بعد از اینکه روسیه با برگزاری همهپرسی چهارمنطقه اوکراین را خودمختار اعلام کرد جنگ در بین مسکو و کییف نیز شکل دیگری بهخود گرفت. شنبه هفته جاری درپی انفجاری شدید بخشی از پل «کرچ» که شبهجزیره کریمه را به خاک روسیه متصل میکند، تخریب شد. بعد از انفجار پل کریمه حملات پهپادی و موشکی روسیه علیه اوکراین نیز شدت یافته است. در گفتوگویی که با عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالمللی داشتهایم اتفاقات اخیر نبرد اوکراین و تاثیرات جهانی آن را موردبررسی قرار دادهایم، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهنظر شما چرا جنگ روسیه و اوکراین تا این اندازه فرسایشی شده است؟
بنده در همان ابتدای جنگ گفته بودم که اگر روسیه بتواند ظرف چند هفته به اهدافش در شرق اوکراین برسد، میتواند توجیهی برای پایان جنگ داشته باشد. اگر بخواهد طولانیمدت شود با توجه به اینکه اوکراین و غرب با فرسایشی شدن جنگ در شمال این احساس را خواهند داشت که روسیه شکستپذیر است، لذا توان بیشتری را در شرق و جنوب برای شکست مسکو به کار خواهند گرفت. روسیه نتوانست در شرق جنگ را ظرف سه، چهار هفته جمع کند، به همین دلیل اوکراین و ناتو به این نتیجه رسیدند که توان وارد کردن ضربات کاری به روسیه را دارند و با این هدف پیشرفتهترین سلاحها را به اوکراین دادند. تا پیش از جنگ اختلافاتی بین اروپا، آمریکا و انگلیس وجود داشت. از آن به بعد این احساس در اروپاییها به وجود آمد که باید مقاومت کنند و دانستند اگر روسیه برنده شود مشکلاتی برای اروپاییها ایجاد میشود، به همین دلیل اختلافات عمیقی بین غربیها کاهش یافت تا آن بتوانند متحد شده و برای زمینگیر کردن روسیه در شرق اوکراین تلاش کنند تا حدی هم موفق شدند. از طرفی خود روسیه مشکلات جدی داشت، یعنی با یک سیستم سنتی میجنگید و روی نیرویی حساب کرده بود که توان زیادی برای جنگیدن نداشت. در ادامه نیز نتوانست نیروی موردنیاز خود برای نبرد در این مرز طولانی را تامین کند. مهمتر از همه سلاحهای پیشرفتهای که آمریکاییها در اختیار اوکراین گذاشته بودند ابزار دیگری بود که باعث شد روسیه در ابتدا در شرق به بنبست برسد.
در روزهای گذشته، اوکراین از آزادسازی برخی شهرها خبر داده است. در همین حال بخشی از پل کریمه با شیوهای شبیه گروهکهای تروریستی تخریب شد. آیا این اخبار نشان میدهد جنگ درحال ورود به عرصه متفاوتی است، یعنی احتمال دارد با عملیاتهای انتحاری مشابه آنچه در سوریه رخ داد در این نبرد هم مواجه شویم؟
درحالحاضر جنگ به مرحلهای رسیده که دست برتر را اوکراین دارد. الان اوکراین وارد حالت تهاجمی شده و روسیه موضع تدافعی گرفته است. با انفجار پل کرچ که ساخت آن چندسال طول کشید و چند میلیارد دلار نیز خرج برداشت ارتباط روسیه با جنوب قطع شده و شبهجزیره کریمه هم که سنبل پیروزی روسیه محسوب میشود بهخطر افتاده است. حال روسیه با توجه به حالت تهاجمی اوکراین به جنگ شهری روی آورده است. در جنگ ایران و عراق هم صدام زمانی که در جبهه تحتفشار قرار گرفت سعی کرد با راه انداختن جنگ شهری و موشک زدن به تهران و اصفهان ایران را از پشت جبهه تضعیف کند. روسیه تصمیم گرفته با موشک زدن به اوکراین حالت تهاجمی این کشور را خنثی کند. این حملات روسیه تلاشی است برای کنترل حملات اوکراین.
چقدر امکان این وجود دارد که درصورت ادامه نبرد و پشتیبانی کشورهای غربی از اوکراین، روسیه به استفاده از سلاح اتمی تاکتیکی روی بیاورد؟
روسیه اگر موفق شود از این طریق اوکراین را وادار به پذیرش آتشبس کند بهسمت استفاده از سلاح هستهای نخواهد رفت، چون پیامدهای آن خیلی برای این کشور سنگین است اما اگر موفق نشود این امکان وجود دارد روسیه برای جلوگیری از بازپسگیری سرزمینهای شرقی اوکراین بهسمت استفاده از سلاحهای غیرمتعارف رو بیاورد. بهنظر نمیرسد این جنگ به این راحتی تمام شود. ناتو با زیرکی طوری وارد جنگ شده که صرفا اوکراین بهعنوان نیروی حاضر در میدان معرفی شود، درحالیکه مدیریت جنگ در دست نیروهای نظامی و اطلاعاتی اروپا و آمریکاست. درواقع این ناتو است که با بهروزترین تجهیزات و تاکتیکهای نظامی درحال درگیری با روسیه است تا پوتین را تحتفشار قرار دهد. زلنسکی پیماننامهای را امضا میکند که بههیچوجه آتشبس را نپذیرد. این کار او تصمیم خودش نیست؛ چراکه میداند مدیریت جنگ در دست چه کسانی است. غرب تصمیم گرفته روسیه را به هر نحوی بهسمت شکست سوق دهد و منجر به ایجاد تحولات داخلی در این کشور شود تا از این طریق روسیه به دوران یلتسین برگردد. فردی که مطیع غرب بود و در دوره او روسیه تورم فزاینده، کاهش شدید ارزش پول ملی و وابستگی به غرب را تجربه کرد. اگر مسکو بخواهد از سلاح غیرمتعارف استفاده کند غرب حتما از جوی که علیه این کشور در دنیا ایجادشده برای بیرون کردن قانونی و یا غیرقانونی روسیه از شورای امنیت استفاده خواهد کرد مثل جوی که در ۱۱ سپتامبر ایجاد شد، باعث شد حتی پاکستان هم برای جنگ علیه طالبان با آمریکا همکاری کند. زمانی که حق وتو از روسیه گرفته شد تصویب قطعنامههای پیدرپی ضد روسیه را در دستورکار قرار خواهند داد.
چرا زلنسکی مدام بر این گزاره تاکید میکند که روسیه با پهپادهای ایرانی به اوکراین حمله میکند؟
تابهحال دو صحبت از مقاماتمان در دستگاه دیپلماسی شنیدهایم. چند ماه پیش گفته میشد قرارداد نظامی ما و روسیه مربوط به پیش از جنگ است اما الان گفته میشود ایران هیچ همکاری پهپادی با روسیه ندارد. طرف اوکراینی اما ادعای دیگری دارد. آنچه مسلم است آنها ایران را جزء حامیان روسیه قلمداد میکنند. ممکن است در شرایط سیاسی فعلی ایران دلیل طرح اتهامات اینچنینی توسط زلنسکی به جهت تکمیل فشار اروپا و آمریکا علیه کشورمان باشد تا از این طریق باعث شوند ایران همکاریهای خود با روسیه را در همه حوزههای سیاسی و اقتصادی قطع کند. ایران باید در این مرحله خیلی محکم و صریح صحبت کند. اگر سلاحی قبل از جنگ داده باید این را صریحا بهطرف اوکراینی بگوید و مدام اعلام بیطرفی در این جنگ بکند. چینیها نیز بهخاطر منافع اقتصادی خودشان همکاری نظامی علنیای با روسیه ندارند. اگر ما پهپادی به روسیه ندادهایم باید وارد گفتوگو با اوکراین شده و این را باصراحت روشن کنیم. وقتی امیرعبداللهیان میگوید ما پهپاد ندادهایم این موضوع باید از طریق پیگیری و مذاکره مستقیم بهطرف اوکراینی منتقل شود و از آنها خواسته شود تا شواهد خودشان را ارائه بدهند.
بعد از انهدام خط لوله نورد استریم 2 در چند روز اخیر گزارههای مختلفی درمورد هویت متهم احتمالی معرفی شده است. روسیه این اقدام را خرابکاری دانسته اما برخی نیز خود روسیه رو متهم به این اقدام کرده و هدف آن را تحتفشار قرار دادن اروپا عنوان میکنند. نظر شما در این باره چیست؟
روسها عامل این انهدام را صرفا عملیات تروریستی اعلام کردند و مقصری را معرفی نکردند. ابزاری که روسها در این جنگ در دست دارند انرژی است. از روز اول برنامه آقای پوتین این بود که اروپا را تحتفشار قرار دهد تا وادار به مذاکره با روسیه شود اما آمریکا و انگلیس اجازه ندادند. هنوز هم مسکو امید دارد که در زمستان اروپا درنتیجه تورم کشنده ناشی از کمبود انرژی و کالا دچار مشکل جدی شود. ممکن است انهدام این خط لوله در آستانه زمستان یک حرکت عمدی از جانب خود روسها باشد تا اروپا را پای میز مذاکره بیاورد؛ چراکه هنوز نورد استریم یک فعال است و کانالهای دیگری نیز برای انتقال انرژی وجود دارد اما با توجه به اینکه جنگ را آمریکا و انگلیس هدایت میکنند و اروپا مطیع آنهاست، بهنظر نمیرسد تن به چنین چیزی بدهد. فکر نمیکنم اروپا تمایل به آتشبس نداشته باشد اما اگر بخواهد فعالیت دیپلماتیکی هم در این راستا انجام دهد به نتیجه نمیرسد؛ چراکه با واکنش تند آمریکا و انگلیس مواجه خواهد شد. همچنین این احتمال را نیز باید در نظر گرفت که آمریکاییها که صادرکننده انرژی به اروپا هستند و ممکن است با اهداف اقتصادی بهدنبال بهرهجویی از گرانی انرژی در این انهدام نقش داشته باشند اما درمقابل برخی نیز میگویند امریکا ظرفیت بیشتری برای انتقال انرژی به اروپا در اختیار ندارد و این سناریو را رد میکنند.