مرلین مونرو و آخرین فیلمی که پیرامونش ساخته‌شده یعنی بلوند!
  • ۱۴۰۱-۰۸-۰۲ - ۰۰:۱۵
  • 00
زنی که دوزاری‌اش دیر افتاد...
زنی که دوزاری‌اش دیر افتاد...

هومن جعفری، خبرنگار:کامرون کرو، کارگردان معروف از سرخوش شانسی بود که توانست بیلی وایلدر بزرگ را راضی کند که با هم حرف بزنند و مصاحبه‌ای داشته باشند. استاد پیر، شکاک و بدقلق بود اما وقتی موتورش راه افتاد، چنان خاطرات بکری از دنیای هالیوود تعریف کرد که تصویری دقیق از پشت‌پرده بزرگ‌ترین کارخانه رویاسازی دنیا به مخاطب ارائه می‌داد. اگر دوست دارید چیزی درمورد مونرو بخوانید، این کتاب گزینه خوبی است. یک فیلم دیگر هم درمورد مرلین مونرو در سال‌های اخیر ساخته‌شده که به نام «آخر هفته با مرلین» که این یکی، نگاهی انگلیسی طور به داستان حضور مرلین مونرو و لارنس اولویه، بازیگر بزرگ انگلیسی در فیلم «شاهزاده و مانکن» دارد! آن را هم ببینید اگر به این بازیگر محبوب هالیوودی علاقه دارید یا زندگی‌اش برایتان جذاب است.
اما مرلین مونرو و آخرین فیلمی که پیرامونش ساخته‌شده یعنی بلوند! مونرو، آدم افاده‌ای و اهل ادعایی نبود. میلیون‌ها دلار در جیب کمپانی‌های تولیدکننده فیلم ریخت اما شوآف گذاشتن و کلاس گذاشتن جزء خصوصیاتش نبود. انسانی دلگرم و سهل‌انگار یا کمی حواس‌پرت بود که این خصلت به محبوبیتش بیشتر می‌افزود. عمده ستارگان هالیوود، چه زن چه مرد، طوری قیافه می‌گرفتند یا به چشم می‌آمدند یا درمعرض نمایش قرار می‌گرفتند که انگار، کاملا آماده‌اند تا سکان سیاسی کشور را در دست بگیرند و جنگ علیه کمونیست‌ها را اداره کنند. آنها قیافه می‌گرفتند، فخر می‌فروختند، شعارهای روشنفکری سر می‌دادند و اداهای سیاسی می‌گرفتند که عمدتا ژست‌هایی توخالی و از سر تحمیق افکار عمومی بود. مونرو فرق داشت. او اهل این قصه‌ها نبود. با مسائل ساده برخورد می‌کرد و چیزی بزرگ‌تر از دهانش نمی‌گفت. او سمبل کالای بنجلی شد که مردان هالیوود قصد داشتند به مردم دهه‌های بعد از جنگ جهانی دوم بفروشند: «بلوند خل»! زنی که زیباست و فقط باید به راضی نگه داشتن شوهرش بیندیشد و مسائل بزرگ‌تر را در اختیار مردان قرار دهد. زنی که باید به برتری مردان سفیدپوست، باور داشته باشد و خود را جسما و روحا در اختیار آنها قرار دهد تا جامعه در مسیر خوشبختی بماند! یکی از دلایل بیماری‌های روحی او در سال‌های قبل از مرگش، همین کشمکش‌های درونی او با تصویری بود که از او به‌عنوان نماد این تفکر منتشر شده بود. اتفاقا این کشمکش‌های درونی و نمودهای گاه‌وبی‌گاهش درصحنه‌های مختلف زندگی مونرو، در فیلم بلوند یا موطلایی، به‌خوبی به نمایش گذاشته شده است.
 مونرو، فقط زیبا یا سمبل جنسی نبود. او زن مهربانی بود که زندگی بسیار سختی داشت و خود را از طبقه مردم رنج‌کشیده به‌حساب می‌آورد. او خوشحال بود که محبوب‌ترین بانوی هالیوود است و زندگی‌اش می‌تواند برای دخترانی مثل خودش، یک الگو باشد. او اما چوب تصویری را خورد که از او ساخته بودند؛ تصویری که هرچه باسوادتر و آگاه‌تر شد، از آن بیشتر بدش آمد. تصویری که خیلی‌های دیگر در هالیوود کوشیدند از او فاصله بگیرند. زن زیبای کم‌سواد که باید سایه مردی بالای سرش باشد. او بهای عبور دیگر بازیگرهای زن هالیوود از این نگاه سطحی را با جانش پرداخت.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰