منابع محلی به «فرهیختگان» خبر دادند
ظهر روز جمعه، سیزدهم آبان پس از خطبه‌های نمازجمعه و اقامه نماز در مسجد مکی فضای استان سیستان‌وبلوچستان مجددا ملتهب شد.شدت اغتشاشات به‌حدی بود که تقریبا هیچ بانکی در شهر خاش از گزند آن در امان نبوده است و اغتشاشگران علاوه‌بر فرمانداری به ساختمان جهاد کشاورزی خاش و دیگر ساختمان‌های دولتی خسارت وارد کردند.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۱۵ - ۰۰:۰۰
  • 00
منابع محلی به «فرهیختگان» خبر دادند
در خاش چه گذشت؟
در خاش چه گذشت؟

ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:تقریبا دو هفته از سفر به زاهدان و روایت ماجرای 8 مهرماه و آن فاجعه بعد از نمازجمعه می‌گذرد و هر روز که جلوتر می‌رویم، زوایای جدیدتری از مساله هم هویدا می‌شود. آن یکی دوروزی که در زاهدان بودم و هم از منابع محلی و رسمی و هم مردم عادی از ماجرا سوال می‌کردم، لابه‌لای اظهارات متناقضی که بود و روایت‌های متفاوتی که داشتند، دو مساله پررنگ‌تر از همه بود. یکی شایعه تجاوز به دختر چابهاری توسط یکی از ماموران نیروی انتظامی و دیگری هم تحریکات مولوی‌عبدالحمید که سوار بر موج انتقادات و اعتراضات به همان مورد اول، اهل سنت استان را درگیر اعتراضات و بعد هم اغتشاشات می‌کرد. نوشتم که این رویه و اتفاقاتی که در شهرهای مختلف این استان در جریان است به‌علاوه دامنه‌دار شدنش، آتشی را بلند می‌کند که دودش به چشم مردم محروم این نقطه از کشور خواهد رفت و به فعال شدن شکاف‌های مختلف قومی و مذهبی موجود در آن خواهد انجامید. ناگفته نماند که در همان اتفاقات بعد از نمازجمعه 8 مهر هم فعال شدن این شکاف‌ها مشهود بود و آنچه نباید رخ داده بود. در وهله اول این تفسیر یعنی اتفاقاتی که در سیستان‌وبلوچستان و در شهرهای مختلف این استان در جریان است، ارتباطی با ماجرای مهسا امینی و مسائل مربوط به آن که در باقی شهرها شاهدش هستیم ندارد و اظهارات مولوی‌عبدالحمید هم اگر گاهی به این سمت‌وسو و حقوق زن‌ها و این‌طور چیزها کشیده می‌شود،خیلی جدی نیست.  حالا اما در ارتباط با هر دو مساله مهمی که به آن اشاره کردم بد نیست چیزهایی را مرور کنیم. موضوع و محل اصلی اعتراض را اگر همان ماجرای تجاوز به دختر چابهاری در نظر بگیریم، خب هم مساله بیان شد، هم متهم دستگیر و بازداشت شد و هم مسیر قانونی برخورد و بررسی در حال طی شدن است. این‌که چرا اطلاع‌رسانی درست صورت نمی‌گیرد یا پروسه رسیدگی کند طی می‌شود و همچنان این موضوع مبهم باقی‌ مانده و حساسیت‌های عمومی نسبت به آن پاسخ داده نشده است، سیستم باید پاسخگو باشد و مسئولان و متولیان امر که چرا هزینه اضافی برای مملکت می‌تراشند. اما در ارتباط با موضوع دوم ماجرا تفاوت‌های اساسی دارد. این‌که از احساسات جریحه‌دار‌شده مردم برای مقاصد خاصی بهره‌برداری کنیم و به جای دعوت به آرامش، هر هفته و در خطبه‌های نمازجمعه بیشتر شعله‌های آن را تقویت کنیم، چیزی فراتر از مطالبه‌گری و اعتراض است.  خب درباره ماجرای 8 مهرماه و اتفاقات بعد از نمازجمعه در پی قصورات نیروی انتظامی، برخورد قاطعی صورت گرفت و فرمانده انتظامی استان و... برکنار شدند و پرونده قضایی هم برای آنها تشکیل شد و البته کسی کاری به مسببان بروز این وضع نداشت. همان‌طور که در ارتباط با آن مامور متهم به تجاوز مسیر قانونی در حال طی شدن است. همان‌قدر که از فهم مواجهه با مولوی‌عبدالحمید به‌خاطر اظهاراتش بی‌اطلاعم، از ادامه دادن این مدل سخنرانی‌ها توسط او نیز متعجبم، خصوصا وقتی مدل حکومتی و برخوردی مطلوب خودشان، چند کیلومتر آن طرف‌تر هیچ حقی برای هیچ کسی متصور نیست. نکته تامل‌برانگیزتر ماجرا هم دعوت امام‌جمعه زاهدان به برگزاری رفراندوم است که از آن طنزهای تلخ و ادعاهایی است که به گمانم از سر بی‌اطلاعی عبدالحمید از معنی و مفهوم این کلمه است. آن هم وقتی سیستم‌های حکومتی مطلوب او تا به امروز یک صندوق رای را از نزدیک ندیده‌اند چه برسد به اینکه رفراندومی برگزار کرده باشند. 

منابع محلی به «فرهیختگان» خبر دادند

در خاش چه گذشت؟

هفته قبل در همین صفحه نوشتیم که پس از گذشت بیش از یک‌ماه از اتفاقات تلخ نمازجمعه هشتم مهرماه در مصلای زاهدان، نمازجمعه‌های زاهدان و شهرهای اطراف هنوز محل وقوع ناآرامی‌ها و حواشی مشابه است. از آن زمان هفته‌ای نیست که لحن امام‌جمعه زاهدان گلایه‌آمیز نباشد و باقی ائمه‌جمعه استان سیستان‌وبلوچستان نیز حاضران را به آرامش دعوت نکنند. از ناآرامی‌های پس از نمازجمعه هشتم مهرماه در زاهدان تا حوادث تلخ ششم آبان‌ماه، فضای زاهدان تا 28 روز ملتهب بود؛ التهابی که پیش‌بینی می‌شد با اطلاعیه شورای تامین سیستان‌وبلوچستان فروکش کرده و به‌دنبال این اقدام درست و بجای مسئولان قضایی و انتظامی استان در پذیرش قصور و خطای برخی ماموران انتظامی زاهدان در وقایع هشتم مهرماه، آرامش مجددا بر زاهدان و استان سیستان‌وبلوچستان حکمفرما شود. اما متاسفانه چنین نشد؛ سیزدهم آبان‌ماه استان سیستان‌وبلوچستان بار دیگر شاهد ناآرامی‌ها و وقایع تلخ مشابه بود. مشابه واقعه حمله به کلانتری 16 زاهدان پس از نمازجمعه 8 مهر در مصلای این شهر، این بار اما در شهرستان خاش. سناریو دقیقا همان بود، معترضان پس از برگزاری نمازجمعه در مسجد جامع الخلیل شروع به شعار سر دادن می‌کنند. در این میان عده‌ای با تحریک مردم و سر دادن شعارهای ساختارشکن فضا را رادیکال کرده و جو را ملتهب می‌سازند، همین تحریک و التهاب نیز برای آفریدن حوادث تلخ کافی است. عده‌ای با سنگ، آجر، آتش و هر آنچه در دست‌شان بود به‌سوی فرمانداری خاش حمله‌ور ‌می‌شوند؛ در ورودی و شیشه‌های ساختمان فرمانداری را می‌شکنند و اتاقک نگهبانی آن را به آتش می‌کشند. ماموران حاضر در فرمانداری نیز جهت دفاع از هجوم عناصری که قصد تصرف این ساختمان را داشتند اقدام به تیراندازی می‌کنند. مقاومت ماموران البته تلاش اغتشاشگران را برای تصرف ساختمان فرمانداری خاش بی‌نتیجه می‌گذارد اما آنها به همین مقدار رضایت نمی‌دهند. اغتشاشات در سطح شهر ادامه می‌یابد و بسیاری از ساختمان‌های اداری و بانک‌ها به آتش کشیده می‌شوند و درگیری‌ها ادامه می‌یابد تا دوباره شاهد تصاویر تلخی از سیستان‌وبلوچستان باشیم. یک سناریو درطول کمتر از دوماه برای سومین‌بار تکرار می‌شود و سوال مهم این است که چرا؟ ماجرا چیست؟ آیا می‌شود به این سیکل اتفاقات تلخ در سیستان‌وبلوچستان خاتمه داد و برای انجام این مهم چه اقدامی نیاز است؟

در ناآرامی‌های خاش چه گذشت؟
ظهر روز جمعه، سیزدهم آبان پس از خطبه‌های نمازجمعه و اقامه نماز در مسجد مکی فضای استان سیستان‌وبلوچستان مجددا ملتهب شد. همان‌طور که گفتیم، آشوب‌ها این بار در شهرستان خاش و مسجد جامع الخلیل متمرکز بود. اخبار حاکی است که امام‌جمعه اهل سنت خاش، مولوی محمدعلی شهنوازی- که پیش‌تر حادثه تروریستی شاهچراغ را محکوم کرده بود- خطبه‌های نمازجمعه را نخوانده و فردی به نام محمد عثمان قلندرزهی که بیشتر همسو با عبدالحمید است، خطبه‌های نمازجمعه را خوانده است. درهرصورت پس از پایان نماز فضا توسط عده‌ای ملتهب می‌شود تا با ورود اغتشاشگران به معرکه علاوه‌بر تعرض به فرمانداری خاش، به اموال خصوصی و عمومی نیز آسیب‌های بسیار وارد شود. به گفته خبرنگار میدانی یکی از رسانه‌ها «شدت اغتشاشات به‌حدی بود که تقریبا هیچ بانکی در شهر خاش از گزند آن در امان نبوده است و اغتشاشگران علاوه‌بر فرمانداری به ساختمان جهاد کشاورزی خاش و دیگر ساختمان‌های دولتی خسارت وارد کردند. آنها همچنین چندین کیوسک و خودروی پلیس را به آتش کشیدند و حتی خودروی شخصی مردم را با پرتاب مواد آتش‌زا سوزاندند. در جریان این ناآرامی‌های در خاش چند نفر کشته و زخمی شده‌اند که آمار دقیق آن هنوز اعلام نشده است. گفتنی است این اغتشاشات تنها یک‌روز پس از پایان عملیات گاز‌رسانی به خاش صورت گرفته که منابع محلی آن را محل‌تامل می‌دانند.» فرماندار خاش اما گفته است هجوم اغتشاشگران برای تصرف فرمانداری خاش با هوشیاری نیروهای امنیتی ناکام مانده و آرامش در شهر حاکم شده است‌. صاحبگل صالحی ناآرامی‌های خاش را این‌طور روایت کرد: «تعدادی عوامل اغتشاشگر ظهر امروز پس از اقامه نمازجمعه با حضور بین نمازگزاران و سردادن شعارهای هنجارشکن تلاش کردند جمعیت را تحریک کنند و در ادامه به‌سمت فرمانداری هجوم آوردند و با شلیک گلوله سعی در ورود داشتند. اغتشاشگران در ورودی فرمانداری را تخریب کردند و نگهبانی آن را به آتش کشیدند اما با مقاومت ماموران انتظامی از وارد آمدن خسارت بیشتر جلوگیری به‌عمل آمد. براساس اعلام شاهدان عینی در این میان تعدادی افراد مشکوک سمت مردم تیراندازی کردند که موجب کشته و مجروح شدن تعدادی از آنها شد، این افراد که از تصرف فرمانداری ناکام ماندند در ادامه به خیابان‌ها هجوم بردند و به آتش زدن چندین بانک‌، عابربانک، چندین مغازه و فروشگاه و کیوسک پلیس اقدام کردند.»

سناریویی که برای سومین بار رخ می‌دهد
فرماندار خاش در ادامه به توصیف خسارات وارده در خاش پرداخته و گفته است: «اغتشاشگران تعداد زیادی از تابلوهای میادین و خیابان‌ها را از جا درآوردند و ماشین‌های مردم محلی را به آتش کشیدند. طبق آمار اعلام‌شده این اغتشاشگران 12 دستگاه اتومبیل را به آتش کشیدند. آنها اداره جهاد کشاورزی و اداره دارایی این شهرستان را هم تخریب کردند و اداره جهاد کشاورزی شهرستان به‌طور کامل در آتش سوخت. در زمان حاضر شرایط مساعد و تردد مردم در بازار و خیابان در جریان است اما مغازه‌ها تعطیل هستند و برای شنبه هم تمامی مدارس این شهرستان تعطیل اعلام شده‌اند. شورای تامین با استفاده از ظرفیت علما، مردم و بزرگان شرایط را آرام کرده است و در ادامه شهر به چندبلوک تقسیم و هر بلوک تحویل نیروهای مردمی و معتمدان شده است تا آرامش را به‌طور کامل برقرار کنند.» آنچه جای خالی‌اش در این روایت احساس می‌شود، چرایی به‌وجود آمدن چنین فضا و بستر ملتهبی برای دخالت عناصر اغتشاشگر است. همان‌طور که گفتیم این اولین‌باری نیست که مشابه چنین سناریویی یعنی بالا گرفتن اعتراضات میان جمعیت پس از نمازجمعه و به‌دنبال آن هدایت جریان اعتراض به‌سوی اغتشاش و حمله به مراکز دولتی، رخ می‌دهد. به‌عبارتی یک اتفاق دقیقا با جزئیات یکسان به‌طور مشابه سه‌بار در استان رخ داده است. شاید در چنین شرایطی به‌جای توصیف آنچه رخ داده بهتر باشد علل و عوامل وقوع این سناریو را شناسایی کنیم و از رخ دادن مجدد این واقعه تلخ جلوگیری شود. پیش‌تر گفتیم ظاهرا ملاحظات بیش‌ازاندازه‌ شبکه‌ها و رسانه‌های داخلی اجازه نمی‌دهد اخبار و روایت‌های دست‌اول از وقایع سیستان‌وبلوچستان ارائه کنند و همچنان موضع بسیاری از رسانه‌های داخلی در وقایع اخیر، در مقابل رسانه‌های معاند آن‌ور آبی یک موضع دفاعی و انفعالی است. نباید اجازه داد ضدانقلاب در روایت‌ها قدم اول را بردارد و ابتکار عمل را در دست بگیرد، در غیر این صورت نتیجه همین می‌شود که ناآرامی‌ها تا امروز ادامه یافته و به‌سبب ملاحظات بیش‌ازحد رسانه‌های داخلی همواره یک گام عقب‌تر از سایر رسانه‌ها قرار می‌گیریم. این تعلل‌ها ما را در جنگ روایت، جنگی بسیار بااهمیت در حوزه رسانه بازنده میدان می‌کند.

آنچه  در روایت‌های مربوط به حوادث خاش مغفول مانده است
اما نکته مهمی که در اکثر روایت‌های مربوط به حوادث اخیر سیستان‌و‌بلوچستان مغفول مانده، چیست؟ روایت ما نسبت به رسانه‌هایی که در مواجهه با ضد‌ انقلاب رویکردی انفعالی دارند، متفاوت است اما این تفاوت به‌معنای نادرستی روایت‌های داخلی نیست. صحبتی هم نیست که برای اولین‌بار مطرح کنیم، پیش‌تر اصل حرف را گفته‌ایم و هرچه از نظر زمانی جلوتر می‌رویم، میزان اهمیت این روایت بیشتر مشخص می‌شود. در خاش چه رخ داد و به چه علت؟ در پاسخ منبع مطلعی به ما می‌گوید: «مسجد جامع الخلیل مسجد جامع بزرگی است که جمعیت حدود 3-2 هزار نفری در آنجا نماز می‌خوانند. بعد از نمازجمعه دقیقا چطور می‌شود من اطلاع دقیق ندارم اما معترضان به ساختمان انتظامی نزدیک مسجد و بعد به‌سمت فرمانداری می‌روند و شیشه‌های فرمانداری را می‌شکنند. نگهبانی را آتش می‌زنند و با مقاومت در را می‌شکنند. داخل هم می‌روند منتها با مقاومت نیروهای امنیتی که آنجا بودند روبه‌رو می‌شوند. سپس از آنجا به سمت بازار می‌روند و کل بانک‌های شهر خاش را آتش می‌زنند به‌جز سه بانک که البته به این بانک‌ها هم خسارت جزئی وارد می‌شود و شیشه‌هایشان را می‌شکنند. به اداره جهاد کشاورزی و اداره مالیات هم حمله می‌شود. در این میان متاسفانه عده‌ای از ماموران انتظامی و افرادی که به آنها حمله کرده‌اند نیز کشته می‌شوند. شاید سوال شود مگر در خطبه‌های نماز صحبتی شد که به یکباره فضا این‌طور ملتهب گشت؟ در پاسخ باید بگویم خیر. تحریکی از سوی امام‌جمعه صورت نگرفت. کل قضیه به جریان چابهار و پرونده تجاوز بر‌می‌گردد. خواسته جمعیت این بود که آن آقا را مجازات کنید. کل این قضایا به همین برمی‌گردد. ماجراهای مسجد مکی زاهدان هم همین بود، اما به آن توجهی نشد و در‌ نتیجه آتش ناآرامی‌ها بیشتر شعله‌ور شد. عده‌ای از مردم ناراحتند و خواسته‌شان این است؛ همان‌طور‌که مقامات قضایی و انتظامی استان از خانواده آسیب‌دیده‌های وقایع هشتم مهر دلجویی کرد و قول پیگیری دادند، به قضیه شایعه تجاوز صورت‌گرفته در چابهار نیز رسیدگی شود. پاسخ مردم داده شود و مقامات مسئول بگویند بالاخره نتیجه رسیدگی‌ها چه شد. تجاوزی صورت گرفته است یا یا خیر؟ اگر اینچنین است می‌بایست در این مورد شفاف‌سازی و روشنگری انجام گیرد.»

همه‌چیز به یک شایعه برمی‌گردد
برخی معتقدند ناآرامی‌های خاش به دنبال صحبت‌های مولوی عبدالحمید، امام‌جمعه زاهدان رقم خورده و نتیجه برخی حرف‌های گفته‌شده در خطبه‌های نمازجمعه زاهدان بوده است. این منبع مطلع در واکنش به این موضوع می‌گوید: «مولوی عبدالحمید دیروز در مسجد زاهدان سخنرانی می‌کرد. همزمان در خاش مردم به سخنرانی امام‌جمعه خود گوش می‌دادند. حین نماز که آنلاین نبودند، از کجا باید می‌دانستند عبدالحمید در مسجد مکی چه می‌گوید. این سخنرانی‌ها در دو تایم همزمان در دو شهر مختلف بودف به این ترتیب می‌توان گفت ناآرامی‌ها پیرو صحبت‌های عبدالحمید رخ نداد.» این منبع در ادامه توضیح می‌دهد: «سناریوی ناآرامی‌های خاش نیز تقریبا مشابه وقایع 8 مهر است. احتمالا در ابتدا چند نفری که به گروهک‌ها وابستگی داشتند قضیه را استارت زده‌اند، اما خواسته عموم جمعیت حمله به مراکز دولتی نبود. اعتراض آنها به قضیه شایعه تجاوز رخ‌داده در چابهار برمی‌گردد. ریشه کل مسائل آنجاست. عصبانیت آنها از این ماجرا است. حتی زمانی که از مسجد بیرون می‌روند مولوی عثمان امام‌جمعه مسجد الخلیل به مردم می‌گوید آرامش خود را حفظ کنید تا همه‌چیز روشن شود. دولت و نیروهای نظامی پیگیر هستند و نتایج را اعلام خواهند کرد. تاخیر در روشن شدن ابعاد این قضیه خیلی خرابی به‌بار می‌آورد. کاش این‌طور نمی‌شد. خاش شهر حساسی است. البته به ائمه‌جمعه استان گفته شده که موضوع در دست پیگیری است. اما اگر واقعا به این پیگیری اهمیت داده می‌شد، بعد از سه‌ماه باید پاسخی دریافت می‌شد که نشده. یک نفر را توبیخ کنند بهتر است یا این میزان در ناآرامی‌ها تلفات بدهیم و این میزان خسارت به شهر و اموال عمومی وارد شود؟ آنچه واقعیت است بیان کنید. این جمعیت اصلا ضدنظام حرفی نمی‌زنند و نمی‌خواهند چنین حرف‌هایی بزنند. خواسته این مردم آن است که قضیه چابهار و وضعیت این فرد خاطی سریع‌تر مشخص شود. کل آشوب‌ها در این استان از این ماجرا بلند شد. ربطی هم به فوت مهسا امینی ندارد. اوضاع اقتصادی به‌سامان نیست و مردم گله‌مندند اما این‌طور نیست که بخواهند در اعتراض به این اوضاع ناآرامی به‌وجود بیاورند و خیابان‌ها را نا‌امن کنند. موضوع چابهار اما موجب افزایش خشم و جریحه‌دار شدن احساسات‌شان شده است. اصل موضوع همین است وگرنه نه روایت رسانه‌های ضد انقلاب درست است و نه روایت‌هایی که به موضوع تجاوز در چابهار اشاره‌ای نمی‌کنند.»

ابهام پیرامون شایعه تجاوز تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟

«شایعه ارتکاب تجاوز توسط یک پلیس چهره نیروهای انتظامی را مخدوش می‌کند یا ملاحظه‌کاری آنها در اعلام اخبار مربوط به این اتفاق؟» این سوال مهم را یک منبع مطلع دیگر در گفت‌وگو با ما مطرح کرد، براساس اطلاع ما از موضوع تجاوز در چابهار، مجرم مدت زیادی است که دستگیر شده و در حبس است، اما بی‌توجهی به اعلام رسیدگی‌های صورت‌گرفته و در ابهام ماندن ابعاد ماجرا همچنان آتش ناآرامی‌ها را شعله‌ور می‌کند. این منبع مطلع پیش‌تر درباره ماجرای تجاوز که بیش از سه ماه از وقوع آن می‌گذرد، به ما گفته بود: «شخصی که تجاوز کرده بود بلافاصله و پیش از اجراکردن قصد خود دستگیر شده، یک هفته قبل از اربعین. البته در واقع تجاوزی در کار نبود. موضوع آزار جنسی‌ای بوده که مجرم فرصت انجامش را نیز پیدا نکرده است. سازمان قضایی نیروهای مسلح این فرد را دستگیر کرده، اما سوال این است که چرا این اقدام مثبت و سازنده را اعلام نمی‌کنند؟ هنوز مردم دقیقا نمی‌دانند وی دستگیر شده یا نه. هنوز برای مردم شفاف نشده سرنوشت کسی که تجاوز کرده چه شده است. به این موضوع رسیدگی شده اما اطلاع‌رسانی و جنبه رسانه‌ای آن مغفول مانده و این عدم‌شفافیت بر آتش سوءتفاهم می‌دمد. اگر نهاد‌های انتظامی در این مورد شفاف‌سازی کنند کار این‌طور بیخ پیدا نمی‌کند.» همچنین پیش‌تر سوال کردیم که استان تا چند روز دیگر باید شاهد ناآرامی و اتفاقات تلخ باشد تا این اقدام از سوی نهاد‌های قضایی و انتظامی صورت بگیرد؟ سوالی که حالا پاسخ به آن اهمیت دو‌چندان یافته است. چند ناآرامی دیگر باید در استان رقم بخورد؟ تا چه مدت باید فضا ملتهب باقی مانده و رها شود تا دشمنان از آن سوءاستفاده کرده و بر موج خشم جمعیت سوار شوند؟ چرا با وجود همه این ناآرامی‌ها، مسئولان امر به‌سادگی آب شفافیت را بر آتش ابهام نمی‌ریزند و آن را خاموش نمی‌کنند؟

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰