طی چند هفته گذشته که فضای کشور شاهد التهاباتی اجتماعی بوده است، رسانه‌ها و برخی چهره‌های معلوم‌الحال وابسته به دشمنان وجودی ایران اقدام به پیگیری پرو‌ژه‌هایی کرده‌اند که دقیقا هم‌راستا با اهداف کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه مردم ایران تعریف می‌شود. به‌منظور بررسی اهداف و ابعاد این جریانات و همچنین واکاوی نقش حمایتی دولت آمریکا از آنان، با سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

کارزار اینترنتی که هفته گذشته توسط گروه‌های اپوزیسیون مقیم کانادا علیه ایران کلید زده شد، خواستار اخراج سفرای ایران از کشورهای جی7، هفت کشور صنعتی جهان است. فکر می‌کنید این کارزار چه هدفی را دنبال می‌کند؟ باتوجه به اینکه این کارزار جنبه حقوق‌بشری هم خواهد داشت.
در سال‌های اخیر یکی از انواع فشارها، تحریم‌های هیبردی و ترکیبی که علیه جمهوری اسلامی ایران از 40‌سال قبل اعمال می‌شد، برجستگی ویژه‌ای پیدا کرده است که البته ریشه این برجستگی، به‌حدود دو دهه قبل بازمی‌گردد. اما باعنایت به بی‌تاثیر بودن تحریم‌های اقتصادی و تحریم‌های سیاسی و عدم‌موفقیت نظام سلطه در اعمال اهداف خودش درمورد جمهوری اسلامی، این فشارهای حقوق‌بشری بیش از گذشته نمود پیدا کرده و با تبلیغات بسیار گسترده مطرح می‌شود. در ماه‌های گذشته این فشارها و تحریم‌های حقوق‌بشری در چهارچوب پویش‌های متعدد، به بهانه‌های گوناگون علیه ملت ایران درحال افزایش است. در هفته‌های اخیر نیز پس از عدم‌موفقیت تیم بایدن و همسویان وی، بین کشورهای اروپایی و عدم‌موفقیت برای امضای توافق احیای برجام که نمی‌توانست تامین منافع ملی جمهوری اسلامی را داشته باشد، پویشی علیه ملت ایران در فضای مجازی درمورد مسائل حقوق‌بشری با تاکید بر فروش تسلیحات نظامی به روسیه در‌راستای کشتار مردم غیرنظامی اوکراین به‌وجود آمده ‌است و البته برای تهییج بیشتر و جمع‌آوری امضاها، موضوعات گوناگون دیگری همچون فوت یکی از افراد ایرانی در یکی از مراکز پلیس ایران و موضوعاتی همچون خودکشی بعضی از افرادی که باتوجه به سوابق اقدام به خودکشی در هفته‌های اخیر فوت کرده‌اند را مشاهده می‌کنیم. درواقع تلاش این جریان منتسب به رژیم‌صهیونیستی که مورد حمایت آمریکایی‌ها و پشتیبانی‌های پترودلارهای سعودی می‌باشد این است که شرایطی را پدید بیاورند که نمایندگی‌های جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر و اتباع ایرانی در کشورهای دیگر، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و درنهایت، افزایش تحریم‌ها علیه ملت ایران در حوزه‌های گوناگون صورت بگیرد که همه این اقدامات را می‌توانیم در یکی از ابعاد جنگ ترکیبی یادشده علیه ملت ایران قرار دهیم.

به هدف‌شان از این اقدامات اشاره کردید که می‌توان آن را تماما منطبق‌بر سیاست‌های دولت آمریکا علیه مردم ایران دانست، حالا با توجه به این مساله و با آگاهی از آنکه در بین لیدرهای این کارزار، نام‌هایی دیده می‌شود که طی دهه‌‌های گذشته از هیچ روشی برای ضربه‌زدن به جمهوری اسلامی ایران دریغ نکرده‌اند. وجه‌مشترک این افراد را در چه مواردی می‌‍‌دانید؟ 
در بررسی و مقابله با این اقدامات ضدبشری می‌توان به این نتیجه رسید که قطعا و یقینا بازیگرانی وجود دارند که نقش‌های گوناگونی به آنان واگذار شده است. مهم‌ترین مساله در این ‌ارتباط، شناختن دشمن اصلی است که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی هستند. علاوه‌بر‌ این باید توجه داشت گروهک‌هایی که درطول بیش از 40سال گذشته دستان‌شان به ‌خون ملت ایران آغشته شده است حتما در این میان نقش‌آفرینی ویژه‌ای برعهده دارند. البته افرادی که در ‌قالب‌های وکالت یا روزنامه‌نگاری یا مثلا فعالیت در حوزه زنان و حقوق‌بشر درحال نقش‌آفرینی هستند لایق آن نیستند که مورد‌توجه قرار گرفته یا حتی نام‌شان در محافل مرتبط مطرح شود. چون آنها افراد مزدوری هستند که به ملت خود پشت‌کرده و سابقه کشتار 17‌هزار نفر از ملت ایران را در پرونده خود دارند. نکته دیگر آنکه بخشی از این جریان آلوده و مفسد کسانی هستند که ثروت‌های هنگفتی از ملت ایران را در طول سالیان حکومت پهلوی‌ها و همچنین هنگام فرار از کشور، از ایران خارج کرد‌ه‌ا‌ند. بنابراین وقتی دشمن اصلی یعنی آمریکا را بشناسیم و مقابله جدی و عملی با این دشمن اصلی را در دستورکار خود داشته باشیم، قطعا و یقینا این مزدوران پشت‌کرده به ملت خود نیز مجبور به سکوت و بلند‌کردن دستان خود به نشانه تسلیم درمقابل ملت ایران خواهند شد. بنابراین بنده اصلا اعتقادی به این افراد و اشخاص و همچنین این جریان‌هایی که پشت‌سر آنها هستند، ندارم. مهم، دشمن‌شناسی‌ای است که باید در همه این قضایا به‌خوبی و براساس توصیه‌های حضرت امام و مقام‌معظم‌رهبری داشته باشیم.

واکنش رسانه‌ها و افکار‌عمومی ایران نسبت به این گروهک‌های ایران‌ستیز که در شراکت با دولت آمریکا، افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی را هدف خود قرار داده‌اند باید چگونه باشد؟
ملت ایران شناخت درستی از دشمنان اصلی خود به‌دست آورده و مسیری را برای پیمودن به‌سمت قله‌های علمی، دفاعی، اقتصادی و فرهنگی انتخاب کرده است که در بعضی زمینه‌ها توانسته به‌نزدیکی قله برسد و در برخی دیگر در مسیر رسیدن به آن است. به همین دلیل اصلا برای این جریان‌ها و گروه‌ها ارزشی قائل نیست که بخواهد اقدامی علیه آنها انجام شود یا نشود. همین که ما امروز در بعضی از حوزه‌های علمی توانسته‌ایم بین 10 کشور دنیا و در برخی از موضوعات بین 5 کشور دنیا باشیم، بزرگ‌ترین اقدام در پس‌زدن این جریان‌های مفسد و مزدوری ا‌ست که درحال‌حاضر علیه ملت ایران در‌حال فعالیت هستند. بنابراین بهترین و مهم‌ترین اقداماتی که باید صورت بگیرد، پیمودن این مسیر ‌با سرعت و بصیرت بیشتر و همچنین افزایش آگاهی است. افزایش آگاهی در پیمودن مسیری که امروز جمهوری اسلامی در مقابل ملت ایران قرار داده است.
نکته قابل توجه آنکه پرداختن به چنین مسائلی آنها را خوشحال می‌کند، از این جهت که هدف‌شان هم آن است که نام‌شان در روزنامه‌ها و مجلات کشور مطرح شود. مهم این است که مسیر پیمودن به قله‌ها توسط ملت ایران درحال انجام باشد و بیان اقدامات مزدورانه این افراد به‌نظرم بیشتر باعث تشویق آنان خواهد شد. همچنین باعث این موضوع می‌شود که احساس کنند جایگاهی در بین دشمنان ایران دارند. حرف پایانی هم آنکه آنها لیاقت این را ندارند که در رسانه‌های ایرانی حتی درموردشان پردازشی صورت گیرد.