دوشنبه هجدهم مهرماه بود که همزمان با اعتصاب تعدادی از کارگران پتروشیمی درحال ساخت بوشهر در عسلویه، ویدئوهایی از اعتراضات کارگری این پتروشیمی در فضایمجازی مخابره شد که نشان میداد تعدادی از کارگران به نشانه اعتراض در این پتروشیمی تحصن کرده و کار را متوقف ساختهاند. این اعتراضها البته مربوط به بخشی از پتروشیمی بوشهر است که هنوز کاملا راهاندازی نشده و کارگران مشغول به کار در این بخش، هنوز از دیرکردهای چندماهه در پرداختیهای بیمه خود، حقوقهای عقبافتاده و شرایط نامطلوب خود در پتروشیمی، بهشدت ناراحت، کلافه و معترضند. رسانههای ضدانقلاب اما تصاویری از این اعتراضات کارگری به وضع نامطلوب معیشتی خود را که تنها در مواردی محدود به شعارهای تند و رادیکال کشیده بود، جای اعتصابات سراسری پتروشیمیها و پالایشگاههای بوشهر، آبادان و پارسجنوبی به مخاطبان خود قالب کردند. تا جایی که یکی از همین بهاصطلاح فعالان فضایمجازی در وصف این واقعه نوشته بود: «لحظه زیبای اعتصاب کارگران نفت فرارسید؛ پالایشگاهها و پتروشیمیهای آبادان، عسلویه، بوشهر، کنگان و... آغازگرند. اعتصاب لحظه باشکوهی است: چرخ اقتصاد متوقف میشود؛ دولت فلج میشود؛ نیروهای سرکوب در مقابل کسانی که در خانههایشان نشسته یا در محیط کار بیتحرک ایستادهاند، کاری نمیتوانند بکنند. خیلی زود معلوم میشود که این مردم قدرت دارند و از حکومتیها و کارفرماها قویترند. اینها زیبا نیست؟» روز بعد اما سیدعلی هاشمی، فرماندار شهرستان عسلویه با تشریح جزئیات اتفاقات رخ داده در پتروشیمی عسلویه، در توضیح و شفافسازی پیرامون وضعیت کنونی این منطقه به خبرنگاران گفت: «صبح دیروز تعدادی از کارگران فعال در پتروشیمی مستقر در عسلویه یک «تجمع صنفی» داشتند که متأسفانه تعدادی از افراد فرصتطلب با نفوذ و سوءاستفاده از جمع کارگری، شعارهای هنجارشکنانه را سر دادند. این افراد در ادامه اقدام به آتشزدن تعدادی از کیوسکهای مستقر در این محدوده و همچنین برخی از سطلهای آشغال کردند که با حضور و وساطت نیروهای امنیتی افراد پراکنده شده و تعدادی هم دستگیر شدند. اکنون رفتوآمد در این منطقه به شرایط عادی برگشته است، انتظار میرود کارگران عزیز همچون گذشته اجازه ندهند که ضدانقلاب از این تجمعات صنفی سوءاستفاده کنند و شعارهای هنجارشکنانه سر دهند و یا اموال عمومی را تخریب کنند.» با این حال روایت اول و تصویری که غالبا از این اتفاقات دیده شد، آن چیزی بود که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور منتشر کردند، تعدادی از این رسانهها زمانی که ما از مشکلات و مطالبات کارگری پتروشیمی عسلویه مینوشتیم، مشغول پوشش اخبار سلبریتیها بودند. از این رو لازم دیدیم ضمن یادآوری وضعیت نامطلوب کارگران در قلب اقتصادی کشور، جهت شفافسازی و غبارزدایی هرچه بیشتر از فضای کنونی عسلویه، روایت مستقیمی از منابع مطلع در پتروشیمی بوشهر در باب اتفاقات چند روز گذشته را به رشته تحریر درآوریم.
شرایط پتروشیمی عسلویه هر کسی را به تنگنا میآورد
حدود یکماه قبل بود که خبرنگار ما جهت بازدید میدانی از مجتمع پتروشیمیهای بوشهر در عسلویه به این منطقه رفت و بهدنبال آن گزارش جامعی از وضعیت تلخ کارکنان این پتروشیمیها در قالب ویدئو و روایت در همین صفحه منتشر شد، اول شهریورماه بود که در همین صفحه، در اهمیت عسلویه گفتیم: «مصرف سالانه گاز در کل کشور چیزی حدودا یکمیلیارد مترمکعب است که از این میزان، 705 میلیون مترمکعب در پالایشگاههای عسلویه تامین میشود. بهعبارتی 70درصد گاز کشور از عسلویه تامین میشود. منطقهای که 13 پالایشگاه گاز داشته و 30 میلیون تن از کل ظرفیت 60 میلیون تنی تولید محصولات پتروشیمی یعنی 50درصد از کل تولیدات پتروشیمی را برعهده دارد. از 18 میلیارد دلار تعهد ارزش پتروشیمیها به کشور، 9 میلیارد دلار سهم عسلویه است و سرمایهگذاری ایران در عسلویه حدودا به 150 میلیارد دلار میرسد. علاوهبر این نیمی از نیاز بنزین کشور را پالایشگاه ستاره خلیجفارس در عسلویه تامین میکند. عسلویه با داشتن 90 هزار کارگر مشغول بهکار، بزرگترین هاب کارگری در ایران است که باعث میشود قلب اقتصاد و صنعت کشور بهشمار برود. با همه این اوصاف در جریان اعتراضات کارگری امسال، اعتصاب حدودا 14 هزار کارگر باعث شد تقریبا تمام کارگاههای پتروشیمیها تعطیل شوند. پس از رسیدگی به بخشی از مطالبات کارگری اما، بنابر اعلام مدیران این منطقه، حدودا هزار نفر مجددا اعتراضاتی به وضعیت کارگران داشتند که باعث بهراه افتادن کمپینهای اعتراضی مختلفی نیز شد. گفتنی است بزرگتـرین مــالکان پتروشیمیهای مستقر در عسلویه هم، شستا، نیروهای مسلح، صندوقهـای بازنشستگی و گاه بخشخصوصی هستند.» از قراردادهای متنوع و گاه استثماری و اداره کار غیرمستقل گرفته تا مشکل آبخوردن برای کارگران و وضعیت بد کمپهای اسکان قسمتی از مشکلات بسیار پتروشیمیهای این منطقه بود که روایت کردیم. تصور کنید در دمای 54درجه و رطوبت بالای 90درصد، با لباسهای ضخیم، در تاسیساتی که حرارت بسیار تولید میکنند، مشغول به کار هستید، اتمسفری که خبرنگار ما را به محض ورود به منطقه، چنان کلافه کرده بود که اگر کمکهای کارگران پتروشیمی نبود تصمیم داشت بهسرعت منطقه را ترک کند. در این فضا کارگرانی مشغول بهکار مداوم هستند که حتی لیوانی برای آب خوردن ندارند و میبایست با همان کفدستهای سیاهشدهشان از تانکر، آب بنوشند؛ کارگرانی که حتی جای خواب ثابتی ندارند، کارگرانی که حقوق چندده میلیونی مدیران و دریافتیهای بالای 25میلیون کارکنان فنی را میبینند و خودشان حتی از دریافت اندک حقوق کارگری خود در این 3ماه گذشته و کار مداوم در تابستان داغ 1401 بینصیب بودهاند. خودتان را جای اینها بگذارید، خشم و عصبانیت ناشی از این شرایط هرکسی را به تنگنا میآورد، اینطور نیست؟
علل تحصن کارگران صنفی و معیشتی بود
برای دریافت شرح مفصلی از وضعیتی که روزهای گذشته بر پتروشیمی بوشهر حاکم بود، توصیف چراییها، جزئیات و واقعیت موضوع، به سراغ یکی از فعالان صنفی حوزه کارگری و نمایندگان کارگران معترض در عسلویه رفیتم، وی در گفتوگو با «فرهیختگان» در توصیف علل اعتصاب روز دوشنبه و زمینههای بروز آن گفت: «پتروشیمی بوشهر شامل دو سایت است. سایت یک و دو. سایت یک در بهرهبرداری است و عملا نیروهایش چارتی هستند و حقوق خود را بهموقع دریافت میکنند. ولی سایت دو پروژهای است و هنوز فعال نشده و به بهرهبرداری نرسیده است. پتروشیمی بوشهر زیرنظر سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح است. مدیرعامل مجتمع پتروشیمی هم پیروز موسوی است که قبلا رئیس منطقه انرژی پارس بوده است. ایشان الان بازنشسته هستند اما بهعنوان رئیس پتروشیمی بوشهر انتخاب شدهاند، اینکه از نیروهای متخصص در راس کار و از مدیران کاربلد استفاده نمیکنند معضلاتی را به وجود آورده است. در منطقه انرژی پارس مدیران هم میبایست فنی باشند و هم معتقدیم باید روانشناسی و جامعهشناسی خوانده باشند. دقیقا باید مسلط به همه ابعاد موضوع باشند. متاسفانه اکثر مشکلاتی که در پتروشیمی بوشهر پیش آمده صنفی هستند. ببینید اینکه تجمعی شکل گرفته و چند نفر تحت تاثیر شبکههای آنور آبی قرار گرفتهاند و شعارهای هنجارشکنانه دادند قابل توجیه نیست، ولی در نظر داشته باشید که اینها بیش از دو ماه است که حقوق نگرفتهاند؛ یعنی سه ماهی است کارگران مجموعه پتروشیمی حقوق نگرفتهاند. در قسمت تعمیرات پتروشیمی شرکت مربوطه فروردینماه این پتروشیمی را ترک کرده ولی بیمه تامین اجتماعی همین نیروهای چارتی را واریز نکرده است یعنی عملا این پتروشیمی با انبوهی از مشکلات داخلی خود روبهرو است. این نیز به مدیرانی برمیگردد که در رأس پتروشیمی قرار دارند. شرکت شستا این مجموعه را به شرکت جهانپارس داده است یعنی یک واسطهگر است. کارفرما سازمان تامین اجتماعی است و خود شرکتهای زیرمجموعهای دارد که در سایت بوشهر مشغول به کار هستند. قبلا POMC بود که حالا جای خود را به شرکت دیگری داده است. بحث اینجاست اگر قانون 1368 را نگاه کنید آن زمان این شرکتهای واسطه گر وجود نداشتند. بحث خصوصیسازی که پیش آمد یک واسطه بین کارفرما و کارگر درست کردند، وگرنه این شرکتها نقشی در تعمیرات اساسی یا نصب قطعات پروژهها ندارند. صرفا شرکتی در جایی ثبت کردهاند و بهدنبال آن یک مناقصهای میلیاردی را میبرند و کارفرما با قیمت بالا کارها را یکی پس از دیگری به شرکتهای زیرمجموعهاش میدهد. مثل این است که یک گلوله برفی را در دست یک نفر بگذارید و بگویید این گلوله برف را بین یک جمعی دست به دست کند. موقعی که 10 نفر 10 دقیقه این گلوله را دستبهدست بگیرند درنهایت به نفر آخر آب خواهد رسید. اینطور است که که چیزی به کارگر نمیرسد، اگر همان آب را هم به کارگر هم ندهید که نمیدهند عملا یک نارضایتی در مجموعه ایجاد میشود.»
رسانههای فارسیزبان خارجنشین اعتراضات کارگران را به حاشیه بردند
این منبع مطلع معتقد است رسانههای فارسیزبان خارجنشین با بهحاشیهبردن مطالبات کارگران پتروشیمی بوشهر، در حق کارگرانی که اعتصاب کردند، جفا کردهاند. وی در توصیف شرایط دشوار کارگران پتروشیمی بوشهر به «فرهیختگان» گفت: «علت این نارضایتیهایی که ایجادشده به امروز و دیروز برنمیگردد. کارگر حقوق نگرفته است، بیمه تامین اجتماعیاش درست در زمانی که سفره کارگر با توجه به تورم کوچک شده، پرداخت نشده، کارگران هر جایی مراجعه کردند جواب نگرفتند، مسئولان آنقدر این ماه و آن ماه کردند تا الان که به این معضل برخوردهایم. در این میان شبکههای آنور آبی بیشتر تقصیر دارند. خانوادههایی از الیگودرز، همدان، تبریز، شمال، رشت و... اینجا هستند و کار میکنند. پروژهای که 3 هزار نفر در آن کار میکنند عملا با معضلات معیشتی بسیاری مواجه است. این کارگران در اوج گرمای 54 درجه برای زن و بچه و خانواده خود کار میکنند، برای اینکه چرخ اقتصاد کشور بچرخد. زمانی که خبرنگار روزنامه «فرهیختگان» آمد و بهصورت میدانی دید که اوضاع چطور است، میخواست به سرعت برگردد، اما کارگران جمع شدند و او را منصرف کردند. صبح ساعت 7 آمد و دو ساعت بعد نمیتوانست تحمل کند. چطور میتوانید سه ماه حقوق کارگری که از فروردینماه که اوج گرماست تا الان تحمل کرده و کار کرده را به تعویق بیندازید؟ این نارضایتی ایجاد میکند. حالا از مجموع سه هزار نفر ده نفر هم در تجمع شعارهای تند دادهاند. موضوع آنقدر که رسانههای معاند نشان دادند، جدی نبود. این چهارمین باری است که کارگران این مجموعه در دو ماه گذشته اعتصاب کردهاند. اصل بحث هم مالی و معیشتی است. ببینید، شورای عالی کار حقوق اضافه بر سال 1400 را 38 درصد بهعلاوه 500 هزار تومان محاسبه کرده است. اما الان کارفرما حقوق اینها را مجددا به همان نرخ سال 1400 بازگردانده و این مصوبه شورای عالی کار را اجرا نمیکند. همان حقوق قبلی را هم واریز نمیکنند. خب چه انتظاری دارید؟ کارگر در اوج تابستان و گرما برای اقتصاد کشور این شرایط سخت را تحمل کرده و با این شرایط کار کرده است، گفتن این ساده است اما باید خودتان حضوری ببینید که میتوانید یک روز این شرایط را تحمل کنید یا خیر. معضلات زیاد است، کارگران هم به جاهای مختلف بسیار مراجعه کردهاند تا مطالباتشان را پیگیری کنند، اما مراجع مسئول از فروردینماه اینقدر این ماه و آن ماه کردند تا کار به اینجا رسید. ظرف یک اندازهای دارد، اگر بیش از ظرفیتش در آن آب بریزید، سرریز خواهد کرد.»
اتفاق روزهای گذشته نتیجه نشنیدن مطالبات کارگران بود
نماینده کارگران معترض پتروشیمی بوشهر خود شعارهای هنجارشکنانه جمعی از کارگران متحصن را درست نمیداند و معتقد است فضای موجود شبکههای اجتماعی، عصبانیت کارگران را دوچندان کرده و موجب شد فضا قدری تند شود. وی در اینخصوص توضیح میدهد: «حال این وسط یک تعداد اندکی سوءاستفاده کردند و شعارهای هنجارشکنانه دادند. خب این قابل توجیه نیست ولی من مطمئن هستم شبکههای اجتماعی خارجی تاثیر بسیار زیادی روی این بچهها گذاشته و عصبانیتشان را دوچندان ساختهاند. ما این شعارها را درست نمیدانیم، چنین رفتارهایی قابل قبول نیست. این منطقه استراتژیک، قطب اقتصادی کشور است و سهمی 80 درصدی در ارزآوری برای اقتصاد کشور را داراست. ما در هرشرایطی به سیاست کاری نداریم ولی مطالبات صنفی کارگران باید رعایت شود. باید کمک شود. مدیری که جابهجا میشود باید بازخورد کار او بررسی شود که در سمتی که قبلا بوده چه نتیجهای کسب کرده و اصلا میتواند در سمت جدید پاسخگو باشد یا خیر. آیا سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح ناظر مشخصی داشته که بر پتروشیمی نظارت کند؟ آیا کف سایت و مشکلات کارگران را دیده است؟ آیا با خود کارگران صحبت کرده است که بداند دلیل اعتصاب کارگر چیست؟ حداقل این است که حرف کارگر باید شنیده شود. انتقاد بد نیست و گاهی مواقع سازنده است ولی متاسفانه کسانی که در رأس کار هستند اصلا انتقاد پذیر نیستند. اینها همین نقدهای ساده را نیز قبول نمیکنند. مسئولان باید خروجی کارها و تصمیمات خود را در پتروشیمی ببینند. آیا این تصمیمات توانستهاند مفید باشند و مشکلات کارخانهها و کارگران را حل کنند؟ توانستهاند تولید را افزایش دهند؟ توانستهاند صادرات را زیاد کنند؟ توانستهاند قطعات وارد کنند؟ به نیروها توانستهاند انگیزه لازم را بدهند؟ این مطالبات آنقدر کماهمیت شد تا کار به اینجا رسید که عملا تعدادی کارگر در خیابان تحصن کردند و شعار دادند که البته کار درستی نبوده ولی اهمیت ندادن به مطالبات کارگران باعث شده این اتفاق بیفتد. این تحصن هم البته بهسرعت تمام شد و با جلساتی که با استانداری بوشهر برگزارشد، بهموقع فضا مدیریت شد و بهحالت عادی بازگشت. نهادهای امنیتی هم به اینجهت که منطقه، منطقهای حساس است و غالب گاز کشور را تامین میکند همکاری لازم را بهعمل آوردند. اگر در این برهه زمانی کوچکترین خدشهای به تولید گاز وارد شود گاز سراسر کشور قطع میشود. چرا باید چنین خطری متوجه این بخش مهم اقتصادی در کشور باشد؟»
روایت پیامهایی از لندن که کارگران معترض آنها را بیپاسخ گذاشتند
این منبع مطلع در پایان با اشاره به برخورد تبعیضآمیز مدیران مجموعه و آمار مهاجرت کارگران پتروشیمیها، خبر از پیامهای پرتعداد رسانههای فارسیزبان خارجنشین به کارگران معترض میدهد، پیامهایی که البته با آگاهی کارگران، بیپاسخ میماند. وی در اینباره میگوید: «برخورد یک مدیری که دیدگاه بستهای دارد باعث میشود این مشکلات ایجاد شود و همکاران ما به کشورهایی مثل قطر و امارات مهاجرت کنند. در دو سال گذشته بیش از هزار و 200 تن از همکاران ما از کشور رفتهاند. برخورد یک مدیر باعث رفتن هزار و 200 متخصص شده است. این برخورد مهم است. بفرما، بتمرگ و بنشین هرسه به یکمعنا است ولی آنکه بهتر است باید استفاده شود. حکایت همین وضعیتی است که داریم. پیشنهاد دادیم در تلویزیون مدیران نفتی و گازی بنشینند و مناظرهای کنیم که این معضلات حل شود. در فصل گذشته چند نفر بر اثر گرما در بوشهر آسیب جانی دیدند؟ همین اتفاق بود که باعث شد خبرنگار شما به اینجا بیاید. وقتی که فردی نانآور خانواده است، از شمال ایران به جنوب میآید و جان خود را نیز از دست میدهد در خانواده او چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ چه بر سر زن و بچه این فرد میآید؟ چه بر سر خانواده او میآید؟ این تحصن درکل حدود یک ساعتی بهطول انجامید اما مشکلی ایجاد نشد. عده کمی بازداشت شدند و دنبال این هستیم که آزاد شوند ولی نکته این است که این عده صرفا تحت تاثیر قرار گرفتند. عوامل این اتفاق صرفا معیشتی و صنفی است و اگر مطالبات بهموقع پرداخت میشد مشکلی ایجاد نمیشد. تحصن تنها در سایت دو پتروشیمی بود که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. طولی هم نکشید اما شبکههای آنور آبی مانور موثری دادند. چند نفری بیتجربگی کردند و ویدئوهایی گرفته شد. در جامعه سه هزار نفری 10 نفر بر اثر سادگی که در لحظه عصبانیت خوب و بد را کمتر تشخیص میدهند، شعارهایی میدهند و ویدئوهایی میفرستند ولی بازتاب این امر بیش از واقعیت ماجرا بود و ممکن است روی افکار عمومی تاثیر زیادی بگذارد. من بهعنوان نماینده کارگران مجتمع پارس جنوبی که بیش از سه هزار نفر هستند، میگویم بارها آنور آبیها در ایسنتاگرام به من پیام دادند اما من بلاک کردم و پاسخ ندادم، با وجود تمام مشکلاتی که داشتیم و داریم. برخی نمیخواهند اصلاحی صورت گیرد و به مطالبه کارگر توجه شود که یا از روی غرور یا کمتجربگی و عدم تخصص است. وقتی شایستهسالاری در مجموعهای حاکم نباشد این مشکلات ایجاد میشود. باید تخصص را درنظر گرفت. فردی که بهعنوان مدیر انتخاب میشود باید شایسته باشد و تخصص لازم را داشته باشد.»