توحید ورستان، دکترای اقتصاد انرژی:در سالهای اخیر رقابت بین ایالاتمتحده و چین، بهویژه در زمینه فناوری، شتاب بیشتری گرفته است. چین قصد دارد از ایالاتمتحده بهعنوان رهبر فناوری جهان پیشی بگیرد، درحالیکه ایالاتمتحده بهدنبال موقعیت پیشرو خود بهعنوان هژمون جهانی است. نیمههادیها یا همان تراشهها، بهعنوان بخشی از امنیت ملی، نقش مهمی را بهعنوان یک جزء اساسی اقتصاد امروز و در رقابت ایالاتمتحده و چین ایفا میکنند. بهدلیل همهگیری ویروس کرونا، جهان با اختلال بیسابقهای در زنجیره تامین نیمههادیها مواجه شد که بیشتر صنایعی مانند خودرو و صنایع دفاعی را تحت تاثیر قرار داد. در طول دوره قرنطینه، تقاضا برای لوازم الکترونیکی بهشدت افزایش یافت و مشکلات اساسی صنعت نیمههادی، عمدتا ظرفیت تولید ناکافی را به منصه ظهور رساند.
صنعت نیمههادی و پراکندگی جغرافیایی
امروزه صنعت نیمههادی به یک صنعت مهم در سراسر جهان تبدیل شده است که تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی دارد. نیمههادیها در کنار خودرو و نفت پالایش شده از پرمعاملهترین محصولات در جهان هستند. این صنعت در سالهای گذشته بهطور مداوم توسعهیافته و براساس آخرین دادهها، بازار آن درمجموع به ۵۵۵.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. همچنین برآورد میشود که فروش نیمههادیها در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به ترتیب به ۶۳۳ میلیارد و ۶۶۲ میلیارد دلار برسد.
بهجز برای مدت کوتاهی از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۷، ایالاتمتحده همیشه بر بازار جهانی نیمههادیها تسلط داشته است. در سال ۲۰۲۱، ایالاتمتحده ۴۶ درصد از سهم بازار جهانی نیمههادیها را به خود اختصاص داد و پس از آن کرهجنوبی با ۲۱درصد در رده بعدی قرار گرفت. ژاپن و اتحادیه اروپا هرکدام ۹ درصد بازار را پوشش میدهند، درحالیکه تایوان و چین بهترتیب ۸ و ۷درصد بازار را در اختیار دارند.
با وجود اینکه ایالاتمتحده بر بازار نیمههادیها تسلط دارد در مقابل، زنجیره ارزش نیمههادیها بین چندین دولت و منطقه تقسیم میشود که بخشهای مختلفی از زنجیره را براساس تخصص خود پوشش میدهند. این امر باعث ایجاد وابستگی متقابل زیادی در بین بازیگران موجود در زنجیره شده است. درنتیجه، برای درک بهتر سیاستهای ایالاتمتحده و تأثیر آنها بر رقابت بین ایالاتمتحده و چین، باید درک کرد که این زنجیره ارزش چگونه کار میکند.
ایالاتمتحده بر فعالیتهای فشرده تحقیق و توسعه که مستقیما با طراحی نیمههادیها مرتبط است و از مهمترین بخشهای زنجیره ارزش نیمههادیها هستند، تسلط دارد. از سوی دیگر، بخش تولید تحت سلطه منطقه شرقآسیا و برخی از موادخام آن در اختیار تایوان است، درحالیکه چین در مونتاژ، بستهبندی و آزمایش دست برتر را دارد.
ایالاتمتحده مسئول تقریبا ۱۰درصد از نیمههادیهای تولید شده است. نکته مهم این است که پیشرفتهترین نیمههادیها (زیر ۱۰ نانومتر) که برای صنایع دفاعی حیاتی هستند، منحصرا در تایوان (۹۲درصد) و کرهجنوبی (۸درصد) تولید میشوند.
درحالیکه ایالاتمتحده در طراحی نیمههادی پیشرو است، ظرفیت تولید ندارد. در سال ۱۹۹۷، ایالاتمتحده ۳۷درصد از تولید نیمههادیها را به خود اختصاص داد که در سال ۲۰۱۹، این سهم تنها به ۱۲درصد کاهش یافته بود. درنتیجه، ایالاتمتحده بیش از پیش به کشورهای آسیای شرقی برای تولید نیمههادی وابسته شده است. علاوهبر این، ۹۰درصد از نیمههادیهای مورداستفاده شرکتهای آمریکایی و تمام نیمههادیهای سیستمهای دفاعی ایالاتمتحده در تایوان تولید میشوند. بنابراین، میتوان بهراحتی درک کرد که چرا افزایش ظرفیت تولید نیمههادی ایالاتمتحده به یک اولویت امنیت ملی تبدیل شده است.
درک سیاستهای نیمههادی ایالاتمتحده
بایدن در یکی از توئیتهای خود درباره نیمهرساناها اظهار داشت: «تراشههای نیمههادی از اجزای اصلی سازنده اقتصاد مدرن هستند، آنها تلفنهای هوشمند و خودروهای ما را نیرو میدهند. برای سالها، تولید به خارج از کشور فرستاده میشد که برای حمایت از آمریکا و اقتصاد ما، باید اینها را در خانه بسازیم.» مدتی است که رهبری ایالاتمتحده از اهمیت صنعت نیمههادی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی آگاه است. بایدن از زمان ورودش به کاخ سفید، گامهای زیادی برای احیای تولید نیمههادیها برداشته است، در همین راستا نزدیک به ۲۵۰ میلیارد دلار در بخش تحقیق و توسعه آن سرمایهگذاری میکند یکی از بزرگترین بودجههای ارائهشده برای تحقیق و توسعه در ایالاتمتحده است. تایوان یکی دیگر از عوامل مهم در سیاست نیمههادی ایالاتمتحده است. برای مدتی، تایوان عامل درگیری بین چین و ایالاتمتحده بوده، درحالیکه موضوع تایوان بهطور مستقیم با منافع امنیت ملی چین مرتبط است. تایوان برای ایالاتمتحده بهعنوان یکی از منابع اصلی تراشهها مهم است، بهویژه بخشی که برای مقاصد نظامی استفاده میشوند. بنابراین، هرگونه مداخله احتمالی چین در تایوان، زنجیره تامین نیمههادی ایالاتمتحده و درنتیجه اقتصاد ایالاتمتحده را تهدید میکند.
همچنین اخیرا بایدن اعلام کرده است که درصورت حمله چین به این جزیره، ایالاتمتحده از ارتش تایوان دفاع خواهد کرد. همه این تحولات نهتنها به رقابت موجود بین قدرتهای بزرگ اشاره میکند، بلکه مهمتر از همه به احتمال جدایی فناوری آنها اشاره میکند. اگر این اتفاق بیفتد، پیامدهای آن تأثیر زیادی بر نظم بینالمللی کنونی خواهد داشت.
دلایل و پیامدهای سیاستهای نیمههادی واشنگتن
منافع ملی ایالاتمتحده و حفظ موقعیت آن بهعنوان هژمون انحصاری در کانون سیاستهای نیمههادی آن باقی مانده است. مشکل اصلی ایالاتمتحده تنها تولید نیمههادیها نیست، بلکه محل استفاده از آنهاست. اگر وابستگی ایالاتمتحده به چین افزایش یابد، خطر تأثیر چین بر مدرنسازی و کارآمدی ارتش آمریکا نیز افزایش مییابد.
وابستگی به چین برای قدرت ایالاتمتحده مضر است؛ نهتنها باعث تضعیف اقتصاد و ارتش آمریکا میشود، بلکه نظم بینالمللی به رهبری ایالاتمتحده را نیز تهدید میکند. هدف ایالاتمتحده نهتنها تقویت و حفظ رهبری تکنولوژیکی خود، بلکه تضعیف رشد چین بهویژه در زمینه فناوری است.
ایالاتمتحده قبلا صادرات چندین فناوری (مانند فناوریهای فضایی) به چین را ممنوع کرده بود، اقدامات مشابهی در سال ۱۹۸۵ که ایالاتمتحده موقعیت رهبری خود را در بازار جهانی نیمههادی شرق از دست داد، در قبال ژاپن انجام داد. ایالاتمتحده تعرفههای ۱۰۰درصدی را بر نیمههادیهای ژاپنی اعمال کرد، محصولات توشیبا را بهمدت سهسال ممنوع کرد و از ژاپن درخواست کرد که فناوریهای خود را به اشتراک بگذارد. ایالاتمتحده موقعیت رهبری خود را بازیافت که تا امروز ادامه دارد، درحالیکه موقعیت ژاپن به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. باید دید آیا اقدامات اخیر چین را به همان شکل تحت تاثیر قرار خواهد داد یا خیر. اما مسلم است که تحریمهای ایالاتمتحده، چین را بیشتر به تمرکز بر توسعه نیمههادیهای خود سوق میدهد؛ موضوعی که احتمالا زمانبر باشد، اما با توجه به دستاوردهای چین در مدتزمان بسیار کوتاه، غیرممکن نیست. اگر این اتفاق بیفتد، یک تغییر بازی و تهدید واقعی برای رهبری جهانی ایالاتمتحده خواهد بود. براساس این سناریو، کشورهایی که به فناوری ساخت چین متکی هستند، میتوانند به مدار سیاسی پکن کشیده شوند و پیشرفت بینالمللی در بسیاری از مسائل را کند کرده و در نهایت نظم بینالمللی تحت رهبری ایالاتمتحده را از بین ببرند.
بنابراین فناوری در قلب رقابت بین ایالاتمتحده و چین قرار دارد، واشنگتن ممکن است به طرحی نیاز داشته باشد که بخشهای تجاری، دانشگاهی و دولتی را برای اجرای استراتژی فناوری صنعتی گردهم آورد. دولت فدرال به یک تعهد جدی برای نوسازی ابزارهای دولت آمریکا، ازجمله ارتش برای مقابله با یک دوره طولانی خطر نیاز دارد.