان پیرتر شده است. همچنین در خط دفاعی نیز تنوع دفاعی نداریم. خود کیروش آخرین کسی بود که فهمید در تنوع دفاعی و ترکیب دفاعی در این فاز در تیم ملی مشکل داریم. اگر یادتان باشد در آخرین سالهایی که ایشان بودند و بعد از فوتبال ایران رفتند از 7 نفر بازیکنی که در خط دفاعی داشت، در دیدارهای رسمی و در هر دیدار 6 ترکیب دفاعی متفاوت را امتحان کرد و نفراتی که داشت را با ترکیبهای دو نفره امتحان میکرد تا به زوج دلخواه خط دفاعی خودش برسد. البته آن زمان پژمان منتظری هم حضور داشت اما حالا این بازیکن را هم دیگر ندارد. از پورعلیگنجی و حسینی گرفته تا کنعانیزادگان و خلیلزاده و سایرین. الان همین مجموعه سرجایش هست اما 4 سال هم پیرتر شده و یکی از بازیکنان باهوش این مجموعه یعنی منتظری هم کم شده است. برای این بازیکنان جایگزینی هم پیدا نشده و اگر برای این قسمت فکر اساسی نشود مطمئنا میتواند آسیب جدی را به تیم ملی بزند.
در مقایسه با سیستم روز دنیا، تیم ملی از سیستم درستی در خط دفاعی بهره میبرد؟
امروز در فوتبال روز دنیا دیگر تیمها با دو دفاع مرکزی بازی نمیکنند بلکه با 3 مدافع مرکزی خطی بازی میکنند که بر همین اساس عقیده دارم با توجه به گذشته تیم ملی و با توجه به این مهرهها، اگر یک چنین فکری برای خط دفاعی تیم ملی بشود که یک ترکیب 3 نفره خطی در فاز دفاعی تیم ملی بهکار گرفته شود نه سیستم 2 – 5- 3 بیست سال پیش، بلکه 3 دفاع خطی یا 3 دفاع جدید یا 3 دفاع کونته که امروز در فوتبال روز دنیا به کار گرفته میشود، در این بخش بیم و نگرانیمان کمتر شده و شاهد یک تیم متعادل و بازی متعادل از سمت تیم ملی ایران خواهیم بود. البته با توجه به اینکه بازیهای تدارکاتی آخر که قرار است بدون حضور تماشاگر و رسانهها و پشت درهای بسته برگزار شود و مسائل دیگر، فکر میکنم و احساسم این است که کیروش به این فکر افتاده باشد که در همین مدت کوتاه یک نفر را به مرکز و عمق زمین اضافه کند. چون اگر یک هافبک دفاعی مانند سعید عزتاللهی بخواهد بیاید و در آن قسمت به تیم کمک کند از آنجایی که او چنددهم ثانیه به بین دو دفاع دیر میرسد نمیتواند مناسب برای انجام اینکار باشد. بهخصوص برای بازی اول بین دو مدافع وسط تیم ملی در مرکز خط دفاعی همان بیمی هست که از آن صحبت کردیم و جای نگرانی را بهوجود میآورد.
فارغ از این صحبتها در این فاصله کم باقی مانده تا جامجهانی، واقعیت را به چهشکلی میبینید؟
واقعیت موضوع همان جایگاهی هست که کارشناسان فوتبال دنیا برای فوتبال ما تعیین کردهاند و حقیقت همان چیزی است که رنکینگ فیفا نشان میدهد. پس واقعیت همانی است که کارشناسان فیفا و دنیا درباره جایگاه ایران از آن صحبت میکنند. ما امروز درحالی در رتبه 20 رنکینگ فیفا قرار گرفتهایم و در این سالها دوباره پیشرفت کردهایم که جایگاه واقعی ما در فوتبال دنیا روی همین پله است. این درحالی است که در بازی اول باید با تیم پنجم دنیا بازی کنیم که جایگاه واقعی آنها نیز همین سکو بهشمار میرود. البته در بازیهای بعدی دو تیم دیگر از قدرت تیمی مانند انگلیس برخوردار نیستند و میتوان این امید را داشت که از آنها عبور کرد کما اینکه در گذشته هم از آنها عبور کردیم. با این حال من معتقدم که بازی اول میتواند برای تیم ملی ایران و شاگردان کیروش بسیار تعیینکننده باشد از این جهت که از دو بازی بعدی شاید بتوانیم با یک برد و یک مساوی به صعود امیدوار شده و بهعنوان تیم دوم برای اولینبار راهی مرحله حذفی جامجهانی بشویم. اما واقعیت این قضیه این است که در بازی اول مقابل انگلیس باید به هرترتیب ممکن بتوانیم بازی را دربیاوریم. این موضوع یعنی درآوردن بازی اول در جامجهانی مقابل انگلیس چند حالت دارد. حالت اول این است که ممکن است ببازیم اما خوب ببازیم یعنی فاصلهدار و وحشتناک شکست نخوریم. در حالت دوم این امکان وجود دارد که مساوی بگیریم یعنی امکان مساوی کردنمان وجود داشته باشد. در حالت سوم نیز براساس حوادث فوتبالی و بهخاطر نوساناتی که تیم ملی انگلیس دچارش میشود حتی ممکن است این بازی را هم ببریم. بالاخره فوتبال است و ما هم تیم دستوپا بستهای نیستیم و میتوانیم هرحریفی را براساس حوادث فوتبالی شکست بدهیم.
براساس واقعیتها چه ارزیابی از دیدارهای تیم ملی دارید؟
براساس واقعیتها اعتقاد دارم که اگر بازی اول را خوب ببازیم، برای دو بازی بعدی امکان کسب برد یا مساوی در هر دو دیدار برای تیم ملی ایران وجود دارد و میتوانیم از دو بازی بعدی توقع پیروزی یا مساوی داشته باشیم. این درحالی است که برای بازی اول هم نباید هیجانی و رویایی به زمین برویم تا خدای ناکرده شکستهای پرگلی که در گذشته نصیب تیمهایی مانند عربستان با شکستهای 8 گله و 5 گله یا کرهشمالی در ادوار قبلی جامجهانی شد بر سر ایران نیاید. یا حتی بازیهایی مانند برزیل که با 7 گل از آلمان شکست خورد یا اسپانیا که 5 گل از هلند خورد در دیدار ایران و انگلیس تکرار نشود. میبینیم که شکستهای پرگل برای هرتیمی حتی تیمهای بزرگ هم پیش میآید و به همین دلیل در بازی اول باید از تفکرات هیجانی و رویایی دور شویم.
یعنی طوری شکست نخوریم که در ادامه کار روی روحیه ملیپوشان ایران تاثیرگذار شود.
بله درست است؛ البته برای همین بد نباختن جلوی انگلیس هم میتوان یک استراتژی خاص برایش تعریف کرد. ما اگر در این دیدار بد ببازیم مطمئنا یک گسل و گسست در بین بچهها و در روحیه تیمی و حتی در جامعه هواداری ایجاد میشود. این در حالی است که یک باخت خفیف با چند موقعیتی هم که بهدست میآوریم میتواند امیدهای ایران به ادامه رقابتها را زنده نگه دارد.
منظورتان مانند بازی مقابل آرژانتین یا اسپانیا در دو جامجهانی قبلی است؟
بله آنجا بهخصوص در جامجهانی روسیه همه از بازیها راضی بودند و شاکله تیم هم ازبین نرفت و حتی ممکن بود که پرتغال را هم ببریم. در آن جام برای آینده امیدوار ماندیم چون در بازی با اسپانیا به یکباره تیم ملی مضمحل و گسسته نشده و ازهم نپاشید.
وقتی که جامجهانی قطر قرعه کشی شد، یک نگاه از بالا به پایین و مغرورانه از سوی انگلیسیها و سایر رقبا وجود داشت، این درحالی است که در 4 ماه اخیر و بهویژه از بعد از حضور دوباره کارلوس کیروش در تیم ملی فوتبال ایران، این ورق برگشته و حالا شاهد یکنوع نگاه توام با احترام از سوی همین رقبا هستیم. مگر در این 4 ماه چه اتفاقی افتاده که رویکرد و دیدگاه رقبای تیم ملی تغییر کرده است.
در هرصورت خود کیروش یک کاریزما و شخصیت جهانی دارد و این واقعیتی است که نمیتوان آن را کتمان کرد. کیروش این اسم را با تبلیغات بهدست نیاورده بلکه با کار و هوش فردی به این جایگاه رسیده است ضمن اینکه او یک استراتژیست بسیار باهوش است که از مهرههایش به بهترین شکل و در بهترین لحظات استفاده میکند. او از مهرههایش بهخصوص الان که تعویضهای بازی به 5 تعویض رسیده و دست مربیان استراتژیک بازتر شده به بهترین شکل ممکن استفاده میکند. 5 تعویض باعث میشود تا مربیان استراتژیک پلنبیکاملا متفاوتی از پلنآ داشته باشند. یعنی شروع کارشان با ادامه کارشان در طول یک بازی 90 دقیقهای، 180 درجه چرخیده و تفاوت داشته باشد. این موضوع باعث میشود تا تیمهایی که از مربیان باهوش و کلاسیک استفاده میکنند خطرناکتر شوند. پس بر همین اساس یکی از دلایلی که انگلیسیها به این نتیجه و دیدگاه رسیدهاند که باید بهتر و بیشتر تیم ملی ایران را بررسی و با احترام از این تیم یاد کنند، اولا به درخشش طارمی مربوط میشود که در سطح دنیا صدا کرده و شناخته شده و وضعیت و نوع فوتبالش هم طوری است که از هرحالت و حتی توپ مردهای میتواند یک خطر بزرگ ایجاد کند و همین موضوع انگلیسیها را ترسانده است. ثانیا چون کیروش خودش بزرگشده انگلیس است و جوانی خود را در این کشور و تیمی مانند منچستریونایتد سپری کرده است بنابراین او را بهخوبی میشناسند و میدانند که با این 5 تعویض این سرمربی میتواند خیلی کارها کند. امیدواری ما هم روی کاغذ به جریان و نوع بازیای هست که این مربی میتواند با این 5 تعویض به یکباره ورق را بچرخاند. کیروش چنین بازی را میتواند از هرتیمی در دنیا ببرد بهشرط آنکه قسمت اول و پلنآ او در زمین اجازه مانور پلنبی را به کیروش در زمین مسابقه در مقابل حریفان بدهد. البته یکجایی که باعث میشود هنوز ته دلمان بلرزد به عمق عقبه زمین مربوط میشود. البته این معنایش دفاع یا فاز دفاعی نیست و شما هم از لفظ دفاع استفاده نکنید. درواقع فضایی بین دفاع و مرکز زمین یا همان عمق عقبه زمین.
بهنظر میرسد براساس اتفاقات و نتایجی که در دیدارهای ایران در مرحله گروهی رخ میدهد باید به صعود به مرحله حذفی رقابتها فکر کرد و الان خیلی نباید روی این بحث متمرکز شد و در اینباره به صحبت و بررسی پرداخت. با این موضوع چقدر موافق هستید؟
اگر عمق عقبه زمین تیم ملی، ما را آسان گلخور نکند، به هرتیمی در جامجهانی میتوانیم در 90 دقیقه گل بزنیم. درواقع با مهاجمینی که داریم و هافبکهای آبرومند و درستی که داریم میتوانیم به هرتیمی در این جام گل بزنیم. میانه زمینمان خوب است البته نه در سطح جهانی. اما امروز خط حمله تیم ملی در بهترین سطح جهانی قرار دارد. میانه زمینمان باید این مهاجمان را تغذیه کند که البته معتقدم تغذیه هم میکند چون این نفرات با هم بزرگ شدهاند و سالها در کنار هم در تیم ملی با یکدیگر بازی کردهاند. آنها شاید پنجاه، شصت بازی با هم انجام داده باشند. بنابراین این شناخت وجود دارد که بتوانند خط حمله را تغذیه کنند. فقط میماند عمق عقبه زمین تیم ملی که کمی جای نگرانی دارد و خطرناک است و باید فکری به حال آن کرد تا بهراحتی گل نخوریم و از حریفان عقب نیفتیم چون اگر این اتفاق نیفتد مطمئن باشید ما میتوانیم گل بزنیم و این نقطه روشنی است که در همان سوال اول به آن اشاره کردید و بهتفصیل درباره آن با هم صحبت کردیم. در هرصورت امیدهای زیادی به ساقهای ملیپوشان کشورمان در جامجهانی وجود دارد و فقط باید از این ظرفیتها و توانمندیها بهترین استفاده را کرده تا بتوانیم بازیهای خوبی ارائه داده و نتایج آبرومندی را در قطر کسب کنیم.