شروین فضلعلی زاده، منتقد:ژانر وحشت از جمله ژانرهایی است که در ابتدا خیلی تحتتاثیر فیلمهای اکسپرسیونیسم قرار داشت. اولین فیلمهای این ژانر از سال ۱۸۹۰ تولید شدند که معمولا موجودی فراطبیعی و ناشناخته یا حیوانی خطرناک، شخصیت منفی داستانها بودند. ریشههای وحشت ژاپنی را میتوان در داستانهای ترسناک و ارواح دوران «ادو» و «میجی» جستوجو کرد. در داستان فیلمهای مدرن از عناصر این قصههای عامیانه و طبیعت سنتی شبح و «یوکای» استفاده شده است. «یوکای» که برای اشاره به پدیدههای فراطبیعی بهکار میرود، توسط «اینو انریو»، محقق دوره «میجی» مورداستفاده عمومی قرار گرفت. داستانهای اولیه ارواح در ادبیات ژاپن به دوره «هیان» (1185-794) برمیگردند. «کابوکی» و «نو»، شکلهای تئاتر سنتی ژاپن، اغلب داستانهای وحشتناک را بهتصویر میکشند. بسیاری از خطوط داستانی این نمایشنامههای سنتی، منبع الهامبخش فیلمهای ترسناک ژاپنی هستند. پس از جنگ، سینمای وحشت ژاپن عمدتا شامل ارواح کینهتوز و هیولاهای «کایجو» بود که از مشهورترین آنها «گودزیلا» را میتوان نام برد. یکی از اولین فیلمهای ترسناک ژاپنی «اونی بابا» (1964) اثر «کانتو شیندو»، بهعنوان درام ترسناک تاریخی طبقهبندی میشود. تولیدکنندگان مانگا و انیمه قطعا نمیتوانستند از این بازار پرمخاطب و جذاب چشمپوشی کنند. ژانر وحشت حوالی سال 1960 وارد دنیای مانگا شد و بعد از مدتی، انیمه هم با سریال «گیگیگی نو کیتارو» این ژانر را جدیتر گرفت. «کیوشیرو ناگای» معروف به «گو ناگای» یکی از کسانی است که این ژانر بهشدت به او مدیون است. سال 1995 انیمه «بایو هانتر» توسط «مدهاوس» تولید شد. این اثر کیفیت خوبی برای یک انیمه ژانر وحشت دارد و درواقع تلاشها برای بهتصویرکشیدن نمای جدی و ترسناک وحشت با این اثر کاملا شکوفا شد. در ادامه مروری داریم بر برترین سریالهای انیمه تاریخ ژانر وحشت ژاپن که از سال 1970 تاکنون تولید شدهاند.
مرد شیطانی (2018-1972)
این اثر یکی از شاهکارهای «گو ناگای»، مانگاکای مشهور ژاپنی محسوب میشود. داستان اصلی در مورد «آکیرا فودو» جوانی خجالتی و سربهزیر است که متوجه میشود قرار است زمین مورد هجوم شیاطین و هیولاها قرار بگیرد و هیولاهایی که برای قرنها در میان یخها بهخواب رفته بودند دوباره روی زمین برگردند.
تنها راه مقابله با آنها دردست گرفتن کنترل شیاطین روی زمین است. در همین راه او درگیر یک مراسم شیطانی شده و با «آمون» (یک جنگجوی شیطانی که هر دوطرف مخاصمه از او میترسند) ترکیب میشود و «مرد شیطانی» بهوجود میآید. ترکیبی از شیطان و انسان و درواقع اشاره به خیر و شر وجود انسانها دارد که با هدایت و تصمیمشان میتواند به هرکدام از این موجودات تبدیل گردد.
شبح بوگیپاپ (2000)
داستان یکماه پس از ظهور ستون نور در آسمان شب و پنج سال پس از مجموعهای از قتلهای زنجیرهای در یک شهر ژاپنی ناشناس اتفاق میافتد. داستان مجموعهای از شخصیتها را دنبال میکند که بیشتر دانشآموزان دبیرستانی هستند. دانشآموزان کمکم ناپدید میشوند و همه مقصر را «بوگیپاپ» افسانهای شهر میدانند که گفته میشود تجسم شخصیت مرگ است. هرقسمت بر شخصیتهای متفاوتی متمرکز است که گاهی اوقات فقط دخالت کوتاهی در رویدادهای مهم سریال دارند. به همین دلیل، بسیاری از صحنهها 2 بار، از دیدگاههای مختلف، دیده میشوند و برخی قسمتها از نظم برخوردار نیستند، اگرچه پیشرفت کلی و عمومی کندی وجود دارد. در این اثر از یک سبک بصری غیرمعمول استفاده میشود. طراحی صدا شامل موسیقی آوانگارد ترکیبی است که توسط یک لایت موتیف یا تکرار در قالب یک پالس سونار فعال، همراه میشود. این انیمه جزء آثار دورانگذار از انیمههای ترسناک نسل قدیمی به نسل جدید است و بنابراین حالوهوای دوگانهای دارد.
الفن لاید (2004)
اسم این اثر یعنی «افسانه پریان» از یک تصنیف آلمانی اثر «ادوارد موریک» که بعدها توسط آهنگساز اتریشی «هوگو ولف» تبدیل به موسیقی شد، گرفته شده است ولی اصلا انتظار نداشته باشید که در این انیمه پریها ترانه پریان را برایتان اجرا کند! داستان در مورد گونهای از انسانهای تکاملیافته به اسم «دیکلونیوس» است. آنها دو شاخ و چند دست نامرئی دارند و تا حد خیلی زیادی بیرحم هستند. «لوسی» یکی از این مخلوقات است که موفق میشود فرار کند ولی بهخاطر یکسری اتفاقات، حافظهاش را ازدست میدهد و وارد خانه پسری تنها به اسم «کُنا» میشود. ترس از ناشناختهها و تغییر شخصیتهای ناگهانی «لوسی» و خشونت بیپرده این اثر آن را در لیست یکی از بهترین آثار ژانر وحشت قرار میدهد و البته از آن انیمههایی است که داستان و پایان اورجینال خودش را دارد. چون انیمه زودتر از مانگا تمام شد بنابراین اگر میخواهید داستان اصلی را بخوانید باید سراغ مانگای اصلی اثر نوشته «لین اوکاموتو» بروید.
دختر جهنمی (2017-2005)
شاید این انیمه در نگاه اول خیلی ترسناک نباشد ولی وقتی کمی جلوتر میروید متوجه تم تلخ و ترسناک آن میشوید. این مجموعه که هرقسمت داستان مجزایی دارد در واقع نقدی اساسی به آزار و اذیت بهخصوص در مدارس ژاپن و میان دانشآموزان است.
کسانی که از آزار و اذیت دیگران به حد جنون و ناامیدی کامل رسیدهاند در سایتی ثبتنام میکنند و ناگهان با دختر سیاه موی کوچکی با صورتی بیحس و صدایی نجواگونه بهنام «آی انما» مواجه میشوند که در ازای فرستادن روح آنها به جهنم پس از مرگ، حاضر میشود کسی که باعث ناراحتی آن فرد شده را به بدترین شکل و عذاب ممکن، بلافاصله راهی جهنم کند. البته «آی» تنها نیست و سه نفر دیگر هم او را همراهی میکنند. این انیمه یکی از معدود انیمههای ژانر وحشت است که از ساختار اسلشر پیروی نمیکند و کاملا روانشناختی است.
مونونوکه (2007)
این «مونونوکه» با آن «مونونوکه» معروف زمین تا آسمان متفاوت است. البته «مونونوکه» به معنی روح انتقامجو است و این موضوع در هر دو اثر دیده میشود. ولی جدا این یکی با آن شاهزاده خانم دنیای میازاکی تفاوت دارد. «مونونوکه» انیمهای آوانگارد است که درواقع ادامه سری انیمه «آیاکاشی: داستانهای ترسناک سامورایی» محسوب میشود.
این انیمه در واقع 5 داستان ترسناک کلاسیک ژاپنی را روایت میکند که هرکدام برای ساخت یک فیلم ترسناک کفایت میکنند. «زاشیکی» روح کودکان کشته شده، «اومیزاتو» روح سرگردانی که رهگذران و مسافران را مجبور میکند بدترین وحشتشان را نمایان کنند، روح سرگردان با نقاب روباه، «نوئه» یک روح انتقامجوی قاتل با قدرت تغییر شکل و روح انتقامجوی یک خبرنگار. ... اصلا فکرکردن به آن دوران بهخودیخود ترسناک است چه رسد به داستانها و فضاسازیهای آن دوران!
شیکی (2011)
«جسد شیطان» یا «روح مرگ» اسامی دیگر این انیمه هستند. داستان در یک تابستان بسیار گرم، در یک روستای کوچک آرام ژاپنی به نام «سوتوبا» اتفاق میافتد. همزمان با نقلمکان خانوادهای عجیب به عمارت قدیمی متروکه «کانماسا»، مجموعهای از مرگهای مرموز در روستا اتفاق میافتند. مدیر بیمارستان «سوتوبا»، در ابتدا به بیماری همهگیری مشکوک میشود اما با ادامه تحقیقات و بیشترشدن مرگومیر، او متقاعد میشود که آنها کار «شیکی» است. «شیکی»ها اجسادی مافوق طبیعی هستند که توسط ارواح مرده دوباره زنده میشوند. آنها از خون انسانها تغذیه میکنند و زنده میمانند. معلوم نیست چگونه این نژاد بهوجود آمده است. آنها در زیر نور خورشید میسوزند، باید برای ورود به ساختمانها دعوت شوند و از نمادهای مذهبی میترسند. این اثر ابتدا در قالب یک ناول به قلم «فیومی اونو» خلق شد و بعد «ریو فوجیساکی» آن را به مانگا تبدیل کرد و نهایتا «تتسورو آمینو» کارگردانی انیمه اقتباسی اثر را برعهده گرفت.
دیگری (2012)
سال 1972، «میزاکی»، دانشآموز محبوب کلاس 3-3 مدرسه راهنمایی «یومیاما»، ناگهان در طول سال تحصیلی درگذشت. دانشآموزان و معلم که بهخاطر فوت او غمگین بودند، طوری رفتار میکردند که انگار «میزاکی» هنوز زنده است و این موضوع باعث حضور عجیب او در عکس فارغالتحصیلی شد. بهار 1998، «کیوچی ساکاکیبارا» به کلاس 3-3 «یومیاما» منتقل میشود، جاییکه با «مای میزاکی» آشنا میشود، دانشآموزی آرام که همکلاسیها و معلم ظاهرا ازقصد او را نادیده میگیرند. کلاس بهزودی درگیر پدیدهای عجیب میشود که در آن دانشآموزان و بستگان آنها به شیوههای غالبا وحشتناکی میمیرند.
«کویچی» و «مای» با درک اینکه این مرگومیرها مربوط به «میزاکی 1972» است، بهدنبال یافتن راهی برای جلوگیری از ادامه پدیده، قبل از کشتهشدن همکلاسیها یا خودشان هستند.
میهمانی اجساد (2016-2012)
دیوانه، روانی، وحشی، خیلیخیلی ترسناک... حتی بالاتر از ترسناک... این انیمه را میتوان اینگونه تعریف کرد. طرح اصلی بازی «میهمانی اجساد» مربوط به گروهی از دانشآموزان دبیرستانی ژاپنی است که فستیوال فرهنگ مدرسه خود را جشن میگیرند. این گروه زمانی که داستانهای ارواح را روایت میکند با زلزلهای ناگهانی به دبستان «میزبان بهشت» منتقل میکند، مدرسهای فرسوده در ابعاد یکسان با مدرسه فعلی. ارواح افرادی که در آنجا بهدام افتادهاند، مدرسه را تسخیر میکنند. اقتباسی از این داستان در قالب مانگایی به نویسندگی «ماکوتو کدوئین» و تصویرسازی «توشیمی شینومیا»، بعدها در قالب دو قسمت انیمه مستقل اقتباسی به کارگردانی «آکیرا ایواناگا»، روح و روان بیننده را به بازی میگیرند و باز هم اتفاقات آنهانهاآنها در یک مدرسه تسخیرشده و با یک بازی و شوخی مسخره شروع میشود که اصلا سرانجام جالبی ندارد! این انیمه جزء لیست بلندبالای انیمههای ممنوعه در چین قرار دارد.
توکیو غول (2018-2014)
پسری ۱۸ ساله به نام «کن کانکی» با دختری به نام «ریزه»، در کافهای که معمولا به آنجا میرود آشنا میشود. غافل از اینکه «ریزه» یک غول است. «کانکی» مورد حمله او قرار میگیرد، اما با ناباوری جان سالم بهدر میبرد و بهشدت مجروح میشود. پس از بههوش آمدن، «کانکی» در مییابد که خود او نیز تبدیل به یک نیمهانسان/نیمهغول شده و در دنیایی که دیگر انسانها در بالاترین زنجیره غذایی قرار ندارند گرفتار میشود. درواقع تنها ماده غذایی که غولها میتوانند از آن تغذیه کنند گوشت انسان است و خوراک انسانها برای آنها بهشدت زننده و غیرقابل تحمل است. تصور حضور غولها در بین آدمها و سازمانی که از وجود آنها باخبر است و سالهاست با آنها میجنگند و درنهایت مخاطبی که باز هم دچار تناقض میشود که باید طرفدار انسانها باشد یا غولها! خیلی ترسناک است. یادآوری میکنم که این یک انیمه شونن عاشقانه نیست و نباید انتظار یک داستان درام عاطفی را از این کار داشت.
انگل (2014)
یکسری موجودات فضایی برای تسخیر زمین وارد میشوند این موجودات انگل مانند، برای ادامه حیات خود باید به یک عامل زنده مثل انسان برسند تا با خوردن مغز او کنترل کامل بدن را بهدست بگیرند. ولی «شینیچی»، پسر جوان دبیرستانی، در آخرین لحظه متوجه حمله به خودش میشود و انگل مهاجم به اسم «میگی» به شکل غیرعادی فقط میتواند کنترل دست راست «شینیچی» را دردست بگیرد و از اینجا این همزیستی تقریبا مسالمتآمیز بین آنها و نبردشان با انگلهای ترسناک اطراف، برای زنده ماندن شروع میشود که این نبرد خیلی هم بدون تلفات و ازدست دادن عزیزان برای «شینیچی» پیش نمیرود... شباهتهای جالب و عجیبی بین این اثر و توکیو غول وجود دارد و طرفداران، طرف مقابل را به کپیبرداری متهم میکنند. درست است که نمیتوان حق را بهطور قطعی به یک طرف داد ولی باید باز هم تاکید کنم که انگلها خیلی قبلتر از غولها وارد شهر شده بودند.
ناکجاآباد موعود (2021-2019)
یک انیمه با ظاهری جذاب ولی بهشدت سیاه و ترسناک. این انیمه که فصل اول آن خیلی موفق بود و موفق شد تا نظرها را به خودش جلب کند از آنسری آثاری است که کاراکترهایش خیلی جذاب است و خبری از آن شخصیتهای جدی و ترسناک قدیمی در آن نیست ولی وقتی وارد داستان میشوید بهشدت روح و روان شما را درگیر کرده و حس وحشت را خیلی خوب زیرپوست مخاطب تزریق میکند. در یتیمخانه «گریس فیلد»، زندگی بهتری برای بچههای یتیم مهیا شده است. بچهها و یک مادر (سرپرست) مهربان که مراقب آنهاست، یک خانواده بزرگ و شاد را تشکیل میدهند. هیچکدام از کودکان هرگز نادیده گرفته نمیشوند. زندگی روزمره آنها با آزمونهای خیلی سخت سپری میشود. اما بعد از آن، آنها مجاز به بازی در حیاط یتیمخانه هستند. تنها یک قانون است که باید اطاعت کنند: «یتیمخانه را ترک نکنید!» اما یک روز، دوتا از بچهها یعنی «اِما» و «نورمن»، از دروازه عبور میکنند و واقعیت وحشتناکی را در ارتباط با حقیقت وجودی زندگیشان میفهمند...
کلکسیون جونجی ایتو (2018)
«جونجی ایتو» اسطوره دنیای مانگا در ژانر وحشت است و «کلکسیون جونجی ایتو» هم یک مجموعه از 25 اثر این مانگاکای مشهور است که در قالب دوازده اپیزود تبدیل به انیمه شدهاند. «شینوبو تاگاشیرا» کارگردانی این اثر را برعهده دارد. این اثر در واقع یک ادای احترام به «جونجی ایتو» و سالها فعالیت او در این ژانر است. قرار است سال آینده میلادی یکی از انیمههای قطعا خاص و خوب ژانر وحشت به اسم «اوزوماکی» که براساس یکی دیگر از مانگای نسبتا قدیمی «جونجی ایتو» به همین اسم که در 1998 خلق شده و همچنان درحال تولید است، اکران شود. در ضمن باید یادآوری کنیم که این «اوزوماکی» با آن «اوزوماکی نارنجی» (ناروتو) هیچ نسبتی ندارد!