اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
با هدف واکاوی آسیب‌هایی که اظهارنظرهای تند برخی چهره‌های سیاسی و صاحبان تریبون طی چندمدت گذشته داشته و مانند بنزینی بر آتش به التهابات اجتماعی دامن زده است.
  • ۱۴۰۱-۰۷-۲۸ - ۰۰:۱۵
  • 20
اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
برخی چهره‌ها این‌روزها طوری رفتار کردند که گویی دستورکارشان بحران‌سازی ا‌ست‌
برخی چهره‌ها این‌روزها طوری رفتار کردند که گویی دستورکارشان بحران‌سازی ا‌ست‌

با هدف واکاوی آسیب‌هایی که اظهارنظرهای تند برخی چهره‌های سیاسی و صاحبان تریبون طی چندمدت گذشته داشته و مانند بنزینی بر آتش به التهابات اجتماعی دامن زده است، با اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد  به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید. 

طی چند هفته اخیر که کشور شاهد اتفاقات تلخ و ناآرامی‌هایی خیابانی بود شاهد سخنان تند و بحران‌ساز جسته و گریخته از برخی چهره‌های سیاسی و افراد صاحب‌تریبونی بودیم که اتفاقا خود را هم دلسوز کشور و نظام معرفی می‌کردند. رویکرد این افراد در هنگام وقوع بحران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
مطرح شدن سخنان بحران‌زا در شرایطی که جامعه درگیر التهاب است هم غیرمسئولانه محسوب می‌شود و هم غیراخلاقی. رعایت انصاف، اخلاق و همچنین مدیریت واژه‌ها، جملات و تقوای کلامی و رفتاری در همه شرایط ضروری ا‌ست اما این مساله در شرایط بحران باید بیشتر از قبل رعایت شود؛ چراکه ممکن است یک کلمه مبهم، یا دارای بار معنایی متفاوت منجر به تشدید بحران شود. حتی ممکن است بعضا جان افراد دیگر را به ‌مخاطره بیندازد. نمونه‌اش را داشته‌ایم که در برخی مواقع، جمله‌ای، حرفی، تصویر یا کاریکاتوری باعث ایجاد یک موج رسانه‌ای گسترده‌ شده و خسارات و تلفات قابل توجهی را هم به‌دنبال داشته باشد. لزوما کشور خودمان را نمی‌گویم، این قضیه در سراسر دنیا صادق است. رعایت اخلاق، انصاف و مدیریت واژه‌ها در شرایط بحرانی به‌قدری مهم است که محدود به مقطع خاصی نیست. ممکن است حتی یک سخنی درست باشد اما آن سخن درست در یک موقعیت نامناسب یا شرایط بحرانی، باعث برداشت اشتباه و تنش‌افزایی ‌شود و امنیت ملی و روح و روان مردم را دچار مخاطره کند. به‌همین‌دلیل، حتی اگر دغدغه‌ای درست و راست باشد، در بحران‌ها باید با احتیاط بیشتری آن را مطرح کنیم. 
پس گفتن، نوشتن و به‌اشتراک‌گذاشتن حتی نکات درست و صحیح هم در بحران‌ها باید بااحتیاط باشد. چراکه وقتی ما می‌گوییم بحران، وقتی می‌گوییم مخاطرات، یعنی شرایط به‌گونه‌ای است که امکان دارد کوچک‌ترین محرکی وضع موجود را بیشتر به هم بریزد و باعث تشدید مشکلات شود. بنابراین باید حرف‌های درست بیشتر گفته شود، حرف‌های غلط هم به‌هیچ‌وجه گفته نشود. مثلا اگر حرف‌های نادرست در شرایط عادی گفته شده و در برخورد با آن اغماض می‌شود و خیلی روی آن دقت نمی‌شود، در شرایط بحران باید روی حرف‌ها بیشتر توجه و دقت کنیم، چون در شرایط بحرانی همین حرف نادرست ممکن است قشری از جامعه را دچار تلاطم روحی و روانی کند و امنیت ملی و آرامش موجود را برهم بزند. 
من فکر می‌کنم همه افراد، چه افراد حقیقی و چه افراد حقوقی باید در بحران‌های ملی به‌ویژه در بحران‌های انسانی و بحران‌هایی که بخش‌های مختلف جامعه را با خود درگیر کرده است، موجبات آرامش و عادی‌سازی شرایط جامعه را فراهم کنند. آرام کردن جامعه می‌تواند ازطریق اقناع‌سازی و همراه‌سازی انجام شود. متاسفانه بعضی افراد به‌ویژه مسئولان غیرمرتبط صحبت‌هایی نامتناسب با شرایط زمانی و مکانی بیان می‌کنند. این مسئولان ممکن است نمایندگان مجلس یا افرادی در یک وزارتخانه باشند اما مسئول مرتبط با این ماجرا نباشند، در یک سازمان یا یک بخش یا حوزه‌ای باشند که شغل و مسئولیت آنها مرتبط با بحران و کنشگری خاصی نباشد. بنابراین من فکر می‌کنم این افراد، با گفتن این جملات تحریک‌کننده، احساسی و بعضا نادرست، هم شرع و هم اخلاق را نادیده می‌گیرند و هم امنیت ملی را به‌ مخاطره می‌اندازند و باعث تشدید اختلافات، اعتراضات و گسترش اغتشاشات می‌شوند و بر نارضایتی و التهاب و تنش موجود دامن می‌زنند. ما طی هفته‌های اخیر متاسفانه شاهد آن بودیم که افرادی درباره سلبریتی‌ها، ورزشکاران، هنرمندان و حتی معترضان و اغتشاشگران حرف زدند. حرف‌هایی که هم در حیطه مسئولیت آنها نبوده، هم حرف‌های غیردقیقی بوده است. این حرف‌های غیردقیق و نامرتبط با حوزه‌های کاری افراد باعث سوءتفاهماتی شده که افراد به این سوءتفاهمات به چشم شبهه و اشکال نگاه کردند و واکنش نشان داده‌اند. من فکر می‌کنم هیچ آدم منصف، عاقل و دلسوزی در کشور و در این شرایط، نمی‌آید حرفی بزند که بر نارضایتی‌ها و ابهامات و اشکالات موجود بیفزاید. یعنی حتما باید مراقب رفتار، احترام و گفتار خود باشد. ممکن است حتی حرف او درست هم باشد اما این حرف هرچقدر درست را هم نباید در شرایط بحرانی زد. در همه‌جای دنیا معمولا در شرایط بحرانی، افراد حرف نمی‌زنند. سعی می‌کنند در جایی حرف بزنند که سخنان‌شان به حل بحران کمک کند. 
افراد دلسوز، آنجایی که پیش‌بینی می‌کنند ممکن است حرف زدن و مداخله‌شان هرچند درست و منطقی، ممکن است منجر به تشدید بحران شود باید از مطرح کردن آن صرف‌نظر کنند. این یک اصل اخلاقی و حرفه‌ای در همه‌ دنیاست. یعنی آنها باید صبر کنند تا مستندات مربوطه ثبت و ضبط شود و زمانی‌که مدتی از بحران گذشت و شرایط عادی شد مطالبات خود را مطرح و پیگیری کنند. 
متاسفانه ما در روزهای اخیر شاهد بودیم که برخی به‌جای اقناع‌سازی و آرام‌ کردن فضا، خواسته یا ناخواسته گویی بحران‌سازی را در دستورکار خود داشتند. حرف‌هایی زدند و افرادی را ناراحت کردند؛ چه افرادی که خود مخاطب آن حرف بودند و چه طرفداران آنان از این اظهارات گله‌مند شده‌اند. 
به‌نظر می‌رسد برخی فکر می‌کنند همه باید هر آنچه که آنان دوست دارند را دوست داشته باشند و آن‌طور که آنها فکر می‌کنند فکر کنند و آنچه آنها می‌پوشند بپوشند. در این میان نیز هر که غیر از آنها فکر کند، بپوشد و اظهارنظر کند را با برچسب‌های ناروا، غیراخلاقی و بسیار زشتی مورد توهین قرار می‌دهند. 

نکته دیگری که در التهابات اخیر شاهد بودیم، اظهارنظرهای متعدد چهره‌های مطرح اعم از سلبریتی‌ها و سیاسیون بود. اظهاراتی که بعضا باتوجه به دور بودن از فضای تخصص‌شان با اطلاعات نادرست و غیرواقعی همراه بود. چطور می‌توان از پیش آمدن چنین مواردی جلوگیری کرد؟ 
یک امر مهم به‌ویژه در شرایط بحران این است که هرکسی متناسب با تخصص و مسئولیت خود حرف بزند ولی متاسفانه شاهد آن هستیم که افراد و بخش‌های مختلف(چه افرادی که مسئولیت دارند و چه افرادی که تحت عنوان سلبریتی‌ حوزه‌های مختلف ورزشی و هنری معرفی شده‌اند) بعضا اظهارنظرهایی دارند که تناسبی با تخصص‌شان ندارد. آنها باید به‌طور ویژه‌تر به مدیریت واژه‌ها و جملات پرداخته و بیشتر مراقب گفتارشان باشند. 
به‌هرحال این‌طور نیست که همه افراد در تمامی حوزه‌ها تخصص داشته باشند، به‌ویژه در شرایط بحرانی که فضای کشور اصطلاحا غبارآلود و گل‌آلود است. حتما همه ازجمله نمایندگان مجلس و آنهایی که تریبون دارند، روحانیون و مسئولان بخش‌های مختلف و سلبریتی‌ها باید مراقب حرف‌ زدن‌شان باشند. یک مساله بدیهی دیگر آنکه مثلا اگر شخصی که در حوزه‌های هنری مهارت دارد، خوب آواز می‌خواند یا خوب بازی می‌کند یا ورزشکار خوبی ا‌ست، لزوما این‌طور نیست که در حوزه‌های پیچیده جنگ شناختی و سیاسی هم دارای نظر باشد. 
این افراد بهتر است مراقب باشند تا رفتار و سخنان‌شان منجر به تشدید التهابات نشود و اگر نقد یا اشکالی دارند و احساسات‌شان جریحه‌دار شده باید سعی کنند در جای مناسب و در وقت مناسب آن را با جملات و واژه‌های مناسب مطرح کنند. 
اما از طرف دیگر شاهد بودیم که برخی سلبریتی‌ها حرف‌هایی زدند که ناشی از اطلاعات نادرست‌شان بوده است. همچنین اظهارنظر‌هایی داشتند که متناسب با تخصص‌شان نبود. مثلا فرض کنید منی که تخصصم مدیریت رسانه است، بیایم و در حوزه فیزیک حرف بزنم. اما هر جایگاهی داشته باشم، هر میزان هم محبوبیت داشته باشم، حرف زدنم راجع به فیزیک، اشتباه است. 
سلبریتی‌ها، نمایندگان مجلس و سایر کنشگران سیاسی اگر حرفی دارند که ممکن است بحران را تشدید کند و حیطه‌های بحران را گسترش دهد و موجب ناراحتی مردم شود، می‌توانند اینها را از طریق ارتباطات میان‌فردی و شرکت در جلسات دوطرفه مطرح کرده و حل کنند.
برای مصداقی‌تر صحبت کردن درباره اتفاقات اخیر می‌توان به کنش‌های علی دایی اشاره کرد. او یک شخصیت ملی و قابل احترام است و مردم و مسئولان هم به او احترام می‌گذارند. ایشان در حساب کاربری خود نکته‌ای را مطرح کرد و آن اینکه از دیدگاه ایشان، اشتباهی در شهر محل تولدشان رخ ‌داده که البته درواقعیت مدارک و مستنداتی وجود دارد که خلاف آن را نشان می‌دهد. در چنین مساله‌ای، علی دایی باید بیشتر مراقبت می‌کرد و نباید پیش از آنکه اطلاعاتش دقیق‌تر شود موضع‌گیری می‌کرد ولی در هرصورت ایشان ادعا دارد که حرفش درست است. آیا نمی‌شود در این ساختار، در بخش‌های مختلف اعم از دولت، مجلس یا قوه‌قضائیه تیم یا افرادی پیدا شوند که برادرانه و دوستانه و با هدف رفع ابهام مردم، از علی دایی دعوت کنند که اگر ایشان پرسش یا ابهامی دارد برطرف شود؟ مثلا او را سر صحنه ببرند و مستندات را دراختیارش قرار دهند تا ابهامات برطرف شود. او یا قانع می‌شد یا قانع نمی‌شد. ولی درهرحال این التهاب هم به‌وجود نمی‌آمد. در چنین شرایطی گویی تمام ابزارهای دراختیار مسئولان، کنشگران و سلبریتی‌های ما محدود به توییتر، اینستاگرام و دیگر صفحات مجازی و رادیو و تلویزیون است. درصورتی‌که شاید بتوان گفت در شرایط بحرانی افراد حتما باید سعی کنند ارتباطات میان‌فردی را گسترش دهند تا حتی ناخواسته و با یک کلمه موضع‌گیری، اظهارنظر یا برچسب‌زنی به دیگران به تشدید برخی التهابات دامن نزنند. 
شاخص دلسوزی و مسئولیت‌پذیری افراد باید میزان نقش آنان در آرامش‌زایی، عادی‌سازی و اقناع‌سازی جامعه باشد. همچنین باید با اظهاراتش به امنیت روحی‌ و روانی مردم و حتی امنیت ملی کشور کمک کند و از تشدید بحران‌ها جلوگیری کند. اینها شاخص دلسوزی و مسئولیت‌پذیری افراد در بخش‌های مختلف است. 
چه دولت‌، چه سلبریتی‌ها، چه قوه‌قضائیه و چه نمایندگان مجلس؛ طرف‌های حقیقی و حقوقی، هر مطلبی، هر ویدئویی یا هر پستی که به‌اشتراک می‌گذارند، نباید امنیت و آرامش مردم را به هم بریزد. افرادی که کشور و مردم را دوست دارند، نباید حرف‌هایی بزنند که به تشدید بحران دامن ‌زده و به دشمن کمک کند. 

همان‌طور که می‌دانیم رسانه‌های ایران‌ستیز همواره مترصد فرصتی هستند تا از مطالبه‌های مردم سوءاستفاده کنند. برای مقابله با این رویکرد آنها باید چطور اقدام کرد؟
یک تاکتیکی از سوی این رسانه‌ها به‌کار گرفته می‌شود که به آن تاکتیک نقل‌قول می‌گویند. آنان بر اثر این تاکتیک، واژه‌ها، عبارات و جملات خاصی را دقیقا متناسب با اهداف خود از منابعی[که ممکن است نماینده مجلس، دولتمرد، سلبریتی یا هرکنش‌گر دیگری باشد] انتخاب کرده و آن را برجسته ‌می‌کنند. من این چند روزه روی آن مطالعه داشته‌ام و با تحقیق دارم عرض می‌کنم. کاری که رسانه‌هایی مثل ایران‌اینترنشنال، بی‌بی‌سی و من‌وتو این روزها دارند انجام می‌دهند آن است که با استفاده از نقل‌قول‌ها، به‌ویژه نقل‌قول منابع ایرانی ازجمله سلبریتی‌ها و مسئولان سعی‌ می‌کنند آن اظهارات را مصادره‌به‌مطلوب کنند. مثلا عین جمله نماینده مجلس و سلبریتی را می‌گذارند و بخش‌هایی از آن را حذف می‌کنند تا بدون اینکه خودشان حرفی زده باشند، تنها با استفاده از نقل‌قول‌های افراد، به‌نفع خود به‌تحریک مخاطبان و تشدید اغتشاشات بپردازند. مسئولان مختلف کشور باید متوجه این تاکتیک باشند و بروند ببینند در صفحات رسانه‌هایی مثل ایران‌اینترنشنال چه نقل‌قول‌هایی از چه افرادی وجود دارد. افرادی که سخنان‌شان تیتر چنین رسانه‌هایی می‌شود باید بیشتر مراقب باشند تا در این شرایط حساس با اظهارات‌شان، به دشمن پاس روی تور ندهند. 
 
در کشورهای دیگر چطور؟ آیا همزمان با به‌وجود آمدن چنین بحران‌هایی شیوه‌نامه‌ای وجود دارد که فقط به مسئولان خاصی اجازه اظهارنظر دررابطه با تحولات را بدهد؟
در برخی کشورهای دنیا همزمان با بحران‌هایی که در سطح ملی برایشان به‌وجود می‌آید، در بخش‌های مختلف سخنگویانی وجود دارند که در چنین شرایطی آنها هستند که حرف می‌زنند. یعنی در زمان وقوع بحران مشخص است که چه افرادی باید حرف بزنند. این سخنگویان در حوزه تخصصی خود مسئولیت دارند و باید سعی کنند فاصله میان زمان وقوع و زمان انتشار را به‌حداقل رسانده و اطلاعات مورد نیاز مردم را صادقانه و درست تامین کنند. 
علاوه‌بر سخنگویان بخش‌های رسمی، افرادی هم هستند که به‌جهت تخصص‌شان و صاحب‌نظر بودن‌شان بر اساس درسی که سال‌ها در آن رشته خوانده‌اند می‌توانند اظهارنظر کنند اما در این ‌میان یک شرط مهمی برایشان وجود دارد و آن اینکه به‌شرطی باید حرف بزنند که این اظهارنظرشان به حل بحران ملی کمک کند. 
مثلا اگر نسبت به بخشی از بحران غفلتی صورت گرفته آن نقطه را مورد توجه قرار می‌دهند تا مسئولان مرتبط با آن قسمت به مشکلات مغفول‌مانده توجه بیشتری داشته باشند. البته همین افراد متخصص هم نمی‌آیند در دل بحران انتقاد کنند. افراد و رسانه‌های حزبی و غیرحزبی در دل بحران‌های ملی اقدام به جمع‌آوری مشکلات و انتقادات می‌کنند تا «بعد از عادی شدن شرایط» آن موارد را مطالبه کنند. حتی ممکن است پیگیری آن موارد به‌گونه‌ای پیش رود که درنهایت منجربه محاکمه و برکناری افرادی شود که در آن بحران سوءمدیریت داشته‌اند. به‌عنوان کسی که حوزه تخصصی‌اش مدیریت بحران است و دارد در این حوزه کار می‌کند به مسئولان مربوطه پیشنهاد می‌کنم حتما در شرایط موجود نسبت به افرادی که به بخش‌های مختلف انتقاد دارند و آن را مطرح می‌کنند، فارغ از اینکه سلبریتی هستند یا جایگاه دیگری دارند، «استراتژی صبر» را انتخاب کنند و مواجهه‌شان با این افراد حتما باید دلسوزانه، صبورانه، مودبانه و مسئولانه باشد. 
باید ضعف مدیریت و سوءتدبیرها را جمع‌آوری یا از طریق ارتباطات میان‌فردی منتقل کرده تا هرچه‌ سریع‌تر برطرف شوند. نکته پایانی آنکه هرگونه طرح انتقاد که باعث شود بحران‌های موجود تشدید شود، هم ضررهای اقتصادی قابل توجهی دارد که رشد و توسعه کشور را با تأخیر مواجه می‌کند و هم به روح‌ و ‌روان ‌مردم و همچنین امنیت ملی کشور ضربه می‌زند. 
 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰