در انتخابات کنگره، جمهوری‌خواهان با حامیان خارجی‌شان در برابر دموکرات‌ها صف‌آرایی کردند
محمد‌بن‌سلمان ولیعهد سعودی عزم خود را جزم کرده تا دموکرات‌ها را تکه‌پاره کند و نگذارد آنها در انتخابات هشتم نوامبر (13 آبان) به پیروزی برسند.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۱۱ - ۰۴:۳۹
  • 00
در انتخابات کنگره، جمهوری‌خواهان با حامیان خارجی‌شان در برابر دموکرات‌ها صف‌آرایی کردند
وضعیت حساس کنونی
وضعیت حساس کنونی

محمد‌بن‌سلمان ولیعهد سعودی عزم خود را جزم کرده تا دموکرات‌ها را تکه‌پاره کند و نگذارد آنها در انتخابات هشتم نوامبر (17 آبان) به پیروزی برسند. او یک‌بار دیگر اره‌اش را در دست گرفته است. دفعه قبل 4 سال و یک ماه و یک روز پیش بود که به دستور او، «جمال خاشقچی» ستون‌نویس سعودی روزنامه واشنگتن‌پست در درون ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول، با اره تکه‌تکه شد. هرچند این جنایت، چهره واقعی او را افشا کرد اما حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، مانع از آن شد که ولیعهد جوان و بی‌تجربه سعودی، متحمل تبعات این اقدامش شود. شاید اگر در این سال‌ها دموکرات‌ها می‌توانستند بن‌سلمان را ادب کنند و سر جای خودش بنشانند، او چنین جسارتی پیدا نمی‌کرد با اره به جان جو بایدن در کاخ سفید بیفتد و بخواهد با اثرگذاری بر انتخابات کنگره، به حکومتش در سال 2024 بر آمریکا پایان دهد. 
وال‌استریت‌ژورنال اخیرا گزارش داده که ولیعهد سعودی «در خلوت بایدن را مسخره می‌کند، گاف‌های این مرد 79 ساله را مسخره می‌کند و هوش ذهنی او را زیر سوال می‌برد» و ترجیح می‌دهد «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق، قدرت را در دست بگیرد. شاید همین عامل هم باعث شد تا با وجود درخواست دولت بایدن، عربستان و امارات، تنها یک ماه قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا با تصمیم اوپک برای کاهش 2 میلیون بشکه‌ای نفت، همراهی کنند. پس از اعلام این خبر مقامات کاخ سفید آن را اقدامی خصمانه خواندند و خط‌ونشان‌های کم‌اثر کشیدند و گفتند که دولت (بایدن) در حال «ارزیابی مجدد» روابط عربستان است. استدلال سعودی‌ها این بود که کاهش قیمت نفت خام به 80 دلار در هر بشکه، کاهش عرضه نفت را الزامی کرده بود. در آمریکا اما دموکرات‌ها این پاسخ را برنتابیدند و این تصمیم را تلاش عربستان برای مداخله در انتخابات ایالات متحده ‌دانستند. این تصمیم در اوج فصل انتخابات ایالات متحده که با خشم عمومی نسبت به قیمت‌های بالای بنزین همراه است انجام شده و دموکرات‌ها آن را یک حرکت حزبی می‌دانند. «کن کلیپنشتاین»، روزنامه‌نگار در مقاله‌ای که توسط The Intercept در 11 اکتبر منتشر شد افزایش قیمت نفت را از نظر سیاسی برای دولت عربستان سعودی سودمند دانست، چراکه این رژیم «ترجیح می‌دهد جمهوری‌خواهان به جای دموکرات‌ها کنترل دولت فدرال ایالات متحده را در دست داشته باشند.»
اما چرا باید محمدبن‌سلمان با وجود تمام ماجراجویی‌های ساده لوحانه، ریسکی در این حد و اندازه انجام دهد؟ جدا از این، چگونه امارات متحده عربی حاضر شده است در این ماجرا با او همراهی کند؟ برخلاف گذشته، فضای سیاسی در آمریکا به سمت یک دوقطبی شدید میل کرده است و در حاشیه جنوبی خلیج فارس این موضوع درک شده است. عدم مخالفت امارات و عربستان با کاهش دو میلیون بشکه نفت از این رو بود که ریاض و ابوظبی به این جمع‌بندی رسیده بودند که با این تصمیم با کلیت آمریکا درگیر نمی‌شوند، بلکه این امر اقدامی در چهارچوب تلاش برای اثرگذاری بر روندهای سیاسی این کشور و حمایت از جمهوری‌خواهان است. قیمت بالای انرژی، منجر به کاهش اقبال مردم آمریکا به حزب حاکم این کشور می‌شود. این افزایش قیمت‌ها به دلیل مواجهه تند دولت دموکرات با روسیه و اعمال تحریم علیه مسکو بوده است. افکار عمومی آمریکا معتقدند که دونالد ترامپ روابط کم‌تنشی با روسیه و روابط بسیار خوبی با کشورهای خلیج فارس دارد و اگر به قدرت بازگردد می‌تواند بر بسیاری از این مشکلات فائق‌ آید. 
در سوی دیگر جمهوری‌خواهان برنامه‌های وسیع‌تری را در حوزه خارجی برای ایجاد تغییرات در داخل آمریکا پیگیری می‌کنند. در ماه‌های اخیر ویکتور اوربان، نخست‌وزیر راست‌گرای مجارستان که طرفدار ترامپ است با انتقاد از بایدن تاکید کرده بود ترامپ در صورت بازگشت می‌تواند از طریق مذاکره با روسیه به جنگ و بحران‌های ناشی از آن پایان دهد. اوربان در نشستی سخنان بایدن در ماه مارس در توصیف پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به‌عنوان «جنایتکار جنگی» و بیان اینکه «او نمی‌تواند در قدرت بماند» را زیاده‌روی دانست. 
در داخل کنگره نیز شکاف‌ها درباره سیاست خارجی حتی در مساله اوکراین نیز در حال تقویت است. این کشور از آغاز جنگ اوکراین تاکنون 67 میلیارد دلار کمک به این کشور را تصویب کرده است. براساس گزارش موسسه کیل که حمایت از اوکراین را ردیابی می‌کند، واشنگتن در فاصله ژانویه تا اکتبر26.8 میلیارد دلار کمک نظامی کرده است که چندین برابر انگلیس به‌عنوان دومین کمک‌کننده بزرگ است. در ماه مه سال جاری هنگامی که بسته مکمل 40 میلیارد دلاری اوکراین در کنگره به رای گذاشته شد شکاف‌های سیاسی به شکل پررنگ تری پدیدار شد. 57 نماینده جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان آمریکا به این طرح رای منفی دادند درحالی که 149 عضو دیگر با آن همراهی کردند. در مجلس سنا نیز 11 سناتور جمهوری‌خواه به این طرح رای منفی دادند و 39 سناتور دیگر این حزب نظر مثبتی نسبت به آن ابراز داشتند. این اقدام در حالی بود که در نمونه‌های مشابه برای حمایت از اوکراین یا گرجستان افراد کمتری در حزب جمهوری‌خواه با طرح‌های کمک مخالفت کرده بودند. 
حزب جمهوری‌خواه که به‌طور سنتی با مداخله نظامی در جهان موافق است در سال‌های اخیر با جریانی انزوا‌گرا روبه‌رو شده است که در سال 2016، نماینده عالی آنها ترامپ به قدرت راه یافت. این گروه هرچند فعلا در اقلیت قرار دارد اما چند نکته نشان‌دهنده احتمال جدی تغییر وضعیت است. 
نخست آنکه تعداد اعضای این اقلیت نسبت به ماه‌های گذشته رشد داشته و آرای مخالف نسبت به لوایح کمک از 17 و 19 به 57 مورد افزایش یافته و شاهد رشدی سه‌برابری بوده است. از سوی دیگر این جریان از حمایت ترامپ بهره می‌برد که ورود خود به منازعه را کلید زده است. در سمت سوم نیز با طولانی شدن جنگ و افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی در کنار افزایش هزینه‌های جنگ، مخالفت با کمک به اوکراین درحال اوج‌گیری است. 
تلاش روزهای اخیر دونالد ترامپ برای پرهیز از انتقاد نسبت به عربستان سعودی، گمانه‌ها درباره یک گاوبندی بین او و بن‌سلمان را تقویت کرده است. ترامپ در پاسخ به سوالی پیرامون کارنامه حقوق بشری عربستان سعودی، حاضر به انتقاد از ریاض نشده و گفته بود «آمریکا هم مشکلات حقوق بشری دارد.» ترامپ این پاسخ را پس از افزایش انتقادات از میزبانی ورزشگاه‌هایش از مسابقات حرفه‌ای گلف عربستان مطرح کرد. او در پایان دور اول مسابقاتی که در زمین گلف او در میامی برگزار شد، از این تصمیم دفاع کرد و گفت که «به میزبانی دوباره این مسابقات فکر نکرده است.»ترامپ تاکید کرد که گفت‌وگوهایش با مقامات سعودی او را قانع کرده است که میزبانی از مسابقات قهرمانی گلف «برای آنها بسیار مهم است» و «آنها تلاش و پول زیادی را برای این منظور خرج می‌کنند.» 

صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان
صندوق سرمایه‌گذاری عربستان سعودی (PIF) یکی از اصلی‌ترین ابزارهای این کشور برای تزریق مالی به پروژه‌های سیاسی از جمله در فضای بین المللی است. این صندوق که در سال 1971 تاسیس شده است درآمدهای نفتی عربستان سعودی را در پروژه‌های اقتصادی داخلی و خارجی سرمایه‌گذاری می‌کند.
اغلب کشورهای نفتی در جهان که دارای درآمدهای مازاد هستند، از چنین صندوق‌هایی بهره می‌برند. در کنار عربستان، کشورهای دیگری نیز دارای صندوق‌های مشابهی هستند. در اروپا کشور کم‌جمعیت نروژ که صادرات بالایی در حوزه نفت و گاز دارد، دارای بزرگ‌ترین صندوق سرمایه‌گذاری جهان است. این صندوق 1.3 تریلیون دلار در 9 هزار شرکت در جهان سرمایه‌گذاری کرده است. صندوق سرمایه‌گذاری کویت با 670 میلیارد دلار و صندوق سرمایه‌گذاری ابوظبی با 630 میلیارد دلار نمونه‌های دیگر صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری دولتی در جهان هستند.
آنچه صندوق سرمایه‌گذاری عربستان را متفاوت‌تر از دیگر صندوق‌های سرمایه‌گذاری می‌سازد، رویکردهای سیاسی آن است. عربستان سعودی زمانی که متوجه شد همسایگان نفتی‌اش از طریق سرمایه‌گذاری صندوق‌های مالی خود درحال افزایش نفوذ منطقه‌ای و جهانی خود هستند، به فکر تغییر راهبردش در این خصوص افتاد. سعودی‌ها هرچند برای تحت تاثیر قرار دادن کشورهای فقیر می‌توانستند از طریق کمک‌های مالی مستقیم، رفتار آنها را هدایت کنند اما حرکت در غرب قواعد خود را داشت.
بر همین اساس محمدبن‌سلمان ولیعهد عربستان سعودی پس از به قدرت رسیدن پدرش و قرار گرفتن زمام امور در دستش، تلاش کرد تا صندوق سرمایه‌گذاری کشورش را به‌شدت تقویت کند. 
آژانس رتبه‌بندی خدمات سرمایه‌گذاری مودی می‌گوید ارزش دارایی‌های این صندوق در سال 2015 یعنی همان سالی که بن‌سلمان به قدرت رسید ۱۵۲ میلیارد ارزش داشته اما در سال 2020 ارزش آن به ۴۱۲ میلیارد دلار رسیده بود. هم‌اکنون ارزش دارایی‌های PIF، 620 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.
بن‌سلمان در سال‌های اخیر هر چند کشورش دچار مضیقه مالی به علت جنگ در یمن بوده است اما کوشیده دارایی‌های بخش‌های مختلف کشورش را به سمت این صندوق هدایت کند. او مبالغ به‌دست‌آمده از فروش شرکت نفتی آرامکو را به این شرکت منتقل کرده است. بن‌سلمان همچنین پس از پاک‌سازی‌های ضد فساد در سال 2017، دارایی‌های ضبط‌شده 400 ثروتمند سعودی را در اختیار صندوق سرمایه‌گذاری عربستان قرار داد.
PIF با افزایش سرمایه صورت‌گرفته ضمن ایفای نقش در داخل عربستان برای سرمایه‌گذاری جهت تقویت اقتصاد غیرنفتی این کشور، در خارج از خاک سعودی نیز برای پیشبرد امور سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
PIF در سال 2021 نیز تنها شش ماه پس از خروج ترامپ و جارد کوشنر داماد وی از کاخ سفید، 2 میلیارد دلار در بنیاد مالی «افینیتی پارتنرز»، که کمتر از یک سال از زمان تاسیسش می‌گذشت، سرمایه‌گذاری کرد. این بنیاد متعلق به جارد کوشنر است که در زمان ریاست‌جمهوری پدرزنش مشاور وی بود. او در این دوره نقش بزرگی در انعقاد قرارداد بزرگ 110 میلیارد دلاری فروش اسلحه به عربستان داشت. ریاض از طریق صندوق سرمایه‌گذاری خود موفق شد به‌صورت غیرمستقیم دستمزد کارچاق‌کن سابق خود را به حساب او واریز کند.
اقدامات بحث‌برانگیز عربستان در این زمینه باعث شده تا پس از آنکه ایلان ماسک شبکه اجتماعی توییتر را خریداری کرد، کریس مورفی، سناتور مشهور دموکرات از «کمیته مربوط به سرمایه‌گذاری خارجی» در آمریکا (CFIUS) – که خریدهای مربوط به تجارت‌های آمریکایی توسط خریداران خارجی را بررسی می‌کند بخواهد تا درخصوص مالکیت عربستان سعودی بر بخشی از توییتر تحقیقاتی را صورت دهد. او می‌خواهد درخصوص پیامدهای امنیت ملی مالکیت عربستان سعودی در بخشی از توییتر را  بررسی کند.

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰