نامه کارمندان توییتر رونمایی صریح از اتاق جنگ بود
توییتر تاثیرات قابل‌توجهی بر جوامع مختلف در جهان دارد. پلتفرم ما به ارتقای روزنامه‌نگاری مستقل در اوکراین و ایران و همچنین قدرت بخشیدن به جنبش‌های اجتماعی در سراسر جهان کمک می‌کند.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۰۷ - ۲۳:۲۴
  • 00
نامه کارمندان توییتر رونمایی صریح از اتاق جنگ بود
تیک آبی برای اعترافات کارمندان ماسک
تیک آبی برای اعترافات کارمندان ماسک

میلاد جلیل زاده، خبرنگار:این عادلانه نیست اما طبیعی است که آنها آنچه برای خود می‌پسندند را برای ما نپسندند و آنچه را برای ما مجاز یا حتی لازم می‌دانند، درباره خودشان غیرمجاز قلمداد ‌کنند. این دنیا همیشه دنیای منافع بوده و هر کشوری به فکر منفعت‌های خودش است. شبکه‌های مجازی را غربی‌ها تاسیس کرده‌اند و ظاهرا آن به‌طور مجانی در اختیار ما قرار داده‌اند. البته یک مثل آمریکایی می‌گوید «وقتی چیزی مجانی بود، لابد کالا خود شما هستید.» اینجا در ایران همه‌چیز تحریم است اما از این امکانات مجازی می‌شود به‌طور مجانی استفاده کرد. در چنین شرایطی آیا آنها قواعد یکسانی درمورد شهروندان ما و خودشان هنگام استفاده از پلتفرم‌های مجازی اجرا می‌کنند؟ آیا قرار است ما و آنها به یک شکل مساوی و همسان از این فضا اثر بپذیریم؟
مجله دموکراسی که توسط انتشارات دانشگاه جان هاپکینز منتشر می‌شود، سال ۲۰۱۷ به قلم ناتانیل پرسیلی می‌نویسد: «انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده نمونه‌ای بود که در آن از رسانه‌های اجتماعی توسط دولتی خارجی که روسیه بود، برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده شد. در این فرآیند از تاکتیک‌هایی مثل تبلیغات، ترولینگ و ربات‌ها برای انتشار اخبار جعلی استفاده شد که شامل گزاره‌هایی از قبیل «یک مامور اف‌بی‌آی پس از افشای ایمیل‌های کلینتون کشته شد» یا «پاپ فرانسیس از دونالد ترامپ حمایت کرد» بود. این مطالعات نشان داده است که اخبار جعلی طرفداران ترامپ چهار برابر بیشتر از اخبار جعلی طرفدار کلینتون بوده است و یک‌سوم توییت‌های طرفداران ترامپ توسط ربات‌ها تولید شده‌اند.» اگر درمورد فضای سیاسی ایران و تاثیر جهت‌دار و مهندسی‌شده شبکه‌های اجتماعی غربی بر آن صحبت کنیم، با چه پاسخی روبه‌رو خواهیم شد؟ حساسیت‌هایی که روی واژه «دشمن» در ذهن بعضی از ایرانی‌ها وجود دارد و هر گزاره‌ای را که به این موضوع اشاره کند، نشنیده و قبل از هر تحلیلی به دیوار می‌کوبد، در برابر این گزاره چه قضاوتی دارد که آمریکایی‌ها روی کار آمدن ترامپ را بخشی از توطئه روس‌ها در فضای مجازی می‌دانند؟ درباره استفاده از ربات‌های مجازی و انتشار حجم وسیعی از اخبار دروغ که تصمیم سیاسی جامعه آمریکا را تحت‌تاثیر قرار داد و سرنوشت این کشور را به سمتی برد که مورد پسند نخبگان و گروه‌های بالادستی سیاست نبود چه نظری می‌توان داد؟ آیا اشاره به این موضوع خارج از مدار آزادی بیان و دموکراسی نیست؟ چنانکه به نظر می‌رسد، آنها اتفاقا این وضعیت مجازی را تهدیدی برای دموکراسی به معنای معمول آن می‌دانند. اصطلاح دموکراسی مشارکتی Participatory democracy که ابتدا با بار مثبت در این مورد به کار می‌رفت، حالا معانی منفی و حتی خطرناک برای خود آنها پیدا کرده است. 
دموکراسی مشارکتی شکلی از حکومت است که در آن شهروندان به جای نمایندگان منتخب، به‌صورت فردی و مستقیم در تصمیمات و سیاست‌هایی که بر زندگی آنها تاثیر می‌گذارد، مشارکت می‌کنند. عناصر دموکراسی مستقیم و نمایندگی در این حالت ترکیب می‌شوند. 
این اصطلاح ابتدا از کاریزهای فلسفه سیاسی بیرون کشیده شد تا در خدمت توجیه وضع مجازی شده جدید قرار بگیرد اما پس از مدتی، خصوصا ظهور فردی مثل ترامپ یا پیروزی کمپین برگزیت که به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رأی می‌داد، بر پیکره سیاسی غرب لرزه افتاد. همان مطالعه دانشگاه در این‌باره نوشت: «انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ نشان‌دهنده آخرین فصل از فروپاشی آن دسته از نهادهای میراثی است که برای سیاست ایالات متحده در دوران پس از جنگ جهانی، مرزهایی تعیین کرده بودند. این وسوسه‌انگیز است و از بسیاری جهات درست که کمپین دونالد ترامپ را در زیر پا گذاشتن هنجارهای تثبیت‌شده سیاسی بی‌سابقه بدانیم. با این حال این نوع کمپین تنها به این دلیل می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد که نهادهای مستقر به‌ویژه رسانه‌های جریان اصلی و سازمان‌های سیاسی و احزاب، بیشتر قدرت خود را چه در ایالات متحده و چه در سراسر جهان از دست داده بودند. خلایی که ​​این نهادهای در حال فرسایش باقی گذاشتند، توسط یک ناسیونالیسم پوپولیستی بدون واسطه که برای عصر اینترنت ساخته شده بود، پر شد.» صورت ساده‌شده‌ای از آنچه این تحقیق به آن اشاره می‌کند این است که غرب از ظهور فاشیسم در داخل مرزهای خودش، با تحریک عوامل بیگانه و با ابزار فضای مجازی مهندسی‌شده می‌ترسد. آنها اما چنین ترسی را برای ما غیرمجاز می‌دانند. 
تحقیقات به شکل گسترده‌ای اعلام کرده‌اند از شبکه‌های اجتماعی برای جمع‌آوری حجم زیادی از داده‌های کاربران رسانه‌های اجتماعی استفاده شد که امکان تجزیه و تحلیل علاقه‌مندی‌های خفته و خصوصیات بروزنیافته آنها را می‌داد و از این طریق، پیش‌بینی‌هایی درمورد اطلاعات و تبلیغاتی که هر کاربر به احتمال زیاد مستعد باورکردن‌شان است، به عمل آمد. مثلا جامعه تخت‌باوران، آنها که فکر می‌کنند زمین گرد نیست و چون حرف‌شان بسیار احمقانه است، معمولا در هیچ عرصه و رسانه رسمی حضور ندارند، توسط داده‌کاوی‌های فضای مجازی کشف می‌شوند و ترامپ با اطلاع از وجود چنین گروه‌هایی و کشف خصوصیات و علایق‌شان، می‌تواند به تشکیل جنبش کیوانان دست بزند؛ جنبشی که او را منجی آخرالزمان می‌داند. 
اما این تنها نمونه دخالت احتمالی در انتخابات با استفاده از رسانه‌های اجتماعی نیست. در اول نوامبر ۲۰۱۵، رودریگو دوترته پس از اینکه «اولین فردی بود که از قدرت رسانه‌های اجتماعی به‌طور کامل استفاده کرد» به‌عنوان رئیس‌جمهور فیلیپین معرفی شد. فیس‌بوک از زمان انتخابات قبلی تا لحظه‌ای که او وارد کارزار رای‌گیری‌اش شد، رشد خیره‌کننده‌ای داشت و دوترته این را فرصتی برای ترغیب تاثیرگذاران رسانه‌های اجتماعی به تبلیغ حزب خودش و ایجاد محتوای ویروسی می‌دانست که نشان‌دهنده غلبه قدرت رسانه‌های اجتماعی بر دموکراسی بود. این اما غرب را به هیچ واکنشی وانداشت چون دموکراسی و جامعه آنها را مورد تهدید قرار نمی‌داد. 
فراتر از دموکراسی، چیزی که در این فرآیند به لحاظ سیاسی از جانب فضای مجازی مهندسی‌شده صدمه می‌بیند، انتظام اجتماعی هر کشور است. قطبی شدن جامعه و به بیراهه رفتن اهداف و چشم‌اندازهای آن، از نتایج چنین روندی است. چنانکه می‌دانیم برخوردهای دوگانه‌ای که شبکه‌های اجتماعی و بر فراز آنها سیاستگذاران جوامع غربی بین خودشان و کشورهای دیگر و حتی بین دوستان‌شان و کشورهایی که در جبهه مقابل تعریف می‌شوند برقرار می‌کنند، مساله‌ای نیست که بتوان به‌سادگی از کنارش عبور کرد و آن را جزء توهمات یا تکرار کلیشه‌های سیاسی دانست. برخورد یک پلتفرم مجازی مثل توییتر با مخالفان حکومت عربستان و مخالفان حکومت ایران، این قضیه را به‌وضوح نشان می‌دهد. در آگوست ۲۰۱۷، سعود القحطانی، مشاور ارشد ولیعهد سعودی، هشتگ «فهرست سیا» را راه‌اندازی کرد که برای هدف قرار دادن منتقدان دولت استفاده می‌شد. او همچنین در توییتی نوشت که دولت راه‌هایی برای یافتن کاربران ناشناس توییتر دارد. اما این راه‌ها چه بود؟ 
عربستان سعودی میلیون‌ها دلار برای جاسوسی دیجیتال و هک حساب‌های مدافعان حقوق بشر، منتقدان و مخالفان هزینه می‌کند و مدیران این شرکت هم به‌رغم اطلاع از این قضیه، برخورد مقتضی را انجام نداده‌اند. با این‌حال پس از آنکه در سال ۲۰۱۵، اف‌بی‌آی به توییتر اطلاع داد که حداقل یکی از کارمندانش برای عربستان سعودی جاسوسی می‌کند، اتفاق خاصی رخ نداد و حتی معلوم نشد این جاسوسان به چه اطلاعاتی دست پیدا کرده‌اند. نتیجه این احمال عمدی، تصفیه خونین بن‌سلمان با مخالفانش بود که بسیاری‌شان جزء شهروندان معمولی بودند. از آن سو پس از اینکه توییتر تحت مالکیت ایلان ماسک درآمد و بسیاری از عوامل پیشین آن مجبور به ترک مجموعه شدند هنگام خروج فقط یک نگرانی داشتند که طی بیانیه‌ای اعلام شد. «توییتر تاثیرات قابل‌توجهی بر جوامع مختلف در جهان دارد. پلتفرم ما به ارتقای روزنامه‌نگاری مستقل در اوکراین و ایران و همچنین قدرت بخشیدن به جنبش‌های اجتماعی در سراسر جهان کمک می‌کند. تهدید کارمندان توییتر تهدیدی برای آینده آن اتفاقات است. این تهدیدها بر ما به‌عنوان کارمندان تاثیر می‌گذارد و نشان‌دهنده قطع ارتباط اساسی با واقعیت‌های عملیاتی توییتر است.» عجب عبارت صریح و حیرت‌انگیزی؛ «قطع ارتباط اساسی با واقعیت‌های عملیاتی توییتر» که با اتفاقات «اوکراین و ایران و همچنین قدرت بخشیدن به جنبش‌های اجتماعی» مرتبط است. این نه‌تنها عملا چنین معنا می‌دهد که آنها مهندسی افکار عمومی در توییتر را پذیرفته‌اند، بلکه نشان می‌دهد چنین کاری ماموریت اصلی و اساسی آنهاست. آیا توییتر اجازه می‌دهد در آمریکا هم مثل ایران، جریان‌های فاشیستی تا این اندازه رشد کنند؟ به واقع آنها درمورد خودشان از این مساله جلوگیری می‌کنند و درمورد ما به تقویت آن می‌پردازند. 

این روزها در توییتر چه خبر است؟

این روزها در شرکت شبکه اجتماعی توییتر غوغایی به‌پاست. پس از دعواهای حقوقی چندماهه، سرانجام ایلان ماسک توانست شرکت توییتر را خریداری کند. هیات‌مدیره این پلت‌فرم پیشنهاد 44 میلیارد دلاری ماسک برای خصوصی کردن شرکت را پذیرفت و ایلان ماسک هم در اولین اقدامش ضمن اخراج تعدادی از مدیران ارشد این شرکت در بیانیه‌ای مدعی شده است: «می‌خواهم توییتر را با ویژگی‌های جدید ارتقا دهم و با ‌باز کردن الگوریتم‌ها برای افزایش اعتماد، حذف ربات‌های هرز و احراز هویت همه انسان‌ها، آن را بهتر از همیشه کنم.»
این اظهارات ماسک اثبات مهندسی در شبکه اجتماعی توییتر است و به نظر می‌رسد که ایلان ماسک و تیم جدیدی که قرار است بر سر کار بیاورد، شیوه‌های جدیدی از مهندسی در این شبکه اجتماعی را به دست خواهند گرفت. نکته جالب اینکه کارمندان توییتر هم در واکنش به خبر اخراج ۷۵ درصد از آنها، نامه‌ای را منتشر کردند که در آن به دستکاری تایملاین این شبکه اجتماعی اشاره شده است. در بخشی از این نامه آمده است: «توییتر تاثیرات قابل‌توجهی بر جوامع مختلف در جهان دارد. پلتفرم ما به ارتقای روزنامه‌نگاری مستقل در اوکراین و ایران و همچنین قدرت بخشیدن به جنبش‌های اجتماعی در سراسر جهان کمک می‌کند. تهدید کارمندان توییتر تهدیدی برای آینده آن است. این تهدیدها بر ما به‌عنوان کارمندان تاثیر می‌گذارد و نشان‌دهنده قطع ارتباط اساسی با واقعیت‌های عملیاتی توییتر است.»  به نظر می‌رسد در سایه اختلافات بین کارکنان قدیم و جدید، قرار است افشاگری‌های جدیدی از پشت‌پرده مهندسی در شبکه اجتماعی توییتر منتشر شود. 

چرا الگوریتم‌ها مهم هستند؟

رشد حیرت‌انگیز شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی در یک دهه اخیر نشان از یک جامعه جدید با ساختار فرهنگی و اجتماعی جدید دارد. قوانین و قواعد زیستی در این دنیای جدید متفاوت از آن چیزی است که در دنیای واقعی می‌بینیم. سازماندهی هر شبکه اجتماعی، بستگی به محیطی دارد که در آن ایجاد شده و در آن فعالیت می‌کند. در چنین محیطی، ارتباطات و اشتراک‌گذاری محتوا بسیار اهمیت دارد. اما آیا آن‌طور که به نظر می‌رسد دسترسی به محتوا و مدیریت و هدایت کاربران در اختیار خود کاربران است؟

در فرآیندی که حجم عظیم اطلاعات در فضای اینترنت باعث سردرگمی کاربران برای یافتن اطلاعات، کالا یا خدمات مورد علاقه‌شان می‌شود، هدایت و طراحی سیستم پیشنهاد‌دهنده توجیه خوبی برای دستکاری در هدایت و جهت‌دهی به کاربران است. سیستم‌های پیشنهاد دهنده، مطابق با الگوریتم‌هایی طراحی می‌شوند که براساس آن بتوان اطلاعات را از میان مخزن عظیمی از داده‌ها به‌عنوان پیشنهاد به کاربران معرفی کرد. دعواهای اخیر بین کارکنان توییتر و ایلان ماسک، نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین جدل‌ها برای آینده این شبکه اجتماعی، بیشتر بر شیوه مهندسی این شبکه اجتماعی است و گرنه گزاره مهندسی و هدایت افکار در این شبکه اجتماعی محل جدل نیست. حالا باید دید که سیستم‌های پیشنهاد‌دهنده با مدیر جدید پولدارش قرار است چگونه عمل کنند و چه مسیری را پیش روی کاربران توییتر قرار دهند.

چرا ترامپ قهر کرد؟

دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده آمریکا از جمله اخراج شده‌های شبکه اجتماعی توییتر است. حساب کاربری ترامپ در توییتر پس از حمله حامیان او به ساختمان کنگره آمریکا در ششم ژانویه ۲۰۲۱، تعلیق شد. حمله‌ای که با هدف جلوگیری از تایید نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا و اعلام پیروزی جو بایدن، انجام شد و شمار زیادی کشته و زخمی برجای گذاشت.   حالا ترامپ از تصاحب توییتر توسط ایلان ماسک استقبال کرده و در پستی در رسانه اجتماعی متعلق به خودش یعنی «تروث سوشال» نوشت: «بسیار خوشحالم که توییتر اکنون در دستان افراد عاقل است و دیگر توسط دیوانه‌های چپ رادیکال و مجنون‌هایی که واقعا از کشور ما نفرت دارند، اداره نمی‌شود. توییتر اکنون باید سخت تلاش کند تا خود را از شر تمام ربات‌ها و حساب‌های جعلی که به‌شدت به آن آسیب رسانده‌اند خلاص کند. این کار آن را بسیار کوچک‌تر اما بهتر خواهد کرد.» ترامپ در شبکه اجتماعی خودش به نام «Truth Social» فعالیت می‌کند و گمانه‌زنی‌هایی برای بازگشتش به توییتر مطرح شده بود تا اینکه روز گذشته بار دیگر ترامپ به توییتر بازگشت و در اولین توییت خود نوشت: «متشکرم ایلان ماسک! احساس خوبی دارم از اینکه برگشتم، امیدوارم همه بازنده‌ها و متنفرها دلتنگم شده باشند.»
اختلافات دونالد ترامپ با توییتر در روزهای قبل انتخابات 2020 تشدید شد و بیشتر بر سر همان ادعایی بود که شبکه‌های اجتماعی حق هیچ‌گونه دستبردی بر محتوای کاربران را ندارند.  ترامپ که با روش رای‌گیری پستی در انتخابات مخالف بود، با انتشار دو توییت درباره خطر تقلب در صورت رای‌گیری به صورت پستی هشدار داد. اما توییتر زیر این دو توییت، لینکی را قرار داد که مخاطبان را به راستی‌آزمایی (فکت چک) در این زمینه دعوت می‌کرد. این برای اولین بار بود که چنین برچسبی زیر اظهارات توییتری رئیس‌جمهوری آمریکا ظاهر می‌شد.  بعد از این اقدام بود که ترامپ، شبکه اجتماعی توییتر را متهم کرد که در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری این کشور «دخالت» می‌کند و اختلافات از همین جا شدت گرفت. اختلافاتی که تا روزهای بعد از انتخابات جنجالی 2020 آمریکا ادامه داشت و درنهایت منجر به اخراج ترامپ با 80 میلیون دنبال‌کننده، از توییتر شد. 

سهام‌دار دوم توییتر یک سعودی است

پس از تغییرات در مالکیت توییتر و خریداری آن توسط تاجر آمریکایی و مدیرعامل شرکت تسلا، شاهزاده میلیاردر سعودی اعلام کرد که سهامش را نفروخته و پس از ایلان ماسک دومین سهام‌دار توییتر است. شرکت سهامی عام «المملکه القابضه» که با نام بین‌المللی «Kingdom Holding Company» معروف بوده و متعلق به «ولید بن طلال»، شاهزاده میلیاردر سعودی است در بیانیه‌ای مشترک با دفتر وی اعلام کرد که بن‌طلال پس از تغییرات در مالکیت توییتر و خریداری آن توسط ایلان ماسک، سهام هفت میلیارد ریالی(1.8 میلیارد دلار) خود را نفروخته است. در این بیانیه آمده است: «به این ترتیب، شرکت «المملکه القابضه» و دفتر ولیدبن‌طلال، دومین سهامدار عمده توییتر پس از ایلان ماسک خواهند بود.» ولیدبن‌طلال که شرکتش مالکیت5.2 درصد سهام توییتر را در اختیار دارد پیشتر و پس از پیشنهاد ایلان ماسک برای خرید توییتر، با انتشار توییتی نوشته بود، مبلغی که ماسک برای سهام توییتر پیشنهاد کرده واقع‌بینانه نیست. 
صندوق سرمایه‌گذاری دولتی عربستان به ریاست محمدبن سلمان، ولیعهد این کشور، 16.9 درصد از سهام شرکت ولیدبن‌طلال را در اختیار دارد.  این سرمایه‌گذاری کلان سعودی‌ها زمانی برای رسانه‌ها جالب توجه شد که برخی اطلاعات کاربران معترض سعودی در توییتر به دست شبکه‌های جاسوسی عربستان سعودی رسید. گزارشی به نقل از بلومبرگ منتشر شده است که به پرونده‌های قضایی، گروه‌های حقوق بشر و یکی از بستگان فردی که در سال 2018 در عربستان سعودی دستگیر شده بود، استناد می‌کند. بر اساس این گزارش، نقض امنیتی در توییتر منجر به استفاده از داده‌ها توسط عربستان سعودی برای دستگیری افراد منتقد حکومت عربستان شده است. 
البته میدل‌ایست‌ای هم در گزارشی به تاریخ 19 اکتبر سال 2020 نوشته است که فعالان سعودی بیم آن دارند که جزو هزاران نفری باشند که گمان می‌رود اطلاعات آنها توسط شبکه جاسوسی ریاض به سرقت رفته باشد. 
همچنین در سال 2015، دو کارمند توییتر _ علی الزاباره و احمد ابوامو _ متهم شدند که به اطلاعات بیش از شش هزار کاربر دسترسی داشتند و آنها را به یک مقام سعودی که روابط نزدیک با خانواده سلطنتی داشت، منتقل کردند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱