سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: بررسی وضعیت چند کشور در منطقه نشان میدهد واشنگتن با چه سطحی از صفآرایی در مقابل خود روبهرو شده است؛ صفهایی که درنهایت «اخراج آمریکا از منطقه» را برای واشنگتن ترسیم خواهند کرد. در این میان بهجز آمریکا متحدان آن مانند رژیمصهیونیستی، عربستان و اروپا نیز به شکلی جدی وارد انجام اقدامات سنگین علیه تهران شدهاند. بخت آمریکا در غرب آسیا برگشته است. این منطقه از یکسو شاهد شکستهای آمریکا و از طرف دیگر پیروزیهای محور مقاومت است. واشنگتن در سال 2021 از افغانستان گریخت و یک سال بعد در حال نقش برآب شدن توطئههایی است که از سال 2019 بیوقفه برای ثمردهی آنها تلاش کرده است. روی کار آمدن دولت تازه نفس ایران در سال 2021 ضربهای اولیه به آمریکا بود اما در هفتههای اخیر با عقبنشینی این کشور و رژیمصهیونیستی در برابر تهدیدات نظامی مقاومت لبنان و همچنین انتخاب سران سیاسی عراق وضعیت این کشور بغرنجتر شده است. در همین حال یمن نیز درحال کوبیدن بر طبل انتقامجویی از محور غربی و متحدانش در ریاض و ابوظبی است. بررسی وضعیت چند کشور در منطقه نشان میدهد واشنگتن با چه سطحی از صفآرایی در مقابل خود روبهرو شده است؛ صفهایی که درنهایت «اخراج آمریکا از منطقه» را برای واشنگتن ترسیم خواهند کرد. در این میان بهجز آمریکا متحدان آن مانند رژیمصهیونیستی، عربستان و اروپا نیز به شکلی جدی وارد انجام اقدامات سنگین علیه تهران شدهاند. این درحالی است که بهجز تلآویو، دومورد دیگر درحال مذاکره با ایران هستند. عربستانسعودی که از سال 2016 روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرده با میانجیگری عراق تاکنون پنج دور مذاکره با ایران را در بغداد پشتسر گذاشته، اتحادیهاروپا نیز نقش خود را تسهیلگر مذاکرات هستهای میداند. بروکسل که در سالهای اخیر کوشیده بود با انتقاد از فشار حداکثری آمریکا در ظاهر چهرهای متعادل و مخالف تحریم از خود نشان دهد، پس از اغتشاشات اخیر در حرکتی برخلاف ادعاهایش از قصد خود برای تحریم تهران خبر داده است. این ادعای اروپا درحالی صورت میگیرد که ایران با برقراری ثبات در منطقه و مبارزه با تروریسم مانعی مهم دربرابر هجوم مهاجران به این قاره بوده و همانند سدی محکم دربرابر ارسال موادمخدر به قاره سبز عمل کرده است. بهنظر میرسد تهران باید پس از آشکار شدن سوءاستفاده اروپا از اغتشاشات، اقدامات خود در حوزه ممانعت از رسیدن التهابات به قاره سبز را تعدیل کرده و حساسیت کمتری درباره هجوم مهاجران به این قاره داشته باشد. همچنین با وجود مبارزه با ارسال موادمخدر از خاک ایران به هر مقصدی، تهران باید اشتراکگذاری اطلاعات خود در چنین حوزهای با اروپا را کاهش دهد.
روی کارآمدن دولت تازهنفس در ایران
انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 ایران تحت شدیدترین فشارها برگزار شد. تحریمهای اقتصادی، بحرانهای ناشی از کووید-19 و همچنین ادامه همهگیری این ویروس. علیرغم این شرایط بحرانی و سایه تهدید همهگیری ویروس کرونا در اقدامی بیسابقه 42درصد از واجدان شرایط پای صندوقهای رای حاضر شده و دولت جدید را انتخاب کردند. این انتخابات بهدلیل مشارکت نسبی بالا که با توجه به شرایط ویژهای رخ داد و همچنین انتخاب دولتی کارآمد باعث شد وضعیت غرب نسبت به ایران تغییر کند.
دولت جدید همانند دولت پیشین ایران طرفدار تواضع دربرابر غرب نبود و از سوی دیگر با خارج کردن برجام از کانون تمرکز خود به اداره کشور مستقل از آن پرداخت. این دولت در ادامه موفق شد کووید-19 را در بحبوحه طغیان آن در کشورهای غربی مهار کرده و در تابستان 1401 برخلاف تابستان 1400، روزهای بدون خاموشی را برای کشور رقم بزند. این دولت همچنین در حوزه هستهای موفق شد در مذاکرات هستهای امتیازاتی مانند باقیماندن سانتریفیوژهای پیشرفته در کشور، افزایش وزن کیک زرد تحویلی به ایران و راستیآزمایی لغو تحریمها را از غرب اخذ کند. این دولت در مدت یکسال فعالیت خود در حوزه اقتصادی نیز صادرات نفت را افزایش داده و به بیش از یکمیلیون بشکه در روز رساند و از سوی دیگر با حذف ارز ترجیحی گامهای بزرگی را برای منطقیتر ساختن اقتصاد کشور برداشت. این موفقیتها برای ایران درحالی صورت گرفت که دولت جدید با رویگردانی از موضع دولت قبل در تواضع دربرابر غرب، نگاه به همسایگان و همگرایی با شرق را در پیش گرفت.
ملت عراق به دولت رسید؛ غرب به شکست
عراق از اکتبر 2019 شاهد ناآرامیها و اردوکشیهای خیابانی با تحریک غرب بود. در پیامد این اقدامات در اواخر این سال دولت عادل عبدالمهدی، نخستوزیر وقت این کشور مجبور به استعفا شد. در ادامه این تحولات نیز آمریکا با ترور فرماندهان پیروزی شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس، نایبرئیس حشدالشعبی کوشید وضعیت را بغرنجتر کند. درپی این اقدامات مصطفی الکاظمی که موردقبول واشنگتن بود برخلاف آرایش سیاسی گروههای عراقی حاضر در پارلمان، در بغداد به قدرت رسید.
در جریان انتخابات اکتبر 2021 آمریکا و گروههای سیاسی متحد آن «کژ حوزهبندی»، «تقلب در صندوقهای رای» و «تزریق پول» موفق شدند کرسیهای زیادی را بهدست آوردند. پس از آن بود که جریان صدر به رهبری مقتدا صدر، حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و ائتلاف السیاده به رهبری الحلبوسی در ائتلاف با یکدیگر تلاش کردند قدرت را در بغداد قبضه کنند.
علیرغم این تلاشها پایداری و سیاست ورزی چهارچوب هماهنگی شیعیان باعث شد درنهایت جریان صدر با اشتباهات متعدد و خودویرانگر از گردونه رقابتها حذفشده و در خیابان نیز با وجود ایجاد آشوب از اقدامات حداکثری بازماند. در این دوره طرفداران صدر حملات زیادی به مراکز اصلی قدرت در منطقه سبز بغداد داشتند اما ناکام ماندند. در مقطع حساسی از این آشوبهای خیابانی نامه تاریخی آیتالله سیدکاظم حائری در 7 شهریور باعث تغییرات شگرفی در عراق شد. وی در بیانیه خود ضمن کنارهگیری از مرجعیت که در تاریخ تشیع بیسابقه بود با تقبیح مقتدی صدر و سیدجعفر صدر هواخواهانش بهویژه در جریان صدر را به پیروی از ولایتفقیه و مرجعیت آیتالله سیدعلی خامنهای فراخواندند.
پس از این بیانیه مقتدی صدر در اقدامی انفعالی و برای چندمین بار اعلام کرد از سیاست کنارهگیری میکند اما بلافاصله پس از این ادعا عدهای از طرفداران او بار دیگر به منطقه سبز حمله بردند که درپی آن چندین تن کشته و تعدادی از نیروهای حفاظت از امنیت نیز به شهادت رسیدند. با این واقعه فشارها بر صدر بهگونهای افزایش یافت که او بهطور موثری موقتا منزوی شد. مقتدی در همکاری با غرب و کشورهای عربی منطقه پیش از استعفای نمایندگان جریانش از پارلمان تلاش داشت تا سیدجعفر صدر تنها پسر شهید آیتالله محمدباقر صدر را که سفیر عراق در انگلستان بود با چراغ سبز لندن به نخستوزیری برساند. او پس از استعفا نیز تلاش داشت با فشارهای خیابانی و ممانعت از انتخاب نخستوزیری جدید، دوره حکومت مصطفی الکاظمی را طولانی سازد.
جریان صدر پس از ناکامیها و منزوی شدن در فضای داخلی عراق در هفتههای اخیر تلاش کرد درگیریهایی را در استان بصره ایجاد کند. همچنین روز پنجشنبه صدر بههمراه متحدش الکاظمی تلاش کردند با شلیک 9 راکت بهسمت پارلمان جلسه آن را برای انتخاب رئیسجمهور به تعویق بیندازند. در این حمله که از خمپاره نیز استفاده شد تعدادی از نیروهای امنیتی و مردم زخمی شدند و خساراتی نیز به کاروان نمایندگان وارد آمد. در همین راستا بود که خانم عالیه نصیف، عضو چهارچوب هماهنگی شیعی گفت: «حتی اگر بارانی از موشک هم بیاید باز هم جلسه پارلمان را تکمیل خواهیم کرد و ساخت دولت را به سرانجام میرسانیم. خودروی نماینده عضو دولت قانون که در اثر موشکپراکنی بهسمت ساختمان مجلس آسیب دید.» در این روز اما عراق بار دیگر پیچیدگیهای بیبدیل خود را نشان داد. دولت قانون (به ریاست نوری المالکی)، جنبش حقوق (وابسته به کتائب حزبالله عراق)، جنبش عطاء (به ریاست فالح الفیاض، رئیس حشدالشعبی) که عضو چهارچوب هماهنگی هستند براساس ائتلافی با نام اداره دولت با حزب دموکرات کردستان (به ریاست مسعود بارزانی)، ائتلاف السیادة (اهل سنت به رهبری محمد الحلبوسی)، که در هفتههای اخیر ایجادشده است عبداللطیف جمال رشید را بهعنوان گزینه ریاست جمهوری در نظر گرفتند. این درحالی بود که اعضای پیشین چهارچوب هماهنگی همچنان در این ساختار باقیمانده بودند. در طرف دیگر اما دیگر طرفهای حاضر در چهارچوب هماهنگی یعنی فراکسیون صادقون شاخه سیاسی عصائب اهل الحق (به رهبری قیس خزعلی)، سازمان بدر(به رهبری هادی العامری)، حیدر العبادی، جریان حکمت ملی (به ریاست عمار الحکیم) درکنار حزب اتحادیه میهنی بهعنوان متحد پیشین این چهارچوب باقیمانده و به برهم صالح رای دادند.
در دور نخست رای گیری بهدلیل عدم حضور برخی جناحها مجموع آرا 277 رای از مجموع 328 رای بود. در این دور عبداللطیف رشید 157 رای و برهم صالح 99 رای کسب کردند. براساس قوانین رئیسجمهور باید دوسوم آرا را کسب میکرد اما هیچکدام موفق به کسب حدنصاب 184 رای لازم نشدند و انتخابات به دور دوم کشید. براساس قوانین دو نامزدی که بیشتری آرا را کسب کردهاند به دور دوم راه پیدا میکنند و در این دور حدنصاب دیگر دوسوم نیست و صرفا نیمی از آرا کفایت میکند. در این دور نیز عبداللطیف رشید با کسب 5 رای بیشتر نسبت به دور قبلی با 162 رای بر برهم صالح که آرایش تکرار شدند، پیروز شد. این اتفاق درحالی رقم خورد که تا چندی پیش تصور میشد برهم صالح با توجه به شرایط جدید بار دیگر رئیسجمهور عراق خواهد شد. گفته میشود حزب دموکرات پس از آنکه متوجه شد بهدلیل استعفای صدر موازنه علیه این حزب بهنفع اتحادیه میهنی تغییر کرده است در مذاکره با دولت قانون و تشکیل ائتلاف اداره دولت، از گزینه پیشین خود ریبر احمد -که بر آن اصرار داشت- دست کشید به این شرط که بهجای برهم صالح، عبدالطیف رشید به ریاستجمهوری برسد. اقدامی پیچیده که بهنظر میرسد مسعود بارزانی به چند دلیل انجام داده است. نخست آنکه دربرابر حذف ریبر احمد بهعنوان گزینه اصلی حزب دموکرات، برهم صالح نیز بهعنوان گزینه اصلی حزب رقیب به قدرت نرسد. دوم آنکه انتخاب عبدالطیف رشید دارای ظرفیتهایی از ایجاد تنش در داخل اتحادیه میهنی بود. عبدالطیف رشید شوهرخاله بافل طالبانی است و بههمراه همسرش جزء حلقه رهبران حزب اتحادیه میهنی بهشمار میرود اما بافل طالبانی که پس از کنار زدن لاهور شیخ جنگی پسرعمویش از رهبری اشتراکی حزب، با تسلط کامل بر امور اتحادیه میهنی بهدنبال برگزیدن برهم صالح بهعنوان رئیسجمهور بود و در تقابل صالح و رشید او را برگزید، با قدرتی جدید در کنار خود مواجه شده است؛ هرچند سطح این شکاف مشخص نیست. اقدام مسعود بارزانی درکنار گذاشتن گزینه خود برای ریاستجمهوری و حمایت از رشید حکایت از سیاستورزی او داشت تا شکستش در این حوزه انفعالی نباشد. بااینحال بافل طالبانی پس از انتخاب رشید آن را پیروزی حزب اتحادیه میهنی دانست و آن را نتیجه مقاومت این حزب دربرابر رقیب خود توصیف کرد. با حلوفصل مساله ریاستجمهوری، عبداللطیف رشید لحظاتی پس از انتخاب، محمد شیاع السودانی از چهارچوب هماهنگی را مامور تشکیل دولت کرد. السودانی پیشتر نیز در سالهای 2019 و 2020 جزء گزینههای احزاب شیعی نزدیک به محور مقاومت برای نخستوزیری بود. السودانی از گزینههای نزدیک به نوری المالکی، نخستوزیر اسبق عراق بهشمار میرود که رقیب جدی مقتدی صدر است. گفته میشود السودانی نیز مانند نوری المالکی شخصیتی مستحکم دارد که میتواند در برابر فشارها و توفانهای شدید سیاسی عراق مقاومت کند. نوری المالکی که نخستوزیریاش از سال 2006 تا 2014 طول کشید، با فشار همهجانبه غرب و توطئه حمله داعش از قدرت کناره گرفت و هماکنون حزبش با 38 کرسی در درون چهارچوب هماهنگی شیعیان دارای بیشتری کرسی است و با توجه به وزن وی، او هماکنون رهبری این جریان را برعهده دارد. السودانی نیز حداقل در دوران صحبت از نخستوزیریاش از سال 2019 تاکنون در گردونه رقابتها خود را حفظ کرد و نشان داد حتی بدون قدرت از جایگاهش عدول نمیکند.
لبنان با مقاومت؛ پیروز دربرابر بلوک غرب
سال 2018 نقطهعطفی در انتخاباتهای منطقه بود. در این سال نیروهای نزدیک به محور مقاومت پیروزیهای معناداری در لبنان و عراق به دست آوردند. در انتخابات سال 2018 لبنان نیروهای مقاومت این کشور و متحدانش بیشتری کرسیها را در اختیار گرفتند. با این وجود به دلیل تقسیمبندی مسئولیتها در این کشور میان طوایف و مذاهب، سعد حریری رهبر جریان مستقبل از اهلسنت که به آمریکا گرایش داشت با تمدید نخستوزیریاش به ریاست دولت ادامه داد؛ هرچند مجبور شد وزارتخانههای مهمی را به افراد متحد محور مقاومت بدهد. در این دوره بهعنوان نمونه جبران باسیل عضو جریان آزاد ملی از مسیحیان که متحد مقاومت به شمار می رفت مسئولیت وزارت خارجه را برعهده داشت. حریری در ژوئن 2019 برای جبران کسری بودجه 3.5 میلیارد دلاری دست به اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی زد که باعث شد این کشور درگیر اعتراضات شود. او وعده داد با کنار گذاشتن ریاضت اقتصادی، اصلاحات اقتصادی را در پیش گیرد اما این اقدامات برای بازگشتن معترضان به خانه کافی نبود. در این مرحله سعد حریری تلاش کرد بر موج اعتراضات سوار شود. او در 29 سپتامبر 2019 (7 آبان 1398) برای دومین بار در میان تظاهرکنندگان سخنرانی کرد و با اعلام «بنبست» در کشور از سمتش کناره گرفت. این اقدام او در جایگاه یک معترض انجام گرفت درحالی که خود عامل آغاز اعتراضات بود. استعفای حریری در کنار کارشکنی برای تشکیل دولت بعدی، وضعیتی دشوار را برای لبنانیها رقم زد. سعد حریری که بلوک اهل سنت را رهبری میکرد با عدممعرفی گزینه نخستوزیری و کارشکنی تلاش داشت براساس طرح غرب لبنان را وارد دورهای طولانی از خلا قدرت کند؛ با این حال نیروهای مقاومت لبنان موفق شدند «حسان دیاب» نماینده مستقل اهل سنت را در 21 ژانویه 2020 (یکم بهمن 1398) به نخستوزیری برسانند. متحدان غرب با محوریت حزب «قوات اللبنانیة» به رهبری سمیر جعجع و هدایت سفیر عربستان به دنبال نخستوزیری «نواف سلام» نماینده سابق لبنان در سازمان ملل بودند. تبلیغ آنان در این دوره به شکلی غیرواقعی روی مستقل بودن شخصیت نواف سلام بود بدون آنکه روشن سازند چرا او با چنین حامیانی مستقل و دیگران وابستهاند. علیرغم موفقیتهای اولیه اما توطئههای بینالمللی بهشدت بر ایجاد خلا در لبنان متمرکز بودند. انفجار مشکوک 4 اوت (14 مرداد 1399) که خسارات هنگفتی به بار آورد و به مجرایی برای تزریق نگرانی و اقدامات روانی علیه لبنان تبدیل شد موجب گشت دیاب در 10 اوت از سمت خود استعفا دهد. پس از این استعفا نیز سعد حریری به کارشکنیهای خود ادامه داد تا آنکه با بحرانیتر شدن شرایط لبنان او چارهای جز همراهی با سیاستهای کلان سیاسی کشورش نداشته باشد. حتی این اقدام او نیز مورد قبول متحدانش نبود زیرا آنان به دنبال آشوب کامل در لبنان بودند چیزی که اکثریت قاطع لبنان و مسئولانش از آن بیزار بودند. بر همین مبنا بود که سعودیها برای انتخابات پارلمانی 2022 از سعد حریری نیز عبور کرده و برای رهبری برادرش «بها حریری» بر حزب المستقبل تلاش کردند. با وجود این تلاشها اما در انتخابات این سال نیز محور غربی شکست سختی متحمل شد. علیرغم این شکست جریان وابسته به غرب در لبنان تلاش داشت با اقدامات رسانهای و روانی، خود را پیروز انتخابات نشان دهد اما تحولات بعدی خلاف آن را نشان داد. در نخستین گام «نبیه بری» از بلوک مقاومت با کسب 65 رای مجددا به ریاست پارلمان رسید. در گام دوم پارلمان لبنان در 23 ژوئن (2 تیر 1401) شاهد رایگیری میان نامزدهای نخستوزیری بود. پیش از این سعد حریری که با ضربهای از سوی سعودیها روبه رو شده بود تحت فشار اقتضائات سیاسی لبنان مجبور شد نجیب میقاتی را از جریان متبوعش بهعنوان نامزد نخستوزیری معرفی کند؛ اقدامی که مورد استقبال جریان مقاومت نیز قرار گرفت. هرچند سعد حریری در اکثر مواقع بر ضد جریان مقاومت عمل میکند و متحد دیرین جبهه غربی است اما به دلیل مقبولیت در میان اهل سنت همواره مورد احترام جریان مقاومت بوده و در سال جاری نیز این جریان به دلیل اختلاف میان حریری و عربستان بار دیگر جانب حریری را گرفت. پیشتر نیز در سال 2017 عربستان با گروگان گرفتن حریری در خاک خود او را مجبور به استعفا کرده بود که با پافشاری مقاومت لبنان و میانجیگریهای بینالمللی آزاد شده و با بازگشت به بیروت به ادامه مسئولیت خود پرداخت. در جلسه 23 ژوئن نجیب میقاتی با حمایت اکثر اعضای جریان مقاومت با 54 رای در مقابل نواف سلام با 25 رای پیروز شده و به نخستوزیری رسید. در این روز 46 نماینده نیز تصمیم گرفتند به هیچکدام از نامزدها رای ندهند. در کنار پیروزیهای سیاسی نیروهای مقاومت لبنان که برای ثبات سیاسی و ساقط کردن نقشههای غرب حیاتی بودند گامهای دیگر مقاومت نیز آغاز شد. ارزش پول ملی لبنان به دلیل تحریمهای غیرمستقیم و خرابکاری در شبکه بانکی این کشور طی سه سال اخیر تا 90 درصد کاهش یافته و وضعیت هولناکی برای معیشت مردم این کشور رقم زده است. با اینحال یک راه اصلی در این میان پدیدار شد که منابع گازی دریای مدیترانه بود. رژیمصهیونیستی در این حوزه درحال آماده شدن برای استخراج گاز از میدان گازی کاریش بود و در همراهی با آمریکا مانع از بهرهبرداری لبنان از میدان گازی قانا میشد. در چنین شرایطی نیروهای مقاومت لبنان اعلام کردند منتظر نمیمانند تا بر اثر قحطی نان و انرژی مردم لبنان در صف نان یکدیگر را بکشند و خونشان هدر برود، بلکه آن را به سمت جنگی شرافتمندانه با دشمن هدایت میکنند؛ جنگی که حاصل آن شهادت توسط دشمن است نه قتل توسط هموطن. در همین راستا رژیمصهیونیستی براساس سیاستهای آمریکا بهشدت در تکاپو برای آغاز بهرهبرداری از میدان کاریش بود. واشنگتن سعی میکرد در بحبوحه جنگ اوکراین و بحران انرژی به سرعت گاز میدان کاریش را به اروپا برساند. بر این اساس نیروهای مقاومت لبنان تهدید کردند درصورت آغاز استخراج از کاریش آن را مورد حمله قرار میدهند. پس از چند ماه کشمکش غرب با آگاهی نسبت به جدید مقاومت دربرابر لبنان عقب نشست. براساس پیشنویس توافق ترسیم مرزها میدان گازی قانا در شمال میدان گازی کاریش به لبنان خواهد رسید. قرار است این میدان توسط شرکت توتال فرانسه برای گازرسانی به اروپا مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این موضوع باعث سرازیرشدن میلیاردها دلار درآمد به خزانه خالی لبنان میشود.
میخ محکم مقاومت در یمن
دولت نجات ملی یمن مستقر در صنعا در ماههای اخیر موفق شد پس از مواجههای 8ساله با تهاجم سعودیها، ریاض را به آتشبس وادار کند. این آتشبس درحالی بهدست آمد که خاک عربستان بهصورت هفتگی و حتی روزانه شاهد حملات تلافیجویانه موشکی و پهپادی یمن بود. صنعا در برهه آتشبس و تحمیل شروط خود به عربستان و متحدان غربیاش موفق شد با ساماندهی مجدد ساختارهایش قدرت خود را ارتقا دهد.
برگزاری رژههای مختلف که در آن تسلیحاتی ویژه مانند پهپادهای دوربرد، موشکهای بالستیک با کلاهکهای خاص، موشکهای ضدکشتی و پدافند هوایی بهنمایش درآمدند، نشان داد دولت یمن در مدت کوتاهی سازمان رزم خود را بهشدت گسترش داده است.
بر همین اساس است که با پایان یافتن موعد آتشبس در هفتههای اخیر عربستان و متحدانش در تکاپو برای تمدید آن بودهاند. این طرفها نگران هستند درصورت ادامه درگیری یمن طی حملاتی به تاسیسات نفتی سعودی، نفت این کشور را بار دیگر در بازارهای جهانی کاهش دهد. مقامات یمنی ازجمله یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح این کشور به سرمایهگذاران در عربستان و امارات هشدار داده پیش از آنکه دیر شود سرمایههای خود را از این دو کشور خارج کنند.
برخی معتقدند یمن با نمایش موشکهای ضدکشتی خود در جریان رژههای اخیر قصد داشت این پیام را به ریاض و جبهه غربی ارسال کند که درصورت ازسرگیری مخاصمات علیه این کشور، مسیر عبور کشتیهای این جبهه در بابالمندب و دریایسرخ مورد تهدید صنعا قرار خواهد گرفت.
آشوبهای 1401 ایران چرا به پا شد؟
در سالهای اخیر جریانی در رژیمصهیونیستی به وجود آمده که معتقد است رأس محور مقاومت ایران است و دیگر اضلاع این محور همانند بازوهای آن عمل میکنند. براساس این دیدگاه محور غربی به جای مشغول شدن به بازوها باید راس محور مقاومت را هدف قرار دهد. بر همین مبنا تلاش شد در جریان سیاست «فشار حداکثری» ایران بهشدت ضعیف شود و از طریق خرابکاری در مراکز علمی و صنعتی در کنار ترور دانشمندان و مقامات نظامی، ساختارهای اجرایی تهران نیز دچار ضعف گردند.
با ناکامی مراحل اولیه این سیاست برای هجوم به قلب محور مقاومت و در سویی دیگر پدیدار شدن نشانههای بزرگ پیروزی این محور که اخیرا در لبنان، عراق و یمن بهطور برجستهای نمایان شده است محور غربی کوشید در اقدامی منفعلانه تیرهای خود را زودتر از موعد با متراکم ساختنشان به سمت ایران شلیک کند. فعال شدن همزمان حوزههای بیثبات در اطرف ایران مانند اقلیم کردستان، تلاش برای وارد کردن ایران به بحران قومیتی، مذهبی، نوجوانان، سلطنت طلبان، منافقین و گروههای دیگر، هرچه در خشاب خود دارد را همزمان به سمت ایران شلیک کند.