عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
زیست دوساله دانشجوی امروز در بستر فضای مجازی نوید روزهایی را می‌داد که دانشگاه‌ها باید میزبان دانشجویانی باشند که نگاه‌شان به مسائل مختلف نسبت به گذشته متفاوت است.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۱۵ - ۰۰:۰۰
  • 00
عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
دانشجوی معترض امروز فاقد گفتمان است
دانشجوی معترض امروز فاقد گفتمان است

زهرا رمضانی، خبرنگار:زیست دوساله دانشجوی امروز در بستر فضای مجازی نوید روزهایی را می‌داد که دانشگاه‌ها باید میزبان دانشجویانی باشند که نگاه‌شان به مسائل مختلف نسبت به گذشته متفاوت است. دانشجویانی که بخشی از آنها در فضای اعتراضی‌ای که بیش از یک ماهی می‌شود در دانشگاه‌ها شکل گرفته، ثابت کردند شناختی از محیط دانشگاه و دانشجو نداشته و حرف زدن با آنها برخلاف دانشجوی گذشته، نه‌تنها سخت بلکه در مواردی غیرقابل اجرا است. دانشجوی امروز خودش را قائل به هیچ چهارچوبی نمی‌داند و اطلاع چندانی هم از زیست بوم دانشگاهی ندارد. موضوعی که باعث شده مسئولان آموزش عالی به‌صراحت اعلام کنند که گفت‌وگو با دانشجوی امروز نیازمند مولفه‌های جدیدی است که لزوم تغییر در شرایط فرهنگی دانشگاه‌ها را بیش از پیش یادآور می‌شود. «فرهیختگان» پیش‌تر در گزارش‌هایی زیست دانشجوی امروز را مورد بررسی قرار داده بود و در گزارش امروز نیز در گفت‌وگو با رضا صابری، عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی ضمن بررسی مختصات دانشجوی امروز، از چرایی رادیکال بودن اعتراضات گفت. به گفته این استاد دانشگاه، دانشجوی معترض امروز قائل به گفت‌وگو نبوده و جریان اعتراضی شکل‌گرفته در دانشگاه‌ها، از فضای نخبگانی نشأت نگرفته است. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 اعتراضات امروز در فضای دانشگاهی متاثر از فضای نخبگانی نیست
شرایط امروز دانشگاه‌ها نشان می‌دهد که با نسل جدیدی از دانشجویان روبه‌رو هستیم که در همه زمینه‌ها به‌ویژه نحوه طرح اعتراضات‌شان، کاملا با متولدین دهه 70 و 60 متفاوت هستند، این تغییر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
شخصا اصراری ندارم که بگویم ما امروز با نسل جدیدی روبه‌رو هستیم، اما شیوه اعتراضات متفاوتی را در فضای دانشگاه‌ها شاهد هستیم و آنچه امروز در فضای دانشگاه‌ها اتفاق می‌افتد، برگرفته از یک اجماع نسلی نیست. به عبارت دیگر در فضای دانشگاه‌ها ما با جمعیت دانشجویی بسیار بالایی مواجهیم که به‌هیچ‌وجه خودش را در جمع معترضان قرار نداده است، در‌حالی‌که مجموعه دانشجویی کشور، شرایط و عواملی را پشت سر گذاشته که جمع معترضان نیز در همان شرایط زیست کرده است، اما تفاوت‌های زیادی را میان جمعیت معترضان با کلیت دانشجویان شاهد هستیم. 
هرچند نمی‌خواهم شیوه اعتراضات را برآمده از یک نسل معترض بدانم، اما این مهم را قبول دارم که امروز با یک نوع تیپولوژی متفاوتی از اعتراض روبه‌رو هستیم که می‌توان آن را به طرق مختلف مورد بررسی قرار داد. انتظارمان این است که اعتراض در دانشگاه‌ها مبتنی‌بر یک نوع گفتمان و مانیفست سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی باشد، اما آنچه امروز در فضای اعتراضی می‌بینیم این است که معترضان فاقد هر نوع گفتمان هستند که آن را می‌توان یکی از وجه‌های برجسته تمایز اعتراضات امروز با گذشته دانست. به عبارت دیگر اعتراضات امروز برجسته از فضای نخبگانی دانشگاهی نبوده و پرورش یافته مجموعه‌ای از اندیشه‌ها دانشگاهی نیست، به همین دلیل جمع معترض نیز از اینکه در معرض گفت‌وگو قرار بگیرد، واهمه دارد. یعنی اگر بخواهد به سمت گفت‌وگو حرکت کند، هیچ دلیلی برای ماندگاری‌اش نمی‌بیند و این مهم یکی از خصلت‌هایی است که در فضای اعتراض چه در درون جامعه و چه فضای دانشگاهی وجود دارد. معتقدم این نوع اعتراض، با وجود اینکه در میان‌شان دانشجویان نیز حضور دارند، اما اصالت دانشگاهی ندارند و تیپ اعتراض‌شان با خصلت‌های دانشجویی که در گذشته شاهد آن بودیم، سازگار نیست. 

 جریان معترض امروز در دانشگاه‌ها برای بقای خود به دنبال بهانه‌گیری از طرف مقابل است 
نکته دیگری که امروز وجود دارد و می‌توان آن را هم یکی دیگر از خصلت‌های اعتراضی دانشجوی امروز معرفی کرد، این است که آنها به‌شدت از قانون‌گرایی، گریزان بوده و ماندگاری خودشان را در قانون‌شکنی و بی‌هنجاری می‌دانند، در‌حالی که در فضای دانشگاهی عمدتا اعتراضات دارای قواعدی از نظم بوده و دانشجوی معترض یک سبکی از نظم را برای قبول قائل بوده و در درون همان نظم نیز به ساماندهی اعتراضات می‌پردازند، اما دانشجوی معترض امروز معتقد است که نظم موجود را تحمل نمی‌کند. سومین خصلتی که می‌توان درباره دانشجوی معترض به آن توجه کرد، این است که نتوانستند برای خودشان یک انسجام تشکیلاتی فراهم کنند؛ یا به عبارت بهتر نمی‌خواهند خودشان را یک تشکل معترض معرفی کنند. عمده نگاه آنها به دنبال یک جمع افقی است و به دنبال این نیستند که گفتمان‌شان را بر پایه یک ادبیات اعتراضی بیان کنند، از این رو با یک شیوه اعتراض متفاوتی روبه‌رو هستیم. 

یکی از واقعیت‌هایی که باید بپذیریم این است که این نوع اعتراض از همان روزی که در فضای دانشگاهی شکل گرفته تا امروز، نتوانسته جمع‌های دیگری دانشجویی را برای همراهی با خود قانع کند. معمولا اعتراضات دانشجویی وقتی ایجاد می‌شوند، در مسیر رو به‌ رشدشان، باعث می‌شوند تا دانشجویان بیشتری به جمع آنها بپیوندند، اما امروز آنچه در فضای دانشگاهی شاهدش هستیم، این است که به‌هیچ‌وجه دیگر دانشجویان از این حیث که این نوع سبک اعتراضی مورد مقبول آنها است، اقناع نشده‌اند و به همین دلیل شاهد ریزش‌های جدی در میان دانشجویان معترض بوده‌ایم. یعنی اگر بخواهیم نسبت به بقایای این نوع اعتراضات حرف بزنیم، باید بگوییم این نوع اعتراضات پیام روشنی را برای ماندگاری به دانشجویان دیگر منتقل نکرده و عموما نیز به دنبال آن هستند که از طرف جریان مقابل، بهانه‌ای برای بقای خودشان پیدا کنند؛ از این رو مواجهه با آنها نیازمند تدبیرهایی است. قطعا وقتی جریانی، ماندگاری خودش را روی خطاهای جریان مقابل بنا می‌نهد، طبیعتا جریان مقابل باید تدبیر بالایی داشته باشد و لازم است مدیران دانشگاهی با تدبیر با این دانشجویان برخورد کنند تا برای دیگر دانشجویان این حس تلقی نشود که ظلمی به آنها صورت گرفته است.

 زیست دوره کرونا تاثیرگذاری رسانه را بر کنش دانشجویان زیاد کرده است 
همه‌گیری کرونا باعث شد تا دانشجویان دو سالی را بالاجبار در فضای مجازی زیست کنند، این مساله چقدر در تغییر نگاه دانشجوی امروز نقش داشته است؟

مجموعه‌ای از عوامل به این مهم کمک می‌کند که ما شاهد ایجاد یک جمع متفاوتی از دانشجویان باشیم، اما قطعا دور بودن دانشجو از فضای متعارف دانشگاهی طی دو سال گذشته، توانسته تاثیرپذیری این جمع معترض از فضای مجازی را بیشتر کند. یعنی این گروه از دانشجویان به دلیل زیست طولانی‌مدتی که در بستر فضای مجازی داشته‌اند، شکل دیگری به خود گرفته و امروز فضای مجازی توانسته نوع اثرگذاری روایت‌های خاص را بر این قشر زیاد کند. موضوعی که نباید فراموش کرد اینکه فضای مجازی نیز فضای جنگ روایت‌ها و جنگ شناختی است و براساس آنچه امروز شاهد آن هستیم، می‌بینیم در جنگ شناختی که حالا علیه ملت ایران به راه افتاده، رسانه به‌عنوان یکی از ابزارهای این جنگ شناخته می‌شود و قاعدتا به دلیل حضور موثری که برخی از افراد در فضای مجازی داشته، روایت‌هایی که از سوی آنها تولید می‌شود به روایت‌های غالب تبدیل شده و مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد. براساس نظریه مارپیچ سکوت، بسیاری از افراد به این نقطه می‌رسند که روایت‌های تولید شده از سوی افراد مطرح در فضای مجازی، جزو روایت‌های صحیح است و آنها نیز براساس همین روایت‌ها، کنش‌شان را تنظیم می‌کنند. باید قبول کنیم که یکی از عواملی که توانسته بستر اثرگذاری رسانه را روی کنش‌های افراد چه در داخل جامعه و چه دانشجویان به شکل قابل توجهی افزایش دهد زیست دوره کرونا است. 

ما نتوانسته‌ایم در عرصه رسانه، آن‌طور که باید خوراک فکری لازم را برای دانشجوی امروز تهیه کنیم، این مساله از کجا نشات می‌گیرد؟
معمولا دولت‌ها نسبت به اقتضائات نظام جمهوری اسلامی، کوتاهی‌های جدی‌ای داشته‌اند که نباید از کنار آن به راحتی گذشت. نگاه کنید بخش عمده گلایه‌مندی مردم از ناتوانی اقتصادی دولت قبلی است و همین مساله باعث شده تا بستر ناامنی اقتصادی و عدم کفایت اقتصادی، باب نقد را در جامعه ایجاد کند. همچنین حوزه فضای مجازی چه در دوره دولت روحانی و چه دولت امروز و حتی نسبت به عملکرد مجلس در این بخش باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. 
کوتاهی‌های صورت‌گرفته در حوزه‌های اقتصادی و فضای مجازی، آسیب‌های خود را در برهه‌های برجسته می‌کند. ما باید بپذیریم نسبت به آنچه مقام‌معظم‌رهبری سال‌ها قبل درباره فضای مجازی عنوان و تاکید کردند که فضای مجازی در آینده فضای حکمرانی سیاسی خواهد بود، کارآیی لازم را نداشتیم. حتی در دنیای غرب نیز بسیاری از اندیشه‌ها نشأت‌گرفته از روایت‌هایی است که در فضای مجازی تولید شده و این‌طور نیست که بگوییم تاثیرگذاری فضای مجازی تنها مختص ایران است. قطعا دولت باید در مقوله فضای مجازی به وظایف خود عمل کند. 

 باید به سمت ایجاد گفتمان در فضای دانشگاهی حرکت کنیم
با توجه به ذائقه دانشجوی امروز و شرایط اعتراضی شکل‌گرفته در دانشگاه‌ها، اساتید و مسئولان دانشگاهی باید چه راهکاری را نسبت به دانشجوی امروز داشته باشد؟

تصور می‌کنم دوره‌ای که ما در آموزش‌های مجازی داشتیم و عمدتا نیز وظایف‌مان به حوزه آموزش خلاصه شده، باعث شد تا دانشجو صرفا با زمان‌بندی کلاس‌ها روبه‌رو شود و این مهم یک اخلال جدی در مجموعه انتظارات دانشجو و دانشگاه ایجاد کرده است. یک بخش هم این است که باید تنوع گفتمانی ایجاد کنیم، یعنی الزاما نباید همه گفتمان‌ها در بستر سیاسی تولید شود، بلکه گفتمان‌های زیادی می‌تواند در بسترهای ایران اسلامی شکل بگیرد. یعنی ما می‌توانیم گفتمان‌های بسیار قوی‌ای را در فضای دانشگاهی ایجاد کنیم که در آن هویت ایرانی، به‌عنوان یک هویت غیرقابل خدشه نگریسته شود، تا از این طریق هرگاه دشمن خواست بحث تجزیه ایران را مطرح کند، هویت ایرانی شکل‌گرفته در دانشگاه‌ها بر این مساله غلبه پیدا کند. متاسفانه گاهی احساس کردیم که باید به همه مسائل از منظر سیاسی نگاه شود، در‌حالی‌که معتقدم نسبت به جاذبه موجود در گفتمان‌های دیگر در فضای دانشگاهی غفلت کرده‌ایم. بایستی گفتمان یک‌طرفه را به گفتمان‌های موثر دوطرفه تبدیل کنیم، اینکه تصور شود ما در بسیاری از مباحث گفت‌وگوهای یک‌طرفه در فضای دانشگاهی داشتیم و این یعنی کار گفتمانی کرده‌ایم، اشتباه است؛ چراکه یکی از ملزومات ایجاد گفتمان این است که بتوانیم در ذهن خودمان دیگری را هم به‌عنوان یک گفتمان غالب بپذیریم و تنها در چنین شرایطی است که گفتمان در سطح دانشگاه‌ها شکل می‌گیرد. اینکه در دانشگاه‌ها حرف از کرسی‌های آزاداندیشی و تربیون آزاد می‌شود، اما می‌بینیم چندان موفق نبوده، به این دلیل است که آنها شکل گفتمانی پیدا نکرده‌اند و باید به این سمت برویم که به معنی واقعی گفتمان را تئوریزه کرده و سبک خوبی را برای استفاده اساسی دانشجویان ایجاد کنیم. 

دانشجویان معترض در ابتدا معتقد بودند که حرف‌هایشان شنیده نمی‌شود، موضوعی که باعث شد تا در برخی دانشگاه‌ها اساتید به میان آنها برود، اما در عمل مشخص شد آنها اعتقادی به گفت‌وگو ندارند، دلیل عدم تمایل برخی از دانشجویان امروز به گفت‌وگو بر سر موضوعات را چه می‌دانید؟
مساله اول این است که طراحی اعتراض بر این اساس بود که اگر به سمت گفتمان حرکت کنند، بقایشان از بین می‌رود، از این رو اساسا اعتراض‌های صورت گرفته به هیچ عنوان اصل گفتمان را تحمل نمی‌کرد و حتی در فضای دانشگاهی دیدیم که وقتی برخی اساتید به این جریان نزدیک شده و تلاش کردند تا گفتمان داشته باشند، چندان جنبه موثری پیدا نکرد. البته آنچه باعث شد تا شاهد ریزش دانشجویان معترض باشیم، تدبیرهای مماشات‌گونه نظام مدیریت دانشگاهی بود و بعد از این مساله جمعی از دانشجویان خود متوجه اصل اعتراضات شدند. از طرفی هم دیدیم که خود معترضان بستر خشونت را در دانشگاه‌ها ایجاد می‌کردند چراکه تصورشان این بود اگر دلیلی برای بقا در فضای دانشگاهی نداشته باشند، به‌تدریج این فضا را از دست می‌دهند. بخش عمده‌ای از اساتید هم احساس کردند که اصلا این دانشجویان اهل گفتمان نیستند و به همین دلیل ترجیح دادند در جمع آنها حاضر نشوند.

 فعالیت‌های فرهنگی در هر دانشگاهی باید متناسب با اقتضائات اجتماعی و ظرفیت دانشجویان آن باشد
با توجه به شرایط امروز دانشگاه‌ها در بعد حکمرانی فرهنگی باید چه تغییراتی را متناسب با نظام آموزش عالی کشور به کار بگیریم؟

موضوع اصلی این است که دانشگاه‌ها اساسا بودجه کافی برای کار فرهنگی ندارند و کارهای فرهنگی موثر نیز به دلیل ضعف منابع مالی در عمل از بین می‌رود. دولت نسبت به کار فرهنگی به معنی واقعی رغبتی به اختصاص بودجه نداشته و این فضا در دانشگاه‌ها به دلیل آنکه مراکز آکادمیک درگیر بودجه‌بندی‌های مهم در حوزه‌های دیگر هستند، بیشتر نمود پیدا می‌کند. باید به‌صراحت گفت که امروز نظام بودجه‌ریزی کشور دارای ضعف‌های کلیدی است. این وعده که باید سه درصد بودجه فرهنگی دانشگاه‌ها به مسائل فرهنگی اختصاص پیدا کند هم نه‌تنها تا امروز محقق نشده بلکه در آینده هم امکان اجرا ندارد. در چنین شرایطی مسئولان بودجه‌ریزی کشور باید این مساله را به‌خوبی در نظر بگیرند که مجموعه مشکلات مالی دانشگاه‌ها به این مراکز اجازه نمی‌دهد که حتی یک درصد بودجه را هم صرف کارهای فرهنگی کنند. 
نظام بودجه‌ریزی کشور نسبت به دانشگاه‌ها دچار یک نوع ناکارآمدی است که سازمان برنامه و بودجه باید به این مساله معترف بوده و آن را هم حل کند. مساله دوم اینکه ما برای انجام کارهای فرهنگی نمی‌توانیم یک مدل واحد را برای همه دانشگاه‌ها تعریف کنیم؛ چراکه فعالیت‌های فرهنگی اقتضائات زیست اجتماعی خودش را می‌طلبد و هر دانشگاهی باید خلاقیت‌های مدل کار فرهنگی را متناسب با ظرفیت‌های دانشجویی‌اش تولید کند. نمی‌توان انتظار داشت که براساس یک بخشنامه‌ای که از سوی وزارت علوم در حوزه فرهنگی ابلاغ می‌شود، بتوان در همه دانشگاه‌ها کار فرهنگی را دنبال کرد؛ چرا که فعالیت‌های این حوزه متاثر از میزان مشارکت دانشجویان بوده و وضعیت هر دانشگاهی متفاوت می‌شود. 
معتقدم فرهنگ ایرانی به حدی قوی است که می‌تواند بسیاری از ظرفیت‌های فرهنگی را در دانشگاه‌ها ایجاد کرده و نشاط و امید را افزایش دهد تا جایی که ببینیم هر روز دانشجویان از هویت دانشجویی‌شان لذت می‌برند. موضوع دیگر این است که انتخاب روش مناسب برای گفت‌وگو با دانشجویان نیازمند بحث و بررسی بیشتر است و اینکه گفته شد در دانشگاه‌ها تشکل‌های سیاسی، انجمن‌های علمی و... داشته باشیم و از این طریق با دانشجو گفت‌وگو کنیم، چندان موفق نبوده و امروز می‌بینیم که بخش اعظمی از دانشجویان از این ابزارها جدا هستند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰