کیانا تصدیق مقدم، خبرنگار:«سینمایش ۴۱۰» به کارگردانی کوروش زارعی و تهیهکنندگی علیرضا کوهفر و به سفارش حوزه هنری از ۲۵ مهرماه در برج میلاد درحال اجرا است. بعد از دیدن تئاتر و گفتوگو با بازیگران سراغ علیرضا کوهفر، تهیهکننده سینمایش رفتم تا سوالاتم را درباره روند شکلگیری و آمادهسازی این تئاتر از او بپرسم. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
در رابطه با سینمایش و موضوع آن صحبت کنیم، از ایده تا اجرا چه مدت زمان برد؟
سینمایش ۴۱۰ از گونه و مدل نمایشهای میدانی است که از تکنیکهای روز چندرسانهای استفاده میکند. حوزه هنری هم در همین راستا سفارشی به ما داد که موضوع شهدای غواص به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی را در این گونه نمایشی اجرایی کنیم. سعی کردیم آن بخشهایی از قصه را که نمیشود بهصورت نمایشی نشان داد با کمک تصویر و سینما به مخاطب ارائه دهیم و چون سهم تصویر در آن زیاد بود عنوان سینمایش را به آن دادیم. سینک کردن تصویر با بازی زنده همیشه کار سختی است اما با تمرین بچههای ما این کار را انجام دادند. ما در این سینمایش قصهای از گردان ۴۱۰ غواص داریم که به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی و در عملیات والفجر ۸ است. تقریبا ۸۰ درصد قصه واقعی است و همه عنوانها و اسامی حقیقی هستند و شاید کمتر ساخته و پرداخته ذهن نویسنده باشد. نمایش در یک وسعت چند صدمتری در یک استیج بزرگ اجرا میشود و سعی شده از محیط بکر طبیعی آن منطقه استفاده شود. ما بازی در آب داریم که تداعی رودخانه اروند است و با یک دکور سنگین که حدود ۸۰ هزار لیتر آب در آن جا گرفته کار را پیش بردیم و این موضوع اتفاق نویی در تئاتر کشور است. فکر میکنم این پروداکشن بزرگ و این تکنیکها آنقدر جذاب است که اثرگذاری کار را به واسطه جذابیتش بالا میبرد و محتوا را بهخوبی به مخاطب القا میکند. از طرفی دیگر الگوسازی و قهرمانپروری که در این قصه وجود دارد بسیار بالاست. یعنی کاراکترهای قهرمانی داریم که برای نوجوانها و جوانها بسیار جذاب است. ما شهید حسن یزدانی را داریم که یک جوان ۱7تا ۱8ساله است و رود اروند را ۶۰ بار طی کرده است؛ رودخانه اروندی که میگویند آب آن کشتی را جابهجا میکند. این شخصیتها میتواند قهرمانان واقعی، نه تخیلی، برای نوجوانان و جوانان امروزی باشد.
در اکثر مواقع در تولید آثار دفاع مقدس خواهناخواه به کلیشهسازی رو آورده میشود. شما برای اینکه از این کلیشهها دور بمانید چه کار کردید؟
مرحله اول انتخاب محتوا بود. ما قصهای را روایت کردیم که کمتر به آن پرداخته شده است. در جامعه مردم از دو گروه شهید استقبال کردند. شهدای غواص وقتی در تهران تشییع میشدند یک جریان اجتماعی پیش آمد و همه مردم پای کار آمدند. دیگر گروه مربوط به حاج قاسم سلیمانی است که در میان مردم محبوبیت داشت. ما همین دو گروه از شهدا که به هم آغشته هستند را روایت کردیم. خود قصه جذابیت بالایی بین مردم دارد و ناب است و تاکنون خیلی بدان پرداخته نشده یعنی دستمالی نشده است. اما در فرم اجرا نیز نوآوری کردیم یعنی همین که سینمایش را انتخاب کردیم و از بعد تصویر به شکل جدی بهره میبریم و سعی کردیم از گونه نمایش میدانی و چند رسانهای بهره ببریم خودش یک قالب نویی است. بازی در آب برای مردم قالب نویی است و مردم شاید غافلگیر میشوند و انتظار چنین صحنه و دکور و اجرایی را از قبل نداشته باشند لذا هم در فرم و هم در محتوا به نظرم از کلیشه خارج هستیم و توانستیم به مدل نویی از نمایش برای مردم برسیم.
بازیگران نقش اصلی را بر چه اساسی انتخاب کردید و چه تعداد بازیگر روی صحنه دارید؟
سعی کردیم بازیگران نقش اول را از هنرمندان خوب و نامآشنای تئاتری که سابقه تلویزیون و سینما دارند انتخاب کنیم. ما ۱۱ بازیگر اصلی داریم. مالک سراج، انوش معظمی، ابوالفضل همراه، حسام خلیلنژاد، زینالعابدین تقیپور، فاطمه رادمنش، علیمحمد رادمنش، رستا رضوی، امیرعلی زارعی و شیخی بازیگران اصلی ما هستند و هر یک را در نقش خاصی اگر مثال بزنیم حتما مردم آنها را میشناسند و چهره آنها برای مردم دوستداشتنی و خاطرهانگیز است. البته ما حدود ۷۰ هنرور و بازیگر فرعی داریم که بازیگران اصلی ما را در صحنهها همراهی میکنند. به غیر از اینها ۵۰ بازیگر دیگر هم روی صحنه داریم.
اگر بخواهیم به بحث مخاطب بپردازیم، برآوردی از تعداد تماشاگران دارید؟ معمولا در چه بازه سنی هستند و بازخوردهایشان بعد از دیدن نمایش چطور است.
اولا مخاطب ما عمومی است چون ما در سالن تخصصی تئاتر نرفتیم. یعنی اگر در تالار وحدت، سالن اصلی تئاترشهر یا سالنهای تئاتر کشور میرفتیم شاید اینگونه بود که مخاطب خاص علاقهمند به تئاتر ما را استقبال میکرد. اما الان ما علاوهبر مخاطبان تئاتری و هنرمند عموم مردم را هم داریم. ما سعی کردیم نمایش را عامپسند و البته هنری و تئاتری پیش ببریم. ما سعی کردیم هر دو مخاطب خاص و عام را راضی کنیم یعنی هم کاملا هنرمندانه و تئاتری باشد و هم مخاطب عام را در بر بگیرد و البته قشر خاکستری را هم راضی کند. با اینکه نمایش ما به لحاظ تم دفاع مقدس است و بحث ما شهداست، اما ویژگی این نمایش این است که به لحاظ تکنیکال بودن و هم به لحاظ نوع قصه مخاطب قشر خاکستری و متوسط جامعه را با خود درگیر میکند و مورد استقبال آنها قرار گرفته است و شاید هر تیپی که در سالن میبینیم راضی بیرون میرود. تقریبا با اینکه نمایش دو ساعت است و فکر میکردیم شاید مردم بلند شوند و تحمل نکنند بهخصوص مخاطب عام که عادت به نمایشهای بلند ندارد ولی الان میبینیم تا پایان دو ساعت کاملا مردم مینشینند و همراهی میکنند و این نشانه خوبی است. اما موضوعی که وجود دارد این است که متاسفانه بهخاطر شرایط فعلی جامعه نمایش را با تاخیر شروع کردیم و به شرایط بد آبوهوایی خوردیم. یکی از ویژگیهای مهمی که کارهای محیطی و میدانی دارند شرایط آب و هوایی است و شاهد آن هستیم که در یکی دو روز گذشته کاملا توفان و باران بوده و روی کار ما و تعداد مخاطب تاثیر دارد. لذا با همه شرایط و با اینکه با تاخیر شروع کردیم و فضای مجازی تحت تاثیر شرایط خاص جامعه است و تبلیغات ما را تحت تاثیر خود قرار داده است، اما ما پنجشنبه و جمعه گذشته ۳۰۰۰ نفر را در سالن نمایش خود داشتیم. این بازدید اتفاقی بود که خود ما نیز کمتر تصور میکردیم.
به خاطر اینکه این نمایش در برج میلاد برگزار میشود به آن تئاتر لاکچری میگویند. نظر شما درباره این موضوع چیست و چه شد که برج میلاد را انتخاب کردید؟
انتخاب لوکیشن برج میلاد ما را به سمت مخاطب خاصی میبرد. برج میلاد محل گذر مخاطب نسبتا مرفهتر یا بالاشهریتر تهران محسوب میشود. بههرحال برج میلاد محل مخاطب خاص است و منظور من از خاص همین مفهوم بود. ما آنجا هستیم و باید برای این مخاطب تولید محتوا کنیم. هر چند وقتی برنامههای عمومی در برج میلاد تعریف میشود خارج از مخاطب ثابت، مردم عامتری هم میآیند. وقتی ۳۰۰۰ نفر میآیند فقط مخاطب ثابت برج میلاد و پاتوق برج میلاد نیست و قطعا در این ۳۰۰۰ نفر مخاطب متنوعتری از مکانهای مختلف شهر آمدهاند. اما اینکه چرا برج میلاد را انتخاب کردیم دلیلش این است که ما دنبال زمین بزرگی بودیم که در آن قابلیت اجرای این قصه وجود داشته باشد، چون آب داریم و باید دکور آب میزدیم یک فضای بکر لازم داشتیم و از طرفی هم یک فضای خاکی نیاز داشتیم که بتوانیم در آن انفجار و تیراندازی کنیم. با در نظر گرفتن این شرایط، تیم تولید دنبال لوکیشن متنوعی در سطح شهر میگشت که دسترسی مردم هم به آن راحت باشد، میزبانی مردم راحت باشد، برج میلاد هم علاقهمندی برای همکاری در این پروژه را داشت و فکر میکنم پارکینگ شماره 3 که در آن اجرا میکنیم یکی از آن مکانهایی بود که همه این آیتمهایی که بیان کردم را داشت لذا برای ما جای خوبی بود.
جنس پرداخت به موضوعات دفاع مقدس باید چطور باشد که علاه بر انتقال یک قصه را روایت حسی را در مخاطب ایجاد کند؟ شما چقدر در انتقال این حس به مخاطب موفق بودید و آیا قصد داشتید این حس را انتقال دهید یا صرفا میخواستید داستانی را روایت کنید؟
از روز اول که با نویسنده و کارگردان طرح را بررسی میکردیم بسیار چالش داشتیم که چقدر در پروداکشن و فرم و قالب، گیر کنیم و چقدر بخواهیم محتوا باشیم و قصه را منتقل کنیم. به هر صورت یک موقعهایی برای اینکه ایجاد جذابیت کنیم پروداکشن خاص و تکنیکهای متنوع تصویری و نوری و... را استفاده میکنیم و از محتوا بازمیمانیم. اصطلاحا شو میشود و میخواهیم جلب توجه کنیم. آقای زارعی شخصیت کاملا تئاتری هستند و همیشه قصه و محتوا و درام برایشان مهم بوده است. لذا همواره سعی کردیم این دو بال محتوا و قالب و فرم را متوازن پیش ببریم و بتوانیم در هر دو موفق باشیم. اینکه در قصه شهید و شهادت است و در آخر با شهادت حاج قاسم تمام میشود حتما یک کار حسی است و حتما احساسات مردم را درگیر میکند و در پایان خیلیها با چشمانی نمناک سالن نمایش را ترک میکنند. این موضوع برای ما غرور و در آن الگوسازی و قهرمانسازی است. ما حماسه و پروداکشن و احساس را کنار همدیگر داریم و این موضوع اثر را برای مخاطب جذابتر کرده است.
زارعی در یکی از مصاحبههای خود گفته بود نزدیک به ۵ میلیارد برای این تئاتر هزینه شده است. حوزه هنری تمام هزینه را پرداخت کرده است؟
بله. سرمایهگذار کار حوزه هنری است و این کار به سفارش حوزه هنری تولید و اجرا میشود و عدد و رقمی که زارعی گفت بیربط نیست. بالاخره الان یک تئاتر معمولی با چند بازیگر در یک استیج محدود با عددهای میلیاردی است. کاری که ۱۰۰ بازیگر دارد فقط عدد هنرور را حساب کنید روزانه ۲۰ میلیون تومان است و یک میلیارد و خردهای برای بازیگران هزینه میشود. اگر پروداکشن صحنه، تصویرسازی و انیمیشنسازی، پروژکتوری که تصویر را اجرا میکند را در نظر بگیرید این عدد عجیبی نیست و واقعا کار با نگاه جهادی جمع میشود وگرنه چنین کاری 8-7 میلیارد هزینه نیاز دارد. عددی که آقای زارعی اعلام کردند شفاف است و سیاست ما پنهانکاری نیست و حوزه هنری این شفافیت را داشته است و در کنفرانسهای خبریاش هم اعلام کردند.
یکسری افراد معتقدند در شرایط این روزهای جامعه که مردم عصبی و ناراحت هستند باید برای آثاری هزینه شود که حال مردم را خوب کند. مثلا تئاتر با گونههای کمدی! چقدر با این موضوع موافق هستید؟ اگر مخالف هستید دلایل شما چیست؟
موافق هستم و الان هدف باید تزریق شادی و انرژی به جامعه باشد. این مدل کارها ۳-۲ ماه، پیشتولید دارد. این نمایش الان تولید نشده است و از مردادماه کلید خورده است و از نیمه مرداد بازیگران تمرین را شروع کردند و گروه صحنه دکورسازی کرده است. ما میخواستیم اول مهر شروع کنیم و الان باید تمام میشد ولی بهخاطر اتفاقاتی که در جامعه رخ داد تاخیر در اجرا خوردیم. این تئاتر الان اجرا میشود ولی برای این ایام تدارک دیده نشده است.
اگر قرار بود در این ایام تئاتری تولید کنید سراغ همین داستان میآمدید یا با مردم هم نظر بودید؟
نه لزوما شاید تجدیدنظر میکردیم. این موضوع جای بحث دارد. لزوما برای این ایام تولید نکردم و اگر میخواستیم برای این ایام فکری داشته باشیم شاید موضوعات دیگری بود. اینکه مردم با حال خوب از سالن بیرون بروند هدف است و مخاطب ما الان هم با حال خوب بیرون میرود. الان که ناخواسته در این شرایط زمانی قرار گرفتیم و اصلا ارادهای نبوده باز هم شاهد هستیم حال مردم خوب است و در پایان با حس غرور و وطنپرستی بیرون میروند.
سینمایش ۴۱۰ ایده خوبی بود. اما الان که چند روزی از اجرای آن میگذرد از خروجی و نتیجه کار راضی هستید؟
البته که راضی هستیم. ولی این را بدانید که بهخاطر شرایط فعلی جامعه استفاده یکسری اسپشیالهای میدانی مثل انفجارها را نداشتیم. البته برخی از دستگاههای امنیتی که اتفاقا آنها مرجع هستند این اجازه را دادند ولی برخی از ارگانهای نظامی که باید همکاری میکردند و تامین مواد و سلاح را انجام میدادند، همکاری نکردند و ما الان بدون اسپشیالهای محیطی که انفجارهای سینمایی است کار را پیش بردیم. ما در محیط آب انفجارهایی داشتیم، انفجارهای جرقهای داشتیم که میتوانست به کیفیت کار اضافه کند، متاسفانه به خاطر عدم همکاری برخی از این ارگانها آن هم علیرغم مجوزهای امنیتی که گرفتیم با 30تا4۰ درصد افت در کیفیت کار میکنیم و البته هنوز هم دیر نشده و ایکاش آقایان واقعا این اجازه را میدادند این نمایش با ظرفیت ۱۰۰ درصد اجرا شود و مطمئن هستم برای مردم جذابتر بود.